د انډیوالانو اداره یا دفتر
حبیب الله
۱۳۹۴.۱.۱۹
دررژیم طالبان ، نیروهای طالبی با دستارهای سیاه وسفید در جاده های عمومی وپس کوچه های شهر کابل پایتخت کشور وسایر شهرهای تحت تسلط شان گشت وگذار داشتند. در بیشتر موارد دیده میشد که یک گروپی از طالبان از جمله خویشاوندان اقارب و هم قریه یی یکدیگر میبودند و زمانیکه با قوماندان عمومی شان یک اندازی شکر رنجی به میان می امد بشکل گروهی محل را ترک کرده وبا شخص دیگر پیمان می بستند این مسایل در گرو پهای مجاهدین هم صدق میکرد، زیرا انها نیز به همین شیوه بودند چون تنظیم ها بیشتر بود و بشکل پراگنده نسبت به طالبان عمل میکردند .
اما در رژیم طالبان رفاقت تاحدی بالای ګرفته بود که بر در ودیواراتاقهای شان ( دفاتر) موترهای پیکپ و غیره وسایل مورد استفاده شان یک سلسله کلمات وپاراگراف های ناموس به زبان پشتو نوشته شده بود. مثلا (( د انډیوالانو موټر، د انډیوالان کوټه)) البته این همه دوستان با مفکور های متفاوت اما در راه واحد زیست میکردند وحتی در ادارات دولتی بجای چوکی و میز از دوشک استفاده میکردند و در زمان در جنگ که بر افغانها تحمیل شده بود بیشتر شان کشته ویا هم معیوب میشدند.همچنان مجاهدین به همین منوال با مفکوره های مختلف اما درصفوف واحد عمل میکردند.
در این شکی نیست که هر شخص از خود یک مفکوره یی دارد اما در عملی سازی ان مشکلات وجود میداشته باشد و عوامل مختلف باعث عدم عملی شدن آن میشود ولی در زمان مجاهدین و طالبان بنابر نبود یک سیستم واحد تا اشخاص وافراد ویا هم گروپهای مسلح بتوانند قالب سیستم عمل نمایند و این همه باعث شده بود تا از جای دیگر کنترول و اداره شوند.
با تغیرات که پس از شکست طالبان در افغانستان تغیرات گسترده در بخش های مختلف بوجود امد سیستم تعلیمی و تحصیلی فعال و تقویه شد بیشتر جوانانیکه از امکانات خوبی برخودار بودند به دروس پرداختند وحتی بیشتر شان مایه افتخارشدند و در لباس یک کدر عملی ظاهر شدند ، انکشاف وبازسازی اوج گرفت وکمک های خارجی سرازیر گردید که در نهایت افغانستان چهره بدل کرد از اعمار جاده های شروع تا دفاتر رسمی و خصوصی ، در عین زمان در سکتور های مختلف پیشرفت چشمګیری رونما شد ازادی بیان یکی از دستاورد های مهم دولت شمرده شده و مردم امیدوار به اینده شدند اما در جریان سیزده سال اخیر با وجود این همه دستاورد ها در سکتور های مختلف مساله فساد اداری و روابط در نهاد های دولتی وغیر دولتی و عدم توجه به یک سیستم بهتر حکومتداری قسما دستاورد های نسبی را صدمه زد و امروز هر شخص بر حکومت گذشته روی همین اصل ذکر شده انتقاد مینماید و بیشتر کارشناسان با الفاظ تند این مسایل را در رسانه ها بازگو مینمایند.
بهر صورت این همه تاحدی وجود داشت هرکس بنوبه خود به مسایل قومی و سمتی پرداخته و اقارب شانرا در بست های خوبی بکار می گماشتند اگر چه کمیسیونی زیر نام اصلاحات اداری و خدمات ملکی فعال گردید اما عملکرد آن در تضاد با نام گذاشته شده بود ، زیرا روابط نسبت به ضوابط حاکم بود .
بر میگردیم سر اصل موضوع که در عنوان تذکر یافته است در سیزده سال گذشته روابط به پیمانه وسیع وجود داشت اما در یک اداره سایر افراد که با مقامات وابستگی نداشتند نیز حق کار را داشت به هر عنوانی که بود در نهایت به اداره راه یافته و شامل کار میشد اما با تغیرات که اکنون به میان امده است دیده که جوانان با هوش تیزی وارد دفاتر دولتی شده اند اما مساله اساسی این است که همه آنان وابسته گی های بسیار نزدیک به دیگدیکر دارند .مثلا رابطه خانواده گی ، مواردی وجود دارد که یک اداره همه متشکل از همصنفی ها بوده که در زمان کمپاین این دو رهبر حضور داشتند ،همچنان رابطه های بسیار نزدیک خانواده گی که همکاران با یک دیگر رابطه نزدیک قومی و خانواده گی نیز دارند پس در این حالت گفته میتوانیم که ( د انډیوالانو اداره ) یا ( د انډیوالانو دفتر) این مساله خطر ناکتر از مسایلی فوق است که متاسفانه ریشه آن پس از سقوط رژیم داکتر نجیب الله بر ګشته و تهداب گذاری شده است خوانند ګان محترم نباید این مسایل را که در فوق ذکر شده است خیال تلقی نمایند، زیرا دفاتر ریاست جمهوری و ریاست اجراییه حکومت وحدت ملی شاهد این مدعا است.
پس در این حالت سایر هموطنان که شامل صف بندی های این هفت تن بر سر اقتدار نباشند نباید به ادارات دولتی راه یابند زیرا تمام بست های ادارات مهم باید از سوی هفت تن بر سر اقتدار حلقه شود و دیگران حق شمولیت و کار در ریاست جمهوری ، ریاست اجرایه معاونیت ها و دفتر نماینده گی حکومتداری بهتر را نخواهند داشت .
در عین زمان اگر سری به شبکه های اجتماعی زده باشید متاسفانه بسیار ساده احساس خواهید کرد که در این اواخر مسایل قومی وسمتی تا حدی اوج گرفته است که بیم آن میرود که خدای ناخواسته افغانستان یکبار دیگر شاهد درگیری های سیستماتیک قومی گردد. واین مسایل بدون شک از سوی سازماندهی میشود و مسایل دینی و قومی از جمله موارد حساس در افغانستان که باعث انفجار اجتماعی میگردد.
از سوی دیگر بیشتر در گفتگو های اداری کلمات انگلیسی به حدی بکار برده میشود که شاید مراجعین زمانیکه وارد دفتر شوند فکر خواهند کرد که در یک دفترخارجی مراجعه کرده اند زبان های ملی ما که عبارت از پشتو و دری میباشند تحت شعاع انگلیسی قرار گرفته است واین معضل پیامدی خوبی برای سیستم اداری افغانستان نخواهد داشت زیرا هویت ملی و زبان رسمی دولت همانند پاکستان وهند به انګلیسی تغیر خواهد کرد.
در نتیجه باید گفت که رهبران حکومت وحدت ملی از انډیوالی های کمپاینی خود بگذرند و تلاش نمایند سیستم اداری و نظام داری را ملی بسازند نه اینکه کشور را بار دیگر بنام این و آن به قهقرای سوق دهند که در تاریخ به دیده بد نگریسته شوند.
پایان