محمد الله وطندوست

 

نکاتی چند از یادداشت های روزانه

2015/2/15            جهادی ها وبیست وششم دلو

بعد از استقرار حکومت وحدت ملی اولین جلسه وسیعی که در خیمه لویه جرگه حامد کرزی دایر گردید, جلسه تجلیل  از خروج قطعات اتحاد شوروی از افغانستان بود که به بهانه این حادثه, اعلان خط مشی جهادی ها در مورد آینده سیاسی خودشان مطرح شد.

سخن گویان این جلسه عمدتا رهبران رده اول ودوم جهادی بودند که که خروج قطعات اتحاد شوروی از افغانستان را نتیجه مبارزه ومجادله جهاد خود می دانند وشکست سیستم سوسیالستی جهانی را از افتخارات جاودان خود محسوب می کنند. در حالیکه نه در خروج نیروهای شوروی وقت این به اصطلاح رهبران جهادی نقش آنچنانی داشتند ونه در شکست سوسیالیزم جهانی ادعای پر طمطراق این حضرات قابل سمع است.

از استقرار قطعات شوروی در افانستان هنوز زمان زیادی سپری نشده بود که مذاکرات ژنو میان نمایندگان افغانستان وپاکستان به وساطت نماینده خاص ملل متحد در زمان حکمروائی و زعامت زنده یاد ببرک کارمل آغاز گردید ودر دوره شهید دکتور نجیب الله این پروسه ادامه یافت وبالاخره منجر به امضای موافقت نامه ژنو شد که تحقق این موافقتنامه را اتحاد شوروی  وایالات متحده امریکا تظمین نموده بودند. یکی از مواد مهم این موافقت نامه خروج چند مرحله ئی قطعات شوروی ومورد مهم دیگر قطع کمک های نظامی به هردوجانب یعنی به گروپ های جهادی  وحکومت افغانستان از جانب حامیان شان بود که شوروی به تطبیق هردو مورد آغاز نمود اما ایالات متحده امریکا وعده شکنانه بکمک های خود ادامه داد وحتی این کمک ها را تشدید بخشید. با آنهم نیرو های جهادی کوچکترین اخلالی در خروج منظم وزمان بندی شده نیرو های شوروی وارد کرده نتوانستند . لذا ادعای اینکه گویا آنان باعث خروج قطعات نظامی شوروی شده اند وحتی گویا بزور سر نیزه آنان شوروی مجبور به فرار شده است با واقعیت وحقیقت حوادث همخوانی ندارد. از جانبی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان بعد ا زخروج قطعات شوروی چهار سال کامل از خود دفاع کرد وگروپ های جنگجوی تنظیمی به هیچگونه پیشرفت قابل توجهی با همه تلاش ها نائیل نشدند.

اینکه روز بیست وششم دلو روز نجات کشور اعلام شد بازهم یکی از اقدامات دکتور نجیب الله مرحوم بود که عجالتا در مورد درست بودن ونادرست بودن آن بحث نمی کنیم.

شکست کمونیزم وزوال سوسیالیزم موجود در جهان طبعیست که به مقاومت و جنگ های محدود ومحلی تنظیم های اسلامی افغانستان نمی تواند زیاد ارتباط داشته باشد. این پروسه نتیجه اقدامات طولانی مدت جهان سرمایه به سردمداری ایلات متحده امریکا بود که مجموع ریزرف ها وامکانات سرمایه جهانی راعلیه جهان سوسیالستی بسیج نمود وبا نفوذ در داخل جامعه شوروی وحزب کمونیست آن زمینه شکست ونا بودی رژیم را از داخل فراهم نمود. نابودی دیوار برلین, جدائی اقمار شوروی و استقلال جمهوریت های شانزده گانه شوروی سابق به هیچ وجه به فعالیت های تنظیم ها ی جهاد گران ما طوریکه ادعا می شود ارتباط نمی گیرد بلکه نتیجه توطئه های بزرگ بین المللی است. اگر جهادگران ما چنان استراتژیست های نابغه یی می بودند که کمونیزم جهانی را با شکست مواجه ساختند , حد اقل در افغانستان بعد ا زکسب قدرت می توانستند نظمی را ایجاد نمایند که مردم افغانستان به آرزوی دیرینه شان یعنی تامین صلح  وامنیت می رسیدند. در حالیکه با استقرار حکومت جهادی, وحشت وبربریت قوس صعودی خود را پیمود  وهیجکونه مصونیتی باقی نماند. حتی در شهر ها از یک محل تا محل دیگر مردم مجبور بودند پاسپورت وویزه داشته باشند.

