خوشه چین
چطورمی توانیم؟
عاشقم،عاشق ایجاد صلح به هروسیلۀ شریفانه که شود میخواهم پیاده اش نمایم. به کمک توبه کمک او،به کمک همدیگر.بالآخره همه درکنارهم،چون آب روان، رونده درعقب خود چمن های سبزوشاداب می بینیم.
عنوان میدهیم چراغ شهدا،درصفحات مقالات،روشنایی میبریم به سوی ویرانه ها،چراغ درمیدهیم چراغ شهدا،درتمامی چهارراهیها،چهارراهی،قریه ها، چهار راهی،شهرها،چهارراهی های،تلاقی فرهنگها،چهاراهی ها،کشورها وچهارراهی قاره ها ....درروشنایی،چراغها،با آهنگ بلند صدا می کشیم،ما انسانیم،زادۀ ازانسانیم.
چراغ میراکبرخیبرشهید
چراغ خیبرشهید،چراغ شهید داکترنجیب شهید،چراغ هزاران،شهید راه اخلاق آمی را،چراغ تمامی شهدایی که درراه رفتن به سوی کهکشان انسانیت جان را به حق سپرده اند.روشن مینماییم،میگوییم که به خون پاک شما شهیدان راه صلح وشرافت انسانی سوگند یاد مینماییم که خستگی را به ره نداده.میرویم ومیرویم تا بینهایت راه انسانیت میرویم.
چه آهنگ خوش دارد،این کاروان آینده که ازصدای قدم هایش،صدای قدم های نمناکش که ازاشک یتیم وبیوه زن،سروجان وتنش ترونمناک گشته وبارسنگین فرخندۀ شهید را نیزباخود سرباری،انتقال میدهد،شهیدی که تاریخ ازتذکر حادثه شرم می کشد.ونفرین میفرستد به ایجادگران چنین یک فضا.
کاروانی که بالباس قورمۀ ازآن طرف،آینده درحرکت اند.اینها شکایت گراین اند که یک باردرتن ملت ما،پیراهن سرخ پوشانیدید.رنگی که گاورا به وجد می آورد.احساساتی،هیچ گاه آرام نمی گیرد.به جزازویرانی وتخریب دیگرهدف ندارد.باردیگر درتن ملت بیچاره ورنج کشیدۀ ما لباس سبز،ریگانی را به تنش کردید.لباس سبزی که رنگ سبز((مقدس))ولی ریخت وبافتش دردست شیطان بود.
اینکه ملت پوشیده ازلباس سبز بافته ازشیطان،درمسیرجریان،درعقب خودش،مزارع کوکنار،وامثالهم به عوض گندم،درخت وبهی وسیب انار،مارو اژدها رفراوان را،درپهلوی،لعل وجواهرخوابانید،ماروغندل وگژدم،به حفاظت طلبید.
مارگزیده کنون ازریسما دراز میترسد
چطورمیتوانیم طرح جبهۀ نجات ازبحران را درعمل پیاده نماییم؟با بیان این نوشته که یک بار بخندیم.سیل زدن پیش دهل بین آسان است((پیش سیل بین دهل زدن ساده است))کاری است خیلیها مشکل،اما عاشقان راه سعادت وخوشبختی انسان، خودرا،کهنه واستهلاک ساختند.تاجوانهای فاقد،استقلال فکری،به سروضع قیافه ایشان بخندند.با بیان این مطلب که چرامارا می کشید؟چرا وطن خانه وکاشانۀ ماراخراب وبه ویرانه مبدل مینمایید.
گاندی وار،با دست خالی وپاک ازهمه کثافتها،کاغذ سفید وقلم بدست، بامغزسرد، باقلب گرم ومحبت انسانی،تحت قیادت((پلت فورم))که شالودۀ تمامی،طرفهای ذینفع درقضایای کشور،وعلاقه مندان صلح وثبات درکشور ودرمجموع کسانی که درقضایا انسانی ووطنی می اندیشندایجاد میگردد.
ازقریه شروع الی مجامع بین المللی((چرا مار می کشید))آب دیده ازآسمان غم آلود((چشم یتیم،بیوه،پسرمرده،پدرمرده،خانه ویران...............وغیره وغیره وغیره))به باریدن آغازمینماید.چنان رعدوبرقی را تولید مینماید که،ازباریدن باران،ناوه ها جاری میشوند.بارا آب درمسیرخود،کثافت های روی زمین را باخود درخندقها می برد،درخندقها هیچ چیز پاک را نبینی، به وسایل چرک وکثیف میان تهی که درسطح آب شنا میزنند.خود آب باران،ازشر این کثافات درعمق زمین نفوز مینمایند ویا دراثر تابش آفتاب دوباره درآسمان پروازمینمایند تابار دیگر،رعد برقی را برای تولید ((آب حیات))آماده گردانند.
ساده انیشید نها وقت گرانبها را گرفت
کاروان به پیش رفت وما بی وطن
اگرچنان باشد که احزاب بگویند گویا! مادربرنامه چنین یک طرحی گنجانیده ایم.بیایید که بسازیم خاطرتان جمع باشد که به دنبال بیایید کسی نمی آید اگر می آمدند درطی همین مدت بعد ازسقوت ازطرف احزاب با عناوین مختلف تقاضا صورت گرفت. مگرسودی نبخشید حتی جریاناتی که این مسئله را دنبال مینمودند علیهش سبوتاژ کردند.کاریکه جفا به ملت واحیای دوبارۀ خانوادۀ جنبش مترقی سودی نبخشید.
این آردی که ازگندم خرمن خوشه ها آرد گردیده است،درآن صداقت به خرچ داده شده،ازآب وجدان آبیاری گشته است،درمیان خمیرش نمک اخلاق افزود می گردد.نانی که باید پخته شود. دردستر خوان ملت باید خورده شود.ازخمیرگران شریف ونجیب کشورم تقاضا مینمایم این آرد را درآب شرافت ملت میان خمیردان((عقل وخرد)) مشت بزنید،مشت بزنید ومشت بزنید که به قوام برسد.این است میگوییم پلت فورم جبهۀ نجات ازبحران جادۀ است به سوی لایتنهایی مسیر انسانیت وعقلانیت.
شمارا خدا خیربدهد ومارویم به سلامت،پهلوانه زنده گی خوش است،یک گوشه یک چوته،فقط گوشۀ نشینیم فول بگیریم وچال بکوییم.