توریالی رزاقیار

 

سخن عریان

 

در گذشته های نچندان دور ، ما برغم همه بلند پروازی ها ، گزافه گویی ها و ادعا های سران سیاسی ، نظامی ، قومی و مذهبی ولایات شمالی افغانستان دوبار شاهد اشغال این ولایات توسط طالبان بودیم . در هر دو دور آن اشغال در موجودیت فراوان لشکر ها و سرلشکر های تا دندان مسلح در ولایات مختلف شمال ، طالبان باخیال راحت سوار بر موتر ها از بادغیس تا بغلان جاده ها را درنوردیدند و در ساحات مفتوحه پرچم سپید " امارت اسلامی " را برافراشتند.
حالا پس از گذشت چندین " بهار " و " زمستانباردیگر ولایات شمالی افغانستان به بستر و میدان جنگ مبدل شده است و در پیوند با چگونگی و عوامل تکرار این تجربه بازهم دیدگاه ها و ارزیابی های متعدد و مختلفی از سوی محافل ذیربط و ذیعلاقه ابراز میگردد که در بسا موارد قابل تامل میباشد.
گفتنی است که در آن زمان ولایات شمالی افغانستان از سطح بسیار بلند امکانات ، تجهیزات و آماده گی های رزمی و کادر مجرب نظامی برخوردار بود اما همه ی آن ریزرف ها ، ظرفیت ها و فرصت ها بگونه ی بسیار مرموز و پرسش برانگیز یکباره همچون سقف های فرستوده ی در برابر یورش و غرش " داتسون " های طالبان فروریختند ؟
من در روشنایی چشم دید ها ، اندوخته ها و تجربه های فردی از رویداد ها و تحولات متذکره می خواهم در این برهه ی حساس از تاریخ کشور با امانت داری و صراحت خاطر نشان سازم که در گام نخست عامل و زمینه ساز اصلی اشغال دومرتبه یی قبلی ولایات شمال افغانستان توسط طالبان ، معامله گری های پنهانی ، رقابت ها و اختلافات درونی سران سیاسی ، نظامی ، قومی و مذهبی این ولایات بوده است تا توانمندی نظامی طالبان و عوامل دیگر.
حالا اگر باردیگر آن تجربه تلخ تکرار شود - که به گمان اغلب نخواهد شد - من همچنان آن را نخست به زد وبند ها ، اختلافات ، رقابت ها و بی داعیه بودن سران سیاسی ، نظامی ، قومی و مذهبی ولایات متذکره نسبت میدهم تا کارایی برنامه ها و توانایی های دشمنان صلح و عدالت.
بگذار در این دوران سرنوشت ساز ، زمان میان داعیه ها و ادعا ها خط فاصل قرمز بکشد تا شهروندان افغانستان بار دیگر فریفته ی وعده های دروغین نشوند.

 


بالا
 
بازگشت