این چگونه جهادیست که سوسیالیزم جهانی رااز بین برد و قطعات شوروی را گویا مجبور به خروج نمود اما حتی در شهر کابل نتوانست به تامین امنیت توفیق حاصل نماید و میان خود به توافق دست یابد. این ادعا ها وبلند پروازی ها در تاریخ زیاد صورت گرفته  اشخاص , گروه ها, احزاب و طبقات مختلفه یی بودند که چنین ادعا های داشتند  اما تاریخ به ادعاهای شان هیچگاهی صحه نگذاشته است و واقعیت ها را چنان که بوده به ثبت رسانیده است. بگذریم از این مسئله و مهمترین موضوعیکه رهبران جهادی در بیست وششم دلودرخیمه لویه جرگه طرح کردند و به نمایندگی این نیروهای روبه زوال جناب شیخ الحدیث عبد الرب رسول سیاف داد سخن داد.

 مسئله به حاشیه رفتن جهادی ها از بدنه دولت و اینکه تنظیم های جهادی  حق دارند مادام العمر در قدرت نقش داشته باشند و کمرنگ شدن نقش شان در راس دولت ویا حتی تعویض چهره هابه معنی کم اهمیت دادن به جهاد مردم افغانستان و حتی بازی با حیثیت و اعتبار آنان تلقی می شود هسته اصلی صحبت های جناب سیاف را تشکیل می داد.

ببینیم این ادعا تا چه حد با واقعیت مطابقت دارد.

در رهبری حکومت وحدت ملی اگر داکتر اشرف غنی وجنرال دوستم را استثنا قرار دهیم  رئیس اجرائیه ومعاونینش و معاون دوم رئیس جمهور از جهادی های با نام ونشان و نمایندگان تنظیم های جهادی اند. در کابینه معرفی شده نیز عمده ترین چهره ها چهره های مربوط به تنظیم ها است. در حالیکه رهبران جهادی در پنج سال حاکمیت مطلق خود قبل از طالبان ودر حاکمیت امریکائی  جهادی  به رهبری حامد کرزی نیز چهره های اصلی حاکمیت را تشکیل می دادند اما از آنجائیکه این جنابان از تخصص, کفایت , صداقت وپاک نفسی کافی برخوردار نبودند, بد ترین نمونه حکومتداری را به میراث گذاشتند و افغانستان رابا قرار دادن در مقام اول فساد افتخار جهانی بخشیدند.

حالا که بهترین فرصت ها بنا به بی کفایتی این آقایون ضایع شده و از کمک ها  وهمکاری های ملیارد دالری جهانی که در تاریخ کشور ماومنطقه بی سابقه است به تقصیر این به اصطلاح رهبران استفاده مطلوب صورت کرفته نتوانست. بایست داوطلبانه از صحنه کنار می رفتند وزمینه فعالیت نسل جوان ومتخصص را فراهم می ساختند  تا کشور از وضع رقتبار کنونی رهائی می یافت.

بر عکس این آقایون دعوای ارث دارند ومی خواهند مقامات دولتی بنام شان تسجیل شود وکماکان به استفاده نا جایز از کرسی ومقام ادامه دهند.در حالیکه نه مردم افغانستان  و نه هم جامعه جهانی علاقمند اند که آزموده را دوباره بیازمایند. بناء به این رهبران جهادی باید خاطر نشان ساخت که اگر حکومتداری شما افتخاری داشته باشد این افتخار نصیب شما باد  وبگذارید در کارنامه های شما ثبت گردد. مردم افغانستان را بگذارید راه صلح, ترقی,پیشرفت وعدالت اجتماعی را از طریق دموکراسی ومردم سالاری در پیش گیرند وعلیه بی عدالتی , تبعیض وخودسری یکپا رچه ومتحد مبارزه ومجادله نمایند تاباشد که کشوراز وضع تاسفبار کنونی به سوی افق های روشن وتابناک ره بکشاید.

