عبدالرووف ليوال
اولین زیگنال مخوف تجزیه پاکستان
گزارشهای رسانه ی میرساند که دارد آهسته ، آهسته دماغه ی شمال شرقی افغانستان (حومه پامیر بدخشان ) وایالت خود مختار گلگت بلتستان پاکستان به علاقه ی غیرومرکز اصلی قومانده حرکت داعش بطرف آسیای میانه مبدل گردد.
ازجمله نشریه مستقل (نوای اسلام نیوز) هفته ی گذشته خبری به دست نشرسپرد که ملاقات مخفی یک هیآت امریکایی با جدایی طلبان گلگتی را حاکی بود ، ملاقات این هیت امریکایی باسران جدایی طلب ایالت خود مختار گلگت بلتستان ، طرح نقشه ی مخوف علیه پاکستان خواهد بود ، امکان آن موجود هست که غرب با تطمیع این سران رنجیده وخود مختار گلگیتی باعث ان شود تاداعش درمنطقه نصب گردد ، درپهلوی آن مدتی میشود که در مرزبا گلگت دربدخشان افغانستان هم تعدادی زیادی ازین داعشی ها مستقر شده اند ولی برای اثبات مدعا های فوق مختصراٌدرمورد ایالت خود مختار گلگت بلتستان معلومات ارایه میگردد :
گلگت بلتستان( بلتی): که بیشتر با نام مناطق شمالی شناخته میشد، از شمالی ترین تقسیمات سیاسی تحت کنترل پاکستان است. این منطقه از غرب با ایالت پاکستانی خیبر پښتونخوا، در شمال با دالان واخان افغانستان، در شرق و شمال شرق با ناحیه سینکیانگ چین، در جنوب غرب با ناحیه کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان، در جنوب شرق هم با ایالت هندی جمو و کشمیر هم مرز است. این ناحیه به همراه دو ناحیه دیگر، منطقه مورد مناقشه کشمیر را تشکیل میدادند که سبب درگیریهایی میان هند و پاکستان از زمان استقلال این دو کشور و چندپارگی هند پیش از فتح این منطقه توسط گورگانیان در قرن ۱۶ میلادی این منطقه تحت سیطره سلطنت دهلی بود. در ۱۷۵۷ گورگانیان حاکمیت بر این سرزمین را بنا به قراردادی به احمدشاه درانی واگذار کردند. تا ۱۸۱۹ یعنی زمانی که رنجیت سینگ به آنجا یورش برد این سرزمین بخشی از افغانستان یا امپراطوری درانی بود و تحت سیطره افغانها قرار داشت. تا ۱۸۴۷ نام شاهزاده نشین جامو و کشمیر رابرخود داشت. پس از چندپارگی هند در ۱۹۴۷ جامو و کشمیر در آغاز ایالتی خودمختار باقیماند. پس از جنگ هند و پاکستان در ۱۹۷۴ سیطره پاکستان بر مناطقی در شمال و غرب خط آتش بست تثبیت شد. در ۱۹۷۰ میلادی نام مناطق شمالی برای مناطقی که قبل تر با عنوان آژانس گلگت و بلتستان شناخته میشدند در نظر گرفته شد. این نام نخستین بار توسط سازمان ملل متحد برای اشاره به مناطق شمالی و کشمیر استفاده شده بود. بخش کوچکی از مناطق شمالی به نام شاخسگام در ۱۹۶۳ به طور موقت از طرف پاکستان به چین واگذار شده بود.
زبانهای شینا – بلتی وتبیتی درین ایالت خود مختار گویش دارد.
گرچه در حاشیه معلومات فوق باید گفت که اکثر اهالی این ایالت را اهل تشیع تشکیل میدهد – فرماندار ایالت پیر کرم علی شاه ونخست وزیرش سید مهدی خان میباشد . ولی اینها شیعیه های هستند که چندان وقعی به مذهب نمیگذارند بر معتقدات خود آنقدر محکم ومضبوط نیستند ودرعوض علاقه ی آنها وخصوصاٌ نشنلستها وسکتاریستهای دیگر بلتستان به دالر زیادبوده که خود دلیل جوش خوردن آن به داعش بوده میتواند .
شرایط عینی وذهنی درمنطقه اینرا میرساند که این دانه ی سرطان (داعش)درمنطقه ریشه های عمیقی راخواهد دوانید وریشه های ضخیم هم بطرف آسیای میانه آب خواهد خورد .
نکته ی عطف توجه اینست که غرب جهت تامین منافع خود دالر مصرفی به داعش ، طالب واخوانی های افراطی را چون قاشق عسل محیل استفاده مینماید یعنی اینکه با کاسه ی قاشق عسل (دالر) را به دهن آنها میکند وبادسته ی همان قاشق چشم شان را میکشد ، از یکطرف اگربرای ایجاد شان میلیارددالرمصرف مینماید ، برای ازبین بردن شان نیزهمان مقدارمصرف کرده میتواند یا بوسیله ی (درون) ویاهم بوسیله انتحاری ویا طرق دیگر- ،چنانچه این مسله راما درازبین بردن سران داعش چون مولوی عبدالرووف خادم ـ القاعده اسامه ،جمعیت استاد ربانی وداوود،داوود- – طالبان محسود ،مولوی رحمانی وبرادران حقانی به چشم سر دیدیم وگلبدین هم ازخودشان است.
عبدالرووف لیوال.
ماخذها : نوای اسلام نیوز ،روزنامه ی گلگت اکسپرس ، ویکیپیدیا و ریسرچ خود نویسنده .