دكتر نبي هيكل
نقد یک "روز"
به همت فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا (فارو) فدراسیون سازمنهای پناهندگان افغان درهالند(فافون) و بنیاد انتشاراتی شاهمامه به هدف ارج نهادن به نویسندگان هم میهن ما در خارج از کشور روز ی به نام "روز کتاب" برگذار گردید که در آن 4 کتاب علمی و ادبی که در این اواخر نشر شده اند به نمایش و نقد گذاشته شدند.
به گفته یکی از افتتاح کنندگان محفل این نخستین مناسبت در پنجسال گذشته بود که نویسندگان و شعرا از کشورهای مختلف برای تجلیل از "روز کتاب" گردهم آمده بودند.
بنده یکی از حاضرین برای کف زدن و تقدیر از فرهنگیان کشورم به آن جا دعوت شده بودم و بنابرآن ماموریت گزارشدهی از آن محفل را بر عهده ندارم اما میخواهم بحیث یک شرکت کننده که نه شاعر است و نه نویسنده برداشتهایم را با هموطنان مقاله خوان در میان گذارم. هدف از این نگارش تنها و تنها این است تا به مشوره همدیگر به بهبود پروسه ها و به نتایج و محصولات پروسه ها کمک نماییم.
لازم است از برگذاری چنین یک مناسبت تقدیر بعمل آید زیرا بنده مطمین است و آنگونه ای که در این مقاله خواهیم دریافت سودمندی های فرعی آن به مراتب دارای اهمیت اند.
محفل در واقعیت بر معرفی و نقد چهار اثر و تقدیر از نویسندگان آن آثار میرچخید و بیشتر به نقد عامیانه شباهت داشت تا با نقد علمی و ادبی. باید یاد دهانی کرد که نویسنده این سطور ساعتی قبل از ختم محفل آن مناسبت را ترک گفتم و نقد کنونی تنها بر آن بخش ی متمرکز است که بحیث شرکت کننده در آن حضور داشتم. به جزیات نمیپردزم و به سه موضوع اساسی در رابطه با چنین مناسبتها میخواهم توجه را برگردانم :
1. فرهنگ نقد و انتقاد: نقد هنوز مساله توام با حساسیت است و به معنای عیبجویی درک میگردد. این نحوه درک بحیث یک عامل بازدارنده بر نقد کننده و نقد شونده اثر میگذارد. این نحوه درک طبیعی و قابل تبریه است بخصوص اگر نقد مبتنی بر اصول قبول شده علمی و با استدلال مربوطه همرا نباشد. بنابرآن نقد را با ید بر اساس معیار های علمی انجام داد تا از یکسو سودمندی و موثریت نقد و درجه آموزندگی آن ارتقا یابد و از سوی دیگر نقد و انتقاد تبریه گردد. راه هرنوع پیشرفت از نقد سالم و تفکر انتقادی میگذرد. احتیاط کاری از یکسو و فقدان تخصصگرایی از سوی دیگر نقیصه های بر جسته قابل یاد دهانی اند که در کار آن روز مشهود بودند.
2. پروسه و طرزالعمل کار: میخواهم توجه را به یک تناقض معطوف گردانم: "روز کتاب" کمتر بیانگر کتاب بود و بیشتر نمایش کتاب و نویسنده. زیرا " روز کتاب " مستلزم توجه بر اهمیت کتاب ( که بصورت ضمنی از آن یاد آوری گردید) و چگونگی کتاب و کتاب نویسی میباشد. "روز کتاب" بنابرآن بیشتر روز تقدیر از نویسندگان بود. نقد انجام شده بر کتابها نقد بیشتر عامیانه بود تا نقد ادبی و هنری علمی که "روز کتاب" شایسته آن بود. این روز باید به کار نویسندگی و شاعری کمک میکرد تا بیشتر غنا یابد و معیاری گردد. ارزیابی اثار بر اساس معیارهای علمی ممکن است موجب تاثر آنی گردد اما بدون شک به ارتقای کیفیت کار منتهی میگردد، در حالیکه نقد مصلحتی به نوعی از اشتباه منطقی اد هومینیم شباهت دارد که در آن اثر بر اساس خالق اثر مورد نقد قرار میگیرد و بر اساس دومی بر او لی قضاوت میشود.
3. تعهدات اخلاقی نویسنده: ایا نویسنده دارای تعهدات اخلاقی میباشد؟ این مکلفیتهای اخلاقی در شرایط کنونی کدامها اند. برگزاری محفل ادبی: "عشق در شعر حافظ" یا" زلف در اشعار..." تا برگذاری یک محفل در مورد "انسان در شعر حافظ" در شرایط کنونی بیانگر درک و درایت نویسنده و شاعر است که در زندگی واقعی با دیگران زیست دارد.تدویر چنین محافل بدون شک سودمند اند اما ماموریت نویسندگان متعهد بیشتر از این است. بازتاب زندگی واقعی دیروز و امروز و نقد هنرمندانه آنها نباید ما را مانع آن گردد تا فراتر بتوانیم نگاکنیم و مکلفیتهای ادبی و هنری خود را در برابر نسل جوان و نسلهای آینده نتوانیم ببینیم. ما از دیگران آموختیم: هم از نظر تعالیم سنتی و هم ازاین لحاظ که آموزگاران سنتی و غیر سنتی ما به نسلهای گذشته تعلق داشتند. این ماموریت اکنون بر عهده نسل کنونی قراردارد. در حالیکه وضعیت علمی و هنری و ادبی که کار برای غنای آن وظیفه ما میباشد بی نهایت اسفبار است.
ما شعر را و داستان را تنها برای خود و دوستان خود نمی سراییم. وظایف ما دشوار و بزرگ است آموزش دیگران، غنای ادبی و فرهنگی ذخایر ادبی و هنری ، ارتقای ذوق هنری و تربیت نسل جدید از زمره ساده ترین آنها اند- ما را مواخذه نخواهند کرد اگر ما نتوانستیم شاهکار های ادبی و هنری بیآفریم. همه ی این ماموریتها را از راه ایجاد اثار ادبی و هنری خوب و معیاری و از راه نگرش انتقادی به کارهای همدیگر میتوان انجام داد.
به ارزوی موفقیتهای بیشتر در عرصه های تفکر انتقادی و نقد علمی!
پایان