استاد صباح

 

جفاي که خارجي ها درافغانستان روا داشتند

ما حق خواه وحق طلبيم به مقدار
رندیم وخراباتی ووابسته به پندار
ازتلخی مِی وزسخن خوش نهراسیم
آن دفعه نگفتیم وبگوئیم دراین بار.

اسرارآمیز ترین بخش نیروهای آمریکا را کمپنی های امنیتی خصوصی آمریکائی تشکیل می دهند. گشت زنی در شاهراه ها، بدرقه کاروان های تدارکاتی، تأمين امنيت مراکز وشخصيت های خارجی ازجمله مسئولیت های این کمپنی ها به حساب می آید. این کمپنی ها، عملیات های شبانه، خانه تلاشی ها، ربودن افراد و شکنجه آنها و حفاظت از زندان های آمریکا در افغانستان  را، نیز برعهده دارند. نیروهای این کمپنی ها را، نظامیان کشورهای مختلف تشکیل می دهند. اما صاحب منصبان آن ها، در مجموع آمریکایی اند ورهبری آن را آمریکایی ها بر عهده دارند.

هرچند فشارافکارعمومی وبحران های اقتصاد جهانی ایالات متّحده مجبوربه اتخاذ موضعی تدافعی در افغانستان کرده و بحث ازعدم تخصیص هزینه های بیشتر درکشور وخروج نیروهای نظامی به میان آمده است؛ ولیکن طراحی‌های آینده نگرانه استراتژیست های آمریکایی نمی تواند به خروج کامل از این ناحیه پس از دست یافتن به چنین موقعیت خطیری منجر شود. بنابراین ایالات متّحده ازآشوب های به وجود آمده استقبال می کند بدان دلیل که می تواند حفظ پایگاه های نظامی و تثبیت موضع نظامی این کشور را درافغانستان تثبیت کند.

درافغانستان حدودآ - ۵۰ کشور حدود ۱۲۹ هزار و ۸۹۵ نظامی دارند البته نيروهاي خاص واستخباراتي شامل اين ارقام نمي گردد. تنها درسال (۲۰۱۳)۱۴۸ نظامی ناتو، ۱۱۸ نظامی آمریکایی، ۸ انگلیسی و ۲۲ نظامی دیگرازکشورهای دیگر اعضای ناتو درافغانستان کشته شده‌اند که با این حال تعداد تلفات نظامیان خارجی درين سال به ۲۹۷ نفر رسیده است.

ـ آمریکا- با حدود ۹۰ هزار نظامی بیشترین نیرو را در افغانستان دارد که بیشترازتعدادي است که ایالات متحده در زمان به قدرت رسیدن باراک اوباما در جنوري ۲۰۰۹ در کشور داشت. اوباما دردسامبر ۲۰۰۹ دستور داد ۳۰ هزار نظامی دیگر به افغانستان اعزام شوند که آخرین تعدادازاین نيروها درتابستان ۲۰۱۰ در این کشورمستقر شدند. آمریکا با دادن حداقل دونيم هزار کشته از زمان شروع جنگ در ۲۰۰۱ بیشترین تلفات را درمیان کشورهادرافغانستان داشته است. اوباما چندي قبل گفت کشورش به روابط طولانی مدت با افغانستان متعهد است، اما نمی‌خواهد نیروهایش را بیش اززمان لازم دراین کشور نگه​دارد. حمایت مردم آمریکا از این جنگ که بیش ازیک دهه ازشروع آن می‌گذرد بشدت کاهش یافته وآن را به چالشی برای اوباماتبدیل کرده است.

ـ انگلیس- پس ازآمریکا با حدود ۹۵۰۰ نظامی بیشترین نیروها را در افغانستان دارد. دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلیس جنوري گذشته تایید کرد به ضرب‌الاجل خود برای خارج کردن نیروهای انگلیسی تا پایان ۲۰۱۴ وفادار است. از ۲۰۰۱ تاکنون درخدودپنجصد نظامی انگلیسی کشته شده‌اند.

ـ آلمان- آنگلا مرکل صدراعظم آلمان چندي قبل پس ازاین که یک نظامی آمریکایی ۱۶ غیرنظامی کشور ازجمله ۹ کودک را با شلیک گلوله به قتل رساند و روابط بین کابل وناتو را بشدت تیره کرد در سفری غیرمنتظره به دیدار نیروهای آلمانی درشمال رفت. آلمان پس ازآمریکا و انگلیس با ۴۷۱۵ نظامی بیشترین نیرو را در افغانستان دارد و حداقل شصت نظامی آلمانی از ۲۰۰۱ در افغانستان کشته شده‌اند.

ـ فرانسه - رییس‌جمهور فرانسه گفت، فرانسه نیروهای خود را در پایان ۲۰۱۴ از افغانستان خارج می‌کند. فرانسه ۳۵۰۰ نظامی در افغانستان دارد و حدودصد نظامی خود را در این کشور از دست داده است.

ـ ایتالیا- ایتالیا حدود ۳۹۵۰ نظامی در افغانستان دارد که بیشترآنان درمنطقه نسبتا آرام کشور مستقر هستند. با این حال، حداقل پنجاه نظامی ایتالیایی ازسال ۲۰۰۱ تاکنون در افغانستان کشته شده‌اند.

ـ پولند - حدود ۲۴۷۵ نظامی در افغانستان دارد که بیشترآنان درغزنی در جنوب غربی کابل مستقرند. در انفجار بمبی درکنارجاده با کشتن ۵ نظامی پولندي تعداد تلفات این کشور را در افغانستان به چهل نفر رساند.

ـ استرالیا- نخست وزیر این کشور اخیرا گفته است، انتظار دارد همه نیروهای بین‌المللی مستقر درآنجا توجه خود را بر حمایت از نیروهای افغانستان متمرکز کنند. استرالیا حدود ۱۵۵۰ نظامی در افغانستان دارد و ۳۲ نظامی خود را در آنجا از دست داده است.

