استاد صباح

 

عطا نوردروغ ميگويد وياسازمان دیدبان حقوق بشر؟؟؟

(درمورد چوروچپاول کشوروباتفکيک بهترچيزهاي ديگري نيزتقديم حضورخواهم نمود)

( استاد صباح ) thesabah@gmail.com

من بارها بخاطربيان حقايق ودردهاي ناگفته ي مردم ستمديده - تحقيروتوهين شده وبه دسايس وتوطئه هاي گوناگون مواجه شده وگاهي نيزبه مرگ تهديد شده ام وباکوله باري ازغم واندوه اززادگاه ام بيرونم کردند ،ولي هرگزمتوقف نشده ام ونخواهم شد ومتفکري ميگويد: (اگرروزي دشمن پيدا کردي، بدان دررسيدن به هدفت موفق بوده ايد ! اگرروزي تهديدت کردند،بدان دربرابرت ناتوانند.)

نه هراسی نیست
 من هزاران بار
تیرباران شده ام
وهزاران بار
دل ... مرا ازدارآویخته اند
و هزاران بار
با شهیدان تمام تاریخ
خون جوشان مرا
 به زمین ریخته اند
 سرگذشت دل من
 زندگی نامه انسان است
که لبش دوخته اند
زنده اش سوخته اند
 و به دارش زده اند ...

آری از مرگ هراسی نیست ...
 پیش ما ساده ترین مسئله ی مرگ است
 مرگ ما سهل ترازکندن یک برگ است
 من به این باغ می اندیشم
که یکی پشت درش با تبری نیزکمین کرده است
 دوستان گوش کنید
 مرگ من مرگ شماست
مگذارید شما را بکشند
مگذارید که من باردگر
 در شما کشته شوم.(
سايه  )

اينان آگاهانه ودرمقابل چشم جامعه جهاني وباموجوديت فزيکي ناتو،آيساف وادارات مختلف حقوق بشر، کشورراچپاول وتاراج نموده اند:  فهيم معاون اول قبلي ريس جمهورو يونس قانوني معاون پشين کرزي، بسم الله وزيردفاع ملي قبلي،دبل عبدالله وزيرخارجه سابق وفعلآ ريس اجرايي ،امرالله صالح ريس عمومي امنيت ملي گذشته ، سياف مسوول وموظف حقوق جنگ سالاران وتفنگداران وفتوا دهنده جهاد ، شيخ آصف محسني ، ضيا وولي مسعود برادران احمد شاه مسعود، عتيق الله بريالي سابق معاون زارت دفاع ،قره بيگ سابق ريس سره مياشت، گل آقاشيرزي والي سابق ننگرهار، حاجي ظاهروباقي بازماندگان حاجي قدير، ريس ولسي جرگه ومشرانوجرگه فعلي ،اسماعيل وزيرقبلي آب وبرق ،انوري سابق ووالي هرات ،سيد منصوروکيل ولسي جرگه وسيد جعفرپسرش ، جاجي محمد مخقق معاون ويارودستيارعبدالله ، گلاب منگل آخندزاده واليان قبلي هلمند، عمرزاخيل وال مشاورغني ، احدي يارغني ، فاروق وردگ ورحيم وردگ ،برادران وپسران کاکا وخويشاوندان نزديک کرزي ، اکبري وکيل ولسي جرگه، بازماندگان خالص ، ظاهراغبرقبلا ريس المپيک ، محمود دقيق قبلآلوي سارنوال ،الکولوي سارنوال فراري وقاضي والقضات خانه نشين ، وزيران کابينه همه ، ريس اداره اموررياست جمهوري،والي فعلي ولايات که مربوط به يک تنظيم اند، بصيرسالنگي ، امان الله گذر،قسيم جنگل باغ ، کرام الدين کريم کنوني وسارلوال کرام سابقه، عارف قبلآ ريس عمومي امنيت ملي ،کلانهاي تنظيمهاي محاذ گيلاني، جبهه نجات  مجددي ،ملاعزت وقوماندانان تنظيم اتحاد سياف ،... وگروپهاي مافيايي که درهمين حلقه وصل اند وکمکهاي خارجي رابه يغمابرده اند وزمين واملاک دولتي وشخصي راغضب کرده اند ونيزامروزاگرطالب تروريست است سالهاي قبل همينا تروريست بودند ، آدم ميکشتند ، ترورميکردند، انفجارميدادند ، پل وپلچک وکلينک وشفاخانه ومکتب راانفجاروميسوختاندند.

بیشترازیک دهه است که کشورما افغانستان با انواع بحرانها دست و پنجه نرم می کند. بحرانهای متفاوت و مختلفی که هرکدام باعث وعلت شده برای بسیاری ازناهنجاری های متنوع و گوناگون. بحران امنیتی، بحران نظامی، بحران سیاسی، بحران اقتصادی وبدتروخطرخیزترازهمه اینها بحران فرهنگی واخلاقی وفاجعه بارترازهمه زورگويي ، چپاولگري ونقض حقوق انساني است که اساس و هویت انسانی مردم ما را نشانه گرفته وتهدید می کند. با تاسف باید گفت که امروزچهار دروازه کشور ما بر روی ورود هرچه ناهنجاری های مذکور است، بازِباز نگهداشته شده است وهیچ نهاد و یا ارگان دولتی وغیرآن وجود ندارد تا دربرابر این هجمه های سنگین وبنیاد برانداز گوناگون، کاری انجام دهد!.

طي اين مدت جنگ وستيز، اجنبي واجنبي پرستي ، چوروچپاول ، خودبيني وخودبزرگي ، خيانت وجنايت ، وحشت وبربريت ، پنهان کاري ومعامله گري ، دزدي وفساد... به اوج خود رسيد واين پديده هاي شوم وخانمانسوزتاجاي پيش رفت که عملآ استقلال ملي تماميت ارضي وحاکميت دولتي راتهديد نمود وفرزندان وطن راآواره وسرگردان نمودو اين جنگ تباه کن ونوکري وبيگانه پرستي کشورراويرانه وملت رابخون نشاند.

