احمد سعیدی
تصمیمی بخاطر نجات افغانستان از وضیعت موجود
با ایجاد حکومت وحدت ملی همه امیدوار بودیم که شاید این حکومت آهسته آهسته بتواند آنچه را که در جریان کمپاین انتخابات وعده سپرده بودند یکی پی دیگری عملی سازند متاسفانه هر روز که سپری می شود همه امیدها بطرف نا امیدی می روند افق برای امید های فردا تحت رهبری این مدیران دیده نمی شود. همه خسته و مایوس اند بعضی ها به این باور اند که این حکومت سال های ماموریت خود را تکمیل کرده نمی توانند بعضی ها در تلاش بدیل اند و عده ای در جستجوی چاره ای دیگری به باور من در شرایط موجود، افغانستان با تغييرات سريع كه در منطقه و جهان صورت گرفته است اصولاً يك مرحلهء جديدي از شكل گيري سياسي و اجتماعي جامعه افغاني پديد آمده است. و این حقیقت وجود دارد كه نيروهاي جديدي با واقع نگري و احساس مسئوليت در برابر مردم و تاريخ از بين جامعه تبارز می نمایند. چنانچه حالا سر بلند کردنده اند نيروهاي موجود سياسي و نيروهاي كه جديداً تبارز كرده اند، يگانه راه غلبه برمشكلات كنوني و تامين صلح در كشور مساعي در جهت ايجاد تفاهم صادقانه ميان ايشان بوده ميتواند و بس. در اينصورت ايجاب مينمايد كه تا با در نظرداشت چنين انكشافات این حکومت بطور حتمی باید برنامه عمل تاكتیك و ستراتيژي هاي خود را مورد تجديد نظر قرار داده درچارچوب منافغ ملي و دورنماي انكشافات در كشور بي انديشند، نه خود کامه گی ها و خود سریها . و قوم پرستی ها
اينك زمان آن فرارسيده است تا ما اين پيشبيني ها و رهنمائي ها را در عمل مدنظر داشته باشيم. البته نه با عجله و شتاب، نه با تفنن و سطحي نگریها که دیگران به آن باور دارند. بلكه آرام، آرام تدريجي، دقيق با پيگيري و حوصله مندي يكجا با نيروهاي هم عقيده و بصورت كل در مسير واحد و اصولي همراه با نيروهاي همسو.
در شرايط موجود براي عرضه اي هر گونه سوء تفاهم و سوء تعبير بر اعتقاد و تداوم تلاش ما براي كار درراه تاسيس یک حرکت سراسري طرفدار صلح و جامعه مدني كه از نظرما بيان يكي از بخش هاي با اهميت تفاهمي بين الافغاني است تا كيد ميورزيم، و بدون همچو طرح و نهاد معقول سیاسی نميتوانيم كشور را از بحران که بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی سر بلند کرده نجات دهيم.
ما افغانان ها حق داريم در مورد سرنوشت امروز و فردای خود بيانديشيم، هیچ کس حق ندارد ما را از این مسیر دور سازد ولي اينرا نيز ميدانيم كه احزاب و سازمانها و سیاست ها براي تحقق اهداف و ارمانها كه كتله هاي متعهد انسانها بخاطر ترقي و رفاه كشور و جامعه خود به آن توسل ميورزند. با آنها در جهت ايجاد تفاهم صادقانه ميان نيروهاي همسو را مطالبه دارد كه مستلزم انديشيدن در چارچوب منافع ملي و دور نماي انكشافات در كشور است.
حركت ما شكار هيچ نوع خام طمعه گي نخواهد شد. مساعي در جهت ايجاد تفاهم صادقانه حلقه اساسي مبارزه ما باقي خواهد ماند، زيرا اهداف بزرگ ما به چنين اقدام بزرگ و شجاعانه ضرورت دارد، نه ترسو و جبون. اما اگر در مسير راه با نيروهاي همسو بر خورديم كه آنان نيز عين اهداف را دنبال كنند و صادقانه در پي ايجاد تفاهم براي تشريك مساعي در امر بزرگ میهنی ، ترقي ، رفاه كشور و جامعه اند، ما از همين اكنون بايد در مسير راه آماده باشيم، كه مساعي خود را با آنان مشترك سازيم دیدگاه و تفاهم ایجاد کنیم، و يكجا با چنين دوستان و همراهان ستراتيژيك و هم اندیشه حركت كنيم. ما در مسير عمل با مشكلات واقعي نيز روبرو خواهيم شد دور از امکان نخواهد بود که بعضی از نیروهای عقب گرای درون نظام و بیرون نظام ما را آگاهانه و غیر آگاهانه تخریب کنند، اگر تدابير عملي اتخاذ نگردد اين مشكلات مي تواند همچون موانع دشوار گذار جريان حركت ما را اخلال نمايد و موقتاً با سکتگی مواجه سازد.