ـ هالند- نخستین کشور عضو ناتو بود که پس از سقوط دولت آن، براثر اختلاف درباره حضور نیروهایش درافغانستان در اوایل ۲۰۱۰ قسمت اعظم نظامیان خود را از افغانستان خارج کرد. ازمجموع ۲۰۰۰ نظامی هالندی تعدادی برای تعليم وتربيه پولیس و چهار فروند هواپیمای جت اف‌ـ۱۶ برای حمایت ازنیروهای کشور و نیروهای ائتلاف باقی مانده‌اند. ۵۴۵ پرسونل هالندی در قندوز، کابل ومزارشریف حضور دارند که تقریبا نیمی ازآنان در امورتربيتي فعال هستند. به گفته وزارت دفاع این کشورقرار است در ۲۰۱۴ حضور این نیروها خاتمه یابد، اما تاریخ دقیق خروج ۱۲۰ نظامی هالندی مستقر در افغانستان و جت‌های جنگنده این کشورهنوز معلوم نیست. تاکنون ۲۵تاچهل نظامی هالندی در افغانستان کشته شده‌اند.

ـ کانادا- ماموریت نظامی کانادا که اصلا مورد علاقه مردم این کشور نبود، در ۲۰۱۱ خاتمه یافت، گرچه تعداد اندکی از آنان برای تربيه سربازان وافسران پولیس کشور تا ۲۰۱۴ در کشور باقی‌مانده‌اند. ، کانادا هنوز حداقل ۵۱۰ نظامی در افغانستان دارد. ۱۵۸ تادوصد نظامی کانادایی در این جنگ کشته شده‌اند.

بیشترنظامیان دیگرحاضردرافغانستان ازکشورهای عضو ناتو هستند وتعداد آنان ازسه نظامی اتریشی تا ۱۸۵۰ نظامی ترکیه متغیر است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند، حمایت مردم بیشتر کشورهایی که نظامیان خود را به افغانستان فرستاده‌اند ازاین جنگ در حال کاهش است.

همچنان طی روزهای اخیربرخی رسانه های آمریکایی ازاحتمال حضور ده تا بيست هزارنظامی آمریکایی درافغانستان پس از ۲۰۱۴،خبر دادند. نیویارک تایمز درگزارشی نوشت،مقام‌های آمریکایی درحال بحث درباره تعداد و نحوه حضور نظامیان خود پس از ۲۰۱۴ در افغانستان هستند. وال استریت‌ژورنال مي نويسد،دولت آمریکا درصدد است هزاران نظامی خود را پس از ۲۰۱۴ در افغانستان نگه دارد.

جورج لیتل اعلام کرد، پنتاگون ميخواهد درباره تعداد نظامیان آمریکایی که تقریبا شصت وهفت هزارنظامی آمریکایی در افغانستان مستقر هستند. لیتل درباره علت حضورنظامیان آمریکایی درافغانستان پس ازخروج نیروهای خارجی ازاین کشور مدعی شد،نظامیان آمریکایی به منظورتعليم وتربيه نیروهای امنیتی واجرای عملیات علیه تروریست ها دراین افغانستان باقی خواهند ماند.

روزنامه واشنگتن پست دريکي ازشماره خود مطلبی دارد تحت عنوان، نقش امریکا درفساد اداری افغانستان که در بخش آن می نویسد- وقتی که درمورد فساد اداری درافغانستان صحبت می شود، امریکا باید به آیینهء خود نگاه کند که چه درس هایی را در جنگ افغانستان آموخته است . رییس جمهور کرزی در صحبت با تلویزیون سی. بی. اس. امریکا به تاریخ سي سپتامبر گفت، فساد اداری درافغانستان به شکل بی سابقه دامن پهن کرده است.
به گفته کرزی فساد اداری سال های نوزده هشتاد یعنی دوره حضورشوروی به اندازه پنج فیصد امروز هم نبود، زیرا اتحاد شوروی قرار دادها را به خویشاوندان، برادران و دوستان افراد با نفوذ نمی داد. امریکا این کار را انجام داد و هنوز هم انجام می دهد، اما ملامتی بدوش حکومت افغانستان گذاشته می شود.واقعیت همین است که امریکا در قراردادهای خود و مصارف ملیاردها دالرسهل انگاری کرده است، مخصوصا درقرار دادهای نظامی.

به نوشتهء روزنامه انتونی کوردسمن متخصص امنیت ملی در ادارهء رییس جمهور سابق امریکا رونالد ریگن گزارشی را در این رابطه نوشته است تحت عنوان امریکا چگونه افغانستان را به فساد آلوده ساخت . کوردسمن که مدت زیاد را در افغانستان سپری نموده است می نویسد، شاید یکی از بهترین راه های مبارزه با فساد در افغانستان این باشد که امریکا راه های مصرف خودرا در افغانستان تغییر دهد  .ملیاردها دالر امریکا و کشورهای جهان به افراد مقتدر که شرکت های خصوصی را تاسیس کرده بودند، داده شد و هیچ حساب دهی صورت نگرفت.  این افراد با فساد آلوده بودند، و این پول ها بعضاً حتی به دست مخالفین هم رسیده است.

جان ماری کوهینورئیس صلح بانان سازمان ملل ازناتوخواست به کار توسعه افغانستان بیشترتوجه کند . وی با اشاره به ضرورت تامین امنیت درافغانستان، حرکت درمسیر توسعه را برای این کشور حیاتی دانست . کوهینو همچنین خاطر نشان کرد که سازمان ملل به نیروهای خارجی درخصوص احترام به فرهنگ و مردم افغانستان، تذکر داده است . نیروهای ناتو که باشعارکمک به بازسازی واردافغانستان شده اند درطول سالهای اخیر ،عملکرد مطلوبی نداشته اند . آمارها نشان می دهد که با گذشت سالها ازحضورنیروهای خارجی خصوصا ناتو ، روند بازسازی درافغانستان بسیار کند بوده است .باید توجه داشت که اصلی ترین پیش شرط توسعه ، وجود امنیت است که افغانستان به دلیل سیاستهای امریکا وناتوازان بی بهره است. درشرایطی که افغانستان با معضلات بسیاری همچون تروریسم ،فقر و مواد مخدر روبرواست ، آمریکا و ناتو تمایل چندانی برای رفع مشکلات مردم راندارند .

