استاد صباح
چراغني به عربستان ،چين وپاکستان سفرکرد؟؟؟
كشيد
ند از
وطن مام
وطن را
به خاك وخون زدند نام وطن را
زدست هركه امد هرچه كردند
زد
ند با سنگ غم جام وطن را.
اشرف غنی اززمان ادای سوگند وپیش ازسفر به اسلام آباد، به عربستان سعودی وچین سفرکردو گفته می شود دراین سفرها ازدوشریک استراتژیک پاکستان خواسته است که براین کشوربخاطرهمکاری بیشتردرروند ایجاد صلح درافغانستان فشاربیاورد. سفردوروزه غنی وهیئت همراه به پاکستان درحالی صورت گرفت که پیش ازاین، کابل میزبان دومقام ارشد پاکستانی بوده است. چندی پیش سرتاج عزیزمشاورامنیت ملی وسیاست خارجی نخست وزیرپاکستان وراحیل شریف لوي درستيز اردوي این کشوربه کابل سفر کرده وبا مقامات دولتی گفتگو کرده اند.
اشرف غنی دراین سفرازحمایت آمریکا برای فشاربرپاکستان درزمینه قطع دخالت درامورافغانستان برخورداربود. همچنین چین که یکی ازقدرت های پرنفوذ برپاکستان است درسفر اخیراشرف غنی به پکن برای همکاری در زمینه واداشتن اسلام آباد به کاهش تنش وهمکاری برای صلح قول مساعدت داده است. عربستان سعودی نیزازکشورهایی است که نفوذ ایدئولوژیک عمیقی براسلام آباد دارد ودوکشورازنظر روابط حسنه با گروه های تندروی تکفیری وتروریستی و حمایت از افراط گرایی، مواضع همسانی دارند. همه این مسایل، سفراشرف غنی به سرزمین همسایه را به رویدادی فوق العاده مهم واستراتژیک تبدیل می کند؛ اما به رغم خوش بینی هایی که دراین خصوص درسایه رفت وآمدهای دیپلماتیک شکل گرفته، با توجه به ناامنی های موجود ، هنوز امیدهای بسیاراندکی برای دستاوردهای ملموس و کوتاه مدت این سفر وجود دارد.
پاکستان ازبدوتأ سیسش همسايه ی خوبی برای افغانستان نبوده است ویکی ازمسائل عمده ای پر تنش بین دو کشور خط مرزی دیورند است، که طي بيش از يک قرن از سوي هیچ دولتی در افغانستان به رسمیت شناخته نشده است و اين خط سبب شده تا مناسبات افغانستان و پاکستان همواره دچارفراز نشیب های باشد. پاکستان همیشه درهمسايگي خود خواهان یک افغانستان تابع، ضعیف، محتاج و بی ثبات بوده و تلاش مينمايد تا رژیم مزدور و وابسته مانند طالبان در قدرت باشد. اما بعد ازحوادث نيويارک و واشنگتن و تغییراتیکه درسیاست های جهانی پديد آمد، پاکستان با وجود مقاومت های زیاد، درنهایت ناچارشد جام زهررا از دست آمریکائی ها بنوشد ودرمقابل اخذ بسته هاي دالر - طالبان را به آمريکا بفروشد. سیاست اسلام آباددرافغانستان مبتنی برنفوذ در ساختارهای حکومتی و مراکز تصمیم گیری کشور است و به رسمیت شناختن طالبان درزمان حکومت برافغانستان هم دراین راست، قابل ارزیابی است. در سال های اخیر همواره دولت پاکستان در معرض اتهام حمایت از طالبان بوده است.
مقامات افغاني وآمریکایی بر این باورند که طالبان و حتی هسته هایی ازالقاعده در داخل پاکستان آموزش می بینند و تجهیزمی شوند. اما دولت پاکستان با سخنان هميشگي وکليشه يي با وجود قراين فراوان اين موضوع را رد مينمايد.
مجله تايم در گزارشى به بررسى معامله ي دولت و تروريستان در پاکستان پرداخته، مينويسد : بيت الله محسود، يكى از مشهورترين رهبران افراطي و بنيادگر در پاكستان كه به دخالت در حملات مرگبار و بم گذارى متهم بوده و دولت با وي درمرز افغانستان اعلام آتش بس كرده است.
اين آتش بس از طرف محسود با اعلام نزديك شدن به انجام معاهده صلح با رهبران قبيله اى اين منطقه توسط دولت جديد همراه بوده است. ديپلمات هاى غربى نيز نگران طرف هاى درگير مناقشات در پاكستان هستند. در حاليكه آنها از سازش با بنيادگرايان رده پايين و رهبران قبيله اى حمايت مى كنند وقتى كه نوبت به القاعده و بزرگان تروريزم در پاکستان مى رسد عقيده دارند كه بايد حد و مرز را تا حدودى رعايت كرد و ادعا مى كنند كه ليست افرادى كه صلح را نمى پذيرند در اختيار دارند.
