شریف بها
افغانستان در آتش دوزخ
افغانستان کشوریست در قلب اسیا ، این کشور با تاریخ پنجهزار ساله اش همیشه دستخوش چالش ها و درگیری ها بوده و هر آن زمان به نوع از مشکلات خشونت امیز مواجه بوده و بیشتر قربانی را افغانها متحمل شده و نیز در طول تاریخ شاهد مداخله کشور های منطقه بوده و هرکشورقدرتمند منطقه در تلاش منافع شوم شان در افغانستان بودند.
در طول تاریخ مردم افغانستان بنابر پیوسته گی های خاص خود که به اقوام مختلف تقسیم شده و این معضل به بهترین اله یی برای کشور های متجاوز بوده و به ساده گی میتوانند از این حربه استفاده نمایند. که در نهایت کشورما به لابراتوار جنگی منطقه وجهان مبدل شده و بالاخره با مداخله روس ها ( اتحاد جماهیر شوروی وقت ) در افغانستان یکبار دیگر دسته به تبر شماری از کشور های منطقه و جهان افتاده و با استفاده از موقع از نیروی نهضت های مجاهدین به نفع خود شان سود جسته و اتش جنگ ویران گر را در افغانستان روشن کردند که ریشه اصلی این برنامه بدست کشور های غربی ،عربی وپاکستان بوده به گونه متواتر جنگ ویرانگر به سه دهه ادامه یافت.
زمانیکه رژیم داکتر نجیب الله سقوط کرده و مجاهد وارد کابل ، افغانستان به بخش های مختلف تقسیم شده و هر تنظیم و گروهی در ولایات مختلف و حتی در مراکز ولایات و پایتخت نواحی به تنظیم ها تقسیم شده و برای پنجسال درگیری تنظیمی اغاز شد و در نتیجه بیش از شصت هزار کابلی جام شهادت را نوشیدند ، سلاح های گوناگونی از کشور های قدرتمند به ازمایش گرفته شد و کشور به قهقرا و گودال جهنم رفت.
مهاجرت های اجباری اغاز و تمام هست وبود ملی ما به تاراج رفت ، تجاوزناموسی ، سرقت ها ، اختطاف ها وغیره وغیره اغاز و هر نوع اعمال ضد بشری در کشور به خصوص کابل تجربه شد در نهایت پس از ظهور طالبان مردم افغانستان یک پروژه یی دیگر ترسیم مشترک کشور های پاکستان امریکا و عربستان را تجربه کردند اما پس از سرنگونی رژیم طالبانی ، به مردم افغانستان امیدواری های پدید امد دفاتر سازمان ملل به گونه گسترده بفعالیت اغاز کرد نیروهای ایساف و ناتو برای تامین امنیت واموزش نیروهای امنیتی افغان به افغانستان امدند و زمینه بهتر اموزش ، کار وغیره زمینه ها مساعد شد اما با گذشته زمان یک سلسله چالش ها خواسته وناخواسته اوج گرفت طالبان دوباره منسجم شده و و شبکه های استخباراتی پاکستان برای احیای مجدد گروه طالبان اقدام کردند و افغانستان اهسته آهسته پس از سال 2004 به میدان رقابت منطقوی وجهانی مبدل گشت .
نیروهای خارجی در جستجوی اهداف شان بودند وخودسری های انان باعث شد تا بیشتر مردم در محلات دور ، دست به مخالفت بزنند و این امر باعث شد تا مخالفان دولت افغانستان مجددا تقویه شوند به صف بندی ها دست بزنند.
نظر به گزارشات که ازسوی نهاد های مختلف بین المللی حتی سازمان ملل در رابطه به تلفات انسانی به نشر رسیده است یک گزارش تازه یونما نشان میدهد که در سه ماه اول سال 2015 میلادی بیش از یکهزار و هشتصد غیر نظامی در افغانستان کشته و زخمی شده اند.
یونما یا دفتر هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان روز یکشنبه با نشر این گزارش گفته است که در این جریان 655 تن کشته و 1155 تن دیگر زخم برداشته اند. به اساس این گزارش طالبان مسلح هفتادوسه درصد، نیروهای طرفدار حکومت چهارده درصد و هفت درصد این دو جناح به گونه مشترک مسوول این تلفات شناخته شده اند.بناءګفته میتوانیم که تلفات انسانی در کشور ما روزانه حد اوسط ( کشته وزخمی) به یکصد تن میرسد وحتی در بعضی موارد از آن تجاوز مینماید که میتوان از حادثه ولایت ننگرهار یاد آوری کرد که بیش یکصدو پنجاه تن کشته وزخمی بجا مانده است.
