سنجر غفاری
زخم ناسور«دیورند»
وحکومت وحدت ملی
تیر پاکستان به خطا رفت ، امریکا و پاکستان از حکومت وحدت ملی چی میخواهید ؟
بدون شک آنسوی دیورند ، بلوچستان و ایالت سرحد شمال غربی « پشتونستان » تا قبل از نخستین تجاوز لنگلیس درسال ۱۸۳۹ قلمرو حاکمیت افغانستان بود، برهم خوردن ثبات سیاسی در کشور ما بوسیله انگریزاز سال ۱۸۳۹ با عقد قرار داد ننگین و تحمیلی دیورند آغاز گردیده و الی امروز بشکلی از اشکال آن در کشور ما و منطقه ادامه دارد .
بازی خاص واستراتیژی قدرت در افغانستان و منطقه بوسیله انگریز و روس جهت رسیدن به آب های گرم و در حفظ داشتن هندوکش « قلب آسیا» با حضور برنس انگلیسی و وتیکوویچ نماینده گان خاص دو کشور« انگلیس و روس »در سال ۱۹۳۷میلادی به در بار امیر دوست محمد خان آغازشد. هردو کشور به منظور بدست آوردن دوباره پشاورطرح پلان و پیشنهاد همکاری را با امیر دوست محمد خان مطرح نمودند وبه رقابت ها پرداختند تا اینکه در سال ۱۹۳۸ میلادی انگریز موفق گردید تا علیه امیردوست محمد خان دست به دسیسه زده شاه شجاع را برتخت شاهی رسانید و علیه اهداف روس در افغانستان و منطقه برتری خویش را محاسبه نمود .
انگریز با نیرنگ های خاص خویش بسوی قبایل شتافت و در خرید وفروش شخصیت های
قبایلی و علمای دینی مصروف گردیدو چهره های ملی و سیاسی ، مستقل و آزادرا در دو
طرف دیورند بدنام ، زندانی و به شهادت رسانید . علیه قیام ها و انسجام ملی
سرسختانه به مقاومت و سرکوب متوصل گردید و با عملی نمودن معاهده ننگین دیگری در
سال ۱۸۷۹ میلادی « گندمک » عرصه را برای نفوذ روسها در منطقه تنگ تر نمودند و
بسوی افغانستان بیشتر شتافتند و موفق گردیدند تا وسیله فشار و تحمیل را
برزمامداران وقت در افغانستان موثربخش سازند. مردم ما درمقاومت ودلیری علیه
تجاوزانگلیس ها برخواستن ومبارزین نستو و غازیان دلیرکشورما بوسیله افکار تاریک
و سیا ملاها ، شیخ ها ،حضرت و مرید بدنام و دشمن دین رسول الله رقم خوردند
واصطلاح جهاد و کفر را انگریز و روس درکشورما بعد ازشکست متجاوزین عرب بنیادگرا
که دشمن تمدن ،وآهین رشد بشریت هستند بنیان گذاشتند. انگریز ها و اعراب هردو
عامل برهم خوردن ثبات سیاسی ، انکشاف بحران اقتصادی نا امنی ،ایجاد تفرقه میان
اقوام وقبایل ،سیاست ومذهب ، فقرسواد درکشورماگردیدند وهستند. مقاومت و
مجاهدت ملی مردم ما طی جنگهای آزادیخواهانه علیه تجاوزاعراب و انگلیس باعث خشم
وشکست هردومتجاوزگردیدو تلاش مشترک شان درزمینه انتقام گیری ازآزاد اندیشان ملی
، روحانی و روشنفکرالی اکنون ادامه دارد و در پی هراقدام ضد منافع ملی کشور ما
خواست ها و اهداف شان را بوسیله اعمال دست نشانده گان شان طرح و عملی داشته و
میدارند . استراتیژی وتاکتیک انگلیس طی حیات سیاسی کشورما زمینه سازتحولات خاص
با عقد پروتوکولها، توافقنامه های گوناگون زمینه سازی اهداف خویش گردیده
ومیگردند. معاهده دریورند ،معاهده گندمک ،ایجاد کشور پاکستان سال ۱۹۴۷ میلادی
،به رسمیت شناختن استقلال کشور ما در ۱۹۲۱ شامل خواست ها و اهداف انگریز بود که
با پیش کش نمودن و تحمیل اهداف اش بر زمامداران وقت شرایط را به همراه داشت
. بعداز ایجاد انگشت ششم در جغرافیای منطقه « پاکستان » وسیله دست انگریز ها
همیشه عامل بی ثباتی سیاسی و امنیتی علیه کشور ما بوده و میباشد ، با آغاز جنگ
تبلیغاتی و تخریبی زمامداران پاکستاندر جون ۱۹۴۹ بدستور انگلیس و اعراب وسیله
فشار بر مردم و کشور مامبدل گردیده اند . اکنون مشاهده میگردد که جنگ تبلیغاتی
به نفع اهداف پاکستان در کشور ما راه اندازی گردیده است تا تحت بهانه ای صلح و
مذاکره با طالبان و ایجاد فضای جدید مناسبات دوکشور برای پاکستان امتیازاتی
قایل گردد تا اهداف ضد ملی و کشوری مارا که طی سالیان ادامه بحران بر مردم ما
تحمیل داشته اند تحت پوشش همکاری و نقش پاکستان در برگشت ثبات سیاسی در کشور ما
ارزش داده شود
آسيا تايمز» به اين نکته نيزاشاره ميکند که: «بسيارى از حکام فعلى افغانستان
براين باورندکه توافق بين «امير عبدالرحمن خان» و «سرهنرى مور تيمور» انگليسى
در سال ١٨٩٣ در خط ديورند به عنوان خط مرزى دوکشور اعتبارى صد ساله داشته و در
سال ١٩٩٣ منقضى شده است .حالا افغانها از امريکاميخواهند که مذاکرات جديدى در
باره خطوط مرزى پاکستان ترتيب دهد.»( سايت آريائى، ٣١ اکتوبر)
در مورد اينکه گفته ميشود: قرارداد خط ديورند براى مدت يکصد سال اعتبار داشته و
در سال ١٩٩٣ ديگر از اعتبار ساقط شده است ، بايد گفت که : تا آنجايى که تاريخ
گواهى ميدهد، در معاهده خط ديورندکه در ١٢ نومبر ١٨٩٣ بين امير عبدالرحمن خان و
دديورند وزيرخارجه هند بريتانيائى به امضاء رسيده است ، در هيچيک از مواد
هفتگانه آن(رک: غبار، مسير تاريخ ، ص ٦٩٠، حبيبى، تاريخ مختصر افغانستان ، ص
٣٠٠، سراج التواريخ ، ج ٣، ص ٩٤٦ تا٩٥٠) ذکرنشده که اين توافقات براى مدت محدود
مثلاً ده سال يا صد سال ويا تا حضور بريتانيا در نيم قاره مدار اعتبار است
وغيره. اين آوازه ها از طرف دستگاه استخبارات نظامى پاکستان سازمان دهى و به
دهن رهبران تنظيمهاى افغانى داده شده است سيدقاسم رشتيا، در مصاحبه اى بجواب
اين پرسش که خط ديورند يک قرارداد بين حکومت هند برتانوى و افغانستان بود ؟
چنين اظهارنظر ميکند : « موافقتنامه خط ديورند که به تاريخ ١٢ نومبر١٨٩٣ بين
امير عبدالرحمن خان و سرتيمارديورند وزيرخارجه (هندبرتانوى) عقد شده بود، يک
موافقتنامه موقتى نبود، بلکه شکل دايمى داشت. اصلاً موافقتنامه
(Agreement)
نظر به معاهده اهميت کمتر دارد.(غبار آنرا معاهده گفته است، ص٦٩٠) موافقتنامه
سرحد را تعيين نميکرد، بلکه تنها حدود ساحه نفوذ دو طرف را در علاقه سرحد معين
مى ساخت که به موجب معاهده گندمک قبلاً به انگليسها واگذار شده بود. انگليسها
ميخواستندحدودى که در تصرف شان بود، بروى نقشه تثبيت شود و بعداً بروى زمين
تطبيق گردد. انگليسها مناطقى که از نظر استراتيژيکى اهميت داشت ، مدنظر داشتند،
ولى طرف افغانى با آن مخالفت ميکرد.هيئت هاى هردو طرف بخاطر تثبيت نقشه بر روى
زمين توظيف گرديدند. هيئت ها در وقت وقوع مشکلات و مخالفتها به حکومات خود جهت
مشوره رجوع مينمودند، قسمت هايى ازنقشه بر روى زمين تطبيق گرديد، ولى يک قسمت
تا اخير کار هيئت ها تعيين نشد و ناقص باقى ماند. يعنى خط ديورند بصورت کامل
علامه گذارى نشد. قسمت علامه گذارى نشده در شمال دره خيبرواقع است که بنام
دوکالم ياد ميشود. با اهميتى که خط ديورند در نزد انگليسها داشت ، درسالهاى بعد
که حکومت پاکستان ايجاد شد، وزيرخارجه انگليستان انتونى ايدن، در سال ١٩٥٠ خط
ديورند را سرحد بين المللى اعلان کرد. لهذا به جواب آنهايى که ميگويند: ميعاد
يکصد ساله خط ديورند اتمام يافته ، بايد گفت که خط ديورند قرارداد موقت نبود،
بلکه شکل دايمى را داشت.» (ارمغان اميد، ج ٢، ص ٤٠٧)آقاى رشتيا در جواب اين
سوال که آيا دروقت تجزيه نيم قاره هند و ايجاد کشور پاکستان ، حکومت افغانستان
عکس العمل نشان داد يا خير؟ ميگويد : «بلى ، يکى از اين عکس العمل ها اعلان لغو
معاهده ديورند بود. حکومت افغانستان ادعا داشت که چون معاهده ديورند اصلاً ميان
حکومت انگليس و حکومت افغانستان عقد گرديده بود. يکطرف معاهده (انگلستان) با
ايجاد پاکستان ازبين رفته است ، معاهده خود بخود لغو شده است . حکومت
جديدالتشکيل پاکستان اين ادعا را قبول نمى کردو خط ديورند را سرحد تلقى مينمود.
منازعه وکشمکش به همين خاطر بالاى موضوع پشتونستان دوام کرد.» و اکنون بحران
بو سیله پاکستان علیه منافع ملی ما روی این اصل استوار است . شهید سردار محمد
داود طی سالیان ۱۹۶۵ الی ۱۹۶۳ سیاست داخلی و خارجی حکومت اش را وقف مسهله
پشتونستان نمود او
همجنان
جهت کسب حمایت قصر سفید برای حل مسهله دیورند و جلب همکاری امریکا تلاش نمود
ولی در دسامبر ۱۹۵۳ امریکا کمک نظامی اش را به پاکستان اعلام داشت و یگانه دلیل
عدم حمایت و همکاری با سردار محمد داود را حل بحران پشتونستان و دیورند با
پاکستان پیش شرط دانسته و امروز چنین خواست را درزمینه ختم جنگ و نابودی طالبان
و پایگاه های شان در پاکستان را منحوط به حل موضوع دیورند با پاکستان می
پندارد و از رئیس جمهور غنی چنین تقاضآ دارد تا خط دیورند را به رسمیت بشناسد
. بعد از این که پاکستان در سال ۱۹۵۵مناطق پشتونستان را جذ تشکیلات اداری
خویش ساخت سردار محمد داود باشدت تمام در دفاع از داعیه پشتونستان تصمیم
گرفت و ارد عمل گردید.خروسچوف رهبر شوروی وقت تلاش نمود تا با افغانستان خود
را نزدیک نماید که چنان کرد. و سردار داود بآ تماس و تآمین مناسبات با شوروی
اردوی کشور را توانمند نمود وتا اینکه افغانستان در بازی بزرگ میان شوروی
وامریکا در گرو جنگ سرد روی منافع و اهداف استراتیژی قدرت های جهانی با حمایت
امریکا و متحدین به نفع اهداف پاکستان به کام بحران کشانیده شد و حوادث
وجریانات سقوط نظام جمهوری سردار محمد داود و سرآغاز نظام تحت رهبری حزب د. خ
.به حمایت شوروی و سپس حمایت امریکا از مجاهدین و بعدآ ایجاد طالب و حضور
امریکا در افغانستان همه وهمه بازی های بود که به منظور فشار بالای شورویها در
منطقه از یک جهت ،حل معضله دیورند با پاکستان از جانب دیگرعامل بی ثباتی سیاسی
درافغانستان به نفع انگریز و پاکستان ، اعراب و امریکا ، شوروی و چین ، ایران و
هندوستان ادامه دارد . اکنون که جنگ و نا امنی گسترده بردوش رهبران حکومت وحدت
ملی تحمیل گردیده وبازی صلح- و مذاکره با طالبان ، تشدید جنگ واستقرارسلطه
داعیش در اکثر نقاط کشور ما به حمایت و همکاری مستقیم استخبارات پاکستان و تحت
نظر امریکا بدیل طالبان د ر کشور ما به منظور شناخت حتمی دیورند بوسیله نظام
موجوده عنصر اساسی پنداشته میشود رئیس جمهور غنی به اصطلاح خودش به دومین مرکز
سیاسی کشوربه قند هار مسافرت نمود و فریاد کشید که : - «به جای طالبان گفتگو
های صلح باید با پاکستان انجام شود ،» تا این که طالبان برای پایان جنگ و آغاز
گفتگو رو در رو با دولت افغانستان راضی شوند .
رئیس جمهور غنی اضافه نمودند که پاکستان از گذشته جنگی اعلام ناشده علیه افغانستان را آغاز کرده است و اختلاف مرزی با پاکستان را موضوع گفتگوها ندانست و گفت که این بالاتر از صلاحیت اوست ، این مردم افغانستان هستند که در مورد خط دیورند تصمیم می گیرند .
بدون شک که مردم افغانستان خط دیورند را که مرز میان این دو کشور گفته شده است هرگز به رسمیت نمی شناسد و تیر پاکستان و خواست امریکا درزمینه ای این که با بوجود آوردن حکومت وحدت ملی در افغانستان و حمایت از این نظام میتواند پاکستان اتومی را برای همیشه باخود داشته باشد و پای منافع پاکستان را با به رسمیت شناختن خط دیورند به وسیله رهبران حکومت وحدت ملی در افغانستان تا آنسوی دریای آمو گشاده می بیندوبا خود خواهد داشت و خودرا حاکم بر منابع جمهوریت های آسیای میانه حتمی می پندارد خوابی بود که انگریز، اعراب ، اسکندر، نظامیان پاکستانی و روس ها دیده بودند به واقعیت آن نخواهد انجامید، درجغرافیای اصیل منطقه ، افغانستان دوست و همسایه ای پایدار و واقعی کشورهند بوده وباقی خواهد ماند . پدر و مادر افغان فرزندی را تا اکنون متولد نکرده اند تا تصمیم این خواب ، « خواب به رسمیت شناختن دیوورند به وسیله ملت وحکومت افغانستان طلوع آفتاب از غرب به شرق خواهد بود که قیامتی را به همراه دارد» را بگیرند و تسلیم به دشمن مادر وطن شان گردند . . سنجر غفاری
.