رضا خليلی
افراط گرایی و سواستفاده از اسلام
آیا نباید احساس وظیفه کرد و فکری به حال بشریت ، بشریتی که در عصر تمدن و عصر دانش دست به نابودی زیر ساخت های اجتمایی جامعه خویش آن هم برای دست یافتن به قدرت و نشان دادن جاهلیت خویش دست زده اند که منجر به نابودی هزاران انسان بیگناه و به بردگی گرفتن زنان و دختران بی پناه و فروش آنها به ازای یک پاکت سیگار.... و گردن زدن مردانشان در مقابل چشم های اشک آلودشان و آن هم برای هیچ هدف خاصتی
افراط در اسلام
تجمل گرایی و افراط گرایی در اسلام به یک ابزار کشنده مبدل شده است آنانی که دررسیدن به اهدافشان خطری را احساس کنند دین و مذهب را پیش میکشند و با جدیت تمام خشک مغزی و جاهلیت خویش را نشان میدهند کجای کتاب مقدس مسلمانان این چنین چیزی نوشته شده است که بنام اسلام کشوری را به تباهی بکشانند و ملتی را به نابودی و باز هم بر راست بودنشان تاکید کنند و خواهان احترام و عزت باشند آن هم از سوی کسانی که به طریقی در روند نابودی شان نقش داشته اند . مگر اسلام این چنین اجازه ای داده است؟
از سوی دیگر پیدایش افراط گرای ریشه در برداشت های سطحی از مذهب ندارد بلکه بیشتر ریشه در قوم گرایی و قبیله گرایی دارد که به مذهب به عنوان یک پوشش نگاه میکنند. که نتیجه به وجود آمدن گروهایی همچون طالبان، داعش وگروهای تند روی دیگر شده است . برای حل این بحران باید جستجو را در قوم گرایی وقبیله گرایی محدود کرد
راه حل چیست؟
هدف از این چنین دهشت افکنی های پی در پی چیست ؟ داعش ،طالبان ، و گروهای افراطی دیگر خواهان چیستند؟.
و اینکه چرا نباید کشورهای قدرتمند جهان در نابودی این جاهلیت نقشی ایفا کنند مگر نه اینکه این کشورها همیشه در سطح قابل توجه ایی از نیازمندان حمات کرده اند و همیشه در نابودی تروریزم پیش تاز بوده است چرا نباید یک بار دیگر در نابودی این پدیده که بشریت و تمدن را زیر سوال برده است یکبار و برای همیشه تصمیمی اتخاذ کنند!