                     

2015/2/17        اندر باب مشاورین وزارت صحت عامه

جالب است! گفته می شود که در وزارت صحت عامه چهار صدوپنجاه مشاور به مشوره دهی مصروف اند وبیشتر از بیست وپنج فیصد کمک های خارجی به این مشاورین پرداخته می شود.

این مسئله با وجودیکه در مقایسه با فساد گسترده اداری وتسلط مافیای قدرت به ارگان های دولتی زیاد جلب توجه نمی کند اما اگر وضع عرضه خدمات صحی را در کشور در نظر بگیریم, می بینیم که دستگاه فاسد اداره حامد کرزی چه جفای بزرگ ونابخشودنی را دراین عرصه علیه  مردم مظلوم ماانجام داده است.

در کشوریکه بیست هزار نفر سالانه به مرض سرطان مواجه اند ,بیشتر از یک ملیون معتاد هستند, اکثریت قرا قصبات و ولسوالی ها به مراکز صحی اساسی دسترسی ندارند, در کشوریکه مردم مظلوم آن سالانه ملیون ها دالر را از ناگزیری به کشور های همسایه به غرض تداوی بمصرف می رسانند وبه گفته وزیر جدید صحت عامه هنوز شفاخانه معیاری که مراجعین خود را بصورت اساسی تداوی نموده بتواند وجود ندارد. در کشوریکه در جهان در قطار دو سه کشوری قرار دارد که مرض فلج اطفال هنوز ریشه کن نشده , در کشوری که مرگ ومیر اطفال ومادران رقم وحشتناکی را تشکیل می دهد, چهار صدوپنجاه مشاور صحی وپرداخت ملیون ها دالر معاش فاجعه بزرگ وخیانتی عظیم است که باید مسوولین در این مورد به مردم جواب ارائه نمایند و جلو این سوء استفاده رادر سکتوری که با زنده گی انسان ها مستقیما سروکار دارند بصورت فوری بگیرند. اما از آنجائیکه حکومت وحدت ملی از گروپ های نامتجانس تشکیل شده و هر گروپ بجز منفعت گروهی به چیز دیگری نمی اندیشد راه حلی به چنین مشکلات به این زودی ها به نظر نمی رسد. با آنهم مردم توقع دارندبرای جلوگیری از چنین ظلم فاحش مسوولین فرصتی دریابندوملیون ها دالر مصرف مشاورین راصرف اعمار شفاخانه ها ومراکز صحی در محلات دور افتاده نمایند.

امید است گوش شنوائی این صدای مردم را ا بشنود و حد اقل اقدامی که باعث تسکین درد مردم شده بتواند رویدست بگیرد

 

2015/2/18               داعش در سرپل !

در ولایت سرپل در هژده کیلومتری شهر در  قریه بلغلی گروه افراطی ضد حاکمیت دولتی دست به عملیات تخریبی زده  بیست خانه را در این قریه به آتش کشانیده اند و مردم قریه را آواره نموده اند.

گرچه در ولسوالی کوهستانات از مدت ها قبل گروه های افراطی اسلامی در قرا وقصبات نفوذ نموده با جلب مردم ویا اعمال فشار بالای مردم پایگاه های ایجاد نموده اند حتی یک عده خارجی ها نیز در این منطقه جابحاشده اند  گفته می شود که در حدود بیست زن خارجی با گروپ های متذکره در فعالیت مصروف اند . این خانم ها  با تبلیغ در میان زنان وبا آموزش ساخت بمب های دستی در میان زنان فعال بوده یقینا عده یی از زنان منطقه را نیز به طرف خود کشانیده اند.