متاسفانه وسوگمندانه مردم مظلوم ما قربانی امیال وهوسهای گوناگون افراد و گروههای مختلف نظامی وسیاسی شده اند بدون اینکه در زنده گی سراسر پریشانی ومشقت بارآنها تغییر مثبتی صورت گیرد. منتها هرگاه که جنک برسرمنافع و به دست آوردن قدرت صورت می گیرد کسانیکه بیش ازهمه ضررمی کنند وقربانی می شوند، مردم هستند که درکوران حوادث همواره باید تاوان خود خواهیها و قدرت طلبی های مشتي معامله گرواجنبي  را بپردازند.  مردم که با صدها مشکل درحال حاضرروزگارمی گذرانند، نگران این هستند که با تداوم نا امنی ها، خدای ناکرده همانندعراق همین امنیت نسبی دربعضی ازولایات نیز، رخت بربندد وجان وناموس مردم بی رحمانه درمقابل هوسهای قدرت طلبانه جنگ سالاران به خطر افتد.

هنوزقاچاق مواد مخد ر، معاد ن ، انبارهاي اسلحه ، چوروچپا ول سرما يه ها ي دولتي وشخصي ، رشوت ورشوت ستاني ، قتل وجنايت هاي تکا ن دهنده ، د زدي واختلا س ، خويش خوري وقوم پرستي ... به پيما نه زيادي به چشم مي خورد ، با اندوه فراوان با گذ شت هرروزوسعت بي سابقه پيدا نموده وقانون ودولت را زيرسوال برده اند.

ازيکطرف نگرانيهاى بين المللي از تشديد بحران در افغانستان وافزايش خطر طالبان ، تا جايي پيش رفت که برخي ا ز تحليلگران حتي ا ز احتمال بازگشت افغانستان به دوران سياه گذ شته در نتيجه افزايش خشونت طالبان و کم توجهي بين المللي به اين کشور سخن گفته اند. فساد اداري ، مواد مخدر، تروريزم ، فقر ، نا امني ،فقدان اشتغال مشکلات با همسايه ها، حاکميت جنگسالاران  و نظاير آن همچون يک نظام پيوسته به هم عمل مي کنند اما با تمام اين ها موردي بر خورد مي شود و تنها راه حل پيشنهادي نيزاز طريق نظامي و امنيتي جستجو مي گردد . تقويه پوليس ملي واردوي ملي ، همين وبس . در حاليکه حوادث تروريستي آشکار ساخت که باو جود مصارف زياد ووعده ها ي زياد تر ، نه پو ليس ملي داريم و نه اردوي ملي.

کوشش در جهت ايجاد اردوي ملي وهمزمان با آن احياي مليشه بازي  و در پهلوي آنها توسل به شيوه هاي ناکام جرگه سازي  . پذيرش مصلحت هايي که هر کدام دارند همان نتايجي را در بر دارد که تا حال داشته است و تازماني که مصلحت وروزگزراني اساس کار وسياست باشد ،که هست، هيچ نشانه اي از بهبود را نخواهيم ديد.  دولت خود را به مصالح گروه هاي گوناگون متعهد مي دا ند و بر همين اساس رو زانه بر نامه مي سازد. با قدرتمندان درون دولت ، با قوماندانان محلي ، نيروهاي محافظه کار ، با جامعه جهاني و... وبرآيند آن نيزهمين است که هست . دراين ميان آنکه هرگز مورد توجه قرار نمي گيرد ونقشي را که مي تواند برعهده بگيرند ناديده گرفته ميشود اکثريت مردم افغانستان است که ازفقر ومرض وبي سر پناهي وبيکاري رنج مي برند.

فعاليت القاعده، طالبان وحزب اسلامی گلبدين حکمتيار، چالش نخست در برابر آينده است و پس از آن، وجود جنگسالاران و گروههای مسلح تنظيمي مشکلات عمده پيش روی کشور هستند و مواد مخدر، به عنوان چالش ديگردر برابر دولت قرارداردو بدبختانه دولت نيزبخاطربيرون رفت ازمشکلات موجود راه هاي بيرون رفت راجستجونکرده وخودنيزعملن درهمدستي وهمياري باجنايت کاران قدرت طلب وپول پرست به مشکلات موجوده مي افزايد.

دولت درمبارزه با توليد و قاچاق مواد مخدر، حساب دهی ازکمک های جامعه جهانی ، جذب اعضای گروه های مجاهدين درتشکيلات اردوو پوليس ملی و همچنين استخدام آنان در تمامی ادارات دولت در داخل و خارج ، جلوگيری از تبليغات عليه جهاد و مقاومت . اگر این شروط کالبدشکافی گردد قبول آ نها نتیجه ای جزپذیرفتن حاکمیت عده ای خاصی نيست.

اگرجنايتکاران وگروپهاي که تحت نام جهاد ومقاومت ستمهاي فراواني که برملت رواداشته اند به خاطر خيانتها و جنايتهاي بي شماري كه مرتكب شده اند به پاي ميز محاكمه كشيده نشده ومخصوصاً ميليونها دالري ذخيره وانباشته اند ازحلقوم شان بيرون نشود درواقع هيچ كاري عليه آنان صورت نگرفته است وقادر خواهند بود با پول بي حساب خود به هررذالت وتروروتوطئه وتقلب دست بزنند.  ولي متا سفا نه سازش وسازشكاري چون گذ شته ادامه پيداکرده است .

بيايد باخودبي انديشيم که طي تقريبن يک قرن ازاصول استقلال مابه وطن ومردم وطن چه کرده ايم وهمين اکنون تاچه حدودي مالک کشوروصاحب استقلال وتماميت ارضي کشورماهستيم .

چندیست تعدادی ازرسانه های داخلی و خارجی درمورد عطامحمد نورخبرهای ضد ونقیضی به نشر می رسانند و به اصطلاح وی را سوژۀ خبری خود قرار داده اند؛ دراینکه عطاء نوریکی ازچاشنی های مهم وایده آل برخی ازکشورها است هیچ شکی نیست وهمچنین دراینکه عطانورنقطۀ قوت تیم عبدالله محسوب می شود هم جای تردیدی وجود ندارد؛ ولی آیا واقعیت همین گونه است که رسانه ها ازعطاء نوریک شخصیت جنجالی، مغرور، زورگو، خشن و تاثیرگزارساخته اند وآیا واقعا وی به عنوان یکی ازپایه های اصلی و اراکین قدرتمند فتنۀ جدید شمرده می شود؟