پدیده شوم انتحار:
انتحار پدیده در افغانستان تجربه شد با استفاده از افراد ا اگاه از این طریق دست به کشتار مردم ملکی زده شد و در اغاز این عمل به مردم افغانستان تازه گی داشت. درگیر ها برای عملی شدن اهداف بیرونی بر ما تحمیل شده و ادامه دارد ، افغانستان وارد یک جنگ نیابتی شد و دست کم روزانه یکصد تن اعم از مردم ملکی نظامی و مخالفان در کشور کشته میشوند در هر جناحی که قرار دارند باز هم افغان هستند.
وقوع اعمال انتحار سر بریدن ها ، به اتش کشیدن انسان در روی جاده ، انفجار ها وغیره وغیره از جمله مواردی است که همواره افغانها را به قربانی میگیرد. امروز بیشتر جوانان ما در جنگ تولد شده و در جنگ زندگی دارند قدرت های خون اشام با استفاده از بی خرد یی شماری ازسران ورهبران ما افغانستان را میدان جنگ ها ورقابت های اقتصادی خود ساخته اند . پیامد های حملات انتحاری بسیار زشت بوده و و هر آن زمانیکه که این واقعه در کشور رخ داده تلفات بسیاری را بجا مانده است.
اتش دوزخ:
قصه یی از دوزخ شنیده ایم خداوند ج برای بنده گانش دوزخ وجنت را به میان اورده است زماینکه یک بنده در دنیای فانی از اوامر خداوند سرکشی میکند خداوند ج پاداشت انرا در اخرت میدهد البته بنده که اعمال نیک را و رضایت خداوند را حاصل میدارد بدون شک پاداش آن داده میشود اما سوال اینجاست که ما افغانها چه گناهی را مرتکب شده ایم که این چینین اعذاب در دنیا برای ما تعین شده است .
افغانستان از سه دهه بدینسو در اتش میسوزد فاجعه یی که در افغانستان رخ میدهد نظیر ان در جهان نیست ، مثلا سوختاندن انسان در روی جاده (فرخنده) ، حوادث متعدد در ولایات مزارشریف ، ننګرهار ، بدخشان ، ګروګان ګیری های زابل، سربریدن در ها در غزنی وبدخشان وغیره وغیره عملکرد های که صورت میګیرد اصلا در قانون جنګل چنین اعمال وجود ندارد . وقوع حملات انتحاری طالبان و حملات هوایی نیروهای و دریدن انسان ها با ګرګ های خارجی از جمله حوادثی دلخراشی است که بیشتر مردم ما را اسیب رسانیده و بیشتر خانواده ها را گلیم غم نشانده است.
در نهایت افغانستان از سال 1358 بدیسنو در اتش جنگ تحمیلی میسوزد و انسانهای این کشور دراین دنیا درد اتش دوزخ را حس کرده و این روند ممکن ادامه یابد زیرا با وجود تلاش ها رهبران سیاسی در سیزده سال اخیر هیچگونه نتیجه یی در این راستاپدید نیامده است ، فساد در نهاد های دولتی اعم از ملکی ونظامی باعث شده که حب وطندوستی از قلب ما بیرون شود زیرا هرکس که به مقام رسید به فکر منافع ملی نه بلکه به نفع خودش تلاش دارد و مردم عام را برای گرگ های درنده رها کرده و بلعیده میشوند.
بنا اولیای امور با استفاده از تجارب تلخ افغانستان برای مهارسازی این همه پدیده های شوم باید دست بکار میشدند نباید برای اهداف دیگران کار کرد ، منافع خود را ترجیح داد که متاسفانه با وجود وعده های وعید ها تاهنوز به خواست حقه مردم که عبارت از تامین امنیت است پاسخ داده نشده است .
پس بهتر است برای ارامش جسمی و روحی مردم دست بکار شد و به هر نحوه که باشد باید نهاد های امنیتی در این راستا تلاش جدی بخرچ دهند تا افغانستان از اتش دوزخ بیرون کشیده شود.
پایان
مورخ /1394.1.30