زمانى كه شخصي ستيزه جويى مانند بيت الله محسود آتش بس اعلام مى كند اين چه معنايى دارد ؟ به عنوان تروريست ومسوول طالبان پاكستان، محسود جنگى نابود كننده اى را در وزيرستان به راه انداخته است. او طى اعلاميه هايى به زيردستانش گفته است، كه حملات را براى آماده شدن جهت گفتگوهاى صلح متوقف كنند. اين اقدام وي بخاطر تقويه و سربازگيري هاي جديد بوده تا بتواند بر فعالاليتهايش بيشتر از گذشته ادامه بدهد...
ماروين وين بام، محقق در مؤسسه خاورميانه در واشنگتن مى گويد: اگرستيزه جويان قادر به فرو نشاندن حملات باشند و بتوانند آن را براى اين دوره زمانى متوقف نمايند، نشان مى دهند كه حملات تروريستى توسط بمب گذاران مستقل نبوده است. اومعتقد است: آنچه كه اين ستيزه جويان متوقف كنند مى توانند دوباره به راه بياندازند. حتى اگر محسود بتواند حملات را در وزيرستان متوقف كند هيچ دليلى وجود ندارد كه او بتواند ستيزه جويان را در ديگر مناطق پاكستان كنترول كند... همچنان مولوى عمرظاهرميگويد - ما به تعهدمان برسرآتش بس وفاداريم.
توافقات صلح در سال ۲۰۰۶ در پاكستان با هجوم حملات عليه نيروهاى نظامى لغو شد و به افراط گرايان فرصت داد كه دوباره گرد هم بيايند... محسود ازدولت پاكستان مى خواهد كه نيروهاى اردو را ازمناطق قبيله اى خارج كند و به جنگش عليه نيروهاى ناتو در افغانستان ادامه بدهد. وى مى افزايد: حتى انجام يك معاهده موفق توسط دولت پاكستان يك سياست بازدارنده خواهد بود. فرماندهان نظامى منطقه پيش بينى حملات بيشترى در افغانستان را مينمايد.
يكى ازمسوولين ناتو درافغانستان مى گويد: بايد نتايج فقدان صلاحيت اردوي پاكستان را براى دو يا سه سال ديگر تحمل كرد كه اين موضوع نشان دهنده افزايش تروريسم است. ريچارد بوچر، معاون وزير خارجه آمريكا در امور جنوب آسيا مى گويد كه دولت اسلام آباد ازاشتباهات در معاهده سال ۲۰۰۶ درس گرفته است. وى مى افزايد - درنهايت شما مجبوريد كه ازنيروهاى نظامى جهت به اجرا درآوردن توافقات استفاده كنيد. مشكلى كه جنگجويان هم از آن آگاهند اين است كه آتش بس فرصتى براى تجديد قوا را فراهم مى كند.
دوسناتورمطرح امریکایی بعد ازدیداراز افغانستان، پاکستان وهند گفته اند که پاکستان خطر جدی را متوجه امنیت افغانستان ساخته است. سناتور کارل، رییس کمیسیون امور قوای مسلح کانگرس امریکا می گوید، خطری که امنیت افغانستان را تهدید میکند، داخلی نبوده، بلکه ریشه خارجی دارد. وی میگوید این خطر از خاک پاکستان ریشه می گیرد. القاعده و طالبان برای آموزش و پلان گذاری حملات علیه افغانستان از پناهگاه های امن در پاکستان استفاده می کنند. این سناتوران می گویند: تروریستانی را که ما در مورد آنها همواره صحبت میکنیم، همان کسانی اند که از پاکستان می آیند. تا اینکه پاکستان نخواهد، چاره دیگری برای این ترویستان وجود ندارد، اما پاکستان تا اکنون هیچ گاهی نخواسته است جلو این تروریستان را از داخل شدن به افغانستان بگیرد. شواهدی زیادی وجود دارد که دولت پاکستان به.... هدف تامین صلح در قلمرو خود با القاعده و طالبان تفاهم می کند، اما این معاهده به طالبان و تروریستان فرصت می دهد تا آزادانه از سرحد عبور کرده وعلیه افغانستان بجنگند. این دو سناتور خواستار مشروط ساختن کمک های امریکا به پاکستان شدند، چون به قول آنها اردوی پاکستان از این پول ها برای هدف اصلی اش که همانا آماده ساختن برای جنگ با هند است استفاده می کند.
