عبدالاحمد فیض
نسل کشی وکشتارجمعی مسلمانان درمیانمار وسکوت شرم آورجهان
میانمار که برما نامیده میشد، کشوریست واقع درجنوب شرق اسیا، ازمستعمرات بریتانیا که درسال (۱۹۴۸) میلادی به استقلال رسید. این کشور زاده تجاوز ، تشدد ووحشت درسال (۱۹۶۲) میلادی بدست نظامیان سقوط کرد وازهمان سال الی سال (۲۰۱۱) بوسیله یک رژیم دکتاتوری نظامی اداره میګردید، اما انتخابات (۲۰۱۲) دران کشوربه تشکیل یکدولت نیمه نظامی منتهی ودولت جدید متعهد ګردید که با حمایت بین المللی منجمله ایالات متحده روند انکشاف دموکراتیک را تعقیب ، ریفورمهای بنیادی را انجام وبحقوق وازادیهای بشری احترام میګذارد،که هیچګاهی عملی نګردید .
دربرما بیش ازپنجاه میلیون نفرکه ا زاقوام ونژادهای متفاوت وګوناګون ترکیب یافته اند ، زندګی میکند که (۶۸) درصد جمعیت ان کشوررا تباربرمه ، (۷) فیصد کارن ومابقی اقلیتهای قومی هستند که سرنوشت انها با رنج های بیکران ، مصایب نا محدود وبیعدالتی های ګوناګون ګره خورده است .
تنوع قومی ووجود نژادها واوقوام مختلف درمیانمار ، موجب ظهور ادیان مختلف دران کشور ګردیده است که (۸۹) درصد جمعیت را بودایان ، (۶) درصد مسیحی، (۷) درصد مذهب هندویزم و (فقط ۴) درصد را پیروان دین اسلام تشکیل میدهند که برمبنای امار غیررسمی تعداد مسلمانان در میانمار در حدود چهارمیلیون تخمین ودر یکی ازمناطق غربی ان کشور یعنی در شهرراخین وحومه ای ان بدون داشتن حق شهروندی ودرفقدان حمایتهای حقوقی حیات بسر می برند .
مسلمانان برما وارثان انعده ازتاجران هستند که درقرن اول هجری وبروفق نظیریات ونوشته های سیاحان چینی درسده سوم میلادی از سرزمینهای اعراب ویاهم ایران به عزم تجارت مسیر طولانی را طی وبا عبور از مناطق غربی میانمار امروزی ، خویشرا به غرب چین میرسانیدند. که این مسافرتهای تجاری مسلمانان باعث شد تعدادی ازانها دربرخی ا زمناطق حاصیلخیز در برما وبخصوص دراراکان متوطن و جمعیت کنونی مسلمانان میانماررا بنام مسلمانان راهینجا رقم زدند.
کشور میانمارویا برما طولانی ترین تاریخ نبردهای داخلی ، قتل وکشتار بیرحانه اقلیتهای نژادی ومذهبی را درکارنامه سیاه خوددارد که بیشترین تعدی ، توحش ، رفتارهای اهانتبار، زجروشکنجه ، قتل وکشتار علیه اقلیت قومی ومذهبی مسلمان دران کشور اعمال ګردیده است .
چنانچه به استناد مدارک تاریخی درین زمینه میتوان ازقتل بیش از پنجهزار اقلیت مسلمان بدست بود پرستان ناسیونا لیست میا نمار نامبرد که درخلال جنګ دوم جهانی در (۲۸) مارچ سال (۱۹۴۲) میلادی اتفاق افتید وازین تاریخ به بعد اقلیت مسلمان بطور مستمر وسیستما تیک مورد خشونتهای بی رویه نژاد پرستان قرارګرفت .
بربنیاد ګزارشهای خبری وسایل اطلا عات جمعی برخی کشورها وکاربران شبکه های اجتماعی که درینروزها تصاویر وویدیوهای ا ز صحنه های وحشتناک کشتارګروهی اقلیت قومی ومذهبی مسلمان ، اتش زدن انسان زنده ، مثله نمودن اعضای بدن مقتولان و مجروحان و تجاوزات ګسترده جنسی علیه زنان و دختران مسلمان در شهرروخین برما را منتشرکرده است ،بدون تردید بازتاب خشن ترین نوع ازپاکسازی قومی وجنایت ضد بشری را درسده حاضر به نمایش میګذارد که بوسیله ملی ګرایان ا فراطی با انګیزه های دنی وپست نژادپرستانه به هدف نسل کشی انهم تحت چتر حمایتی دولت ان کشور صورت میګیرد.
