ضرورت انقلاب اجتماعی در افغانستان

به اهتمام " مبارز دلير"

جوزای 1394 مطابق جون 2015

 

فهرست مطالب

1.    تعریف امپریالیزم و توضیح آن  

2.    مبازه مسلحانه به ضد توطئه و دسایس امپریالیزم و مزدورانش

3.    تروریزم و کلیه مفاسد اجتماعی زاده خصلت اعمال امپریالیزم است

4.    منشاء اصلی بدبختی های افغانستان از کجا سرچشمه گرفته است

5.    علت ناکامی شواری صلح در افغانست چیست ؟

6.    چطور میتوان از ورطه هولناک موفقیت حاصل کرد

7.    حصول استقلال و تامین دموکراسی واقعی را چطور میتوان  آورد

8.    کشف و افشای اسخبارات بین الملل و مانع فعالیت آنها

9.    تساوی حقوق تماما ملیت های ساکن در افغاسنتان را تامین نمود

10.  برقرار نمودن روابط دوستانه با تماما ممالک جهان بدون وابستگی سیاسی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشگفتار

نخست این نامه را به سمع محترم جهانیان از طریق سایت انترنتی به لسانهای دری و انگلیسی و سایر لسانها به نشر رسانیده که خطر تروریزم و ( داعش) متوجه تماما جهانیان است .

و در آینه تاریخ تجارب به ما می آموزاند که یگانه راه حل تمام جنایات سازمان یافته ضد بشری و مفاسد اجتماعی و به میان آوردن سعادت وخوشبختی مردم ضرورت به انقلاب اجتماعی مردم است تا ریشه فساد کنده شود و رسالت تاریخی و وظیفه ایمانی وجدانی مبارزین نستوه پیشگام در مرحله اول این است که منحیث یک شخص مبارز بر خود فرض دانسته در را حصول استقلال و قطع کردن دست های مغرضانه کشور های خارجی را از افغانستان از هیچگونه فداکاری دریغ نورزند . استقلال خون بهای ملت است نه میراث  تاج وتخت وابسته گان و دست نشاندگان دول خارجی این ملت مظلوم در طول دوره های تاریخ قربانی داده اما متاسفانه هیزم سوخت و شکار استعمار گران داخلی وخارجی شده اند حالا از تجارب گذشته میاموزیم که قربانی دادن باید تحت رهبری طبقه محکوم و رنجدیده و اشخاص صدیق و صداقت کار که امتحان صداقت را به مردم داده باشد و از اعتماد ملت برخوردار باشد و در راه بسیج توده ها و خیزش ها مردمی که در سراسر وطن در حالت اوج گرفتن است بتواند کمر همت بسته اقدام عملی صورت گیرد و این قیام ها و خیزش ها را سمت داده بسوی دموکراسی نوین که شامل مسایل سیاسی ، اقتصادی فرهنگی میباشد سوق داده شود

 

خواننده محترم وظیفه و جدانی شماست که اقلا پنج کاپی دیگر از این کتاب به دیگر خوانندهگان عزیز تقدیم نماید .

 

مقدمه

 از آنجایکه در ادوار تاریخ افغانستان مورد تهاجم و تجاوز و اشغال ممالک استعماری و جهانکشایان و نام آوران حریص و خود خواه در مسیر سیاسی اش بوده است . نقشه های شوم استعماری انگلیس بیش از (250) سال بدیسو در دستور روز قرار دارد . اما ملت قهرمان و مجاهد پرور ما در مقابل شان از هیچگونه فدارکاری و جانبازی دریغ نورزیده تجاوز را عقب زده اند ولی متجاوز دیگری خیال تسخیر انرا نموده سات تا بلاخره این سرزمین به آتش زیر پای شان مبدل گردیده است خصوصا در این سه ده اخیر بعد از کودتای 7 ثور 1357 نظامی روسی و جنایات حزب دست نشانده روسی یعنی خلق و پرچم به رهبری نورمحمد ترکی و حفیظ الله امین و جنایات سازمان یافته ضد بشری طالبان و گرو داهش مغز و افکار مردم رو ره فرار و به ناامیدی کشانیده شود و هیچکدام حزب آبدیده و نیرومند از چپ و راست در میدان سیاست به نظر نمیرسد که پاسخگوی این جنایات گردد د رجریان حکومت حامد کرزی بنام احزاب سیاسی را جستر و غیر راجستر به تعداد (120) نام های مختلف خود را نمایش میدادند اما در مقابل وحشت تروریزم هیچ آثار و علایمی از هیچکدام انها دیده نمیشود و صدای آنها خاموش است هدف آنها گرفتن پول از انجو های خارجی  بود و بس و ضرورت و طن به یک جبهه متحد از عناصر صدیق و دلسوز فدارکار میابشد هیچکس به تنهایی کاری کرده نمیتواند از خود خواهی و یکه تازی اجتناب گردد این پیام در شرایطی به رشته تحریر در اورده ام که احساس پاک ملی ام مرا وادار ساخت تا احساس دیگر هموطنان غیور شرافت مند خود را نیز به کار اندازم تا پاسخگوی وحشت تروریزم و حامیان انها به یاری خداوند بشویم ما علاوه از آن خواهان عدالت اجتماعی هستیم و علیه هرنوع نابرابری اجتماعی مبارزه میکنیم دین مبین اسلام نیز طرفدار عدالت اجتماعی است اما متاسفانه دشمنان اش بنام اسلام در ریشه کنی و نابودی آن تلاش های بی دریغ مینمایند . از جانب دیگر مبارزین اصیل و اقعی و ملت غیور افغانستان در انتظار (( پیمان شانگهای چین )) هستند و این پیمان در زمان حکومت حامد کرزی و حکومت داکتر اشرف غنی احمد زی صورت گرفت و چندین بار در پرده تلویزونها به نشر رسانده نشان داده شد که این پیمان شامل کشور های چین ، روسیه و کشورهای آسیای میانه عبارت از تاجکستان ، ازبکستان ، قزاقستان ، ترکمنستان ، هندوستان ، افغانستان ، ایران و پاکستان میباشد تعهد کردند که در نابودی  تروریزم  شامل هستیم مگر تا اکنون کدام اقدام عملی صورت نگرفته است که خطر تروریزم در برگیرنده تمام جهان است.