رس فين گولد عضو کميته هاي قضايي، اطلاعاتي و خارجي در مجلس سناي امريکا که چندي قبل در اسلام آباد
اعتراف کرد، اعتماد واشنگتن به مشرف در گذشته اشتباه بوده است. وي از بوش خواست با حمايت از احزاب سياسي پاکستان اشتباه گذشته خود را جبران کند.اين سناتور امريکايي مدعي شد، امريکا نبايد فقط روابط خود را با رئيس جمهوری پاکستان تحکيم بخشد بلکه با گسترش روابط با احزاب سياسي قدرت مانور خود را در اين کشور افزايش دهد. همچنان پيمان حکومت پاکستان با طالبان آنکشور تشنج را در افغانستان افزايش داده و امنيت افغانستان مستقيماً بر کشورهاى همسايه ارتباط دارد.
جنرال دان ک.مکنيل (DAN K.MCNEILL) قوماندان عمومى نيروهاى آيساف گفته بود- هر زمانى که يک پيمان بين حکومت پاکستان و طالبان آنکشورعقد ميگردد، تشنج ونا آرامى درافغانستان افزايش پيدا ميکند. اين نگرانى بعد از آن انعکاس مى يابد که حکومت پاکستان و طالبان محلى معاهده را امضاء نمودند. طالبان براى موفقيت معاهده، سفير اختطاف شده پاکستان مقيم کابل و هجده عسکر اردوى پاکستان را رها نمودند و پاکستان در مقابل، پنجاه وپنج طالب و يکى ازقوماندانهاى مهم آنها را آزاد کرده است. دولت افغانستان همواره گفته است که طالبان در مناطق قبايلى وزيرستان تربيه شده و به هدف انجام اعمال تخريبى وحملات انتحارى، وارد افغانستان ميشوند. قوماندان آيساف ميگويد، که تا زمانى که مخفيگاه ها و محل آموزش مخالفين، از بين نرود امکان از بين بردن آنها وجود نخواهد داشت.
به نظرمن ازهمه اولتراستراتيژى مخالفين را از بين ببريم و نگذاريم که مردم به طرف آنها بروند. دان مکنيل گفت که امنيت نه تنها درافغانستان ضرورى است، بلکه بر کشور هاى همسايه نيز، تاثير زيادى دارد. آرزوى ما اينست که عملکرد کشور هاى همسايه افغانستان، مطابق گفتار شان باشد. تا امنيت در افغانستان بهبود يابد، چون امنيت در افغانستان، مستقيماً به همسايگان رابطه ميگيرد. نظر به نفوس و مساحت افغانستان، بايد تعداد نيروهاى خارجى که امنيت را تامين نمايند ٤٠٠ هزار تن باشد، اما اين رقم امکان ندارد چرا که نه جامعه جهانى ميتواند اين تعداد را بفرستد و نه حکومت افغانستان توانايى پرداخت معاش آنها را دارد. آنها بايد مشترکاً با نيروهاى داخلي اين مبارزه را پيش ببرند و اين به زمان زيادى ضرورت دارد.
درسالهاي گذشته کرزی بارها پاکستان را متهم کرده اند که ازطالبان و القاعده
برای ناامن کردن افغانستان حمایت می کند و دراین میان روابط دو کشور درمقاطعی
متشنج شده است.
همچنین دریک سال اخیر که گفته می شود خونین ترین سال در افغانستان پس ازفروپاشی
طالبان می باشد برخی فرماندهان نیروهای خارجی و همین طورسازمان ملل متحد نیز
پاکستان را تحت فشار قرارداده اند تا به تعهدات خود درقبال کمک به امنیت
افغانستان پایبند باشند.
افغانستان مدعی است که دریک دهه گذشته سه گروه عمده دراین کشور فعالیت کرده اند
که مورد حمایت مستقیم پاکستان بوده اند. طالبان، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و
شبکه حقانی. حزب اسلامی حکمتیارنیزدرپاکستان مستقر است. دردوره ی که جهاد
برعلیه شوروی وجود داشت، پاکستان ازهفت گروه جهادی فعال درپیشاور حمایت می کرد.
دردوره جنگ داخلی هم ازحکمتیارحمایت کردند و بعد هم زمانی که دولت ربانی از
طالبان شکست خورد ، افغان ها معتقدند این پاکستان بود که طالبان را درافغانستان
روی کار آورد.
