آیا صلح با طالبان جنگ در افغانستان پایان خواهد یافت؟
حبیب الله
۱۳۹۳.۱۲.۲۲
پس از به میان آمدن حکومت وحدت ملی تلاش های سریع برای تامین صلح در کشور آغاز گردید. اگرچه در زمان زمامداری اقای کرزی تلاش های صلح جریان داشت ولی بنابر عوامل نامعلوم چندان پیامدی مثبت را در پی نداشت وعلت اساسی آن همانا عدم همکاری صادقانه پاکستان و امریکا با پروسه صلح افغانستان بود .
به عنوان دیگر شماری از کشور های منطقه وجهان بنابر اهداف منطقوی که دارند علاقمند به تامین صلح در افغانستان نیستند زیرا به همین منظور در طول سیزده سال گذشته در راستای تامین صلح دستاوردی به میان نیامد بخاطریکه جنگ افغانستان ریشه بیرونی دارد و از سوی شماری از کشور های منطقه وجهان تمویل مالی و تسلیحاتی شده و این روند ادامه دارد .
با این حال اکنون تلاش های صلح از سوی حکومت وحدت ملی با طالبان اغاز شده است و پاکستان نیز پس از حمله بر مکتب نظامی در راوالپندی حاضر به همکاری در این راستا شد مگر نزدیکی های اخیر پاکستان با دولت افغانستان و یا برعکس آن واکنش های را نیز در قبال دارد.
حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان و اقای مسلمیار رییس مجلس سنای افغانستان در مورد واکنش های جدا گانه از خود نشان داده ومدعی اند که ((امتیاز دادن به پاکستان بنام صلح و یا هم کنترول سیاست خارجی افغانستان از سوی کشور همسایه منافع ملی کشور را شدید صدمه میزند وبرای مردم افغانستان پذیرفتنی نیست.))
در این شکی نیست که با ایجاد طالب و تروریزم پروروی پاکستان از زوایای مختلف صدمه دیده و پرورده دست شان دامنگیرخود شان شده است اما چنانچه میگویند سیاست مغلق ترین علم دنیا است شکی نیست که سیاسیون هر لحظه در حال تغیر اند و هر موضوع را که به نفع شان باشد تعقیب و در غیر آن تغیر جهت میدهند. پس هدف در افغانستان هم باید ختم جنگ باشد صلح میتواند ابعاد مختلفی را درقبال داشته باشد اکنون تلاش ها بر این است که طالبان مسلح را که بیش از یک دهه با دولت افغانستان و حامیان خارجی آن در حال جنگ بودند به میز مزاکره بکشاند که باعث خشنودی مردم افغانستان شده و خواهد شد اما مساله اساسی صلح باید ختم جنگ در افغانستان باشد. سوال این است که ایا با نشستن پای میز مزاکره با طالبان جنگ در افغانستان پایان خواهد یافت؟
پروژه داعش که زاده سال دوهزار چهارده در کشور های اسیایی بوده واکنون ریشه شوم ان به افغانستان نیز کشانیده شده است معضل جدی دیگریست که پروسه صلح با طالبان را زیر سوال قرار میدهد، نباید تنها پروسه یی بنام صلح مطرح باشد با طالب صلح خواهد شد اما با داعش چی خواهیم کرد ؟ پاکستان در تلاش این است که اهداف منطقه وخارجی خود را بنام اینکه طالب را اماده به صلح میسازد کسب نماید به این معنی که حمایت امریکا را از دید اقتصادی ونظامی ،حمایت چین را برای تمدید پروژه های اقتصادی طویل المدت و صدمه زدن به روابط میان افغانستان وهند است که سود پاکستان در آن نهفته است.
در عین زمان اتهام وارد بر پاکستان مبنی بر حمایت تسلیحاتی مالی طالبان از دامن کشوری که در طول تاریخ مصروف تروریزم پروری بوده پاک سازی خواهد شد. دوم اینکه تلاش ها جریان دارد تا پناه گاه تروریزم از پاکستان برداشته شود وگزارش های خبری حاکی است که داعش در حال ایجاد مراکز در شماری از ولایات دور دست افغانستان است که شاید منبعد ازسوی کشور های مشخص تا به گونه غیر مستقیم مورد حمایت گسترده قرار گیرند.
پروژه داعش که اکنون در افغانستان سر بلند کرده است یقینا یکی از پروژه های مهم و طویل المدت برای منطقه میباشد تا علاوه بر افغانستان کشور های همجوار نیز مورد تهدیدهای مختلف قرار دهد و دراین شکی نیست که شماری از کشور های هستند که ظاهر مخالف با داعش اما در حقیقت زاده این پدیده وحشی با لوای سیاه میباشند. تغیر لوای سفید به سیاه یکی از سوال های جدی در راستای پروسه صلح با طالبان ونقش پاکستان در این پروسه است . فعال شدن گروه داعش در افغانستان و تهدید های تازه داعش مردم افغانستان را نگران ساخته است ، ربودن سی شهروند افغانی در ولایت زابل و ایجاد مراکز اموزشی داعش در شماری از مناطق افغانستان از جمله قراینی است که نشاندهنده عدم ختم جنگ در افغانستان است، زیرا پروژه طالبی در افغانستان برای اهداف مشخص بود که در سال ۲۰۱۵ پانزده به پایان رسید و اکنون تلاش برای نابودی ان اغاز شده ولی جاگزین آن پروژه داعش در افغانستان که ظاهرا پاکستان درتمویل وتجهیز ان نقشی ندارد اما برای افغانستان نسبت به طالب درد سر ساز خواهد بود ومشکلات جدی را به مردم افغانستان ایجاد خواهد کرد.
در نتیجه حضور وفعال شدن داعش در افغانستان نوعی از پارادوکس عملیاتی است که مردم افغانستان را بنام مختلف اسلام ، دین ، مذهب وغیره وغیره مسایل مورد استفاده قرار داده و بین هم یک دیگر را درگیر جنگ سازند، پروژه طالبی در افغانستان اختلافات قومی را دامن زد اما حضور داعش پیامد اختلاف شدید مذهبی در کشور خواهد بود.
تجربه نشان داده است که داعش در سوریه ، عراق وسایر کشور های همجوار آن دست به حریم ناموسی زدند این شیوه خدا ناخواسته اگر درافغانستان براه انداخته شود ایا ملت افغان خاموش خواهی نشست؟ پس اینگونه اعمال نوع از پارادوکس عملیاتی است که به مسلمانان را به بهانه های مختلف توسط خود مسلمانان نابود کرده و به کشتار یکدیگر خواهند پرداخت.
پس از رهبران دولت افغانستان توقع میرود که روی هر مساله با دقت جدی فکر نموده و نباید تنها پروسه صلح منحصر به شمولیت طالبان در نظام و امتیاز دهی به پاکستان باشد، تلاش صورت گیرد که ریشه اصلی جنگ در افغانستان خشکیده شود در غیر ان جنگ در افغانستان پایان نخواهد یافت وتنها اهداف مشخصی شماری از کشور ها و گروه ها بر آورده خواهد شد.
پایان