 

با احترام ( مبارز دلیر )

1.    تعریف امپریالیزم وتوضیح آن

امپریالیزم بالاترین مرحله سرمایه داری است که به معنی تسلط سیاسی و ادامه استعمار به صورت تسلط سیاسی اقتصادی و بهر کشی از جوامع عقب مانده ممالک آسیایی و افریقایی است و دارای پنج و جه مشخصه است که در اواخر قرن 19 به وجود آمده است

1-   تمرکز و تراکم سرمایه احصارات به وجود میاورد

2-   سرمایه صنعتی و بانکی در هم آمیخته سرمایه مالی و الیگارشی مالی را پدید میاورد

3-   صدور سرمایه جایگزین کالا ها ساخته میشود

4-   انحصارت جهان را بین خود تقسیم میکند

5-   تقسیم سرزمین های جهان یعنی ختم تقسیم اراضی جهان بین سرمایه داران بزرگ جهان به پایان میرسد از زمانیکه انحصار سرمایه جهان را فراگرفت بخش عظیم جامعه بشری را در خود فرو برد و همه منافع را بین خود گروهای قدرت مند تقسیم میکند .

 

2.    مبارزه مسلحانه به ضد توطئه های و دسایس امپریالیزم از این قرار است که احمد شاه مسعود با داشتن کمبودی که در را انقلاب اسلامی فیصدی که داشت اما به استعمارگران خارجی تن در نداد اندیشه اش آزادی استقلال و حب الوطن بود . مگر حزب آبدیده نداشت که بعد از مرگش اندیشه اش را پیاده مینموند و تحت تاثیر توطئه و دسایس دشمنان نمی رفتتد تا اکنون هیچ کی پیدا نشد که را مسعود را دنبا کند .

مسعود بخاطر اعتقادش روز یک شنبه 18 سنبله 1380 در خواجه بهاوالدین ولایت تخار توسط دو تن عرب که ژونالیست بودند انفجار داده شد شهید گردید. بعد از این حادثه در بن یک جلسه بزرگ گرفته شد که توطئه و نیرنگ بزرگ ثابت گردیده است . که به نام مبارزه به ضد تروریزم و محوه طالبان و اعمار افغانستان بنام بازسازی از بزرگان دولت مجاهدین وقت موافقه به عمل آمد که در آن توافقنامه مداخله نظامی امریکا ، ناتو و آیساف بداخل خاک افغانستان بنام ضد تروریزم جابجا گردید . نتیجه کار شان افزودی تروریزم و به میان آمدن (داهش) میباشد . تاکنون از هیچ مرجع دولتی و کشورهای خارجی از اکمالات طالبان وتروریزم حرفی شنیده نشده که این اکمالات و اعاشه از کجا بدست میاید پس معلوم میگردد که هردو سرنخ به دست یکی است .

استعمار در مخالفت با جنبشهای آزادیخواهی و در سازماندهی تروریزم و جنایات ضد بشری تلاش های بی دریخ خود را به مصرف رسانده و میرساند . بعد از اجلاسیه بن آوردن دولت موقت حامد کرزی و خلع سلاح نمودن مجاهدین بنام (دی دی آر ) و به عوض سلاح پول و گاو شیری برایشان اعطا نمودند و یکتعداد از رهبران را صاحب صلاحیت در غضب ملکیت های دولتی و فروش آن جهت اعمار منازل  مصروف ساختند مانند شیرپور و دشت چمتله خیرخانه و غیره مناطق و ولایات در اختیارشان بوده و است . و یک تعداد دیگر شان را مبادا جرآت کنند سربلند کنند آنها را ترساندند و در لست جنگ سالاران و قاتلین مردم خطاب نمودند و در رسانه ها به نشر رساندند و تماما ارگان های دولتی را از این قماش مردم به دوایر دولتی صاحب صلاحیت مقرر نمودند نتیجه عناصر نا بکار چنین شد که اوضاع نا بسامان روز به روز بحرانی تر و عمیق تر و گسترده تر گردید . زمینه بیکاری فقر و بی امنیتی مساعد گردید . دزدی ، راهزنی ، اختطاف ، آدم ربایی ، سرقت های مسلحانه ، فساد اداری ، ترور ، انفجار و تماما جنایات سازمان یافته ضد بشری به طور روز افزون زیاد تر شده میرود که خطر آن متوجه خود اربابان قدرت گردید است و در ترس وهراس اند که مبادا خارجی که در سال 2014 گفته بود از افغانستان می برایند ما کجا برویم و این اندخته و ثروت دارایی غضب کردگی ما به دست کی خواهد افتید و سرنوشت ما چه خواهد شد