با وجود چنین  وضع حکومت حامد کرزی کوشش داشت مسئله را بی اهمیت جلوه دهد وبرخورددر قراوقصبات کوهستانات را مربوط اختلافات ذات البینی گروه های اسلامی وانمود سازد. حکومت به اصطلاح وحدت ملی نیز فرصت توجه به چنین مسایل را تا هنوز دریافت نکرده، جابجایی کادر ها در ارگ و در وزارت حانه ها به سرانجام نرسیده و شاید ماه ها و حتی سالها تقسیم کرسی ها، زمامداران وحدت ملی را مجال رسیدن به وضع مردم دور افتاده سرپل و یا ولایات مشابه سرپل را ندهد.

اما سوال اینجاست که مسوولین ولایت و نیروهای امنیتی پولیس، امنیت ملی و نیروهای مربوط وزارت دفاع مستقر در ولایت سرپل چرا به هیچگونه اقدام متوسل نشده نظاره گر قتل، غارت و آواره گی مردم مظلوم منطقه هستند. اگر امکانات ولایت برای مقابله با محالفین کافی نیست چرا از دولت مرکزی تقاضای کمک نشده و توجه سردمداران رژیم به خیزش مخالفین جانب ولایت سرپل جلب نشده است.

شاید هم طبق نقشه ستراتیژیک و دراز مدت غرب مخصوصا امریکا ایجاد داعش و سوق آن جانب آسیای میانه طوریکه در رسانه ها عنوان شده از کوهستانات سرپل آغاز و این مناطق سالیان دراز مرکز افراطیت و تخته خیز گروه های تخریبی باقی بماند. در چنین صورتی مردم ولایت سرپل و ولایات همجوار باید با آرامش،صلح،ترقی وپیشرفت برای سالیان متمادی وداع نمایند و رنج افراطیت را تحمل نمایند.

چند سال قبل در اولین و یا دومین سفر در کشور در یادداشتی متذکر شده بودم که فعالیت گروپ های تبلیغی مجهول الهویه و وارد شده از پاکستان می تواند عواقب خطرناکی در منطقه داشته باشد و تبلیغات لجام گسیخته عده یی ملاهای اجیر در مساجد شهر سرپل منجمله در مسجد القانی خانه که در چند صد متری شهر قرار دارد شاید آغاز گر بدبختی های تازه در ولایت سرپل گردد. امروز دیده می شود که این تبلیغات لجام گسیخته نتایج لازم بار آورده توجه عده یی از شهر نشینان سرپل مخصوصا جوانان و نو جوانان را جلب نموده است. تا جاییکه محصلان موسسات تحصیلات عالی با تحصیل دختران به مخالفت بر می خیزند و کار زنان و دختران را غیر لازم و حتی ضد اسلامی می دانند. چنین روحیه اگر از یک طرف نتیجه تبلیغات ملاهای خریده شده پاکستانی است، از جانبی عدم توجه مسولین ولایت در جلو گیری از چنین تبلیغات تلقی می گردد. تقویه گروپ های افراطی اسلامی در مناطق دور دست ولایت و خیزش قدم به قدم آنها جانب سرپل

و استقرار افراطیون ازبک و تاجیک وچیچنی در ولایت سزپل نتیجه مستقیم چنین  حرکت ها است که عواقب خطر ناک و بد تر از آتش سوزی و آوارگی قریه بلغلی را در قبال خواهد داشت.

 دور از تصور نیست که در داخل شهر سرپل نیز حرکت های تخریب کارانه آغاز گردد و گروپ های افراطی داخلی وخارجی در داخل شهر  جابجا شوند.

لازم است ارگان های امنیتی  ولایت  ومردم سرپل بخاطر آینده شهر وولایت شان در تفاهم با روحانیون آزاد اندیش وریش سفیدان دلسوز وبا تجربه  جلو حرکت های تخریبکرانه را بگیرند  ونگذارند دشمن در داخل خانه شان نفوذ نماید. اگر در این مورد توجه لازم و مسوولانه صورت نگیرد فرداجلوگیری از نفوذ مخالفین دیر خواهد بود و مردم مظلوم سرپل حوادث سی سی وپنج سال گذشته را دو باره تجربه خواهند کرد وتسلط بربریت ووحشت را باردیگر شاهد خواهند بود.

            محمد الله وطندوست

 

 


بالا
 
بازگشت