فلهذاء باتوجه به ابعاد فجایع کنونی در میانمار پرسش های ا تی در اذهان عمومی ایجاد میګردد :
۱ – چه میکا نیزمها ومعیارهای جهانی درممنوعیت ، تعقیب ومحاکمه عاملان این جنایات ضد بشری وجود دارد ؟
۲-نقش سا زمان ملل متحد ، نهاد های مدافع حقوق بشر و دولتها درزمینه چیست ؟
نسل کشی یا پاکسازی قومی درحقوق بین المللی ازبزرګترین ووحشتنا کترین جنایات ضد بشری است که تا قبل از ایجاد سازمان ملل متحد ، درحقوق بین المللی عرفی ودر پراتیک مناسبات دول توصیف جرمی به مفهوم کنونی را نداشت ودرمقاطع مختلف تاریخی هم بوسیله ګروه های قومی قدرتمند وهم توسط نظامهای سیاسی حاکم علیه اتباع خودی به پیمانه وسیع وګسترده ان صورت ګرفته است .
بعد ازوقوع جنګ جهانی دوم که قتل وکشتار بیرحمانه ګروه های مذهبی وپاکسازی قومی درمحور سیاست فاشیزم قرارګرفت ومیلیونها انسان درکشورهای مختلف تحت اشغال المان نازی طورګروهی وجمعی به قتل رسیدند ، پدیده مرګبار نسل زدایی درمحراق توجه دولتها وحقوقدانان قرار ګرفت وتلاش ګردید تا پاکسازی قومی یا نسل زدایی را بمثابه جرم بین المللی وجاهت حقوقی بخشد .
لذاء بتاسی ازمساعی دولتها ودکتورین جنوساید که نخستین بار توسط حقوقدان برجسته پولندی (رافیل لمکین) اراییه ګردید بود ، سازمان ملل متحد درنخستین سال کاری اش دردسامبرسال (۱۹۴۶)م قطعنامه شماره (۱۹۶) را مورد تصویب قرار داد که برمبنای ان نسل کشی جرم بین المللی تعریف ګردید وبعد ازدوسال یعنی بتاریخ نهم دسامبر (۱۹۴۸) میلادی کانوانسیون بین المللی منع ومجازات جنوساید یا نسل کشی در مجمع عمومی ملل متحد مورد تصویب قرار ګرفت که مظهر درخشان اراده قاطع ملل ودولتها در مبارزه علیه این جنایت وحشتناک ضد بشری پنداشته میشود.
ماده دوم کانسون فوق چنین حاکیست : (( یکی ازاعمال و اقدامات ذیل که به قصد امحای کامل ویا قسمی یک ګروه قومی ویا مذهبی انجام ګیرد ، جنوساید یا نسل زدایی توصیف میګردد.))
الف – قتل وکشتار ګروه قومی ، نژادی ویا مذهبی .
ب – ایجاد تعمدی شرایط واحوالیکه موجبات نابودی قومی را فراهم میسازد.
ج – انتقال اجباری ویا کوچ دادن تحمیلی اقلیتهای قومی ومذهبی ازمحلات ومناطق که دران اسکان دارند.
د – تحمیل اقدامات بازدارنده از تولد وتناسل درمیان ګروه قومی به هدف کاهش نفوس انها.
ماده سوم : (( دولت ویا هرعنصر دیګریکه با استفاده از ابزارهای چون ترغیب ، حمایت ووساطت درتبانی با فاعلان اصلی عمل نمایند نیز مشمول مجازات جنوساید ګردیده وبمثابه جنایتکار کشتار همګانی مستلزم تعقیب عدلی و مجازات در دادګاه بین المللی جرایم ضد بشری پنداشته میشود .))
بنابران بتاسی از احکام ماده دوم وسوم کانوانسیون بین المللی ژینوساید ، حوادث خونین کنونی در میانمار نوع خشن جنایت علیه بشریت و نسل کشی توصیف ، مرتکبان قتل وکشتار فاجعه باراهالی مسلمان توسط ملی ګرایان افراطی که در حضور نیروهای امنیتی صورت ګرفته ودولت ان کشور هیچګونه اقدامی درجلوګیری ازان اتخاذ نکرده است ، بوضوح چون ناقضان حقوق بشر ومرتکبان بد نام کشتار همګانی کسب مسوولیت مینمایند.