لذت زندگی را در مبارزه جستجو کنید

خوشبختی خود را در خوشبختی اجتماع بیابید

 تا بر انداختن رسم بندگی تا ویران کردن کاخ های اشرافی این بنای ظلم را نابود سازید آرام نشینید به پا خیزید از تکبر و خود خواهی بپرهیزید خود را آماده مبارزه سازید در چنین شرایط  حساس رسالت انسانی مبارزین نستو و پیشکام یکپارچه ساختن ملت است اختلاف درونی را کنار گذاشته مانند قهرمانان نیاکان ما مشت کوبنده به دهن دشمنان و طن زده آنها را از خاک خود جاروب نمائید.

3.    تروریزم و کلیه مفاسد اجتماعی زاده خصلت اعمال امپرایالیزم است .

این یک حقیقت آشکار است که ترور شخصیت های ملی و وعناصر آگاه  و چیز فهم و با درک و با احساس وطن دوست و نخباگان و آزادی خواه واستقلال طلب و اشخاص متخصص و صاحب فن وکمال در دنیا بدست مزدوران امپریالیزم به قتل رسیده اند وبه جای آنها عناصر دلخواه و دست نشاندگان خود را تعین نمودند .

چراغ ظلم ظالم تا دم محشر نمی سوزد

اگر سوزد شبی سوزد شبی دیگر نمی سوزد

 

4.    منشاء اصل بدبختی های افغانستان از کجا سرچشمه گرفته است ؟

افغانستان را  معبر استراتیژیک گذرگاه کشور گشایان تقاطع جاده ابریشم بام دنیا دروازه هند شرقی جهان اسلام منطقه حائل چهار راه تمدنهای دروزاره بزرگ تجارت جهانی بلاخره قلب آسیا نامیده اند .

افغانستان گرچه برای فعلا منابع نفتی و گاز سرشاری ندارد ولی نزدیکی به خاور میانه و جنوب آسیا ودر  همسایگی آسیای مرکزی بر دهنه آتشفشان بحیره کسپین قرار گرفته است . و راه انتقالی بوده زیرا نفت منبع کلیدی اقتصاد و ماده انرژی زای است که هم چرخش صنعت تکنالوژی مدرن و هم ماشین جنگی را بکار می اندازد همه چیز ما به گاز و نفت مربوط است . افغانستان در طول تاریخ میدان کشمکش رقابت جهان گشایان و نام آوران حریص و خودخواه در مسیر سیاسی اش بوده است گاهی از طرف شمال و گاهی از طرف جنوب مورد تهاجم و تجاوز و اشغال قرار گرفته است اما ملت قهرمان و مجاهد پرور ما درمقابل شان از هیچگونه فداکاری و جانبازی دریغ نکرده اند .

