غلام سخی ارزگانی
انسان های معاصر با دو روش و عملکرد مواجه می باشند. یکی تابع ضرورت نیازمندی زمان است که جهان داخلی خود را تغییر داده و باعث تولید ارزش های نوینی در جامعه گردیده که این انسان مدنی، متحرک، آفریننده و رو به جلو در خدمت بشریت می باشد. به سخن دیگری، این چنین انسان عقلانی، پویا و زنده بوده که تا آخرین رمق حیات خویش خلاق و ارزش آفرین می باشد. این گونه انسان را می توان سمبول انسانیت، مدنیت و عقلانیت در معراج معنویت گفت.
انسان دومی کسی است که با منش ها و کنش های خیره سرانه خود مغایر ضرورت زمان در جامعه در تلاش و تکاپو است. و این چنین شخص در عقب خود همواره زشتی ها، خشونت ها، جهالت ها و حتا کشتارها را نیز به میراث می گذارد.
مثلآ ملای که با خاطر منافع شخصی و سیاسی خویش از دین به عنوان ابزار استفاده می کند، از یک طرف، عامل تحمیق توده های از جامعه گردیده و از طرف دیگر، مقدسات دینی جامعه را نیز به بازی می گیرد.
پس از صدر اسلام، در عصر امویان و عباسیان بود که اسلام به سلطنت مبدل گردید و از آن روز تا کنون در زیر نام های دین، قرآن، اسلام، پیغمبر و خلفا جنایات بی شماری از سوی اسلام نماها، استبدادیان و دلالان مذهبی در حق انسان های بی گناه و خاصتآ بر ضد مسلمانان صورت گرفته اند. و حتا گفته می توانم که در این قرن 21 بزرگ ترین خشونت، سنگسار و قتل های زنجیری متوجه اناث به طور خاص در کشورهای اسلامی و از آن هم خاص تر در افغانستان مرد سالار و جنگ زده می باشد.
تاریخ به خوبی شهادت می دهد که مرد پس از سقوط نظام مادر شاهی از کانون خانواده گرفته تا بالاترین نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری وغیره تا حال فرمانده و حاکم می باشد. از این رو، هرچه که مرد خواسته باشد، آن را به صورت مطلق بالای زن تحمیل می نماید. مثلآ یکی از وحشی ترین جنایت جنس مذکر را در مورد جنس مؤنث چنین می دانیم:
هزاران سال قبل در قاره استرالیا در میان انسان های بدوی رسم بود که در ایام قحطی مردان، گوشت زنان را می خوردند و به این وسیله خودها را از مرگ نجات می دادند. پس از آن با هر پیمانه که انسان ها گام های به جلو گذاشتند، دیگر تدریجآ از خوردن گوشت زنان صرف نظر نمودند.
هزاران سال قبل در چین و اکناف آن رواج بود که با مردن پادشاه، دختران جوان را با زیورات تزین و مفشن می کردند و آنان را زنده با جسد پادشاه یکجا در قبر دفن می کردند. این یکی از سنت های بدوی و جاهلانه در این بخش از آسیا بود.
در قدیم در هند نیز خانم را با جسد شوهرش زنده در آتش می سوختاندند که نوع دیگری از جهالت مرد سالاران بود.
14 قرن پیش در میان اعراب بادیه نشین و بدوی چنان عادت بود دختر که تازه تولد می گردید، وی را زنده به گور می کردند. و یا این که زنان خویش با هم مبادله می نمودند. از این قبیل جنایات ضد بشری در حق زنان نهایت چشم گیر بودند که به هر صورت ننگ انسانیت بود. خلاصه از آغاز تولد انسان تا کنون، ظلم های نهایت بزرگ در حق زنان صورت گرفته که قلم ها از نوشتار و زبان ها از گفتار آن کاملآ عاجز می باشند.
حال ما در بستر قرن 21 خرد و تمدن قرار داریم که جنایات هزاران سال قبل نباید تکرار شوند؛ ولی متأسفانه که بازهم از جمله در کشورهای اسلامی و خاصتآ در افغانستان شدید ترین خشونت، ظلم، قتل و حتا سوزانیدن زن در آتش نیز صورت گرفته که انسانیت ما را زیر پرسش برده است. از جمله فرخنده با فتوای یک ملای مسجد شاه دوشمشیره به تاریخ 28 حوت 1393 خورشیدی در کابل در زیر مشت، لگد، سنگ، چوب، پارچه های آهن افراد اوباش و از خدا بی خبر به شهادت رسید و بعد بازهم پیکر فرخنده شهید را زیر عراده های موتر نموده و با آتش نیز سوختاندند.