مورد دیګری که نقض ګسترده حقوق بشری وجنایت علیه بشریت را درقلمروتحت سلطه نظامیان میانمار علیه اقلیت مذهبی مسلمان برجسته ساخته ، سازمان دیده بان حقوق بشر ، سازمان عفوبین المللی وسایر نهادهای مدافع حقوق بشراکیداء روی ان تاکید داشته است عبارتند از :
- درمیانمار اقلیتهای قومی ومذهبی مسلمان ازحق شهروندی محروم بوده وفاقد مدارک رسمی کارت هویت و پاسپورت میباشند .
- اقلیتهای مذهبی حق ادای مراسم دینی شانرا ندارند.
-
انها از حق تحصیل محروم هستند .
-دولت درحیات خصوصی وفامیلی مسلمانان دخالت نموده وداشتن بیش از دو طفل جرم تلقی میګردد.
-ازاطفال مسلمان غرض انجام کارهای شاقه استفاده میګردد .
- ازحق داشتن ملکیت وثروت محروم میبا شند .
بنابران به استناد موارد فوق ، حقوق وارزشهای بشری اقلیت مسلمان وسایرګروه های نژادی ومذهبی درمغایرت جدی با معیارهای جهانی حقوق بشر دربرما نادیده ګرفته شده ، طبقه حاکم ستمګر ونژادپرستان بودایی دران کشور بدون هرګونه نګرانی ازعواقب زیانبار نقض اشکار حقوق بشری ، بی هراس حقوق بنیادین بشری وحقوق بین ا لمللی بشردوستانه را به نحوه خشن ، مستمروسیتما تیک ان زیرپا ګذاشته است . لذاء بجا خواهد بود اګرمتذکرشد که میانمار یعنی کشوریکه درانجا ازاسناد ومعیارهای جهانشمول مانند اعلامیه جهانی حقوق بشرمصوب (۱۰) دسا مبر سال (۱۹۴۸) میلادی . کانوانسیون حقوق مدنی وسیاسی و کانوانسیون حقوق اقتصادی وفرهنګی مصوب (۱۶) دسامبر (۱۹۶۶) میلادی خبری نیست و ان کشور بی باکانه به نقض وسیع نورمهای پذیرفته شده حقوق بین المللی ادامه میدهد.
فلهذاء ګستره فجا یع مرګبار ضد حقوق بشر وارزشهای انسانی ، قتل وکشتار ظالمانه و غیرا نسانی اقلیتهای قومی ومذهبی درمیانمار بدون هیچ ابهامی ، نیاز مداخله هرچه عاجل سازمان ملل متحد ، نهاد های مدافع حقوق بشر، دولتها و بخصوص،لیک کشورهای عربی و جهان اسلام را درحوادث خونین جنوساید و کشتار جمعی دران کشور دردستورروزقرار میدهد . اما این ضرورت تاریخی رسیدګی به جنایات فوق ، باتاسف با اهمال ، موضعګیریهای محافظه کارانه وبی توجهی جامعه جهانی همراه بوده است . سازمان ملل متحد بمثابه عالیترین نهاد جهانی حافظ صلح و حامی حقوق وارزشهای انسانی مسوولیت دارد تا نظاره ګر چنین حوادث دردناک خلاف ارزشهای انسانی نبوده وبا استفاده ازصلاحیتهای ګسترده شورای امنیت ، ضرورت وضع تعزیرات همه جانبه اقتصادی وحتی کاربرد زور وتوسل بقوه را درچهارچوب اصل دخا لت بشردوستانه بخاطر جلوګیری ازګسترش نقض فاجعه بار و اسفناک حقوق بشر و جنوساید در میانمار چون کشور ناقض حقوق بشردر دستور کار شوراقراردهد . به اعتقاد من ، اوضاع جاری در میانمار مبیین انست که کلیه شرایط واسباب حقوقی مداخله انساندوستانه درامور ان کشور محقق ګردیده است وبه ایقان کامل میتوان خاطر نشان ساخت ، که اقدامات نهایت بیرحمانه ضد انسانی دران کشور ، شک وتردیدهای برخی از متخصصین حقوق بین المللی را مبنی براینکه مداخلات مسلحانه به بهانه نقض حقوق بشر درامور داخلی کشورهای مستقل دیګر ، اکثراء به ابزار مداخله قدرتهای معیین درامورداخلی دول دیګر مبدل ګردیده ویا میګردد، بوضوح منتفی نموده وضرورت تنبیه کشور برما در شرایط موجود بیک امر تاخیر ناپذیر مبدل ګردیده است .