نظرياتي ما و ميتودولوژي تفكر سياسي ماست، و ما به اين عقيده داريم كه انديشه تفاهم ملي ميتواند نه تنها درهاي بيرون رفت از بحران را بكشايد بلكه از آن درجهت منافع و خواست ملي نيز نتيجه گيري بعمل آورد. رسالت انديشه تفاهم ملي پايان نيافته بلكه در ابعاد نوين آغاز نوين را پيشرو دارد اما کار و پیکار صادقانه ضرورت دارد.
علاقه مندي روز افزون دوستان براي تفكر و ابراز نظر پيرامون مسايل بسيار با اهميت ديروز، امروز و فردا موجبات دلگرمي ما را فراهم آورده است، كه بايست با تدوير سيمنار هاي منظم ازاين بحث ها و تبادل نظرها استفاده کرد و آنرا در عمل پیاده کرد. اينك تفاوت نظرها در تعبير و تفسير اين مسايل گاهي اوقات از تفاوتهاي بنيادي حكايت دارد كه در نبود نظر منظم و سيستماتيك حركت بسوي توحيد ديدگاه هاي ما در باره مسايل اساسي كه بنياد تفكر ما را تشكيل میدهد در درجه اول مورد اهميت قرار ميگيرد و اين وظيفه ايست كه به آن نهايت ضرورت داريم و باید پی گیری کنیم.
تفكر وزبان بيان براي همگان یکسان نيست ولي بدون شك تعين و تشخيص سمت تفكر و حركت براي آينده است. طوريكه در آغاز نيز اشاره گرديد كشور ما وارد مرحله جديد اي روابط متقابل با سیاست و جهان ميگردد.
اينك آخرين اقدمات براي تحقق عمل در دست اجراست. اگر كمي به عقب بنگريم در كشورما بعد از کنفرانس بن كارهاي بیش و کمی صورت گرفته ولي هيچ يك تكميل نگرديده و همين وضيعت نيم بند و نیم کاره علت اصلي بحران موجود را در خود نهفته دارد که همه ما از آن رنج میبریم. حالا همراه با انديشه هاي متفاوت بسوي تحقق دموكراسي چنين است نقشه راه و در اين راه پرخم و پيچ تكامل اين بار كج سياست با اين قافله متفرق چندين بار به زمين خواهد خورد که خورده است. ازنظر ما بدون تشخيص راه و متناسب با آن انتخاب همراه مانند مشت زدن در تاريكي است.
در اين فرصت كه كشور ما وارد مناسبات جديد با جهان مي شود قبل از هر چيز در محور قرار دادن منافع ملي افغانستان چهره نماي آينده آن است و ما جز اين محور هر محور ديگري را غير قابل تائيد ميدانيم و به آن باور نداریم.
هرچند پروسه هاي سياسي در افغانستان جوانب مختلف زنده گي را احتوا نموده است ولي برخورد تفاضلي با برخي جهات زير نام ضرورت تامين امنيت و صيانت مردم مخصوصاً در وضيعت كه تمام اميدواريها به نیروهاي مسلح غير افغاني بخصوص به پاکستانی ها گره زده شده مايه تشويش ما را فراهم آورده است. تاسيس حكومت وحدت ملی با پشتوانه سياسي بين المللي اگر نياز مرحله معين سرد سازي بین تیم های تحول و تداوم اصلاحات و همگرایی بود از سوی دیگر و گذار كشور بسوي ثبات سياسي يك ضرورت عینی و تاريخي است. بعضی ها در تلاش اند تا براي تداوم این حاکمیت که خلاح های آشکار قانونی و حقوقی را با خود دارد گام های عملی بر دارند این ها باید بدانند به هر وسيله، شيوه و شكل، تلاش براي احيا و ابقاي استبداد گروهي،قومی، زبانی ومنطقوی که حکومت وحدت ملی پیشه کرده به بی ثباتي، تبديل وكشور به ميدان زور آزمائي های حريفان منطقوي خواهد رفت كه در عمل به محروميت از استقلال سياسي حق خود اراديت مردم ما مي انجامد. افغانستان نه تنها به تامين قانونيت و استحكام سياسي ضرورت دارد بلكه تبديل آن به زون صلح در همزيستي متقابلاً مفيد با همسايه گان و دول متحابه يكي از فكتور هاي با اهميت براي ثبات منطقه است. مشروط بر اینکه درک درست از تضاد های کشور های منطقه و آسیب پذیری های که بخاطر در نظر گرفتن توازن دامنگیر ما می شود داشته باشیم
ما در حاليكه تحقق همكاريهاي ستراتيژيك افغانستان را در عرصه هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي نه تنها با كشور هاي اروپائي و ايالات متحده امريكا بلكه با تمام جهان و مخصوصاً همسايه گان به نفع مردم كشور خود ميدانيم از عواقب تبليغات و كار برد استاَري آن كه در این روز ها همه پله های ترازو به نفع پاکستان است ميتواند ثبات اوضاع را در منطقه بمخاطره اندازد هوشدار ميدهيم و از آن تشویش داریم.
افغانستان ديگر نه تنها دلي درپيكرآسياست بلكه اهميت ستراتيژيك آن مرز هاي آسيا را دريده و در پروسه اقتصاد، سياست و امنيت جهاني جايگاه ويژه يافته است که هیچ کس نمی تواند منکر آن باشد. مشروط بر اینکه درکی از این وضیعت نزد زمامداران ما باشد .
رهبری حکومت وحدت ملی باید بداند اگر افغانستان ازلحاظ امنيتي هرچه زود تر به پاي خود نه ايستد و از لحاظ اقتصادي اين وضيعت حمايت نشود و از لحاظ سياسي و اجتماعي ( اداري و حقوقي) تثبيت نگردد امكانات عاريتي تامين امنيت هيچگاهي به تغيير واقعي بيلانس به نفع ثبات دايمي مبدل نخواهد شد. نه تنها براي اين كه اين امكانات دايمي بوده نميتواند بلكه براي آن نيز كه اين امكانات شرايط اجتماعي را تغيير داده نمي تواند و در بيلانس موجود به حيث جمع يك نيروي اضافي موقت ظاهراً پله را به نفع يكطرف سنگين نشان ميدهد در حاليكه تامين مطمئن و دايمي ثبات در افغانستان حتي فراتر از شرايط اجتماعي به تغيير در مناسبات اجتماعي نيز ضرورت دارد که تا هنوز زمام داران کمتر به آن فکر کرده اند مردم ما می دانند که دراين اواخر تلاشهاي نيز جريان دارد كه با وارد نمودن آرزو های دیرینه ای پاکستان در معادله قدرت به استحكام بنيادهاي اقتدار اميد بسته است. چنين اميد ها در زير ضربات تضادهای موجود بخصوص مردم افغانستان که از سیاست های ماجرا جویانه ای پاکستان خاطران تلخی دارند خورد و خمیر خواهد شد. چنانچه واقيعت نه تنها ميتواند به ياس مبدل شود بلكه عاري از خطر تولد هيولای وحشت ناک بمراتب خطرناكتر و مهار ناشدني تر از گذشته به وجود خواهد آمد .
ما به اين عقيده ايم كه حضور و يا بازگشت پاکستان منحیث یک کشور همسایه که از گذشته مداخله گرانه ای خود نادم باشد به كشور و مردم ما يك امر بسيار طبيعي ولازمي است، اما بازگشت ا ین کشور برپايه معاملات سياسي منطقوی و حضور در معادله قدرت به حيث يك تشكل كه درعين حال خواهي نخواهي منافع خود را علیه منافع ما دنبال کند به معني جاي پاي براي تفكر وا پس گرا در سياست نيز است. حتی با ادعاي دموكراسي و ايده پيشرفت و ترقي در منافات كامل قرار دارد. چنين اقدامات و رفت و آمد های نظامی گران پاکستان و صحبت های پشت در های بسته شايد بتواند، تكرار ميكنيم شايد بتواند براي مدت كوتاه در عرصه نظامي و فروکش کردن جنگ دست آورد هاي داشته باشد و اما اين دست آورد ها زمينه هاي مساعد براي اختفاي موهیلانه تروريستها و يا بصورت يك كل توسعه امكانات تروريزم بين المللي در جامعهء افغانی و منطقه بوجود مياورد.
ما حکومت وحدت ملی و حلقات موثر بر سیاستهاي آنرا به نتيجه گيري هاي ستراتيژيك از سياستهاي دفع الوقت و مقطعي ئي اتخاذ شده دعوت ميكنيم و اظهار میداریم . این حقیقت را که ما بار ها خاطر نشان نموده ایم که دلایل و عوامل بی ثباتی اوضاع و آسیب پذیری روند جاری و حاکمیت مبتنی بر آن علاوه از تاثیرات مخرب مخالفتهای داخلی و خارجی بخصوص پاکستان با رژیم ، اساساً در ناهماهنگی و تضاد میان وظایف ، اهداف و مجریان آن زمینه دارد و در بطن نظام پرورش یافته است .
پروسه های سیاسی افغانستان ، بعد از کنفرانس بن ، با وصف آفت خیزی های فراوان داخلی و خارجی با در نظرداشت تروریست پروری های زمامداران اسلام آباد، در تناسب با اوضاع مسلط بر کشور ، دارای سمت عمومی انکشاف یابنده و متعالی ست . در حالیکه در اکثریت موارد ماموریت تحقق آن بدوش عناصر قوم پرست محافظ کار گذاشته شده و هر لحظه به سمت مشوره های تیمی حرکت می شود که عاقبت ناگواری دارد .
در چنین اوضاع ، کشور وارد مرحلۀ جدید سیاسی با جهان میگردد که بدون شک و تردید تاثیرات عمیق بر مناسبات همسایه گان با آنرا به دنبال دارد ، که اگر متناسب با آن ، تغیرات عمیق و بنیادی در قوۀ اجرائیه ( مخصوصاً در ولایات کشور ) و قوۀ قضائیه بوجود آورده نشود و موقعیت عناصر و نیروهای جانبدار صلح و ترقی تقویت نگردد ، اوضاع آبستن تحریکات و به دنبال آن رویداد های به مراتب خطرناکتر بوده میتواند بوجو خواهد آمد . به خاطر اهمیت موضوع یکبار دیگر خطوط قبلی را مکرراً تاکید می نمایم .
ما در حالیکه تحقق همکاریهای ستراتیژیک افغانستان را در عرصه های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی ، نتنها با کشور های اتحادیه اروپا و ایالات متحدۀ امریکا بلکه با تمام جهان و مخصوصاً همایه گان به نفع مردم کشور خود میدانیم ، از عواقب تبلیغاتی و کاربرد استتاری به نفع پاکستان که میتواند ثبات اوضاع را در منطقه به مخاطره اندازد هوشدار میدهیم و اظهار تشویش میکنیم . اگر حکومت وحدت ملی باور مند بر منافع و باور های ملی است باید سیاستی را اتخاذ و دنبال نماید
که اکثریت مردمان این سرزمین خود را از آن دور احساس نکنند ما آمادگی های داریم با همه افغان ها بدون با در نظر داشت که دیروز سفید بوده اند یا سیاه ، سرخ و سبز در حالیکه منافع ملی را برهمه چیز مقدم بدانند با ماجراجویی ها و جا طلبی های بی اساس ودا کرده باشند بدون قید و شرط مذاکره و تفاهم نماییم چون باور داریم افغانستان به اشتراک همه افغان ها ساخته میشود تعصبات لسانی ، قومی و قبیله وی تحفه ئی از دشمنان سوگند خورده این وطن است وطن مادر است مادر را باید گرامی داشت ما صادقانه و جرعت مندانه باهمه نیروهای ملی و مردمی که زندگی خویش را در گرو سعادت وطن و مردم میدانند باور داریم ما برای اتحاد و دفع و رفع چالشهای موجود در کشور به زودی گام های استوار و موثری بر میداریم از همه افغانان چه مرد چه زن پیر و جوان وطن دوست عین توقع و امید را داریم راه ما راه صلح دموکراسی و عدالت اجتماعی است با تعهدیکه بخدای خود و ملت خود داریم از این راه بر نمی گردیم . و هیچ کس را اجازه نمی دهیم که افغانستان را بطرف کشمکش ها و جا طلبی ها رهنمون شود .