درچند دهۀ اخیرکنشها وواکنش های عطانور همواره خبرساز بوده و تعدادی ازرسانه ها بطورخاص، دنبال برجسته کردن اخبار مربوط به گفتاروکردارعطابوده اند و از وی یک شخصیت تاثیر گذار در روند سیاسی کشور ساخته و ازضعف برخورد عملی ادارۀ اجیر درمقابل برخی تصمیمات خودسرانه و خودکامۀ عطاء نور نیز استفاده کرده و تا جایی قدرت و نفوذ عطاء نور را مهم جلوه دادند که از وی به عنوان بادشاه بلخ یاد کرده اند و حتی گفته شده که عطاء نور با قدرت ونفوذی که دارد وبا حمایت سفت وصریح که ازسوی برخی ازکشورها برخوردار است می تواند قدرت مرکزی ادارۀ کابل را به چالش بکشد ودرطول مدت حکومت کرزی در مورد اقدامات دیکتاتورانۀ وی هیچ مقامی جرئت استضیاح وی را نداشته است؛ وبا جرئت می شود گفت که عطاتنها والی بوده که کرزی هیچگاهی نتوانسته با وی شاخ به شاخ شود نه بدین معنی که شاید بدین خاطروالی بلخ دست نخورده مانده وتشیکلات اداری ولایت بلخ تغییرنکرده که وی شخص بسیار مطیع، متعهد و اصولی بوده است، نه بلکه بدین جهت که عطا با پیشنه وپشتوانۀ خارجی خود پیوسته کوشیده است که دربلخ به صورت یک ادارۀ خودمختار حکومت کند تا یک والی زیردست تحت حکم یک مافوق برتر. درتحولات اخیر وپس ازآنکه درسرطان سالجاری، نتایج دوردوم انتخابات به نفع تیم عبدالله اعلان نشد؛ نقش عطا به عنوان مرد جنگی تیم عبدالله زمانی برجسته گردید که نتیجۀ اعلان شده را تقلب آمیز خوانده و نپذیرفت وضمن اتهام به عدم بی طرفی حکومت درمسئله انتخابات، ادارۀ مرکزی کابل را فاقد صلاحیت تصمیم گیری و نامشروع اعلان کرد و عبدالله را به حیث رئیس جمهور مشروع به رسمیت شناخت وازحکومت موازی سخن به میان آورد؛ دردنیا شاید این نخستین باری بود که دردیموکراسی تحت قیادت غرب، صلاحیت والی ازصلاحیت های رئیس جمهوری فراتررفته بود و یک والی می توانست رئیس جمهوررا از قدرت خلع نماید؛ لکن این پایان ماجرا نبود و این احساسات آتشین عطا نور مدتی پس از آنکه سرورش عبدالله به میانجیگری جان کری تن داد و ملزم به دستورات لازم الاجراامریکا شد، فروکش کرد وعطا منتظر فرصت مناسب دیگری ماند تا اینکه با ایجاد اختلافات شدید و دودستگی آشکار سر تقسیم قدرت بین تیم اشرف غنی وعبدالله وظاهرا به عدم تمکین اشرف غنی به خواسته های مهم عبدالله، بازیکبار دیگرعطا سخن از زور و زورگویی زد و طی یک مصاحبه با روزنامۀ واشنگتن پوست تهدید کرد که اگر نتیجۀ انتخابات یکجانبه باشد دست به قیام ملی و تصرف بسیاری ازساختمان های حساس دولتی می زند؛ سخنانی که بلافاصلۀ به سرخط خبرهای رسانه ها تبدیل شد و اقلا برای یکبار دیگرچهرۀ نور رسانه ای شد واین خبر تاجایی مقامات امریکایی را برآشفته ساخت که (جیمز کننگهم) سفیر امریکا درکابل به دیدارعطا رفت ووی را به پرهیز ازخشونت وصف آرایی درمقابل نتیجۀ انتخابات دعوت داد و با بایدها ونبایدهای خود به وی فهمانید که مبادا دست ازپا خطاء کند وبه وی هشدار داد که زورش را برای خودش نگهدارد وگرنه امریکا ازتهدید کسي هیچ ابایی ندارد!

جای سوال اینجاست که آیا واقعا عطانوراین مرد جنگی تیم عبدالله زوردارد که همیشه سخن اززورگویی می زند یا دنبال زورآزمایی است ومی خواهد درمیدان سیاسی فعلی باقی مانده زورش را محک بزند تا ببیند که واقعا چقدر زور دارد و آیا زورش حتی به بادارانش که مدتی است بردسترخوان آنها نشسته واز پولهای هنگفت و بی حساب و کتاب آنها زندگی تجملاتی برای خویش درداخل و خارج ساخته، می رسد یا نه ؟؟؟

حقیقت اینست که عطاهمانند دیگرتفنگسالاران فقط زورشان به هموطنان مظلوم شان می رسد و درحق مردم غریب بی چاره افغانستان زورگویی می کنند، درغیر اینصورت همه می دانند که قیام عطانوروغیره درمقابل خواسته های امریکا، به جزلاف وپوف چیزی دیگری نبوده وخدا بیامرزد آن زمانی را که این وطن فروشان ازنام جهاد و اسلام سوء استفاده می کردند و با وعده ها تبلیغات دروغین شان، ملت مومن وغیور را فریب می دادند وازوجود ملت درجهت منافع شخصی و سیاسی خود بهره جویی می کردند؛ ملت غیوردیگربارفریب این دروغگویان را نخواهند خورد وازانتخابات فعلی درس عبرت خواهند گرفت که چگونه به نام ملت، این وطنفروشان خاین اینهمه افتضاحات تاریخی را ببارآوردند وبازهم بی شرمانه درکنار مقامات کاخ سفید ونه ملت مظلوم وستمدیده، دم ازملی گرایی و وطن دوستی می زنند!؟!

والی بلخ همچنین وزنه اصلی ستاد انتخاباتی عبدالله بشمارمی رفت که با قدرت وجایگاه خود دراین ولایت بزرگ، تاثیر بسزایی برآرای درو شده ازمزارشریف و ولسوالی های همجوارش درحمایت از تیم اصلاحات وهمگرایی داشت. گرچه گمانه زنی های متعددی ازاحتمال تابعیت وی درازبکستان، فرار بخاطر رشوت خواری ها و اختلاس ها، نگرانی از محاکمه قضایی پس ازاتمام حکومت حامد کرزی و با روی کارآمدن اشرف غنی احمدزی وازاین قبیل وجود دارد اما... اما بی تردید وی با هرآنچه که در توان داشت و به کار بست درکنار هرچه برای خود اندوخت.

بلخ بیشتر به خاطر حضور نداشتن طالبان دارای ثبات وآرامش بود نه والی یک ولایت . والیان دیگرولایتها نیز به مردم خود خدمت کردند واما جنگ با طالبان این فرصت را از دیگر ولایات گرفته تا با جذب سرمایه گذار بتواند خدمتی به مردم خود بکند. عطا محمد شکمش پرشده و زیاده خواهی دیگر برای او بس است . مطمئنا اگر داکتر عبدله هم رییس جمهور مشد باز هم عطا محمد را به محکمه مکشیدند و عطامحمد و دیگر زورگویان بی منطق لکه ننگی بر عبدلله بود. اقدامات خود سرانه وی دید مردم را نسبت به عبدلله تغییر داد و ایشان را به یک شخصیت جنگ طلب و زورگو معرفی کرد پس همان بهتر که اینگونه افراد که خودشان جنگ را راه مآندازند و خودشان اولین افرادی هستند که از جنگ مگریزند و مردم را به جان هم ماندازند در صحنه سیاسی حضور نداشته باشند.

آيا سازمان دیدبان حقوق بشردروغ ميگويد؟؟

 

به خشونت وجنگ وتوپ و تفنگ  

زد ند برشيشه يي مردم ما سنگ

همه جا قصه يي فريب ورنگ است

به هررنگي هزاران چال ونيرنگ.

 

براي تماشاي تصويرجايدادهاي نوربه اين آدرس برويد.

http://youngdemocrats.blogfa.com/post/18

 

روزنامهء واشنگتن پست مقالهء تحت عنوان افغان های ثروتمند ازپول های وافرخود خانه ها می سازند، که به نوشتهء این روزنامه… کرایه ماهانه یکی ازخانه های چهار منزله واقع درشیرپور، دوازده هزار دالرامریکایی است. شیرپور منطقهء مورد علاقهء جنگ سالاران می باشد.همچنان چندي قبل ویلیام پیتی سفیرفوق العاده ای بریتانیا درافغانستان با رسانه ها اعلام داشت که فساد درافغانستان وفرهنگ گریز ومعافیت ازقانون ،مایه نگرانی کشورش درادامه کمک به افغانستان است وی گفت: ما متعهد به کمک کردن هستیم. اما این کمک ها مشروط است به رعایت اصول حکومت دارای خوب درافغانستان. پیتی ازروند فعلی اوضاع درافغانستان ناراضی است وفساد موجود درافغانستان را، مانع ازرسیدن کمک ها به افغانستان دانسته است.

براي اينکه بدانيم که سازمان متذکره دروغ وياراست ميگويد ودرينجا جایدادهای عطامحمد نوروالی بلخ را مورد بررسی قرار می دهیم که تنها در ولایت بلخ نزدیک به یک میلیارد  دالر( هزارمیلیون دالر) می رسد. این دارایی است که نه ازپدرش برای  میراث مانده و نه هم از مجرای تجارت بدست آورده است بلکه درده سال گذشته با استفاده از پست دولتی بدست آورده است.

پدر عطا محمد نور درشهر مزارشریف یک دوکاندارساده بود که تمام مفاد سالانه وي به بیش ازهزار دالر امریکایی نمی رسید، اما امروز پسرش (عطامحمد نور) منحیث یک سرمایه دارجهانی یاد می شود. در سال های گذشته والیان و وزیران دولت افغانستان میلیون ها دالر امریکایی را حیف میل نموده اند که مانند والی بلخ تا هنوز نه از سوی دولت و نه هم از جانب رییس جمهور مورد پیگرد قرار گرفته اند. حتی برادران رئیس جمهوری هریک محمود کرزی واحمد ولی کرزی و...، تا چند سال قبل درهوتل های امریکا مزدوری می کردند، اما در دوره ی حکومت برادرش (حامد کرزی) میلیونرشدند که این خودش یک مثال آشکار از غرق بودن حکومت قبلي در گودال فساد است.

جنگ سالارعطا محمد نورکه لقب مرد معارف و مرد صلح را درولایت بلخ خودش به خود داد بخاطرخدماتی بود که خون مردم را ریختاند ومکتب ،شفاخانه ، پل وپلچک را به آتش کشید . عطا محمد نورزمانی که میخواهد ازیک محل به محل دیگری نقل نماید یعنی ازیک خانه به خانه دیگربرودوی را بیش ازپنجاه موترتعقیب سکورت مینماید که همۀ مال ملت اند. وي درشهرمزارشریف مالک بیش ازده ها بلند منزل است که بعضی ازآنها رابه نام خودويا زن ، فرزندان واقارب خويش خریداری نموده است. عطامحمد والي بلخ اضافه از ۵۰۰ قباله شرعي در ارتباط جايداد ها يابه نام خود يابه نام خانم ودوپسران و دخترش دراملاك ثبت ميباشد

چندي قبل جنگ سالارمعروف عطامحمد نور، متهم نقض حقوق بشروکسی که درچوروچپاول ميليون ها دالرازدارایی های خصوصی ودولتی درشمال افغانستان دست دارد، به خبرنگارشبکه الجزیره گفته است که طالب به مراتب بهترازجنایات دوستم است. عطا محمد نوراين را در پاسخ به شایعاتی مبنی برقرارگرفتن جنرال دوستم بجای او، درولایت شمال اظهار داشته است.اين جنگ سالار، درانتخابات ریاست جمهوری ازجنگ سالارديگردبل عبدالله حمایت کرده بود. بخش قابل توجهی ازتقلب انتخاباتی در ولایت بلخ به نفع دبل عبدالله، با اعمال نفوذ وفشارعطا محمد نورصورت گرفته است.

فشرده ازجايدادهاي عطامحمد نور

پروژه خالدبن وليدكه ازطرف والي توزيع گرديده تقريباً ۶۰۰۰ هزار نمره است كه قيمت في نمره آن مبلغ ۸۰۰۰ هزار الي ۲۰۰۰۰ هزاردالربه فروش رسيده ودر پروژه متذكره به تعداد ۲۰۰ نمره درقسمت فوق العاده براي خود غضب نموده است.

 ماركيت عصري به نام باختر كه درآن به تعداد ۲۰۰ باب دوكان.

ماركيت بادام درپهلوي سينا استديوم كه اكنون ملكيت شان ميباشد.

ماركيت به نام عجب خان كه اكنون كارتعميرات وساختمان آن تکميل گرديده .

 سنتر بزنس نور كه هشت طبقه بوده وبا تعداد ۱۰۰ باب دوكان .

ماركيت ادويه فروشي مقابل شفاخانه مزار.

كلنيك لايزرنور.

شركت تيل نوردروازه بلخ.

 منزل رهايشي چندين طبقه به نام مترانور(دخترش) ۴۰۰ باب اپارتمان دارد.

منزل ده طبقه يي مقابل شاروالي مزار.

شركت ترانسپورتي مترا نور كه بيش از ۳۰۰ نوع موتردرآن فعاليت دارد.

ماركيت جديد كه بجاي سينماي سابقه مزار اعمارگرديده ، حدودآ ۱۰۰۰ هزار دوكان دارد.

 پمپ استيشن هاي خالد نور كه درنقاط مختلف شهرمزار موقعيت دارد.

 خانه شخصي اش درچهار طبقه درمنطقه چوغدك كه بامصرف دومليون دالر.

 يك باب سراي حدودي سه جريب زمين ايستگاه موترهاي ولسوالي شولگر.

ساختمان بلند منزل عقب تعميرولايت.

صالون های عروسی آریانا درشهر مزارشریف

تعميربلند منزل عقب ليسه سلطان راضيه بنام خانمش وفعلآ کلينک شخصي است .

موسسه آموزش تحصلات عالي به نام آريا درشراکت با احمدضيا.

دوباب شفاخانه به نام مولانا جلال الدين و الفلاح.

مقابل پوهنتون بلخ ماركيت بلند منزل به نام سينا که دارايي ۴۰۰ باب دوكان ،درشهرك حيرتان ذخيره هاي تيل وجايداد متعدد باشركت وارداتي انترنيشنل ، ومالکيت وي و كمال نبي زاده ، دستگاه تلويزيون شخصي به نام آرزو ...  

عطامحمد که خود را نورمی نامد، با پیشینه تاریک اندیشی و تاریک فکری که در عملنامه سیاه او از روز گار مکتب سوزی وزن ستیزی درج گردیده است بربلخ فرمان می راند. این مرد سیاه کار وسیاه دل و یاران دیگر تنظیمی اوبیشرمانه دارایی های دولت ومردم مظلوم راغارت میکنند . شمار قصر ها وبلند منزل های این فرومایه گان قرن بیست ویکم از حساب بیرون است، بگونه نمونه از چند مارکیت وقصربلند منزل سرباند دزدان دربلخ یاد آور میشویم تا خواننده گان به غفارپهلوان و رسول پهلوان که اسلاف این وطنفروشان درچپاول و ثروت اندوزی بودند روی سفیدی تاریخی دهند. اگر ازروضه مزار شریف که دروسط شهرقراردارد بطرف غرب حرکت کنید درکمترازیک کیلومتر تماشا خواهید کرد که چگونه سینمای سابق مزارننداری به مارکیت والی بلخ تبدیل گردیده است و درمقابل آن مارکیت دیگر او خالد نور قد برافراشته وکمی پیشتر قصرمهمانان وي ساخته شده و درمقابل قصر،اتحادیه باربری و ترانسپورتی خالد و طارق با صد ها موتر قرار دارد ومتصل آن پطرولیم طارق نور به خیابان غربی انوارچراغهای گوناگون بخشیده است و کمی پیشتر به شفاخانه الفلاح می رسید که با جه خود میرویس ریس شفاخانه بلخ تازه سرمایه گذاری نموده اند. درنخستین گام زیر زمینی دروازه شادیان والی چند قصر وخانه و مهمانخانه راميبنيد  تا کوه های شادیان که پروژه خالد بن ولید با هزاران نمره رهایشی باغضب زمین های دولتی ادامه می یابد همه را والی به نفع شخصی غضب نموده اند. وبه همین ترتیب سرای سابق عجب خان وکارته آریانا چندین قصروتعمیر همه مالکيت والي بلخ است ، در سمت شمال مارکیت ترکاری سابق حق مسلم این مجاهد ومقاومت گر بي مانند است و دها جایداد غیرمنقول دیگر که درین مختصر ذکرآن نمی گنجد.  این به اصطلاح مجاهدین که هرلحظه واژه جهاد را به رخ مردم می کشند وپای آمریکایی و یاران غربی را میبوسند بی شرمانه صد ها هزارجریب زمین دولتی را غضب نموده اند که شهرک های خالد بن ولید وهمدرد نمونه های ناچیز آن محسوب میگردد. باند مافیایی والی چون پادشاه کل اختیار بلخ هرکسی را که مانع اغراض خود فکر کنند بی هراس گردن می زنند وپروا ازمحاکمه ومحاسبه نيزاست. بیشترین ساحات مرکزشهر را عطا خریداری نموده؛ مالک شفاخانه ها الفلاح ومولانا، شهرک های رهایشی مانند پروژه خالد بن ولید، مراکزتجارتی نور، تانک تیل طارق نور، مهمانسرای مزار، اپارتمان زرگری ها، رحمان مارکیت، بازار باختر، انستیتوت علوم صحی مولانا واپارتمان شبکه مخابراتی MTN واقع درشهرنوکابل میباشد وقرارمعلوم حدود ۲۵۰ قباله رسمی ثبت شده درمحاکم بنام خود ووابستگان نزدیکش دارد. درسایر بلند منزلها، تجارت خانه ها، مارکیت های لباس فروشی، انجو ها، شهرک ها، شفاخانه ها و کلینیک های شخصی با فیصدی معین یا شریک است و یا از آنان حق میستاند. گندگی باج خواهیش به جایی رسیده که درماه حوت سال (۱۳۸۸) نزدیک به نوروزسال نوکسی درتاشکند ازکمال نبی زاده رییس شرکت نبی زاده وتلویزیون «آرزو» که دوست نهایت صمیمی کاروبارعطا است میپرسد، چرا با وجود «امنیت» درمزارسرمایه گذاری نمیکنید؟ درجواب میگوید «نمیخواهم برای زنم شریک بگیرم»! مختصرترین جواب ازیک بورژوا کمپرادورچی معنی دارد غیرازینکه درتمامی امور با استاد شریک است.

حاميان عطامحمد نورچه ميگويند؟؟؟

  

( خدارحمت کند چنگيزيان را

زدند با تير بلخ و باميان  را

 گما نم ميدا نستند که اينها

چپا ول ميکنند افغانستان را)

تااين دزدان میلیون دالری به پنجه قانون سپرده نشوند هيچ حرف وسخن زمامداران راباورنکنيم که فريب ميدهند - محمود کرزی، خلیل‌الله فیروزی، حصین فهیم، شیرخان فرنود، یونس قانونی، حاجی نبی، فاروق وردگ ، ضراراحمد مقبول عثماني ،رحيم وردگ، تاج محمد وردگ، کريم خرم ، احمد مشاهد، دبل عبدالله ، عمرزاخیلوال، قدیرفطرت، ابراهیم عادل، ظاهرقدير، بسم الله محمدي ،بازماندگان قسيم فهيم ، عطامحمد نور، تورن اسماعيل ،عنایت‌الله قاسمی، ظاهراغبر، زلمی حقانی ،کرام الدين کريم ،عتيق الله بريالي معاون قبلي وزارت دفاع ، عمرداوودزی، اشراق حسینی، محراب‌الدین مستان، یونس نواندیش، نادرآتش، احمدضیا مسعود، صدیق چکری ،سيد حسين انوري ، محمداکبري ، خانواده کرزي ،احدي ، عبدالروف ابراهيمي ،وکيلان پارلمان وده‌ها تن دیگرازاین قماش.

 تا زمانی که نيروهاي خارجي اينان راحمايت کنند ، درزندگی مردم فقیروستم‌ديده هیچ تغییری رونما نخواهد شد. پس لازم است تاوطن پرستان وفرزندان اصيل اين سرزمين وآنانکه به وطن ومردمش ايمان دارند ،فشارهاي رسانه ي راتشديد ودين خويش رادرمقابل مادروطن ادانمايند.

یک نشریه آلمانی نيزعلام نموده بود که ناتو درافغانستان علاوه برماموریت نظامی قتل های هدفمند نیزانجام می داده است.
دراین نشریه آمده است که سازمان ناتو درلیست قتل های هدفمند خود اسامی سربازان متهم به دست داشتن حملات علیه نیروهای ناتو، آنانی که قصد پیوستن به طالبان را دارند و قاچاقچیان مواد مخدر را دارد.

عطا محمد نور، سرپرست ولایت بلخ نیز به اتهام قاچاق مواد مخدر در شمال افغانستان، در سال دوهزارده میلادی وارد این فهرست شده است.  اين سازمان درسال  دوهزارده میلادی به ظن سرمايه های فراوان نوروی را دراین فهرست قرار داده است، زیرا ناتو فكر می كند این سرمایه از طريق قاچاق مواد مخدر به دست آمده است.

عطامحمد نورسرپرست ولایت بلخ درواکنش به گزارش تازه سازمان دیدبان حقوق بشراعلام کرد که علیه این سازمان اقامه دعوی می‌کند . سازمان دیدبان حقوق بشراخیراگزارشی را تحت عنوان "ما همه باید بمیریم " زورمندان افغانستان مصوون ازمجازات هستند، اسامی هشت نفر را که درپولیس ملی، ریاست امنیت ملی وپولیس محلی و دیگر سمت های دولتی ایفای وظیفه می کنند و متهم به قتل شکنجه و دیگر جرایم می باشند، منتشر کرده است.
عبدالحكیم شجاعی، خیر محمد تیمور قوماندان سابق امنیه تخار، عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ، اسدالله خالد رئیس پیشین امنیت ملی، میر علم قوماندان جهادی، عزیز الله قوماندان پولیس محلی در ارگون، حاجی نجیب الله رئیس سابق امنیت تخار و جنرال عبدالرزاق قوماندان امنیه قندهاردر محور گزارش دیدبان حقوق بشر قرار دارند.
این گزارش افراد فوق را متهم به موارد زیادی از قاچاق مواد مخدر، حمایت از افراد مسلح غیر مسوول، نقض حقوق بشر و اختطاف افراد کرده است . بااین حال، نور در یک نامه اعتراضی نوشته است که گزارش منتشره اخیر سازمان دیدبان حقوق بشر٬ مردم افغانستان را نسبت به جایگاه حقوقی و رعایت اصل بی‌طرفی این سازمان مشکوک کرده‌است.
به نظر نور، دراین گزارش بیشتربرگمانه ها و مدارک عاری ازحقیقت تمرکز شده است و درعین حال به شخصیت وی اهانت شده است .سرپرست ولایت بلخ نگاشته است- با توجه به درون مایه های این گزارش و بر اساس اصول پذیرفته شده بین المللی می‌خواهم ضمن رد اتهام های وارده برمن، دفاعیه خود را پیشکش و درعین حال اقامه دعوی ام را از طریق سازمان ملل متحد و دادگاه های معتبربین المللی، روی دست گیرم . من برای پیگیری محتوای بی اساس این گزارش و اتهام های وارده بر من به صورت رسمی اقامه دعوی می‌کنم وصورت دعوای خود را ازطریق وکیل مدافع خویش به سازمان ملل متحد و نهادهای معتبربین المللی پیشکش خواهم کرد . درزبان عاميانه ميگويند: «اي يارباوفا توبکس کومه دفاع».

دراطلاعیه از زبان عبدالله نقل شده که عطا محمد نور؛ والی بلخ جزء افرادی است که دراین گزارش متهم به نقض حقوق بشر شده است که این اتهامات نیاز به بررسی دقیق دارد چرا که وی یکی مقامات محبوب وموفق حکومت است که دربیش از سه دهه نقش مهمی را در تاریخ کشور ایفا کرده است. وی گفته که عطا محمد نور به عنوان یک فرد موثر، وطن پرست و با وجدان که در برقراری صلح و ثبات در افغانستان تلاش می کند شناخته شده است و فردی با چنین سابقه خدمت مورد احترام حکومت بوده و از چنین اتهاماتی مبرا می باشد .عبدالله گفته که صرف افشای نام هشت مقام بلند پایه دولتی که درفعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود موفق بوده اند، دلیلی بر نقض حقوق بشر نمی باشد .صلاح الدين رباني وزیر خارجه نیز گزارش دیدبان حقوق بشرمبنی بر متهم ساختن چندین فرد سرشناس را مغرضانه تلقی کرد و گفت که محتوای این گزارش چکیده فکری افراد خاص برای برهم زدن افکارعامه در جامعه است.