سیاست های دوگانه آمریکا و ناتو در خصوص طالبان باعث شده است فعالیتهای تروریستی درافغانستان همچنان ادامه یابد . برخی محافل سیاسی معتقدند که آمریکا و ناتو به صورت غیر آشکار با برخیرهبران طالبان ارتباط نزدیک دارند . از سوی دیگر باید توجه داشت که ازبین رفتن کامل طالبان ، توجیهی برای تداوم حضور خارجي ها باقی نمی گذارد . بنابراین به نظر می رسد که آمریکاو ناتو برای استمرار حضور خود درافغانستان نیازمند سطح کنترول شده ای از خشونتها و درگیری ها هستند.همچنین وجود طالبان ، اهرم فشار آمریکا بر دولت کرزی درجهت تبعیت از سیاست های دولت بوش محسوب می شود.

تعداد تلفات در بین مردم درسال دوهزاروسيزده به مقایسه سال قبل به اندازه چهارده فیصد افزایش یافته است.

طبق معلومات سازمان ملل متحد، طی سال دوهزاروسيزده در نتیجه خشونت ها دوهزارونوصد وشصت نفر کشته شده و به تعداد پنج هزاروهفتصد نفر زخمی گردیده اند.  

موضوع افزایش کشت خشخاش و تولیدمواد مخدر نیز ازمعضلاتی است که جامعه افغانستان برای رهایی از آن نیازمند کمک جامعه جهانی است . درحالی که معیشت بیش ازدومیلیون دهقان  به کشت خشخاش گره خورده است ، ارائه کشت جایگزین وایجاد منابع جدید درآمدی به تنهایی در توانایی دولت نیست و جامعه جهانی باید دراین زمینه فعال شود. در خصوص موضوع توسعه نیزروند کند بازسازی باعث شده است همچنان فقربرسرمردم کشورسایه بیافکند ،برخی گزارشها نشان می دهد که تنها بخشی ازکمکهای بین المللی به موضوع بازسازی اختصاص یافته است وبخش زیادی از این کمکها صرف حضورموسسات خارجی درافغانستان می شود.  دراجلاس ناتو ، تاکید برخی کشورهای بزرگ اروپایی بر رویکردهای غیرنظامی و تمرکز برمقوله تربيه وتجهیزاردو و پولیس ملی نشان دهنده اختلافات دردرون ناتوبود .اگرچه تاکید رئیس صلح بانان سازمان ملل برتوجه بیشتر ناتو به امور توسعه نشان می دهد که عالی ترین نهاد بین المللی نیزازعملکرد ناتو درزمینه بازسازی انتقاد دارد اما بی توجهی سازمان ملل به توسعه افغانستان نیزجای پرسشهای بسیاری دارد. به اعتقاد کارشناسان، افزایش سطح رفاه عمومی و تسریعدربازسازی ، به کاهش خشونت و ناامنی درافغانستان منجر می شود.

آمریکا حدود يکصدوهفت میلیون دالر،دوچند برآوردهای قبلی  را برای ساخت مقروزارت دفاع درپنج طبقه، که شامل پیشرفته ترین پایگاهها وپناهگاههای نظامی وهمچنان دومین سالون بزرگ شهر کابل میباشد، خرج کرده است.اما چهار سال پس ازآغازکاراین پروژه متوقف گرديد.

سالهاست که مفتيشن مالی از سومدیریت در پروژه ها و حیف و میل شدن پولهای کمکی آیالات متحده در افغانستان گزارش میدهند، و ساختمان وزارت دفاع یک مثال بارزی از نحوه نظارت ضعیفی ازسرمایه گذاری های بزرگ آمريکا میباشد.  یکتن ازمسوولي آمریکایی درمورد این پروژه گفت- هیچ کس این پروژه را طوریکه شاید و باید ارزیابی میشد، مدیریت، نظارت و ارزیابی نکرده است و این پروژه درست مانند یک صفحه باز بوده است.  ما درمدیریت و نظارت این پروژه شکست خورده ایم، شکست بدی! این ساختمان چهل هشت هزارمترمربعی بخشی ازپروژه های ده ملیارد دالری آیالات متحده برای ساختن صدها قرارگاه، پایگاه ها و شفاخانه ها برای اردوي کشوردرچند سال آینده میباشد. تقریباً تمامی این مبلغ از سوی آیالات متحده آمریکا پرداخت میگردد.

اما باوجود اینکه نیروهای آمریکایی قرارست ازافغانستان خارج شوند، دوصدونود ويک پروژه ساختمانی آنها تاهنوز در مراحل پلاني یا درحال ساخت قراردارند وهشتصدوسي سه  پروژه دیگر تکمیل و به بهره برداری سپرده شده اند. نیروهای ائتلاف نظامی آمریکا بارها به وزیر دفاع آیالات متحده درخواست بيست چهارملیون دالردیگر برای ادامه ساخت مقر وزارت دفاع فرستاده اند، پروژه ایکه ازهمین اکنون گرانترین پروژه ساختمانی آمریکا درافغانستان بوده است. اما درانتظارتصویب این مبلغ اضافی ازسوی وزارت دفاع آمریکااند.

ازسال دوهزارپنج میلادی، کنگره آیالات متحده حدود پنجاه سه ملیارد دالر را برای کمک به تجهیزوتربيه، ساختمان و تغذیه سه صدوچهل هشت هزار نیروی اردو و پولیس کشورتخصیص داده است. اما از زمانیکه این مبلغ به افغانستان سرازیر شد، مسوولين نظامی آمریکا همواره تلاش کرده اند، که برای جلوگیری ازحیف و میل ومقابله با قراردادی های فاسد، بالا رفتن هزینه ها را کنترول وکارساخت پروژه ها را به تاخیر باندازند.

مانع بزرگتردیگر تاخیردرواردات فولاد وسایر مواد مورد نیاز برای ساختمان ایکه درمقابل زلزله به مقیاس هشت درجه ریشترمقاومت داشته و برای دوهزارودوصد نفر فضای کار آماده میسازد، نیز بوده است.

ازجانب ديگرامریکا می‌گوید که اگرکمک‌های مالی ما به پروژه‌هایی‌که درنظر گرفته شده، به مصرف نرسد و مقام‌ها در حکومت افغانستان هم نتوانند جلوفساد را بگیرند، امریکا آمادۀ قطع کمک‌های توسعه‌‍یی خود به افغانستان است.
بعد ازسال ۲۰۰۱ میلادی به این طرف، برخی موفقیت‌ها درسکتور صحت عامه و معارف به دست آمده است، اما فساد و رشوت گيري هنوز به طورمعمول ادامه دارد. چنانچه یک مفتش سابق امریکایی گفته است، ۱۵ فیصد کمک‌های انکشافی به علت فساد درافغانستان ضایع شده و ازبین رفته است. یک مثال تکان دهنده آن سرقت ۹۳۵ ملیون دالر در کابل بانک است.

خارجيهاکشت ، توليد وترافيک مواد مخدر

کشت خشخاش به میزان چشمگیری دراین کشورافزایش یافته است . با وجود کمک های ۷.۶ میلیارد دالری امریکا به افغانستان کشت خشخاش رشد چشمگیرداشته است درحدود ۲۰۹ هزارهکتار زمین درسال ۲۰۱۳ زیرکشت خشخاش قرار گرفته است که درمقایسه به سال ۲۰۰۷ افزایش یافته است . به اعتقاد مردم افغانستان، پس ازسالها جنگ ومبارزه با تروریسم درکشور، هنوزهم سخن ازافزایش خشونت ها وتوليد موادمخدردرمیان است، ده ها پرسش مطرح است که تاکنون صادقانه و واقع بینانه به آن پاسخ داده نشده است. به باورآنان لشکرکشی غربیها برای نابودی تروریسم نبوده، بلکه هدف آنان تسلط برمنطقه وثابت نگه داشتن اوضاع برای تامین واجرای برنامه های شان برای حضور درازمدت درافغانستان می باشد.

خشونت بی پایان، کشتار مردم بیگناه، داشتن رکورد تولید مواد مخدر در جهان و یک میلیون معتاد از جمله دستاوردهای تهاجم ده ساله نیروهای غربی به افغانستان است.

ده سال پیش (۷ اکتبر ۲۰۰۱) تقریبا یک ماه بعد ازحمله به برج های تجارت جهانی در آمریکا، لشکرکشی واشنگتن وهمپیمانانش به افغانستان به بهانه نابودی تروریسم والقاعده رقم خورد. بعد از یک ماه حکومت طالبان سقوط کرد، اما نه تنها طالبان نابود نشدند بلکه درجریان ده سال گذشته دهها هزارغیر نظامی دردرگیریهای مختلف کشته شده اند وهنوزهم ناامنی درتمام نقاط کشور ادامه دارد و جالب تراینکه هنوزافغانستان درصدرلیست کشورهای تولیدکننده مواد مخدر قرار دارد. بنا به گزارشهای وزارت مبارزه با مواد مخدر یک میلیون فرد معتاد به مواد مخدردرکشور وجود دارد و بیش از ۹۰ درصد مواد مخدر جهان درافغانستان تولید می شود. تنها درولایت هرات درغرب کشور از وجود ۷۰ هزار معتاد گزارش شده است. این تعداد افراد با توجه به نفوس سی میلیونی افغانستان وحشتناک است.

مطابق گزارشهای رسمی ازسال ۲۰۰۴ به بعد حدود ۶۰ درصد درآمد داخلی را مواد مخدر تشکیل داده که درآمد سالیانه آن حدود ۲،۵ میلیارد دالربرآورد شده است ومافیای مواد مخدر چندین برابراین مبلغ را که دهها میلیارد دالر بالغ می گردد سود بدست آورده اند، زیرا کمتراز ۳۰ درصد عواید مواد مخدر برای دهقانان و واسطه های داخلی است و ۷۰ درصد دیگر آن را مافیای بین المللی مواد مخدر به جیب می زنند.

همین میزان ازدرآمد داخلی کافی است که جنوب افغانستان هرساله نا امن باشد تا بتواند بوته های خشخاش در سایه نا امنی و جنگ به شیره های تریاک تبدیل گردد. ولایات هلمند، قندهار، ارزگان، فراه، ننگرهار، پکتیا و زابل از ناامن ترین ولایات افغانستان به شمار می رود که بیشترین کشت تریاک را نیز دارا می باشد، طی سالهاي گذشته هرقدر ناامنی در این مناطق افزایش یافته، کشت تریاک نیز به همان میزان افزایش یافته است.

ده سال تهاجم نظامی به افغانستان دستاوردهایی را هم داشته، اما به چی قیمتی؛ افزایش ناامنی، کشتارمردم بیگناه، قتل های زنجیره ای رهبران وسران کشورو افزایش کشت و تولید مواد مخدر.  تنها اگربه یکی ازاین دستاوردهای این تهاجم توجه کنیم با سوالات زیادی مواجه می شوم. اینکه چرا دولت افغانستان درمبارزه با موادمخدر اقدامات مهمی را انجام نداده است. اگر تریاک باعث بدنامی افغانستان در منطقه شده، چرا دولتمردان برای جلوگیری ازتباهی خود ومردم اقدام نمی کنند. بی توجهی جامعه جهانی بخصوص امریکا ودولت افغانستان به کشاورزان افغان و وجود ناامنی درمناطق جنوبی وشرقی کشور شرایط را برای کشت مجدد مواد مخدر فراهم کرده است.

دفترمبارزه باجرائم ومواد مخدرملل متحد اعلام کرده است - با وجود تلاش‌های محدوددولت برای از بین بردن مزارع موادمخدر، مناطق کشت خشخاش درافغانستان افزایش یافته است. درحالی که قیمت مواد مخدردرمزرعه به صورت نسبی بالا باقی مانده وهرکیلوگرم ان تادوصد دالر معامله می‌شود. ارزش مواد مخدر تولیدی افغانستان درسال دوهزاريازده میلادی هفت درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل داد که درسال هاي بعد این رقم به چهار درصد کاهش یافته است. یوری فیدوتوف، رئیس اجرایی اداره مبارزه با جرایم و مواد مخدرسازمان ملل متحد گفت- افزایش قیمت مواد مخدرعامل اصلی افزایش کشت آن بوده است. فیدوتوف خواستار تلاش‌های جدی جامعه بین‌المللی ودولت برای جلوگیری ازکشت مواد مخدر شد. ملل متحد در این بررسی اعلام کرد، با وجود افزایش يکصدوپنجاه چهاردرصدی ، تلاش‌های ظاهري دولت برای تخریب مزارع خشخاش، مناطق زیرکشت افزایش یافته است.

افغانستان نود درصد مواد مخدر جهان را تولید می‌کند وطالبان علاوه براینکه درقاچاق و کشت مواد مخدر سهم دارند، ازدهقانان مالیات می‌گیرند وازطریق پول به دست آمده ازمواد مخدر، مصارفات قسمي خود را تأمین می‌کنند.

نودوپنج درصد مواد مخدرافغانستان درولایت‌های جنوبی وشرقی کشور کشت شده است .جنوب وشرق از جمله مناطقی هستند که طالبان فعالیت گسترده‌ای دارند وبه همین دلیل، جلوگیری ازکشت خشخاش با چالش‌هایی همراه است.

این مسئله نشان دهنده رابطه طالبان با کشت مواد مخدراست.این گزارش درحالی منتشر می‌شود که دوازده سال پس از حضورنیروهای خارجی درافغانستان نه تنها کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر درافغانستان افزایش یافته است، بلکه خود این نیروها متهم به نقل و انتقال وقاچاق مواد مخدر هستند.
 براساس گزارشها کشت خشخاش درکشور درسال گذشته میلادی ۳۶ درصد افزایش یافت. درحال حاضر ۵۵۰۰ تن تریاک در کشور تولید شده است که نسبت به سال ۲۰۱۲، ۴۹ درصد رشد نشان می دهد. ضمن اینکه سطح زیرکشت خشخاش از ۱۵۴ هزار هکتار به ۲۰۹ هزار هکتار رسیده است و رکورد کشت در سال ۲۰۰۷ را که ۱۹۳ هزار هکتار بود پشت سرگذاشت. دوولايت بلخ و فاریاب وضعیت عاری از کشت خود را از دست داده اند از این روولايات عاری از کشت خشخاش از ۱۷ولايت در سال گذشته به بيست دوتابيست وپنچ افزايش یافته است. ۹۰ درصد کشت خشخاش به ۹ولايات واقع درمناطق جنوبی و غربی اختصاص داشت که اکثراً اين مناظق درحاکميت مخالفين قراردارد. هلمند منطقه اصلی تولید ترياک که نزدیک به نیمی از کشت خشخاش را به خود اختصاص داده است. پس ازقندهار در رتبه بعدی قرار دارد.

گزارش جدید ملل متحد - « اعتیاد، جرم وشورش ِ، خطر گذرای تریاک افغانستان» انتشاریافته است، طالبان عمده ترین مقصردرپس صعود سرسام آور تولید مواد مخدرمی باشند. مواد مخدر یگانه دلیل قدرتمند شدن  طالبان می باشد.همچنان این گزارش ایالات متحده امریکا و سازمان پیمان اتلانتیک شمالی یا « ناتو» را از داشتن مسوولیت دربرانگیختن شورشگری تبریه می کند.درحقیقت ایالات متحده امریکا ومتحدان افغانش بخش بزرگ مسوولیت توسعه دراماتیک صنایع مواد مخدر را ازاستیلای افغانستان ( توسط امریکا ومتحدان ) بدینسو بردوش دارند. درحالی که این واقعیت عمیقاْ در گزارش کتمان می شود، تدوین کنند گان گزارش اعتراف می کنند که کاهش سقف تولید مواد مخدر تاثیر اندکی برنیرومندی شورشگری دارد.\یادداشتهایی که در زیر آورده می شوند برخی ازمهمترین ادعاهای این گزارش را رد کرده ، چشم انداز نقش طالبان را دراقتصاد تریاک نشان داده ومسوولیت ایا لات متحده امریکا وناتو را برای توسعه وکاهش بالقوه آن مورد تذکار قرار می دهد.

در گزارش آمده است که :« شورشیان طالب  حدود ۱۲۵ ملیون دالرامریکایی ازمواد مخدر به دست می آورند . این پول بیشترازآنچه است که ۱۰ سال پیش به دست می آوردند. ( درنتیجه این) توفان مواد مخدر وتروریسم را تکمیل کرده وسالها است که مرزبین افغانستان و پاکستان را فرا گرفته وشاید به سوی آسیای میانه برود. شاید یک بخش بزر گ منطقه را تروریسم گسترده ی فرا گیرد ومنابع بزرگ وانبوه انرژی را به خطر اندازد».این ادعاها می خواهد ما را ازسلطه تهدید آمیزمواد مخدروتروریسم دربخشهای بزرگی ازمنابع انرژی جهان بترساند. « اداره مبارزه با مواد مخدر وجرایم ملل متحد» براین نظر است که یک دهه پیش طالبان ازبابت مواد مخدرسالانه ۸۵ ملیون دالر امریکایی به دست می آوردند، اما ازسال ۲۰۰۵ بدینسو این رقم جهش نشان داده وبه ۱۲۵ ملیون دالرامریکایی رسیده است. هرچند این یک افزایش بلند را نشان می دهد، طالبان دراقتصاد تریاک نقش بسیارکوچکترازآنچه دارند که « اداره مواد مخدر وجرایم ملل متحد» می خواهد برما بقبولاند. بنابراین حدس زده می شود که پول درآمد ازبابت مواد مخدر منبع دوم درآمد مالی  آنها باشد. درواقع مطابق به تخمین این گزارش صرف ۱۰تا ۱۵ درصد تمویل طالبان ازمدرک مواد مخدر به دست می آید و ۸۵٪ آن از« منابع غیرازتریاک » تامین می شود.

درآمد مجموعی ای که ازبابت تریاک در درون افغانستان تولید می شود سالانه  حدود ۳/۴ ملیارد دالر امریکایی است. ازاین رقم مطابق به اظهار« اداره مواد مخدر وجرایم ملل متحد» طالبان صرف ۴٪ مجموعی را به دست می آورند. دراین میان ۲۱٪ آن به کشاورزان تعلق می گیرد.آیا ۷۵٪ باقیمانده به القاعده می رسد؟ نه :این گزارش ملل متحد مشخص می سازد که « به نظرنمی رسد که (القاعده ) نقش مستقیمی درتجارت تریاک افغانستان داشته باشد». ارچند شاید القاعده درامتداد  مرز پاکستان « درحد پایینی درتجارت مواد مخدر واسلحه » مشارکت داشته باشد.

برعکس ۷۵٪ درآمد باقیمانده  مواد مخدر توسط مقامات حکومتی وپولیس افغانستان ، قدرتمندان داخلی ومنطقه ای و قاچاقبران و به طور خلاصه توسط بسیاری گروههایی که اکنون ازجانب ایالات متحده امریکا وناتو حمایت (یا تحمل) می شوند ونقش پردازان درتجارت مواد مخدر اند، غصب می شود. 

اخیراْ نیویارک تایمزافشا کرد که احمد ولی کرزی برادر حامد کرزی رییس جمهورافغانستان ازمدتها پیش بدینسو حقوق بگیردستگاه استخبارات مرکزی ایالات متحده امریکا یا «سی آی ای » بوده است. علاوه براین احتمال داده می شود که او درمعاملات غیرآبرومندانه مواد مخدر دست داشته باشد.اما پس ازآنگاهی که نیروهای ایالات متحده امریکا وناتو ازآن جنگسالاران ، قوماندانها وملیشه های غیرقانونی ای حمایت می کنند  که سوابق پامال کردن حقوق بشروشرکت درتجارت مواد مخدر را داشته اند، این تنها مشت نمونه خرواراست. یک مقام پیشین « سی آی ای » گفت: « درواقع هرآدم مهم افغانستان دستی درتجارت مواد مخدر دارد». مطابق به یک گزارش دانشگاه نیویارک جنرال نذری محمد جنگسالاری  که  کنترول بخش مهم اهرمهای صنایع تولید تریاک ( درولایت بدخشان ) را دارد ، « جهت فراهم ساختن امنیت برای تیم بازسازی ولایتی آلمان قرار داد دارد».

« اداره مواد مخدر وجرایم ملل متحد» کوشش می کند تا ارتباط طالبان با مواد مخدر راعنوان صفحه  سازد درحالیکه سعی نمی کند با عین جدیت باکسانی برخورد کند که توسط واشنگتن حمایت می شوند. به نظر می رسد که این اداره کارگزارسیاستهای ایالات متحده امریکا وناتو درافغانستان باشد.

وقتی که من ازیک مقام اداره مواد مخدر وجرایم ملل متحد که ازتهیه این گزارش سرپرستی می کرد پرسیدم که چند درصد درآمد مواد مخدر توسط مقامات حکومت افغانستان تصاحب می شود، او فوراْ جواب دارد :« ما آن را نمی دانیم. من نمی دانم ». این گزارش به جای آنکه انگشت خود را مستقیماْ به جانب حکومت مورد حمایت ایالات متحده امریکا وناتو درافغانستان نشانه رود، می خواهد چنین القا کند که اگر شوله نمی شد پوله نمی شد، حکومت با حسن نیتی می بود.اما ازسال ۲۰۰۱ به اینسوریشه های صعود تولیدات مواد مخدردرافغانستان مستقیماْ به سیاستهای ایالات متحده امریکا وحکومتی ارتباط دارد که درآستانه استیلای نظامی براین کشور به وجود آمد. ایالات متحده امریکا درسال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. اتحاد با جنگسالاران و قاچاقبران مواد مخدر، ملیونها دالر واشکال دیگر کمکها را برآنها ارزانی کرد.تقویت وغنی ساختن جنگسالارانی که ایالات متحده امریکا با آنها اتحاد بوجود آورده بود،آنها را قادرساخت که برمواد مخدر مالیه وضع کنند و ازقاچاقبران مواد مخدر حمایت کنند.این امربا سرعت به ازسرگیری تولید تریاک منجرشد که با ممنوع ساختن آن توسط طالبان درسال ۲۰۰۰ درآن وقفه به وجود آمده بود.

« فساد اداری» و « جنایتکاران» را مسوول اوضاع خراب خواندن به معنای فراموش کردن تاثیرمستقیم وقابل پيش بینی سیاستهای ایالات متحده امریکا است که صرفاْ ازیک نمونه تاریخی برای تحمل وتقویت قاچاقبران محلی برای دنبال کردن اهداف گسترده سیاست خارجی اش پیروی می کند. چنانکه « الفرد مک کای» ودیگران همچو موارد را بصورت مشرح مستند ساخته اند.معافیت برای قاچاقبران مواد مخدر وجنگسالاران ادامه دارد.طوری که یک گزارش مجلس سنای ایالات متحده امریکا درماه آگست می گوید: ازسال ۲۰۰۶ بدینسو هیچ قاچاقبربزرگ بازداشت نشده است واقامه دعوا موفقانه  علیه قاچاقبران مهم اغلب صرف با پرداخت رشوت ویا حمایت توسط بالاییها قطع شده اند. این نشان می دهد که اقدامات ضد مواد مخدر دربهترین صورت آن ناتوان می باشد.

مواد مخدر را مهمترین سبب پیشرفت طالبان دانستن  ، به معنای آن است که ایالات متحده امریکا وناتو را دربرانګیختن این امرغیرمقصر بدانیم . حضور آنها درافغانستان ، همچنان حملات مخرب آنها علیه غیرنظامیان مسبب افزایش حمایتهایی می باشد که اخیراْ مردم نسبت به طالبان نشان داده اند.آنچه درگزارش عمیقاْ مکتوم است ومولفان گزارش بدان اعتراف کرده اند این است که کاهش تولید مواد مخدرتنها یک «تاثیرحداقل برتهدید ستراتژیک شورشگری دارد». طالبان «حمایتهای مالی چشمگیری ازاعانه دهندگان انفرادی درسرتاسرجهان به دست می آورند». این کمک درحدی است که پول مواد مخدر دربرابرآن « اندک» است. ارچند این گزارش توسط بعضیها شاید چنین پنداشته شود که برای تضعیف طالبان اقتصاد تریاک مورد حمله قرار گیرد، اما تهیه کنندگان این گزارش خود بر اعتبار چنین استدلالی باورندارند.( چنانکه درگزارش آمده است )- «از۶۵ ملیارد دالری که بابت فروش تریاک باب دربازارجهانی جریان دارد، صرف ۵ تا ۱۰ درصد آن یعنی قریب ۳ تا ۵ ملیارد دالر درسیستمهای بانکی غیررسمی شستشو می شود.بقیه آن ازطریق فعالیتهای تجاری قانونی وسیستم بانکی جریان می کند».

این مهمترین ادعا، حاکی ازآن است که مقادیرهنگفت پول مواد مخدرتوسط سیستمهای مالی جهانی ، منجمله بانکهای غربی بلع می شود. درهفت سال اخیر (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸) تجارت فرا ملی تریاک افغانستان با فروشش درسطح جهانی (بطورپرچون یا خرده فروشی)۴۰۰ تا ۵۰۰ ملیارد دالرامریکایی بوده است. فقط بین ۵ تا ۱۰ درصد این پول توسط بانکهای غیررسمی شستشو شده است( مثلاْ توسط حواله ) . بقیه همه ازطریق اقتصاد قانونی شستشو شده اند ومهم آنست که این کار توسط بانکهای غربی صورت گرفته است. درحقیقت از « آنتونیو ماریا کوستا» روایت شده بود که گفته است : پول مواد مخدر اخیراْ شاید برخی بانکهای ورشکسته را نجات داده باشد. یعنی « قرضه های بین بانکها توسط همان پولی تمویل شده است که ازتجارت مواد مخدروسایرفعالیتهای غیرقانونی به دست آمده اند». وعلایمی وجود داشته اند که « بعض بانکها به همین طریق نجات یافته اند».« به نظرمی رسد بانکداران معتقد اند که به هنگام ورشکستگی عظیم بانکها ، پول بو نمی دهد». « آنتونیو ماریا کوستاس » درگزارش سال ۲اداره ملل متحد برای مواد مخدر وجرایم  نوشت - افغانستان درسطح جهانی انحصار کشت تریاک را دارد(۹۲٪) . تریاک ماده خام برای مرگبارترین ماده مخدرجهان یعنی هروین است که سالانه موجب مرګ صد هزارنفرمی شود».

تنباکو ونه هروین مرگبارترین ماده مخدرجهان است که هرسال ۵ ملیون انسان را می کشد. هرگاه مصرف تنباکو به همین نحو ادامه یابد، شمارمرگ ومیرسالانه تا سال ۲۰۲۰ به ۱۰ ملیون انسان می رسد.۷۰٪ این مرگ ومیر درکشورهای رو به انکشاف اتفاق می افتد که هدف عمده اقدامات بازاریابی صنایع تنباکو را تشکیل می دهند. بنابراین چرا طالبان بیشتر ازشرکتهای تنباکو آماج حمله باشند؟

درسطح جهانی۱۶ ملیون تن ازهرویین استفاده می کنند وعمده ترین بازار مصرف آن دراروپا قرار دارد وارزش این تجارت به سالانه ۲۰ ملیارد دالرامریکایی می رسد. بنابراین اروپاییان مهمترین منبع تمویل صنایع مواد مخدر افغانستان اند وحکومتهای اروپایی به پیمانه زیادی دراین مسوولیت شریک اند که برای کاهش تقاضا جهت استفاده از هرویین و خدمات درمانی ( برای معتادان) درداخل مرزهای شان کاری نکرده اند.کاهش استفاده ازمواد مخدر در اروپا به طورچشمگیری درکاهش این مشکل درافغانستان کمک می کند.علاوه برآن این گزارش یاد آور می شود، ترکیه که  یک کشورعضو ناتو هست، یک « مرکز میانراه » برای انتقال تریاک بابی است که ازافغانستان به اروپا می رود. شاید لازم باشد تا ناتو تلاشهایش را قبل ازآنکه متوجه طالبان سازد به اعضای خود معطوف دارد.( گزارش می افزاید):« شاید برخی ازشبکه های طالبان درتهیه ماده پیشقدمی که تریاک را به هرویین تبدیل می کند، دست داشته باشند. دریافتهای اخیربیشترازگذشته  موید این برداشت اند که شبکه طالبان زیاد تردرانتقال مواد مخدردست دارند».آ ری مطمیناْ طالبان درتجارت مواد کیمیاوی ای که برای تصفیه تریاک وتبدیل آن به هرویین ومورفین لازم است، یک سهم دارند.

ارچند کشورهای غربی وبرخی ازمتحدان آنها نیز دراین تجارت سهیم اند. این گزارش « اروپا، چین وفدراسیون روسیه» را به حیث « منابع عمده تهیه کننده استیک انهایدراید برای افغانستان » می شناسد.

 امسال به مقدار ۲۲۰ لیتر استیک انهایداراید درمیدان هوایی کابل مصادره شد.ظاهراْ این ماده ازفرانسه به افغانستان وارد شده بود. درسالهای اخیراین ماده کیمیاوی بنابه گزارش سال ۲۰۰۸ اداره ملل متحد برای مواد مخدر وجرایم ، ازجمهوری کوریا به افغانستان می رسد. تحقیقاتی که درمورد تریاک صورت گرفته است، آلمان رایکی ازمنابع این ماده پیشقدم کمیاوی برای تبدیل تریاک به هرویین می شناسد.

روشن نیست که حجم مجموعی  تجارت افغانستان برای خریداری این ماده کیمیاوی پیشقدم چند است. اما ازگزارش مستفاد می شود که تنها قیمت خریداری خرده یا پرچون استیک انهایدراید امسال ۴۵۰ ملیون دالرامریکایی بوده است. بخشی ازاین پول دوباره به شکل سود درکیسه شرکتهای کمیاوی غربی می رود. محافظتهای جدی ای باید درمناطقی که این تولیدات قرار دارند، وجود داشته باشد.( درگزارش گفته می شود که )- «مناطق زرع کوکنار وناامنی ازنظر جغرافیایی باهم ارتباط دارند. درسال ۲۰۰۸ میلادی ۹۸ درصد زرع کوکناردرجنوب وغرب افغانستان یعنی کم امن ترین مناطق افغانستان انجام یافته است ».

اداره مواد مخدر وجرایم ملل متحد» ازاین نگاه مواد مخدر را با طالبان ارتباط می دهد که زرع کوکنار درمناطقی صورت می گیرد که طالبان درآنجا تمرکزیافته اند. طالبان درجنوب افغانستان تمرکز دارند، ازاینرو طالبان را با مواد مخدر ارتباط می دهند. نقش انگلیس درافغانستان پس ازدوهزاريک عمدتا همراهی و حمایت ازسیاست‌های آمریکا درافغانستان بوده است. اما رقابت و گاه اختلاف درسیاست‌های آمریکا وانگلیس درافغانستان نیزمشهود بود. پس از وقوع حادثه يازده سپتامبرولشکرکشی آمریکا به افغانستان با شعارمبارزه با تروریسم، اولین کشوری که دراین خصوص با آمریکا همراهی کرد، انگلیس بود. اما با این حال انگلیسی‌ها در چشم اندازبرقراری صلح و امنیت در افغانستان عموما با آمریکایی‌ها همسونبوده و بیشتر به طیف‌ها و گروه‌های اسلامی در افغانستان توجه داشته و به نوعی درطبقات و لایه‌های زیرین جامعه افغانستان به طور گسترده و عمیق نفوذ دارند. به ویژه که سابقه حضور انگلیس و سیاست‌های آن در افغانستان، محدود به دو دهه قبل یا پس از حمله نظامی امریکا به افغانستان در دوهزاريک نیست. این کشورفرامنطقه‌ ی از بیش از دو قرن پیش ودرزمان شاه شجاع درهجده صدونو دخالت‌هایش را درافغانستان شروع کرد و همواره افغانستان ارزش استراتژیک زیادی برای انگلیس داشته است. انگلیسی‌ها طی این سال‌ها در افغانستان با اغلب جریانات و گروه‌های سیاسی کار کرده و درطول تاریخ معاصرافغانستان چندین بار دولت‌های افغانستان را زیر و رو کرده است؛ هر چند که در جنگ با افغان‌ها سه بار شکست‌ تلخی خورده است.

واقعیت این است که طی سال‌هایی که نیروهای انگلیسی عمدتا درولايت استراتژیک هلمند حضور داشتند، و مسئولیت مبارزه با مواد مخدربه این کشورسپرده شده بود، نه تنها کشت وتولید مواد مخدر کاهش نیافت، بلکه رشد چشمگیری را نیزتجربه کرد و درخصوص نحوه برخورد ومواجهه با طالبان، انگلیسی‌ها ازسیاست معامله، مذاکره و حتی باج‌دهی استفاده کردند. درواقع ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان که یکی از ماموریت‌های این کشورهای عضو ناتو اعلام شده بود، به صورت دیگری تفسیر وعملی می‌شد تا این که به دنبال ریشه‌کنی کشت تریاک ومواد مخدرباشند. شاید یکی ازدلایل احساس رضایت وزیردفاع انگلیس ازحضورشان در هلمند به همین دلیل باشد که اعلام کرده بود افغانستان ارزش‌ این تعداد تلفات را داشته است.

اما آنچه روشن است این که انگلیسی‌ها بیش ازهرکشور اروپایی درافغانستان درکنار نیروهای آمریکایی باقی خواهند ماند وبرای حفظ منافع منطقه‌ای خود سخت به این حضورنیاز دارد. به همین جهت انگلیس درقدم اول هلمند وافغانستان ودرقدم دوم حضور درمنطقه را ازدست نخواهد داد و به شکل دیگری سیاست‌هایش را دنبال خواهد کرد. دراین بین دولت انگلیس اعلام کرده است که در حوزه‌های مختلفی از دولت افغانستان حمایت می‌کند؛ از جمله حمایت از تلاش‌های تحت رهبری افغان‌ها در جهت پیشرفت در راستای یک راه‌حل سیاسی پایدار، ارتقای توان نیروهای امنیتی ملی افغان که از قابلیت کافی برخوردار بوده و بتواند شورشگری را مهار کند، جلوگیری از ایجاد پناهگاه‌های امن برای تروریست‌های بین‌المللی و ایجاد یک حکومتی پایدار درافغانستان.

بنابراین به نظر می‌رسد با خروج نیروهای نظامی انگلیس از افغانستان، سیاست‌های این کشور هم‌چنان تداوم خواهد یافت. به هرحال انگلیسی‌ها درکنارامریکایی‌ها دنبال منافع واهدافی هستند که تاکنون تضمین‌کننده برقرای صلح و امنیت، ثبات و توسعه نبوده‌اند. درواقع، انگلیسی‌ها دارای اهداف متعدد سیاسی، اقتصادی، نظامی وحتی فرهنگی هستند و به نوعی برای هر یک از این جنبه‌ها می توان مولفه‌ها و شاخصه‌هایی بیان کرد. آنها با تغییر رویکرد خود به تداوم حضور در افغانستان می‌اندیشند.

 

 


بالا
 
بازگشت