اکمـــال وحـــدت ملـــی
با عـــلاوه شـــدن بزی با گـــاو و گـــوســـفند مـــلا اشـــرف غنـــی وحـــدت ملـــی کشـــور بکلـــی تکمـــیل شـــد.
در تاریخ بشریت ما شا هد فداکاری های بزرگی غلامان و برده ها برای ارباب شان بوده ایم که بعضاً این فداکاری تا پای جان ادامه یافته بطور مثال در مصر قدیم برده ها با فرعون یکجا زنده بگور می شدند تا در قلمرو مرگ هم از خدمت ارباب کوتاهی نکنند و یا در هند قدیم زنان بیوه راجه های هندی یکجا با شوهر های شان زنده به آتش کشیده می شدند .
اما کسی به قاطعیت تمام گفته نمی تواند که آیا این فداکاری ها کاملاً با رضایت خاطر بردگان صورت گرفته یا به شکلی از اشکال آنها مجبور به انجام این کار گردیده اند.
تا چندی پیش برای ما انسانهای امروز تصوری چنین چیزی که انسانی برای انسان دیگری خود را زنده بگور کند نا ممکن بود ولی از روزیکه فداکاران بزرگ میهن محترم جنرال دوستم و محترم استاد دانش به دعوت متفکر دوم ملا اشرف غنی لبیک گفته و جهت تامین عدالت قومی و وحدت ملی ایشان را حتی در زندان بگرام بدرقه فرمودند و حالا به تازگی ها محترم احمد ضیا مسعود رهبر جبهه ملی نیز شوق زندان بگرام به سر شان زده و به جمع ایشان پیوستند ، حالا هر شک و تردیدی را از دل بدور کرده و پذیرفتیم که جولانگاه ایثار و فداکاری انسان واقعاً هیچ حد و مرزی ندارد.
جناب ملا اشرف غنی هم به پاس اینهمه ایثار و فداکاری جنابان زندان بگرام را از وجود برادران ناراضش تخلیه کرده و با وجود علایق دوستی و صمیمت با آنها ایشان را از پلو های چرب زندان و راحت و رفاه مهمانخانه کرزی محروم کرده جای شان را برای دوستان همسنگرش خالی کرد.
فقط یک سوال همیش ذهنم را اذیت می کند که جناب ملا اشرف غنی که اینقدر شیفته و فریفته تعادل قومی و عدالت اجتماعی اند پس چرا در مدت سیزده سال که اختیار دار واقعی کشور بودند چرا به فکر تامین تعادل قومی و عدالت اجتماعی در پست های دولتی نشدند و دوستان غیر پشتون را از سعادت هم نشینی شان محروم داشتند !؟
شاید دوستی در زندان از کیفیت دیگری برخوردار باشد تا دوستی های کذایی و ریایی مجامع سیاسی.
با
تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی