الحاج همراز کابلی

 

صلح نیاز مبرم بشریت است

انسانها درحیات  روز مرۀ خود نیازمند  انجام اعمال حقوقی مختلفی استند که برآورده شدن این نیازها تنها در آستانۀ صلح و سلامت گیتی میسر است .

بعضی می فروشند، بعضی خریدار اند ،شماری مستاجر ،تعدادی معاوضۀ جنس دارند ،بعضی در تعلیم گاۀ سرزده دانش آموز میشوند بدین سان احتیاجات خود را مرفوع ساخته که هرتک این نیاز ها را  آرامش روانی و صلح  اجتماعی برآورده ساخته میتواند.

اگرچه  تاریخ بشریت چه شرق ، چه غرب حاوی ازجدال های خود خواهانه میان انسان ها فقط بخاطر بدست آوری برتری جوئی ها بود که از آزمون تاریخ منفی بدر شده است .

در همان زمان جنگ و جدال ها بعضی ها ی از کشته شدن انسان ها خندیده و محظوظ شده اند زیرا آنان منالی دزدانه برای عیاشی و بهزیستی شان میسر ساخته اند مداحان نیز از این آدم کشان قهرمان سرزمین آدم رقم زده اند .

با غروب  و طلوع خورشید تاریخ ، کاروانیان باز مانده ضربۀ مهلکی را بر پیکر زنده گانی امید بخش شان خورده اند که این ضربه های تاریخ بشریت بد تراز درنده گان بر شمرده شده روز گاران بربریت را ممثل میشوند.

درنده گان را از نام هویدا ست که می درند اما انسان را از نامش روشن است انس داشته باشند اگر آدم کش شوند پس ؟

بعد از جگ دوم جهانی بعضی از آدم های سیاسی که ضربۀ مالی و جانی را در جریان جنگ های خانمانسوز درنیمۀ قرن نزدهم چشیده اند ناگزیر به ساختار اخلاقی زیر نام سازمان ملل متحد دست یازیدند تا باشد ظالمان را در تقابل  ومدافعان مظلومان باشند که در آندم از سوی کشورهای در حال رشد پشتیبانی شد کشور ما نیز بعد از یکسال عضویت این سازمان را کسب کرد.

این سازمان شعاری را به زبان فارسی سرمشق حیات اخلاقی و زنده گی روز مرۀ خود قرار داد .

بنی آدم اعضای یکدیگر اند = که در آفرینش زیک گوهر اند

چو عضوی بدرد آورد روز گار= دیگر عضو هارا نماند قرار

این آفریدۀ ناب به چندین زبان به درو دیوار سازمان ملل نقش بست که به اعتبار سازمان ملل متحد افزوده و  زینت بخش سازمان ملل متحد نیز گردید .

مردم ماو جهان سوم به امید فردای بهتر درچترسایۀ این سازمان دمی به آرزوی  راحتی میزدند بخود می بالیدند اما به مرور زمان این سازمان اخلاقی اجتماعی ومردمی به یک سازمان سرمایه داری و سیاسی مبدل شد درگام نخست کشور های زور دار حق بالاتر از سایر کشور ها را زیر نام موسس وتمویل کننده مطالبه کردند و حق ویتورا  نیز ازآن خود ساختند درحالیکه این سازمان بنا بر خاصیت ایجاد ی اش دید گاۀ تساوی الحقوق در برابر بشریت میداشت باحق دادن ویتو به کشور های قدرت مند کمی  اعتبارش راباخت اما مردم جهان که خوشباور به شعار های این سازمان بودند باز هم ادوارش را رها نساخته به امید های زیادی بسوی شان می نگریستند .

جنگ های درزمان تولد سازمان ملل متحد در گرفت نمونه اش جنگ عرب و اسرائیل که در جنگ آدم کشی تا هنوز هم ملل متحد نتوانست حق را از باطل جدا بسازد تنها به شعار ها ، آمد و رفت ها ویگان بیانیۀ تسلی بخش اتکا کرد که این بیانیه ها در حقیقت هیچ گاۀ هم تحقق نیافت و به تاق  نسیان ماندگار شد و کم کمی این سازمان اعتبار مردمی اش را نیز در انظار امید واران کاست .

اینکه عقلای جهان از شعار بنی آدم اعضای یک دیگر اند چه نوع استفاده نموده اند عالمیان روی زمین اگر عقلانی تعمق کنند در می یابند که سیاست مایۀ دور سازی انسان از انسان گردیده زیرا این شعر یک طر ز دید گاۀ اتحاد و همبستگی انسان را نسبت به انسان تمثیل می کنند که ملل متحد متاسفانه بعید از آن در دستان زور مندان منحصر مانده اند .