اما سازمان ملل متحد نګرانی خویشرا صرفاء با اصدار معدود اعلامیه های که از ادرس دفتر کار سرمنشی ان سازمان صدور یافته است ، بجانب میا نمار ابرازداشته وازحکومت ان کشور خواسته شده است تا از جنوساید وپاکسازی قومی اقلیت مسلما ن دران کشوردست بردارد ، ودر پاسخ میانما ر از ملل متحد خواهان ایجاد کمپ های محاجرنشین در بیرون از مرزهای کشورش واخراج مسلمانان ان کشور ګردیده وانر ا وسیله مناسبی برای قطع منازعه کنونی خوانده است .
فلهذاء ازمنظر حقوقی و نیز ادبیا ت رایج درګفتمان بین ا لمللی ، این تقا ضای دولت میا نمار ا ز سازمان ملل متحد استهزاء ، اهانت به این نهاد جهانی وبی تفاوتیهای شجاعانه ان کشور در زیرپا نهادن ارزشهای حقوق بین المللی چیزی دیګری بوده نمی تواند .
اتحا دیه ویا لیک کشورهای اسلامی عربی که خویشرا میزبان کشورهای اسلامی نا میده وادعای نما یندګی بیش از سه صد میلیون مسلمان را دارد وبخصوص کشورهای اسلامی که همواره سنګ دفاع ازاسلام را به سینه میکوبد ، به استثنای مداخلات ماجراجویانه وتجاوزکارانه در مسایل داخلی خود کشورهای اسلامی ، درهمچو موارد معیین وحساس که دران خون مسلمانان بیدفاع میریزد ، خود را ازدایره نفوذ قدرتهای خارجی و یا حامیان قدرتمند بیرون نتوانسته وحوادث ازین ګونه را در چهارچوب اهداف و نیات قدرتهای بزرګ جستجو ونها یتاء درقبال قتل عام وتجا وزات ګسترده جنسی به ناموس مسلمانان برما سکوت شرم اور ومضحکی را ترجیح داده وازدخا لت در موضوع بطور جدی وعملی ان اجتنا ب ورزیده اند .
اتحا دیه اروپا با نشر اعلامیه ای از دولت میانمار خواهان قطع حملات علیه اقلیتهای مذهبی شد . ایلات متحده امریکا که بعد از تحولات سالهای پسین در میا نمار یکی از بازیګران مهم در مسایل داخلی ان کشور دررقا بت با چین کشور همسایه ان مبدل ګردیده وان کشور نیات و اهداف راهبردی اش در تحولات وانکشا فات اوضاع درکشورهای واقع درجنوب و جنوب شرق اسیا منجمله درمیا نمار را حمایت ایلات متحده ازروند دموکراتیک میخواند ، منجر به نګرانی چین از توسعه نفوذ غرب درامتداد مرزها وحوزه نفوذ ان کشور ګردیده واین تقابل منا فع استراتیزیک دوقدرت باعث ګردیده است تا هردو کشور ازبکارګیری نفوذ خویش در مداخله به موضوع جنوساید در میا نمار خود داری نما یند .
همچنا ن درارتباط به موضوع لازمی میدانم تا از وقایع المناک جنوساید و پاکسازی قومی دردهه نود قرن ګذشته در دو کشور ، یوګوسلاویا سابق و کشورروندانامبرد ، که شبا هتهای انکارناپذیری با واقعه نسل کشی درمیانمارداشته ، اما دران دومورد ، موضع جامه جهانی و سازما ن ملل متحد برخلاف انچکه در میا نمار درجریان است ، با کاربرد نیروی مسلح و مداخله انسا ندوستان همراه ګردید ، اما این اقلیتهای نژادی ومذهبی درمیانمار است که با برخورد ونوع رفتار دوګانه بین المللی در قضایایی مشابه مواجه بوده ، بنا بران هرګونه اقدام تبعیض امیز در قبال حوادث ازین دست در میا نما رمنجر به بی اعتمادی فزاینده جهانی نسبت به معیارهای جها نشمول ګردیده واز اعتبار و پرستیژ ملل متحد خواهند کا ست .