در مورد شهادت و سوزانیدن فرخنده، علمای جهان اسلام و خاصتآ مفتی های عربستان سعودی چه پاسخی دارند؟ در ضمن، همه علمای جهان اسلام نیز در مورد جنگ ها و قتل های زنجیری در افغانستان طی بیش از چهار دهه خاموشی معنا دارا را اختیار نموده اند. همچنان در مورد کشتارهای بی رحمانه مسلمانان در کشورهای مصر، تونس، الجزایز، عراق، سوریه، فلسطین، لبنان، پاکستان و... خاصتآ کشتارهای همه روزه مردم بی گناه و مظلوم در افغانستان، شاهد مخالفت مفتی عربستان سعودی نبودیم و نیستیم. این سکوت و خاموشی از سوی علمای وهابی به معنای تأیید کشتارهای مسلمانان بی گناه در این کشورها می باشند.
در این فرصت نازک و حساس که خیلی از کشورهای اسلامی مانند: مصر، لیبیا، سوریه، عراق، تونس، الجزایره، فلسطین، پاکستان و... به خصوص افغانستان در تحت جنگ های نیابتی و تحمیلی قدرت انحصارگر سرمایه داران جهانی، همسایگان و منطقه خرد و خمیر گردیده و در شط خون جولان می زنند. از یک طرف کشور عربستان سعودی آتش جنگ تجاوزگرانه را در یمن گشوده و حمام خون را در این کشور اسلامی جاری ساخته است. از طرف دیگری، مفتی عربستان سعودی فتوای خوردن «گوشت زن» را صادر نموده که در این زمینه در سایت خامه پرس چنین نشر گردیده است:
«روزنامۀ فرامنطقهیی القدس عربی گزارش دادهاست که عبدالعزیز آل شیخ، مفتی عربستان سعودی گفتهاست اگر مردی گرسنه شود میتواند یکی از اعضای بدن و یا گوشت تمام بدن خانمش را نوش جان کند.
به گزارش القدس، وی این را به اطاعت و جانفشانی زنان نسبت به شوهرشان در خصوص این که هردو «یک جسم واحد» اند عنوان کرده و گفتهاست که مردان میتوانند در صورت نهایت گرسنهگی این کار را بکنند.»
عبدالعزیز آل شیخ، مفتی
این یک کشف جدید در مکتب وهابیت توسط عبدالعزیز آل شیخ مفتی عربستان سعودی می باشد که جهان بشریت را تکان داده است. آیا این فتوای دلال مذهبی وهابیت در زیر پوشش دین مبین محمدی، اسلام را بدنام نکرد؟ وقتی که شوهر گوشت خانمش را بخورد؛ آیا این را با کدام عقل «جان فشانی زن» در مقابل شوهرش قلم داد می گردد؟
اگر کسی از این دلالا مذهبی جویا گردد، وقتی که یک خانم حامله دار و یا یک خانم که تازه طفلی را به دنیا آورده باشد، او هیچ چیزی برای خوردن نداشته باشد. آیا این زن که در واقع با طفل خویش دو نفر هستند، با فتوای مفتی عربستان می توانند که به خاطر زنده بودن خود و طفلش، گوشت شوهرش را بخورد و ادامه حیات بدهند؟ این مفتی جواب خواهد گفت که نه خیر! این تنها جنس مذکر است که در حالت گرسنگی شدید؛ حق خوردن گوشت مادر، خواهر، خانم، دختر خویش و همچنان حق خوردن گوشت هر زنی دیگری را دارد.
آیا در قرآن کریم، احادیث نبوی و گفتارهای خلفای راشدین آمده است که شوهر در صورت گرسنگی حق دارد که گوشت خانمش را نوش جان کند؟
در این قرن 21 روحانی را سراغ نداریم که به خوردن گوشت خانمش فتوا داده باشد. آیا در عقب این فتوای این مفتی عربستان سعودی، دسایس دیگری به مراتب از این خطرناکتر برای جهان بشریت و به خصوص در مورد مسلمانان وجود نخواهد داشت؟
این فتوای ملای وهابی از یک طرف جهان بشریت و اسلام را مصروف نگهداشته، تا جنایات نظامیان عربستان سعودی در یمن مورد انتقاد جهانیان قرار نگیرند. از سوی دیگر، گسترش داعش در سراسر کشورهای اسلامی و به خصوص در افغانستان برای مسلمانان حساسیت برانگیز نگردد.
آیا در این شرایط حساس، چرا علمای جهان اسلام در مورد این فتوای مفتی عربستان سعودی مهر سکوت را بر لب گذاشته و بر علیه وی چیزی نمی گویند؟ در ضمن، مطبوعات، نویسندگان و فرهنگیان چگونه از کنار این فتوای مفتی عربستانی سعودی می گذرند؟
این فتوای مفتی عربستان سعودی که شوهر در صورت گرسنگی می تواند، گوشت خانمش را بخورد؛ از منظر انسانی، دینی، عقلانی، قانونی، مدنی، ملی و بین المللی کاملآ محکوم بوده و باید این مفتی در یک محکمه بین المللی مورد محاکمه قرار گرفته و مجازات گردد.
تاریخ: یکشنبه 23 حمل 1394 خورشیدی برابر با 12 اپریل 2015 میلادی/ کابل