جنگ جهاد گران شکم برای « وزارت»!


ف. فاریابی

 

  طلبکاراست طلبکار است طلبکار
« جهادی»تا قیامت شد طلبکار!
نشد سیر از وزارت، از سفارت
نشد قانع به کاخ و نام ونسوار
اگر چه کشت هزاران هموطن را
ز مکرویان و سیلو تا به افشار
وزارتخانه ها را کرد غارت
لوازم را فروخت آن سوی دیوار
کتاب و خامه و قرطاس و پرچم
 به حلقوم  بخاری شد به خروار
تجاوز بر زن و کودک، پیاپی
جهادی کرد،به یمن ریش و دستار
همه  آثار تاریخی، روان شد
به پاکستان و هند و ترک و بلغار


++++
چو روس سلطه گر ، از ملک ما رفت
جهادی ، کرد به جنگ  وقتل، اصرار
فقط وقتی چو موش کور بگریخت
که شد لنگوتهء طالب پدیدار!


++++
وطن ، یکبار دیگر گشت اشغال
همه برده و ناتو گشت، بادار
مگر این بار این سیاف خائن
نخواند یک آیه ، در تقبیح کفار


++++
جهادی در صف میلیونر ان است
به عیاشی و کلاشی ، گرفتار
کنون جنگ « وزارت » شعله ور شد
میان کرکسان سرخ منقار
جهادی با وزارت ، عشق دارد
نه پروای وطن دارد، نه اغیار!

 

 


بالا
 
بازگشت