اخترمحمد عبیر
حرامزاده های قدرتمند
حرامزاده در اصل فرزند نامشروع، فرزندی که از ازدواج غیر شرعی به وجود آید و کنایه از بدذات و حیله گر و فتنه انگیز نیز است.
حرامزاده گی در افغانستان به حیله گری و فتنه انگیزی نیز اطلاق می گردد چنانچه هر گاه کسی با حیله گری و فتنه انگیزی به هدفی نایل گردد به وی می گویند «چی حرامزاده ای است!» حتی اطفال هرگاه کار حیله گرانه ی را انجام دهد گفته میشود بسیار حرامزاده است.
حرامزاده گی در کشور ما افغانستان تاریخ بس درازی دارد و افرادی بودند که در دربار شاهان و وزیران و نزد نزدیکان و اقارب شاهان دست به حیله گری ها و نیرنگ های می زدند تا مقام و منزلتی را از آن خود نموده آنرا حفظ کنند و به این طریق بدبینان و مخالفان شان را در حاشیه قرار داده و حتی به نابودی بکشانند.
این حرامزاده ها در همه اقشار جامعه ما وجود دارند در میان اهل علم ودانش، درمیان نظامیان، علمای دین، کسبه کاران، تجار، سیاستمداران، نهاد های جامعه مدنی، قضات و وکلا و همه.
همانگونه که شیوه های حرامزاده گی در طول تاریخ رو به رشد است، اهمیت و ارزش این فن نا شریف نیز در کشورما افغانستان روز بروز رونق یافته و در حال حاضر به یک نیاز و ضرورت برای تامین معیشت و آرام زیستن مبدل گردیده است.
در افغانستان برخلاف کشور های مترقی و قانونمند علم و دانش و رفتار و اعمال نیک جایگاه بعد از حرامزاده گی دارد در افغانستانی که قانون محوری و احترام به قانون وجود نداشته و هر قانون و مقرراتی چون تار عنکبوت تنها افراد ضعیف را شکار میکند و در مقابل موجودات قوی عاجز است صرف با حرامزاده گی میتوان به جای مطلوب رسید.
از همین جاست که در حال حاضر بجای دانشمندان و اهل علم و عرفان تعداد زیادی از صاحبان قدرت حرامزاده اند یعنی با چال و فریب، انواع دروغ و تملق های مدرن، زبان بازی ها و به ویژه ساختن گروپ های متحد کاری و مهارت در انداختن افسار به گردن ضرورت مندان، سست عنصران و آنانیکه به فن حرامزاده گی علاقمند می شوند و نزد اینان به شاگردی مینشینند ، مجهز اند. در این جا باید در کنار همه به فن حرامزاده گی نیز آشنایی داشت و مهارت های لازم را کسب کرد در غیر ان مورد اعتنا قرار نخواهد گرفت.
به گونه مثال: برخورد با یک معلم عادی نسبت به یک دربازه بان گمرک فرق دارد و دومی با بیشک ها و اینکه چقدر عاید داری و با کدام واسطه مقرر شده مواجه مواجه میگردد و با افتخار پاسخ می دهد.
در پست های دولتی که معاشات گزاف دارند بیشتر حرامزاده ها جا بجا اند و با وجودیکه اکثر آنان نه کاری از دست شان بر می آید و نه علاقه و تفکری در راستای کاری شان دارند تنها وتنها با مهارت های حرامزاده گی در این پست ها جابجا شده و عیش و نوش می کنند.
آنان یا در کمپاین یکی از مقامات تلاش کرده اند یا از اقارب نزدیک آنهااند، هیچ پستی که برای این گونه افراد موجود نباشد پست های مختلف به صورت بالمقطع وجود دارد و با معاش هزار با دو هزار دالری به زودی استخدام می گردند.
سفر های خارج، محافل پلو خوری، عضو هیات در پروژه های پردرآمد و امثال آن نصیب این افراد خوشبخت مجهز با فن حرامزاده گی است.
حرامزاده ها خوب میدانند که در مجالس رسمی، مصاحبه های تلویزیونی، محافل خصوصی چگونه چهره بدل کنند و لفاظی کنند. آنان به هرچه از دریچه منفعت و معامله می نگرند و با گذشت هر روز تجارب تازه حاصل نموده و مهارت های جدیدی را فرا می گیرند.
احساس ، شرم، حیا، وجدان، غیرت و حتی ناموس هم در قاموس زنده گی این افراد وجود ندارد و یا نهایت ضعیف و بی معنا ست. بیشتر ظاهرفریب اند میدانند که با کدام چپن و تسبیح به مسجد بروند، چگونه خیرات کنند و در ختم ها و خیرات های شان کی ها را دعوت نمایند.
این گونه افراد هم خود را مجاهد می خوانند، هم تکنوکرات هم افراطی و هم میانه رو حتی به خدا هم تظاهر می کنند.
گاهی برضد نکتایی اند و زمانی خود نکتایی بتن می کنند ، گاهی مومن اند و گاهی غلام خواهشات نفسانی و شهوانی شان. قدرت شیطانی عجیبی در درون آنان است و شب و روز در فکر چال های جدید و مهارت های تازه اند.
این قدرتمندان در تار و پود دولت رخنه کرده اند و اخلاق شان تا هنوز هم رو به گسترش است. حرامزاده ها چنان در میان افراد عادی تاثیر گذار اند که مردم با وجود دانستن خلاف کاری های شان به آنان احترام می کنند و به تمجید شان می پردازند. حتی آنانیکه بخواهند با نیت پاک مصدر خدمت به مردم گردند از این حرامزاده گان ترس و دلهره دارند زیرا میدانند که مهارت آنان در بدنام سازی شخصیت های پاک بیشتر است و باید با ایشان به اصطلاح انعطاف پذیر بود.
وقتی به محیطی انسانی، قانونمند و عدالت محور فکر میکنی دفعتاً هزاران چهره از این گونه افراد در نظرت مجسم می شود که بزرگترین مانع همچو کوهی عظیم در برابر آرزو های پاک انسانی اند. ایا قدرتی برای اب کردن این کوه وجود دارد و یا توانایی آنرا خواهد داشت تا این جادوگران حریص را تحت قانون قرار داده و به حالت انسانی برگرداند؟ قدرتی که مردم رنج دیده ما در آرزوی آن اند.