عامل اصلی مصیبت امروز ما در مرحله اول کودتای نظامی 7 ثور 1357 بوده که تحت رهبری نور محمد ترکی وحفیظ الله امین که بنام حزب دموکراتیک خلق  و در حمایت و پیشتبانی روسها گردید . مردم از حکمرانی وعیاشی سلاله نادری خیلی  آزرده بودند مگر به اثر بی تجربگی و عدم دانش سیاسی و تشخیص نادرست از وضع جامعه به گرفتاری و زندانی ساختن و کشتار مردم مظلوم بی گناه شروع نمودند از محصلین دانشگاه  تا امامان مساجد و مامورین ، معلمین و افسران نظامی دولت ودهاقین که عضویت این حزب را نپذیرفتند و عده یی را به جرم مسلمان بودن به کشتار گاه ها بردند . وارثین گم شده گان مجبور شدند به اوردن سلاح از پاکستان پیاده از را های صعب العبور به ترور اعضای حزب دموکراتیک خلق اغاز نمودند تا اینکه مداخله مستقیم روسها به تاریخ 6 جدی 1358 آغاز گردید روسها ببرک کارمل را که از دست ترکی و امین که رفقای حزب شان بود فرار به خارج بود روسها کارمل را به کابل آوردند به حیث رهبر حزب رئیس دولت جمهوری دموکرتیک مقرر نمودند . نور محمد ترکی قبل از آمدن روسها به واسطه حفیظ الله امین توط بالشت به قتل رسیده بود و امین را روسها در قصر تاج بیگ کابل به قتل رساندند و حکومت روسی روی کار آمد خشم مردم اوج گرفت جنبش های اسلامی در خارج از وطن هسته گذاری وتشکیلات و تعین رهبران و قوماندانان جهادی و سرگروپان همه توسط  ( آی اس آی) پاکستان و مبلغین از عناصر فرمایه فاقد شخصیت و نا آگاه سیاسی تعین شد و به دستور پاکستان در خراب کاری آبادی وطن از قبیل مکاتب ، شفاخانه ، پل ها ، سرک ها ، فابریکه ها و تماما جاهای عام المنفعه دست بکار شدند و دست به ترور معلمین و شخصیت ها با فهم زدند و بعدا در بین خود در جنگ های تنظیمی افتیدند که هیچ کار و عملی بدون دستور آی اس آی پاکستان از دست شان عملی نگریده بود کسانیکه از دست شان به کابل فرار نمودند آنها را کافر تبلیغ می کردند مال و دارایی  شان را به غنیمت به یغما بردند و خود شان را مسلمان میگفتند در نتیجه عامل اصلی بدبختی آغاز ان از کودتای 7 ثور  1357 و تجاوز شوروی گریده است منشا دوم بدبختی افغانستان عبارت از وابستگی تماما مجاهدین به آی اس آی پاکستان و سی آی ای امریکا و استخبارات انگلستان عربستان سعودی  و سایر ممالک استعماری بوده که با پول گذاف و انواع سلاح های پیشرفته که نه تنها به جان روس ها نوکران انها بلکه به جان عناصر ملی وطندوست و دموکرات و روشنفکران اصیل جامعه تمام شد تا اینکه زمینه چور و چپاول خانه و دارایی آنها مساعد گردید.

بعدا در سال 1370 مجاهدین پیروز شدند اما اختلافات تنظیمی شان به جنگ های شدید سلاح های ثقیل در شهر کابل  به ویرانی شهر و قتل هزاران انسان مظلوم و بی گناه تمام شد . مهاجرت ها به هر طرف آغاز گردید تا اینکه زمینه پیدایش طالبان بسوی افغانستان از طرف پاکستان آغاز گردید .

دولت مجاهدین تحت رهبری استاد برهان الدین ربانی و احمد شاه مسعود شهر کابل را ترک دادندو به اطراف شمال کابل به مقاومت در مقابل طالبان پرداختند تا اینکه احمد شاه مسعود در چند سال مقاومت خواست استعمار را نپذیرفت بلاخره به تایخ 18 سنبله 1380 در خواجه بهاوالدین ولایت تخار توسط دو تن عرب بنام ژورنالیست به شهادت رسید ثابت گردید که پاکستان ساخت انگلستان در همکاری با امریکا میباشد.

5.    علت ناکامی شورای صلح در افغانستان چیست ؟

جواب این است که هر دولتی متکی به خود مردم خودنباشد دچار چنین مشکلات میگردد رهبران تنظیم های جهادی چندین سال جنگ علیه روسها در خاک پاکستان تخت نظر آی اس آی  پاکستان و سی آی ای امریکا تربیت و آموزش دیدند و  نان خور و هم خوی و هم اخلاق آنها گریدند و انها را دوست واقعی خود فکر میکردند مگر عقل سیاسی شان به آنجا نمی رسید که بدانند پاکستان وابسته به کدام ممالک است و پاکستان را کی ساخته و بکدام هدف ونمیدانند که صلح را ما با کی و به کدام  زمان صلح به نفع ما تمام میشود وقتیکه ما از موضوع برحق حرف میزنیم لازم است که دشمن خود را خوب بشناسیم و آنرا آنقدر ضعیف وناتوان بسازیم که خود آن پیشنهاد صلح را بما بنماید و در غیر از آن به زور به دشمن عذر خواهی صلح را بکنیم بی فایده بوده و آنها در مقابل ما جرآت  زیاد نموده روزانه هزاران فیر سلاح ثقیل به سرحدات کشور ما به ولایات کنرها ، نورستان و ننگرهار می نمایند و مردم مظلوم و بیچاره آنجا را به مهاجرت ها وادار شده اند.

شورای صلح باید بداند که اختلافات و جنگ پاکستان علیه افغانستان بالای چه مطلب است و چه میخواهد و کدام حق آنرا افغانستان تلف کره است و این جنگ از کدام ممالک استعماری تحریک ودامن زده میشود تا اینکه رئیس شورای صلح استاد برهان الدین ربانی اغوا و اغفال میگردد که به تاریخ 29/6/1390 در منزل خودش به بهانه صلح از طرف مقابل انفجار داده میشود .

و به تاریخ 22 ثور 1394 شمسی مطابق 12/3/2015 میلادی صدراعظم پاکستان نواز شریف همرا با وزیر خارجه اش به کابل آمدند و با اشرف غنی و مشاورش حنیف اتمر در غیاب پارلمان و کابینه دولت با آنها معاهده همکاری امنیتی پاکستان  را امضا نمودند که به ضد تروریزم همکاری مینمایم در این مورد صدا و فریاد پارلمان و مردم برآمد اشرف غنی و حنیف اتمر بنام خاینین ملت صدا بالاشد و در تاسیس طالب ها اشرف غنی و حامد کرزی و زلمی خلیل زاد وزیر خارجه اسبق افغانستان نقش فعال داشتند و مشترکا یک پروژه را به نوبت پیش میبردند پیدایش پاکستان از 67 سال بدینسو توسط انگلیس ها به خاطر دسترسی به خاک افغانستان و نفاق افگنی و جنگ اندازی در بین اقوام سدوزایی و بارکزایی و قتل کردن و کورکردن در بین پسران تیمور شاه و تسلط حاصل کردن به خاک افغانستان توسط شاه شجاع بود قبل از 67 سال تا امروز 1394 نام پاکستان وجود نداشت تنها سرحد بین افغانستان وهند بود . خط دیورند در زمان امیر عبدالرحمن خان 1893 میلادی از طرف انگلیس زمینه سازی گردید امضا عبدالرحمن خان گرفته شد که هدف عبدالرحمن خان رسیدن به پادشاهی بود .

تعین سرحد از چترال واخان تا بلوچستان کوه ملک سیاه و تعین خاک های چمن ، پیشین، وزیرستان ، پاره چنار افریدی با جور سوات  خیبر و چترال از افغانستان جدا و به دولت هند برتانیوی تعلق گرفت ایجاد پاکستان در 1948 توسط انگلیس میباشد فاصله بین خط دیورند و ایجاد پاکستان 55 سال در بین میباشد حالا پاکستان به دستور باداران خود تربیه گاه تروریست در خاک خود بخاطر آدم ربایی وانواع فساد و مظالم و تجاوز جنسی و مسموم ساختن شاگردان معارف و سازماندهی تماما جنایات ضد بشری در افغانستان به عهده گرفته است.

جلسه 14/11/1391 در لندن بین سه هیئت برگذار گردید که عبارت از حامد کرزی ، آصف زردایی پاکستان ، نماینده خود انگلیس در مذاکره صلح آغاز نمودند که بنام جور آمد دو مملکت همسایه را در مطبوعا به نشر رساندند. نتیجه بازهم جنگ و حملات پاکستان به ولسوالی گوشته ننگرهار و نصب نمودن دروازه به آنجا بتاریخ 16 ئ 17 ثور 1392 و شکست انها از طرف اردو و پولیس افغانستان گردید و یک نفر عسکر افغانی بنام قاسم شهید گردید . کجاست غرور افغانی و پاکستان که به انگلیس ها بگویند که نه جنگ بیاندازد و نه آشتی بدهد ما دو کشور همسایه سالیان باهم روابط تجارتی رفت و آمد داشتیم نفاق افگنی شما نباشد ما در بین خود جور هستیم . کجاست کابینه معاش خور و پارلمان جعلی ساختگی که وطن خود را فراموش کردند . هدف این جنگ ها به وسیله پاکستان و پیدایش طالبان و تروریزم ، انفجار ، اختطاف  و انتحار مساعد ساختن شرایط توافق نامه از دولت خامد کرزی و کابینه اش که 9 پایگاه نظامی امریکا برای همیش در نقاط استراتیژیک افغانستان ایجاد و مستقر گردد و امضا توافق نامه را اخذ نماید

چنانچه در زمان امیر عبدالرحمن خان موافقت نامه خط دیورند با انگلیس ها در چهلستون کابل سال 1893 میلادی اخذ نمودند  که از آن وقت تا حال 122 سال میگذرد که جنجال بر سر ان است که حالت بدتر از زمان امیر عبدالرحمن خان است .

اوباما رئیس جمهور امریکا به بهانه های مختلف میخواست توافق نامه و پایگاه نظامی خود را از حامد کرزی امضا بگیرد و بخاطر ترساندن کرزی اوباما اعلان خروج نیروهای خود را از خاک افغانستان تا نقطه صفر به نشر رساند که به تاریخ 19 و 20 سرطان سال 1392 جهانیان شندیدند و بعد از دو شب در تصمیم اش تغیر آمد که تا نابودی القاعده افغانستان را تنها نمی گذاریم تا حالا چه کردی و از این به بعد چه خواهد کردی و چه شد از اینگونه سیاست بازی ها و حرکات و اعمال استعماری امریکا ثابت میگردد که تروریزم و داهش و تماما اعمال ضد انسانی زاده اعمال امریکا بخاطر اهداف شوم شان است که تسلط به خاک افغانستان  داشته باشد

6.    چطور میتوانیم از ورطه هولناک موفقیت حاصل کرد

جواب : رهبری سالم در راه خدا و و طن و مردم و بسیج توده های مرم و سیاست عدم دنباله روی و مشی مستقل ملی بیطرفی و روابط نیک با تماما کشورهای جهان برقرار نمودن میتوان با روحیه ملی و استقلال طلبی و آزادی خواهی موفقیت را حاصل کرد .