سخنان حکیمانۀ شاعر این شعر  نشان  دهندۀ طرز تفکر و اندیشه های ادارۀ جهان و ملتها را بگونۀ تساوی الحقوق دارد  به سیاست بازان تدریس میکند تا از دور سازی آدم از آدم ابا ورزند و ملت ها را در تقابل همدیگر نه نهند ، برتری جوئی هارا کنار بگذارند ، تفکرات توسعه طلبانه تجاوز و پایمال سازی حقوق آدمیان دوری گزینند  جامعه را بسوی معنی کلی اش که دنیا مانند گلها زیبا اند زمین را به همان گونه زیبائی اش برای زیست تمامی مستحقین زمین زمینه ساز باشند .

اوراق تاریخ قدیم و جدید نشانۀ از ان دارد که ملتها همیشه قربانی اندیشه های قدرتمند ان و حاکمانی هستند که با انواع حیله و بهانه های هر چند ناچیز شمشیر عریان را بر شمشیر در غلاف ترجیح داده و با آن عقده های شانرابر سر ملتها خالی می نمایند  جنگهای معاصر خاور میانه و کشمکشهای اخیر در دور بر خودمان نشانۀ این امررا دارد .

سازمان ملل متحد با شعار سعی دارد ملل جهان را به هم نزدیک نماید ازخونریزی بی حاصل جلو گیری کنداما تنها شعار نمیتواند در جلو گیری از خونریزی های  بیهوده موثریت خود را داشته باشد باید ملل متحد با قدرت عملی نخست دستان مغرضین را که زیر نام بنیاد گزاران  و تمویل کننده گان برسایر ملت ها برتری جوئی های کرده اند حساب نمایند آنان را مقنع بسازند و هریک را به سرزمینش بسر جایشان بنشانند .

سخنانی  در دیوار کاخهای سیاستمداران و حاکمانی که درا رویا زندگی می کنند و قدرت ایشان  ممکن است چشم ایشان را ضعیف ،عقل ایشان را سست ، دل ایشان را تاریک و وجدان ایشان را تحت تاثیر قرار داده حک نمایند.

با مروت که از مروء در زبان عربی  به معنی و مفهوم جوانمردی فتوت و دلیری ریشه دارد و حالت تعادل روانی وروحی افراد بشر را صیقل میسازد استفاده نمایند عقده گیران را ناگزیر بسازند تا از کینه، عقده گشائی ، حسادت ، انتقام ، دوروئی و از پشت خنجر زدن اجتناب ورزند.

به جای این همه دشمنی های بی جا ، بی ثمر و بد نام کننده زیست مسالمت آمیز را اختیار ورزند .

در روابط خارجی و بین المللی احترام متقابل عدم  سلطه گری ، سلطه پذیری و عدم نفی دیگران باید مورد عنایت زمامداران باشد  برقراری صلح و صفا در تمام کره زمین را شعار عملی بسازند.

افغانستان که از قرنهاست بخاطر خود خواهی وانواع تک تازی ها روز تا روز به قهقرا رفته و غریق بحر ناروا های خود کامان گردیده است امروز باتفکر معقول آرزوکرده تا وحدت میان ملیت هارا به عنوان ملت متحد و یک پارچه وسیله شود  هریک را که توانائی زعامت را به خاطر بهزیستی مردم و پیشرفت کشور توانمند باشد صرف نظر از زیاد و کم نفوس و ملیت به محراق توجه مردم کشانیده وبر صدرش قرار دهند  تا مصدر خدمت به مردم و جامعه شوند بجاست اگر دراین میان از سرمه های آزموهد شده استفاده نشود.

ســـرمۀ آزموده گر تکرار کنی

چشم جور خویشتن  بیما رکنی

پس برهمۀ مردم  است که در این چنین روز گاران آشفته حکومت وحدت ملی شانرا یاری برسانند و مملکت خویشرا متحدانه آباد نمایند تا باشد تاریخ بعد از قرنها بر او شان تحسیننانه قضاوت نماید تا سربلند خاص و عام در گیتی باشد.

پیشتازان جامعه بخصوص علمای کرام در اماکن مقدسه و جایگاۀ مناسب انماالمومنین اخوه که فرمان خداست به مفهوم و معنی کلی اش بر مغز مردمان تزریق نمایند و ملت را بصوب برادری و اخوه رهنمائی نمایند بدین سان روز گاری بعد از ما باز مانده گان دعا گوی ما باشند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت