ابراهیم ورسجی
کرزی وطن فروش ومتحدانِ غارتگرش درشورای نمایندگان نما؛ دربرخورد بادوشهروندی ها،ملی گراشده اند!
ابراهیم ورسجی
5-11-1393
من درمیان حیوانات ازگاو می ترسم؛به این خاطرکه، مسلح است وعقل ندارد
بوعلی سینا
تفکرموجب سلامت روح می شود
بوعلی سینا
مردم درجامعه ی سالم دنبال شناخت ودرجامعه ی مبتذل دنبال لذت هستند
فارابی
این نویشته دردوبخش تهیه شده است:نخست، دسیسه گریی کرزی وتیم غارتگرهمکارش علیه دولت وحدت ملی درحال شکل گیری بخاطرپشت معرکه انداخته شدن کسانیکه به علت جنگ علیه تروریسم بدون تحصیل وتجربه ی اداری مانند خود کرزی بالاکشیده شده بودند وامتحان صفری دادند..دوم،برخورد نادرست اعضای نادان پارلمان با کاندیداتوریی وزیران دارای دوشهروندی.دررابطه به اصل نخست، باید گفت که،این روزهاکه دولت مشهوربه وحدت ملی زاده ی پا درمیانی وزیرخارجه ی امریکا درحال شکل گرفتن وآغازبکارمی باشد،درگیری های گروهی- سیاسی- سود جویانه به گونه ی سمت وسو پیداکرده است که گویا این کشورجنگ - تروریسم- غارتگر- مافیا- شبکه های نام نهادغیردولتی- کمیسیون حقوق بشرمآبی زده غیرازپرسمانِ افغان های دارای دوشهروندیی کاندید به مقام وزارت ورد یاتایید وزارت آن هاوجابجاکردن مهره های سوخته،دشواریی دیگری ندارد.ازهمه خنده دارتراینکه،شماری ازکته شکم های کله پوک دارائی پسوند وپیشوند جهادی- طالبانی، پرسمانِ وزیرشدن افغان های دوشهروندی را خلاف باصطلاح جهاد خود وانمود کرده ژست وخیزدینی- ملی می زنند.ازژست وخیزشان چنین برداشت می شود که افغان های دوشهروندی تنها درکابینه ی پیش کش شده توسط آقایان:دکترغنی ودکترعبدالله، خواهش رسیدن به وزارت دارند وباوزیرشدن شان جهاد وشریعت طالبانی - تباه کارانه ی آقایان روانه ی زباله دان تاریخ می شود.
روشن است.همه ی مردم افغانستان می دانند که افغان های دارای ویژگی ای دوشهروندی ازهمان آغازپایانِ اداره ی زمین سوخته - تروریستی طالبان- القاعد- آی اِس آی،زیرریاست کرزی وطن فروش ومزدور بنام تکنوکرات شریک جنگ سالاران- مافیای مواد مخدر- شبکه های باصطلاح غیردولتی- غاصبان زمین های دولتی- شخصی، شریک قدرت بودند.به این معناکه،ازبراندازی اداره ی دوزخی طالبان توسط جورج بوش تااخیرین روزحکومت مسخره - غارتگرکرزی،افغان های دارای دوشهروندی،شریک قدرت درسطح وزیر،بالاترازوزیر،والی ،سفیرو... بودند و پارلمان قبلی وهمین پارلمان که اکثریت شان دردوره ی قبلی هم باصطلاح نماینده ی مردم بودند هم به دوشهروندی ها رای دادند وهم درهمراهی باآن هاتاحد توان منابع مالی روی زمینی وزیرزمینی افغانستان را غارت وخویشاوندان خود را دربیرون به حیث دیپلمات های بیسواد جابجا کرده اند تاروزیکه وضع بحرانی کشوربی مهارشد جایگاهی دربیرون پیداکرده پول های حرام کمائی کرده ی خود را درفضای دورازوطن نوش جان کنند.پس،بهانه ساختن دوشهروندی داشتن کاندید وزیرانِ پیشنهاد شده توسط رئیس جمهورورئیس اجرائیه، توسط نمایندگان نانماینده ی مردم نه ازروی دلسوزی به کشوربلکه ازروی ریا ومنافقت واستفاده جوی می باشد.
ازاین رو،نزاعی شدن مسئله ی وزیران دارای دوشهروندی ودسیسه گری های کرزی وهمکاران غارتگرش درپارلمان وبیرون آن را هم ازنظرقانون، هم ازنظر مصلحت مردم وکشوروهم ازنظرعلمی- اقتصادی وهم انگیزه ها وبهانه های روی میدان وپشت میدان سیاست مبتذل کنونی بررسی ودراخیر، باپیشنهاد مشخص برای رئیس جمهورورئیس اجرائیه، نویشته را به پایان می رسانم.پس،درگام نخست،بررسی موضوع را ازمزدورپاکستان بودن کرزی می آغازم.به این خاطرکه،پاکستان ازامضای معاهده ی امنیتی با امریکا توسط رئیس جمهورغنی ناراحت شده وبه مزدورش یعنی کرزی هدایت داده است که کمک درآشوب گری علیه تشکیل کابینه نماید تا راه برای طالبان هم فکروهم رازش هموارشود.دراین بازیی بدفرجام کرزی ودیگرنوکران شبکه ی امنیتی پاکستان،نقش جگ سالاران باصطلاح مخالف طالبان جالب است که درحال کندن قبرخود می باشند.
درباره ی مزدورپاکستان بودن کرزی،به گونه ی زیراستدلال می نمایم:نخست،کمک کرزی به طالبان ازآغازتاکنون.دوم،تلاش کرزی درجهت نماینده ی طالبان شدن درسازمان ملل.سوم،خود داریی کرزی ازامضای معاهده ی امنیتی با امریکابه هدایت پاکستان برای کمک به بازگشت طالبان.چهارم،برخی اظهارات ضد پاکستانی کرزی مبنی براینکه جاسوس آن کشورنیست؛درحالیکه، همه می دانند که جاسوس است وبرای پرده پوشی وعوام فریبی ادای مخالفت با بادارخود می کند.همه می دانیم که کرزی خود را درظاهرطرفدارظاهرشاه جازده بود وزیرریش اودرروم وکویته برای پاکستان کارمی کرد ودرواقع نظامی های پاکستانی توانسته بودند بنام جاده صاف کن ظاهرشاه،پروژه طالبان را به پیش برانند.دراین راستا،نه تنهاکرزی بکارگمارده شده بود،بلکه پاکستان ملاربانی بی سواد ومعاون ملاعمر راهم میانه رووطرفدارظاهرشاه جازده بود.دررابط به طالب بودن کرزی ونوکری اش برای پاکستان،درکتاب جنگ های اشباح آمده است که،...کرزی درآغازپروژه ی طالبان،50هزاردالربرای آن هاکمک کرده وپنهانگاه های اسلحه درقندهاررابرایشان نشاندهی وبزرگان قبایلی راهم برایشان معرفی کرده بود.طالبان هم علحده با قومندان عبدالحق(که جبهه ی این آقاراکسی ندید) ودرانی های که باشاه سابق رابطه داشتند گفتگوکردند.ازنقل وقول های طالبان،درانی هااین گونه برداشت کردند که اکنون زمانی بدست آوردن چیزی است که سازمان ملل وپترتامسن درآوردن آن ناکام شدند وازطالبان پرچم سفید خواستند که شاه رابرگردانند...وبازی گران پشت سرطالبان یعنی نظامی های پاکستانی هنرمندانه این گونه نمایش دادند که طالبان جاده صاف کن ظاهرخان می باشند تا ازاین طریق پشتون هاراعلیه غیرپشتون های مخالف خود درافغانستان بسیج نمایند وخوب بسیج هم کردند.بطورنمونه،به هدایت باداران خود،...ملاربانی وشماری دیگری ازطالبان میانه رو،حرکت طالبان رانیروی انتقالی می گفتند که راه رابرای بازگشت شاه سابق هموارخواهند کرد وبرای پاکسازیی کشورازجنگ سالاران عمل می کنند.همچنان،برای تقدس نمائی عربستان،ملاربانی به ترکی فیصل،رئیس سازمان جاسوسی آن کشور گفته بود که:مایعنی طالبان،ملک فهد رابه حیث امام یارهبرروحانی خود قبول داریم.(1)
بنگرید! ظاهرخان خواهی طالبان وقبول ملک فهد به حیث امام توسط آن ها،بازیی شیطانی بود که پاکستان برای کسب پول ازعربستان درجهت پیش بردن برنامه ی ضد افغانی خود براه انداخته بود وموفقانه ازنام ظاهرشاه برای برنامه ی سیاه کارانه - طالبانی خود بهره برداری کرد.کرزی هم بنام طرفدارظاهرشاه درخدمت پاکستان ووفاداربه تحریک منفورطالبان بود.ازاین رو،تلاش کرد که نماینده ی طالبان درسازمان ملل متحد مقررشود.دراین زمینه،احمد رشید،نویسنده ی پاکستانی می نویسد:کرزی خواست که نماینده ی طالبان درسازمان ملل مقررشود و باید تصدیق نماینده شدن خود را ازوزارت خارجه ی پاکستان می گرفت که به گفته ی خودش رد کرده شده وازوزارت خارجه تهی دست برون شده است.به این معناکه،دیپلمات های طالبان راپاکستان گزینش می کرد.(2) شایان تذکراست که، تهی دست بیرون شدن کرزی ازوزارت خارجه ی پاکستان دال براین نیست که اومزدورآی اِس آی نیست.اصل مسئله این است که عبدالحکیم مجاهد قبلن به این مقام توسط وزارت خارجه ی پاکستان گماشه شده بود.
برای نمایش بهترنوکری کرزی برای پاکستان،بهتراست مثال دیگری هم بیاورم.دررابطه به نوکرآی اِس آی بودن کرزی،سلیم صافی،نویسنده ی پاکستانی وستون نویس روزنامه ی اردوزبان جنگ، چاپ پاکستان می نویسد:برای کرزی سابقه اش مصیبت بارتمام شد.اومدت ها درپاکستان زندگی کرده است البته باخانواده وخویشاوندانش.شناسنامه ی پاکستانی گرفته بود.دردولت مجاهدین معاون وزیرشده بود.باسازمان های زیرزمینی پاکستان نه تنهاکارکرده وجاسوس بود،بلکه اوبه کمک آی اِس آی واردوی پاکستان رئیس جمهورافغانستان شد.طعمه ی نوکری به پاکستان هم نصیبش شد.ازاین سبب،دردوره ی ریاست جمهوری اش به پاکستان نزدیک شده نتوانست! همچنان،برای اتهام زدائی ازخود، علیه پاکستان سخن های زیادی گفت.(3)جالب این است که، ازسخنان چند پهلوی کرزی علیه پاکستان،برخی نادان های متعصب - غارتگرهمکارش بهره برداری کرده کوشیدند که ازاویک قوم گرائی پشتون بسازند تا هم بخاطرموقع یافتن به غارتگری درحکومتش او رامحترم نشان دهند وهم به نمایش بگذارند که اوچیزی کمترازیک ملی گراندارد.بله،اگراجمل ختگ، جاسوس شناخته شده ی پاکستان، ملی گرای پشتون شده توانست،چراکرزی نتواند ملی گراشود؟!!
بهرحال،این حقِ دارودسته ی بدکاره ی کرزی است که ازولی نعمت خود البته بخاطر سهیم ساختن آن نابکاران درگنج باد آورده ی جنگ علیه تروریسم که بسیاری افغان هاراگوشت دم توپ تروریستان ودشمنان آن هاساخت پاسداری نمایند؛اما این راباید بفهمند که درفرهنگ سیاسی نوکه درافغانستان ریشه دوانده وگسترش یافته است،دیگرجای برای وطن فروشانی مانند کرزی ودارودسته ی غارتگرش یافت نمی شود.به این خاطرکه، دوران سانسوروتحمیق توده هابا شعارهای توخالی سپری شده است! اکنون که، ازدغلکاری،وطن فروشی وغارتگریی کرزی ودارودسته اش یاد کرده شد،لازم است که ازتبانی اش باتفنگ سالاران وقاچاقبرانی تکیه زده برکرسی های مجلس باصطلاح نمایند گان وواکنش های شان دربرابر کاندید وزیران دوشهرونده سخن های گفته شود.درزمینه،پرسش بنیادی این است که چرادر13سال گذشته اعضای پارلمان به وزیران دوشهرونده ،رئیس دیوان عالی دوشهرونده و...ی دوشهرونده، رای دادند اما اکنون رای به آن هارا ناجایزتشخیص داده اند؟بهتراست که این مسئله هم ازنظرقانون وهم ازگوشه های چشمان تاریک بین باصطلاح نمایندگان نادان که تنها ازمنافع خودشان نمایندگی می کنند نه منافع مردم،به بررسی گرفته شود"تاسیه روی شود هرکه دراوغش باشد"!
درقانون قانون اساسی افغانستان،مسئله ی وزارت افغان های دوشهرونده این گونه پیش کش شده است:ماده هفتاد ودوم، وزیران باید دارای تابعیت افغانی باشند؛درصورتیکه کدام وزیرتابعیت کشوردیگری راداشته باشد،پارلمان حق رد وتایید اورا دارد؛ ووزیرباید دارای تحصیلات عالی،تجربه وشهرت نیک باشد.ماده پنجاهم،اتباع افغانستان براساس اهلیت وبدون هیچ گونه تبعیضی به موجب احکام قانون به خدمت دولت گرفته می شوند.ماده سی وسوم،اتباع افغانستان حق انتخاب کردن وانتخاب شدن را دارامی باشند.ماده شصت ودوم،رئیس جمهورباید تابعیت کشوردیگری رانداشته باشد.درباره ی وزیران،ماده72 می گوید که پارلمان حق تایید ورد وزیریاوزیران دوشهروندی را دا رامی باشد.ماده 33 می گوید که اتباع افغانستان حق انتخاب کردن وانتخاب شدن را دا رامی باشند.چون، دوشهروندی ها توسط قانون سلب حق انتخاب شدن وانتخاب کردن نشده اند؛پس،هرافغان دوشهروندی حق دارد که برای هرمقامی خود را کاندید نماید وپارلمان هم باید اهمیت به تایید قایل شود نه به رد.درضمن،ماده 62 قانون می گوید که رئیس جمهورباید تابعیت کشوردیگری رانداشته باشد.برای همه آشکارمی باشد که هم برخی وزیران وکاندید وزیران وهم رئیس جمهورافغانستان شهروندان کشورهای دیگری می باشند.
ازجانب دیگر،مسئله ی دوشهروندی براساس جنگ ومشکلات تحمیل شده برافغان هاپیش شده است؛ورنه،هیچ افغانی نیازی نداشت که به بیرون رفته شهروندی کشوری دیگری شود.ازهمه مهم تراین که،جنگ ها ودرگیری های چهاردهه ی گذشته درافغانستان باعث شده است که بهترین دانش آموختگان کشوریا شهید شوند ویا آواره ودارای شهروندی کشورهای بیرونی.همچنان،مسئله ی 10هزارو20 هزارافغان دارای شهروندی دوگانه درمیان نیست،بلکه مسئله ی دوشهرونده شدن چند صدهزارافغان است که یک جمعیت بزرگ بیرون مرزی راشکل می دهند.بطورنمونه،اکنون،حداقل،صدهزارپسرودخترافغان دربهترین لیسه هاودانشگاه های جهان دانش آموزودانشجومی باشند که جذب کردن شان درساختاردولتی کمک بزرگ به انتقال فن آوری مدرن،توسعه وپیشرفت مادی،علمی،فرهنگی،اجتماعی وسیاسی افغانستان می کند.مسئله ی که سرسری گذشتن ازکنارآن برابربه خیانت به کشوروکمک به نگهداشت آن درسده های میانه می باشد،آن هم درحالیکه وطن ماگرفتارپس ماندگی علمی،اقتصادی وفرهنگی وگرفتارتروریسم وهزاران جنایت کاری می باشد که درروز ادای جهادی بودن ودرشب قتل وغارت می کنند.اگرازجنبه ی فایده ی اقتصادیی زودرس به مسئله ی افغان های دوشهرونده نگریسته شود وبا آن هابرخورد محترمانه صورت بگیرد،افغانستان ماهانه وسالانه دارای میلیارد ها ارزبیرونی بویژه دالری خواهد شد.به سخن دیگر،جذب کمک های مالی آن هابه خانواده هایشان ازکانال دولت سقف ارزخارجی افغانستان رابسیاربالامی برد.
بطورنمونه،اگرسفارت ها ومرکزهای کنسلی افغانستان ازدست اکثرکم سواد های دیپلمات ساخته شده توسط حکومت نالایق- فاسد کرزی بیرون وبه افراد توانمند دردیپلماسی سپرده شود وبه آن ها هدایت داده شود که رابطه ی انسانی- وطنی با دوشهرونده های افغان درکشورهای جهان برقرارنمایند؛ درواقع،باکسب اعتماد آن ها می توان کمک هایشان به خانواده هایشان رابجای سیستم حواله ازطریق سفارت ها دریافت ودرعوض معادل آن پول افغانی به خانواده هایشان پرداخته شود.واقعن،ازاین طریق،افغانستان یک منبع بزرگ ارزخارجی پیدانموده کمک شایان توجه به اقتصاد بیمارولرزان خود می کند.ازاین رو،برای رئیس جمهورورئیس اجرائیه ومشاورانشان لازم است که درگزینش همه وزیران بویژه وزیر،سفیرودیگرکارمندان وزارت خارجه توجه جدی بکاراندازند.روشن است.این توجه جدی زمانی اهمیت پیدامی کند که مسئله ی دوشهروندی هاازنظرعلمی،فنی ،اقتصادی ونه سیاسی- جنگ سالارانه نگریسته شود،نه ازنگاه بی سوادانی نشسته درارگان های دولتی ازجمله پارلمان که باجهل زنده اند وباگسترش دانش زباله می شوند.
باتوجه به حساس بودن هردوموضوع، یعنی ویرانگریی کرزی وتیمش درپیوند با جنگ سالاران ومواد مخدرکاران علیه دولت روبه ساخت ولرزان وحدت ملی واهمیت مسئله ی افغان های دوشهرونده برای آینده ی کشور،ازرئیس جمهورورئیس اجرائیه می خواهم که دست به اقدامات زیربزنند:نخست،زیرتاثیر تخریب کاری وسبوتاژ کرزی ودسته های بدکاره ی که در13سال گذشته داروندارکشورراخوردند وبردند وازکارهای سازنده به نفع وطن ناتوانند،نه رفته قویا درکابینه سازی وگزینش وزیران ودیگرمقام های دولتی ،دسیسه گریی آن ها راخنثی وبا دست واحد دربرابرتوطئه گران برزمند.درغیراین صورت،دسیسه گران جرئت یافته به تباه کاریی خود می افزایند.دوم،آقای رئیس جمهورباید دقت نماید که هرگونه چشم پوشی بردسیسه گری کرزی که براه راست ازآی اِس آی هدایت می گیرد،درجامعه این گونه تفسیرمی شود که کرزی درانتخابات به نفع اوتقلب کرده است.ازاین رو،برتخلف کاری هایش چشم می بندد.سوم،درتیم های رئیس جمهورورئیس اجرائیه، افرادی بسیاریافت می شوند که صندلی می خواهند واستعداد آن راندارند ودرصورت نرسیدن به صندلی مورد خواست خود می توانند دست به دسیسه زده مشکلات خلق نمایند.مسئله ی که درتیم رئیس اجرائیه قویاخود رابه نمایش گذاشت.ازاین رو،باید تلاش های بزرگ وجانکاه براه انداخته شود تا افراد مستعد چه دارای تابعیت افغانی وچه دارای تابعیت غیرافغانی به کارهای مهم گماشته شوند.درغیراین صورت،ادامه ی ساختاربیمارباقی مانده ازکرزی هم مردم افغانستان وهم کشورهای کمک کننده را ازدولت پساکرزیی کشورما نا امید وباعث گستاخ ترشدن تروریستان وحامیانشان می شود.
درباره ی پارلمان واعضای نادانش که اصلن از کارهای حقوقی- پارلمانی نا آگاه وتنها صندلی نمایندگی ازمردم راوسیله ی واسط وواسطه بازی دردولت ساخته ودر 13 سال گذشته نالایق ترین افراد را درزارت هاتعیین ومانع سرپاشدن بروکراسی واداره ی عامه درافغانستان شده اند،توجه بیش ازاندازه درکارمی باشد.روشن است که، دارودسته ی کرزی ،جنگ سالاران ،مافیای مواد مخدر ونهاد کاران باصطلاح غیردولتی که شماربیشترشان درپارلمان گرد آمده اند،موفقانه جامعه ی سیاسی افغانستان رافاسد کرده ومی کنند.چون کرزی وتیمش درسرجامعه ی سیاسی یا دولت جی گرفته فساد گستری کرده بودند،نتیجه این شد که دومصیبت درکشوررونماشود:نخست،تروریسم بازگشت نماید.دوم،درهردهکده حد اقل دوتاسه پل پت داشته باشیم.پل پت های که تنهایک جفت شاخ ویک جوره دم کم دارند وباحمایت حکومتی ها وپارلمانی هاهم توحش می کنند وهم ارزش حکومت وقانون رابه صفرضرب زده ومی زنند.ازاین رو،مطابق گفته ی بوعلی سیناکه گفته بود:"ازگاومی ترسم؛به این خاطرکه مسلح هست وعقل ندارد"! واقعن،گاوها درمیان مردم ترس وترورآفریده باعث شدند که فرهنگیان وآگاهان نتوانند توی شاخ های آن هابکوبند! واضح است که، ادامه ی وضع کنونی رسوائی دررسوائی وابتذال درابتذال می باشد.ازاین لحاظ،حق بافارابی می باشد که گفته بود:"مردم درجامعه ی سالم دنبال شناخت ودرجامعه ی مبتذل دنبال لذت هستند."مسئله ی که متاسفانه درافغانستان بسیارژرفنا وفراخناپیداکرده وهستی مادی مردم را تهدید می کند.پس،ایجاب بسیارفکرواندیشه کردن وپیداکردن راه های بیرون رفت ازوضع نابسامان کنونی رامی کند.اینجاست که سخن گهرباربوعلی سینا مورد پیدامی کند که گفته بود:"تفکرموجب سلامت روح می شود"، افسوس که درافغانستان روبه کمرنگ شدن دارد وزمانی پررنگ می شود که به گاوهای که بوعلی سینا ازآن هاترسیده بود،شاخ بند زده شود.درغیراین،رئیس جمهورورئیس اجرائیه راهمان گاوهای بوعلی درزیرپاهای خود خرد وخمیروکمک به آشوب وتباه کاریی گسترده درکشور می کنند.
پانویس ها!
1-Ghost wars
The secret history of the C.I.A,Afghanistan and Bin Laden,from the Soviet invasion to the September10,2001,Steve Coll,the penguin press,Newyork 2004,copyright© Steve Coll,2004,all right reserved,printed in the U.S.A,pp,287,328 and 296
2-Ahmed Rashed
Descent in to Chaos,the United States and the failure of nation building in Pakistan,Afghanistan and central Asia,first published in 2008 by viking penguin,a member of penguin group(USA)inc,copyright© Ahmed Rashid,2008,all right reserved,pp,13-14
3-Jang.com.pk/jang/dec2014-daily/06-12-2014/coR.htm
درافغانستان وپاکستان،تبدیلی آمده است
جرگه...سلیم صافی،بزبان اردو