گرچند شخصیت های ملی و عناصر آگاه و دلسوز کشور ما در سه دهه اخیر از طرف مزدوران استعمار روسی و امریکایی ها کشته و فراری شدند وچنین شرایط را مساعد ساخه اند که همگی در فکر زر  اندوزی  و اعمار بلند منزل شدند و اکثریت غریب به فکر پیدا کردن لقمه نان میباشد و این مسولیت فعلا بدوش نسل جوان مانده است  زمان زیاد بکار است که جواسیس کشورهای استعماری زیر هر پوشش و نامی که باشد مانع فعالیت  آنها گردد .

و مملکت را میتوان با داشتن روحیه ملی یکپارچه متحد ساخت و بسیج توده های مردم و روحیه انقلابی دادن به آنها که بدین ملحوظ جنگ انقلابی جنگ تودهاست تاکشور خود را  از این بحران نجات داد .

سال 1394 خورشیدی سالیست که خشم تمام ملت از دست ظلم و جنایات و حشت القاعده وطالبان و داهش به سر آمده خصوصا درمناطقی که تسلط آنان زیاد دارند اکنون مردم  آنجا به قیام های مردمی و خیزش ها آغاز نمودند مانند غزنی سمت شمال کشور بدخشان و غیر نقاط نباید از این گونه شرایط بی تفاوتی نشان داده شودواین قیام ها به شکل پراگنده بماند لازم و ضروریست که در ارتباط به رهبری سالم و اشخاص با درک و دلسوز فداکار و با تقوی سیاسی که در این دوره ها امتحان صداقت را داده باشد و دست اش به خون مردم آلوده نباشد وقیام ها و خیزش های مردمی را گره زده سمت دهی نماید تا نتیجه مثبت به دست آید .

امپریالیزم و کلیه مراجعین نسبت به حریص بودن و خودخواهی شان شرایط را فراهم می نماید که مردم ناچار شوند دست به جنگ و قیام ها و انقلابات بزنند و استعمار امپریالیزم بلاخره گورکن خود را آماده میسازد که دفن میشوند .

مبازین واقعی میتوان جلب کمک و همکاری کشورهای دوست را بدون وابستگی به خود در اختیار قرار داد و در راه خود کفایی ساختن و بپا استاد شدن وظیفه هر انسان این سرزمین است . افغانستان سرشار از منابع برق آبی بوده و آبیاری زمین های لا مزروع و کوهای پر از معدنیات میباشد که چشم طمع دشمنان وطن را به خود دوخته است میتوان اشخاص صاحب فن و کمال  ومتخصصین را بکا انداخت تا از این منابع طبعی به نفع وطن دست بکار شوند.

خدا آن ملت را سروری داد که تقدیرش بدست خویش بنوشت

به آن ملت سروکاری ندارد که دهقانش به دیگران کاشت

7.    حصول استقلال و تامین دموکراسی و اقعی را چطور میتوان آورد

استقلال خونبهای ملت است نه میراث تاج وتخت و وابسته گان و مزدوران و دست نشاندگان دول خارجی .

حصول استقلال مربط به رهبری سالم و کادر های ملی و شخصیت های پاک و نهاد و علم برداران راستین فداکار جامعه میباشد .

و تامین دموکراسی واقعی نیز مربوط به رهبری سالم بوده که امتحان صداقت را به مردم داده باشد و در بین مردم محبوبیت داشته باشد این نوع دموکراسی نوین شمامل سه بخش عمده است .

1-    دموکراسی سیاسی

2-   دموکراسی اقتصادی

3-   دموکراسی فرهنگی میباشد که مردم رنج دیده  از ان بهره مند میگردند آوردن دموکراسی واقعی زحمات و تلاش های زیاد بکار است چنانچه در یک طوفان شنا نمودن و خود را از غرق شدن نجات یافتن است

به دریا میروی زنهار مگر دل به طوفان بسپار

تساوی حقوق زن ومرد ارتباط میگیرد به دانش و فرهنگ مردم که تحت رهبری کادر های دانشمند اما متاسفانه درجامعه افغانستان نسبت به عقب ماندگی فرهنگ ودانش مردم به  زن حقوق انسانی قایل نیستند و خشونت علیه زنان را جاهلانه روا میدانند .

در افغانستان زن به مثابه کالا فروخته میشود . اکثرآ در یک چهار دیواری محدود به شکل محبوس بوده عمرش را سپری مینماید . و در بعضی دشمنی ها و عداوت قومی و قبیلوی دختر به نام بد داده میشود از راه انقلاب فرهنگی میتوان به صورت عادلانه حقوق زن را با حقوق مرد مساوی ساخت حقوق زن در چوکات اخلاق اسلامی بلند بردن سویه درسی و تحصیلات عالی و تقرر به وظایف دولتی از روی مسلک آن بوده حقوق زن و آزادی آن بدان معنی نیست که زن بی باک با مردان نامحرم و بی شرمی و بی حیایی آن باعث حقارت زن بوده زیب و زینت زن در شرم و حیا سطر وحجاب سنگینی آنست وآداب اسلامی را رعایت کردن افتخار زن است ماهمگی مسلمان هستیم باید غرور و اخلاق اسلامی را رعایت کنیم .