حقوق بشردرين گزارش اشتباهات داردو تنهادرچپاول وجنايت عطامحمد نورسهيم نيست واين چهره هانيزبه شکل ازاشکال درچوروچپاول وطن سهم گرفته اندقوماندان گدامحمد خالد،صالح محمد ریگستاني، جنـرال عتيق الله بريـالي، انجينیر محمد عارف سروري،امان الله گذر،سارنوال محمود دقیق، صوفی محمد سعید شتلي،خواجه نبی،جان احمد،جنـرال دین محمد جرأت،فرید شفق، قوماندان قيس قرباغي، محمد قسيم فهیم،قوماندان شاه حاجی،انور خان قره باغ،خواجه رحمت،عبدالبصیر سالنگی، محمد ایوب سالنگی، فضل الدین عیار،قوماندان نورحبیب،فضل احمد عظیمی، داکتر حقبين،مولوي غلام ايشان، استاد مالک خان،احمد ضیا مسعود، استاد نجيب فهيم، قوماندان غلام محمد، حاجي صفي قره باغي، جنـرال عبدالولي، احمد ولی مسعود، محمد یونس قانونی، عبدالله ريس اجرايي،بسم الله محمدی،امرالله صالح، قاری محب الله،صوفی رزاق،خواجه صفی،گل پاچا،جنـرال عارف، حاجی الماس،حاجی بری،حاجی داوود کلکان، پهلوان هاشم،سید عبدالله استالفی،صوفی شریف،پهلوان معروف،آمر دوست محمد،زلمی طوفان، جنـرال آغا گل،ملا عزت ،سید اسحق،محمد خواجه حسن، سید منصورفرزه يي،جنـرال رستمی،جنـرال راغب،عزیز مجروح،جنـرال محمد رازق،جنـرال قلندر بیگ،جنـرال محمد شریف،جمیل تتمدره،سيد اقبـال،آغاجان سنجنی،عبدالهادی صافی،آغای خانقاه،جنـرال حلیم،جنـرال دوران، جنـرال امیر جان،جنـرال عبدالاحد،ارباب جمیل فرنگ،جنـرال جلال غنی،سارنوال حسین، عبدالرب رسول سیاف، ملا تاج محمد،حاجی شیرعلم، اسماعیل خان،جنـرال ظاهرعظیمی،سید نصیر علوی،علم خان آزادی، عطا محمد نور، قوماندان صادق،جنـرال سيد وثیق ،قوماندان سید کامل، محمد اسحق رهگذر،علي محمد وفایی، احمد خان سمنگاني، گل محمد پهلوان، جنـرال ملک، سارنوال عبدالاحد دهزاد،خـال مرزا صبوری ،عالم ساعی ،جنـرال بابه جان،قوماندان نجیم خـان،قوماندان گل حیدر، قوماندان عظیم، معلم فقیراحمد،میرزا رحیم،داکتر تاج محمد،جنـرال عزيزغيرت،جنـرال کبار،جنـرال محمد اسحق قوماندان مومن،مولانا قربان فرید،نصیر احمد ضیایی،قوماندان رجب خان،قوماندان ملا صبور،قسیم جنگل باغ،امان الله سالنگی، محمد یحیی سالنگی،ولسوال کبیر،مولوی محمد ظریف،حاجی رحیم سانچارک،سید آقا حسین سانچارکی،حسن فهیمی،جنـرال ذوالفقار،جنرال گل محمد پهلوان، داکتر محمد ابراهیم تيوره،غلام یحیی چارسده،احمد خان درۀ مرغاب،عادلی بلخی،حاجی محمد محقق،سيد حسن صفايي، کریم خلیلی، محمد اکبری،سیدحسین انوری،سیدعلي کاظمی،قربان علي عرفانی،باز محمد جوهری،جنـرال مراد علی،سيد اعلی رحمتی،جنـرال خلیل اندرابی، جنـرال کبیراندرابی،جنـرال مصطفی، جـلال باجگاه،قوماندان رسول،قوماندان شکور،آمرميرعلم کندز ،حاجی سنگی محمد،مولوی ضیا الحق،قوماندان شاه عالم خوست،سید منصور نادری، سید جعفر نادری،سید حسام الدین،عزیزالرحمن گدامدار،عزیزبلال،جنـرال اکرم،پیر محمد،پیرام قل، سبحان قل، قاضی محمد کبیر مرزبان،مامور حسن،داکتر جنید،بشیرقانت،سید اکرام الدین،حاجی آغا گل،اکرم خان،سید احمد رویین،داکتر احمد مشاهد،جنـرال امام الدین،عبدالجبار تقوا،داکترمحی الدین مهدی، سید نبی،داکتر قدم شاه،جنـرال فيصل بيگ،سلطان محمد اورنگ،باز محمد احمدی،سمیع الله قطره،سلطان محمد عبادی،صلاح الدین ربانی،بصیر بنگی،مولوی محمد نبی،محمد نور خواهاني،قوماندان سردار محمد،مخدوم فضل، عبدالولی نیازی،سید قدیر صیاد،دگروال نذیر محمد،بصیر خالد،سید امین طارق،محمد طویل،جنـرال محب الله،قوماندان دانشی،عبدالرووف ابراهیمی، آمر لطیف،فضل کریم ایماق، جنـرال داوود ابراهیمی،محمد انور جگدلک،ملا فضل، عبدالخالق قندهاری،مولوی نیک محمد، مولوی غلام محمد غريب،محمد عارف نورزی،آمرلالی،الله یار،کریم براهوی، سيد اسحق گيلاني، قاضی راز محمد دلیلی، حاجي حضرت علي،حمید الله توخی ،قوماندان عبدالرزاق،وحید الله سباوون، قاضی محمد امین وقاد،سید اشراق حسینی و..... فساد درکشورما دوشادوش دولت کرزي وحاکميت تفنگداران به پيش رفته است ، تاثيرجنگ هاي خانمانسوزوگماشتن انسانهاي بي بندوبارواستفاده جومخصوصادرسالهاي چوروچپاول کشوروسيله افراد تنظيمي وبيسواد باعث شد تا اين پديده شوم، دولت وجامعه جهاني رابه تهديد مواجه سازد.  بدون شك وارد كردن ضربات کوبنده وپيهم فساد واختلاس بر سياستهاي دولت ، باعث ازبين رفتن منافع ملي گرديده وحاکميت رابه نابودي وگمراهي کشاند.

مردمي که طي اين مدت درآتش خون و نفاق ، داروندارش را ازدست داده ، ديگرنمی تواند بدبختی های بروکراسی و فساد اداری وزورگيري را به دوش آگنده ازخون خويش تحمل کند. ملت مظلوم بايد بداند که اعمال آنعده عناصر استفاده جوکه کوچکترين پابندی به هيچ قوانين بجزمنافع خودشان ندارند ، قابل عفووبخشش نبوده ونخواهد بود وشايد فراموش کنند که سازندگان فساد اداری هرگزبخاطرنمی آورند تا مدت طولانی به اعمال بنيادگرايانه و خائنانه برخلاف اتحاد ملی ، عسل زهرآلودی راوابسته به درگلو فروبرند. تاريخ اين دوره که بيانگراعمال وکردارانسانهاست،آيينه واربروی عملکرد های انسانی قضاوت خواهد کرد وکتمان جای هيچ خاين ملی را بدون چالش نخواهد گذاشت. کسانيکه فساد اداری وچپاولگري را براه می اندازند ويا زمينه های مختلف را دراين جهت مساعد ميسازند دشمنان مخفی وآشکارارمان ملی وانسانی ملت ماست.فساد اداری وزورگيري ناشی ازسوء استفاده ازقدرت دولتی است که در قدم نخست همياران تنظيمي ودوستان خانوادگي را درشعاع قدرت شريک می سازند وبعدابنام های بازسازی ونوسازی به دستبرد دارايی های عامه متوسل ميگردند.

بيش ازيک دهه ازعمرا داره فعلي وموجوديت نيروهاي خارجي ميگذرد ، اما مردم هنوزهم درسایه تفنگ، فساد، چوروچپاولگري ،استبداد و آدمکشي جنگسالاران بسربرده و زندگی برای مردم فقیر شکنجه‌بارودردناک است. فقط تفاوت انان با یک دهه قبل اینست که ريش وپکول وبعضي ازکلمات مانند «دموکراسی»، «انتخابات» وغیره رانیزیاد گرفته اند و با آن بازی می‌کنند. قوماندانهاوجنگ سالاران غارتگروآدمکشش که از راه رذالت و چپاول وفساد و قاچاق مواد مخدر به میلیونرها مبدل شده اند

طی دوازده سال گذشته یعنی ازسال دوهزاردوتا سال دوهزاروچهارده میلادی، جامعه جهانی یکصد میلیارد دالررا در جریان نشست های جهانی برای تامین امنیت وبازسازی کشور وعده وپرداخته اند . اين پول هادرکنفرانس بن، کنفرانس توکیو، کنفرانس برلین، کنفرانس لندن، کنفرانس رم، کنفرانس پاریس، کنفرانس هاگ، کنفرانس لندن، کنفرانس کابل، کنفرانس لیزبون که البته باید کنفرانس بن دوم ونشست توکیورا نیزبه این کنفرانسها اضافه کنیم تعهد وتاديه گرديده و اما این یکصد میلیارد دالر کمک جامعه جهانی طی این سال ها درکجا مصرف شده است؟ این مبلغ گزاف چقدرباعث رشد و بالندگی اقتصاد کشورگردیده است؟ چند درصد ازاین کمکها صرف بهبود شرایط زندگی مردم عادی وچه میزان درحسابهای شخصی سران جنگ وتفنگ وزورداران تنطيمي ودولتي واریزشده است؟. واکنون بيش ازچهل کشوردروطن حضورفزيکي دارند. امامتاسفانه وسوگمندانه مردم مظلوم ما قربانی امیال وهوسهای گوناگون افراد وگروههای مختلف تنطيمي ، دولتي ونظامی شده اند، بدون اینکه درزندگی سراسرپریشانی ومشقت بارآنها تغییرمثبتی صورت گیرد. منتها هرگاه که جنک برسرمنافع و به دست آوردن قدرت صورت می گیرد کسانیکه بیش ازهمه ضررمی کنند وقربانی می شوند، مردم هستند که درکوران حوادث همواره باید تاوان خود خواهیها وقدرت طلبی های مشتي معامله گرواجنبي  پرست را بپردازند مردم که با صدها مشکل روزگارمی گذرانند، نگران این هستند که با تداوم نا امنی ها، مانند حادثه پغمان ،تفنگ کشي درخيمه لويه جرگه درسالروزکشته شدن مسعودوزورگويي وقدرت طلبي بعدازانتخابات ، خدای ناخواسته جان وناموس شان بی رحمانه درمقابل هوسهای قدرت طلبانه جنگ سالاران به خطر افتد.

هنوزقاچاق مواد مخدر، معادن ، انبارهاي اسلحه ، چوروچپا ول سرمايه ها ي دولتي وشخصي ، رشوت ورشوت ستاني ، قتل وجنايت هاي تکا ن دهنده ، دزدي واختلا س ، خويش خوري وقوم پرستي ، غصب زمينهاي دولتي واملاک شخصي... درکشوربيدادمي کند وهنوزسران گروپهاي اوباش وچپاولگرباتفنگ وماشينداردرشهرکابل برمردم ظلم رواميدارند. کجاست دولت ، قانون ، نيروهاي مسلح ونيروهاي شراندازآيساف .؟؟؟ تاملت راازين بدبختي ونباهي نجات بدهند غصب زمین واحداث بی رویه خانه ها و بلند منزل ها توسط افراد زورمند، به یکی ازمعضلات بزرگ درکشور تبدیل شده است. خلیلی معاون ریس جمهوری ميگويد: مافیای زمین مانند یک غده سرطانی در همه جا ریشه دوانده اند و در حال بلعیدن وغصب زمین می باشند. تا زمانی که از سوی وزارت امورشهرسازی و شهرداری ها در همکاری با نهادهای ذیدخل، بامافیای زمین برخورد جدی و قاطعانه صورت نگیرد، شهرهای افغانستان به صورت اساسی و زیربنایی توسعه نخواهند یافت.اشخاص و نهادهایی که درغصب زمین دخیل اند باید ازسوی ارگان های مربوطه شناسایی و به مردم و دولت معرفی شوند.

مسوولین باید مشخص نمایند در شناسایی غاصبین کی ها مانع ایجاد می کنند، از طرف کدام مرجع همکاری نمی شود و چرا غصب زمین هر روز جریان دارد و هیچ گاه جلوگیری نتوانسته اید؛ باید اعلام شود پشت این گونه قضایا کی ها هستند؛ اگر دولت است باید اصلاح کند، اگر ادارات ذیدخل است باید روشن شود واگرمافیا مستقل به این حد توانایی دارند نیزباید روشن شود. ازنوشته هاي قبلي ومنابع خبري بهره گرفته ام .

 

 


بالا
 
بازگشت