کجاست ان مبارزین کاذب که بعد از کودتای 7 ثور 1357 شعار مرگ به امپریالزیم و مزدورانش را میداند تماما روزها جاده ها را بند ساخته محصلین معلمین استادات و مامورین را از وظایف و کار شان بازماندن به زور میکشیدند بروی جاده ها وسرک ها شعار نابود باد امپریالزم میگفتند و مردم بی دفاع را به پولی گون و کشتارگاه نابود می ساختند تا خشم مردم به جوش آمده محتاج پاکستان شدند و بدام آی اس آی پاکستان افتیدند مسلح شدند دست به ترور اعضای حزب دموکراتیک خلق زدند تا بلاخره سرنوشت وطن بدست امپریالیزم افتیده است . و خود اعضای حزب دموکراتیک محتاج به ان ممالکی شدند که ضد آن شعار مرگ و نابودی آنرامیدادند و یک تعداد مبارزین دیگر ادعای استقلال طلبی و آزادی خواهی را داشتند و درضدیت با حزب دموکراتیک ونوکران امپریالزم امریکا بودند و میگفتند با یکدست خود شرق را میزنم و بادست دیگر خود غرب را می زنیم در حالیکه دست شان خالی بود جز حرفهای خیالی و تحلیل نادرست از وضع جامعه چیزی دیگری نداشتند .

بلاخره کشته فرار زندانی و بد امان امپریالیزم افتیده اند و در فکر پول پیداکردن شدند و به حیث یک نان خور بی وطن در خارج کشور بلاخره میمیرند .

 

8.    کشف افشای استخبارات بین المللی و مزدورانش و مانع فعالیت آنها

امروز به وضاحت نشان میدههد که استخبارات دولت های استعماری به حدی پیشرفته است که در تماما مساجد و مدارس دینی افغانستان به شکل مخفی اجنت تربیت شده که راپور اخذ میگردد و در موسسات وارگانهای دولتی نیر در بخش های مختلف روزانه به نفع استخبارات خارجی فعالیت های استخباراتی کار صورت میگیرد .

چطور میتوان جلو این اجنت سرتاسری را گرفت ؟

میتوان با آگاهی دادن و تربیت دادن سالم اشخاص رنجدیده که در محلات کارشان توظیف نموده  و مانع فعالیت جواسیس گرفته شود و در غیر آن کار انقلابی بی نتیجه می میماند در اینگونه جوامع طبقاتی و استعماری ایجاب جنگ های انقلابی اجتناب ناپذیرند

دست از طلب برندارم تا کام من برآید

یا جان رسد به جانان یا جان زتن برآید

9.    تساوی حقوق ملیت های ساکن در افغانستان را تامین نمودن

در افغانستان تا هنوز مردم از مفکوره قوم پرستی،  نژادی ، لسانی ، طایفه یی ، قبیلوی  و منطقه یی و نام حزب تنظیم فکر شان انکشاف نکرده است . بدین اساس هر قدرت مندی دولتی که در مقام و موقفی که مقرر میشوند پرسونل و کارمندان خود را از قوم و نژاد ، لسان و سمت خود تعین می نمایند . حتی امکان اصلاحات اداری به شکل عادلانه نبوده به شکل ظاهر فریبی بود نفر دلخواه خود را تعین بست می نماید و اکثرا مردم افغانستان فعلا به شکل قبیلوی زندگی دارند که سبب پسمانی کشور ما گردیده  است و استعمار از همین پسمانی استفاده نموده است هر قوم و نژدای که خواست استعمار را پا به جا نماید آن قوم را به اریکه قدرت میرساند

انتخاب های جعلی و تقلبی ریاستی و پارلمانی همه ثابت گردیده که مردم از رای دادن خسته شده اند و بدون اخذ پول یک تعداد رای خود را به کسی نمی دهد و این انتخابات ها بیشتر شکل قومی را گرفته است و تغیر این حالت مربوط به انقلاب فرهنگی است .

حقوق تمام ملیت ها به شکل عادلانه آن تامین گردد و ضرورت به سر شماری نفوس توسط هیئت ملل متحد و اعطای تذکره (شناس نامه ) بنام هویت ملی هر ملیت ثبت تذکره و دفتر اساس احصایه ثبت احوال نفوس درج گردد با وجود یکه همگی مربوط افغانستان هستند اما هویت ملی لسانی هر انسان در نظر گرفته شود که باشندگان نفوس افغانستان دارای 32 لسان هستند باید به تذکره و شناسنامه شان مشخص و روش ثبت گردد.

10.                  برقرار نمودن روابط دوستانه با تمام ممالک جهان بدون وابستگی سیاسی برقرار نمودن

از لحاظ افکار انسانی و انسان دوستی و حقوق بشر میتوان با هر کشور رابطه دوستی برقرار نمود مگر دولت های قدرتمند نباید چشم طمع و تسلط جویی و انحصار گری تجاوز و اشغال را به خاک ما در ذهن خو بپروانند هر کشوریکه احساس همدردی کمک و یاری رساندن را به افغانستان مصیبت رسیده بدون مطلب می نماید قابل قدردانی ما است  و استقبال ملت ما قرارمیگیرد .

افغانستان یک کشور بی طرف و آزاد و مستقل در سر لوحه کاری ما بوده است خطر تروریزم و عناصر جنایت کار متوجه تماما جهان است .

خصوصاممالک همسایه ما افغانستان بیشتر است .

و در قلع و قمع کردن آنها ایجاب همکاری همسایه گان ما لازم و ضروری است تا دست بدست همدیگرد داده شود  به میان اوردن یک دموکراسی واقعی با برنامه سیاسی و تشکیلاتی سیاسی و نظامی و مبارزه پیگیر در راه تحقق آن تلاش جدی به خرچ داده شود  و عناصر جنایت کار به محاکمه کشانیده شود و دارایی های غضب کردگی شان دوباره مسترد شده به تصرف دولت جمهوری دموکراتیک نوین قرار گیرد و همچنان بانکها بزرگ وموسسات صنعتی و خارجی بزرگ باید به مالکیت دولت جمهوری در آید و تماما موسسات افغانی و خارجی که خصلت انحصاری دارند توسط دولت بهره برداری شود تا سرمایه خصوصی نتواند وسائل زندگی مردم را زیر نظارت خود گیرد این است اصل اساسی در مورد تحدید سرمایه و دموکراسی نوین دارای سه بخش عمده است

1.    سیاسی

2.    اقتصادی

3.    و فرهنگی

که مربوط به تسلط توده های مردم شامل کارگران دهقانان و عناصر خورده بورژوازی هم شامل این طبقه میگردد .

و اصلاحات ارضی و تقسیم زمین به اشخاص بی زمین وکم زمین ضرورت مهم است واین طرح برنامه در برگیرنده مشی مستقل ملی و حل مسله ملی و تساوی حقوق ملیت ها ساکن و سیاست عدم دنباله روی عدم وابستگی به قدرت های بزرگ جهان است که نباید تحت تاثیر قدرت های بزرگ جهان برویم وابستگی های سیاسی تحت سلطه استعمار ثابت وروشن ساخت که انتخابات های و جعلی و تقلبی سال 1393 خورشیدی بین داکتر اشرف غنی و داکتر عبدالله که جنجال های شان به حدی بالا رفت که بدون شمارش و بیان کردن رای آنها  وزیر امور خارجه امریکا بنام جانکیری به کابل آمد و این دوتن مخالف یکدگر را آشتی داد ودر آغوش یکدیگر با خنده قرار گرفتن در حالیکه از لحاظ آیدیالوژی یک فیصد با هم موافق نیستند و اما بادار هردوی شان یکی است از روی ظاهرفریبی ملت این آشتی دادن بی نتیجه که ملت به چشم خود می بینند که بعد از این که دولتی به نام و حدت ملی رویکار شده نتیجه اش پیدایش گروه (داهش) و انتقال آن به سمت شمال کشور به وسیله طیاره داده شد و به میز محاکمه کشاندن رئیس کمیسون مستقل انتخابات فراموش داکتر عبدالله گردید پس معلوم میگردد که صلاحیت به دست باداران شان است و اگر نیت خدمت به وطن راه هم داشته باشد اماصلاحیت خدمت را ندارند.

پیام اینجانب به شما جوانانیکه غرور ملی دارید این است احترامانه تقاضامی نمایدم که فریب دسایس دشمن را نخورید . استعمار به کسی چیزی نمیدهد خودش توان جنگ و زدن را ندارد مردم را از طریق نفاق افگنی و دسایس بنام پشتون ، تاجک ،هزاره ،ازبک ، ترکمن و پشه یی و مذاهب سنی وشیعه یکی را علیه دیگری میاندازند و بالای مردم باداری میکنند خودشان در ماهیت هیچ غیرت جنگ را ندارند در طول تاریخ تجربه نشان داده است که غیرت و نیرو در بین توده های مردم نهفته است بشرطیکه رهبری سالم آنها را متحد و بسیج ساخته دشمنان را به لرزه میارند تجربه نشان داده است که استعمار در مقابل خشم مردم قرار گرفت ناچار میشود مزدوران خود را از بین میبرد شما جوانان بیدار آمادگی خود را داشته باشید تا پاسخگوی اعمال دشمنان شوید پ .

 

گور خونین شهیدان به تو آواز دهد

آتشی را که خلق فروزان کرد خاموشش مکن

زنده باد استقلال افغانستان

مرده باد تروریزم جهانی

 

و من الله توفیق ( مبارز دلیر )

 

جواز ی 1994 خورشیدی مطابق ماه جون 2015 میلادی

ارسالی فروتن کوهستانی


بالا
 
بازگشت