بعد هم که آمریکا وارد افغانستان شد، طالبان به پاکستان منتقل شد و بازهم مردم معتقدند که دخالت های پاکستان کماکان ادامه داشته است. برهمین اساس خیلی ها معتقدند که ریشه های افراط گرایی مذهبی در رابطه با افغانستان را پاکستان ایجاد کرده است. در زماني که شوروی درافغانستان حضورداشت، پول ونیروی انسانی کشورهای غربي وعربی به منظور جهاد با شوروی به پیشاوررفت ودرتعليم وسازماندهي گروه های جهادی مصروف شدند. همین گروه ها بودند که بعدها سازمان القاعده برهمین اساس تشکیل شد و طالبان و شبکه حقانی نیزبا القاعده در ارتباط بودند وزیرمجموعه های آن به حساب می آیند. درواقع درآن مقطع زمانی هم کشورهای عربی – اسلامی و هم کشورهای اروپایی و آمریکایی به شکل گیری این جریان کمک شایانی کردند.
اسلام آباد، زمانی که طالبان درافغانستان قدرت را دردست داشت، دولت طالبان را به رسمیت شناخت. همچنین، رهبران طالبان پس از تهاجم آمریکا درسال دوهزارويک مفرّی بهترازپاکستان پیدا نکردند. ازآن زمان تاکنون، اعضای طالبان ودیگر گروه های شورشی ازمناطق قبیله ای پاکستان به عنوان پایگاهی برای حملات خود علیه نیروهای داخلي و ناتو استفاده کرده اند. دولت پاکستان حمایت ازطالبان را البته تکذیب می کند، اما بسیاری معتقدند که این کشور از شبه نظامیان افراط گرا برای اقدامات پنهانی خود علیه همسایگان استفاده می کند.
اشرف غنی، زمانی که درماه سپتامبر به عنوان رییس جمهورجدید سوگند یاد کرد، مجموعه ای ازچالش ها را از دولت قبلی به ارث برد. ازجمله این چالش ها و معضلات باید به اقتصاد ضعیف وتحلیل رفته، فساد همه گیر واستمرار حملات مخالفين در آستانه خروج قسمي نیروهای ناتو وآمریکا ازافغانستان اشاره کرد.
اشرف غنی برای مقابله با این چالش ها برنامه هایی را اعلام کرده است. اوقصد دارد به موازات پیگیری و احیای مذاکرات صلح با طالبان با هدف پایان دادن به حملات مخالفين طرح بلندپروازانه ای را نیز برای ایجاد یک همکاري تجارتی منطقه ای دنبال کند. نارندرا مودی، نخست وزیر هند که خود یکی ازمنتقدان پاکستان است، می گوید دولت اسلام آباد از افراط گرایان حمایت می کند، پیشاپیش پشتیبانی خود را از این طرح اشرف غنی اعلام کرده است.
به نظر می رسد تشدید ناامنی ها، عدم توقف حملات راکتی پاکستان به ولایات شرقی کشور وهمچنین سوء سابقه پاکستان درنقض مکررتعهدات خود به دولت افغانستان مخصوصا طی ۱۳ سال گذشته عامل اصلی این بدبینی هاست.
اشرفغنی به منظور تقویت روابط با اسلامآباد که درزمان حاکمیت دولت کرزی به شدت خراب شده بودو غنی، از زمانی که شش هفته قبل به قدرت رسیده بود، برقراری روابط بهتربا پاکستان وجستوجوی راهها به منظور آغاز گفتوگوهای صلح با مخالفين، که تعداد زیادی ازآنها به داخل پاکستان پناه بردهاند را در جمله اولویتهای خود قرار داده است. اینکه آیا پاکستان به اقدامات غنی درراستای تأمین صلح عکسالعمل مشابه نشان میدهد یا خیر، شرایطی را تعیین میکند که درآن تروریسم اسلامگرا درسالهای آینده منطقه را قورت خواهد داد.
آمریکا میتواند دوطرف را در زمینه تقویت ارتباطات نظامی، با هدف کاهش حرکات تروریستها درامتداد مرزها، تحت فشار قرار دهد وهمکاریهای نزدیکتر اقتصادی و تجاری به عنوان راهی برای اعتمادسازی میان دوکشور را تسهیل کند. در صورتی که دوطرف این فرصت بهبود همکاریها را از دست بدهند، زمینه برای تروریست اسلامگرا فراهم میشود تا به حملاتشان دردو کشور ادامه بدهند؛ مانند حمله ویرانگراخیر در نقطهی مرزی «وقا» که حداقل جان پنجاه وپنج پاکستانی را گرفت.
در زمان ریاستجمهوری کرزی، روابط میان اسلامآباد وکابل فراز و نشیب زیادی را تجربه کرد. کرزی با «آصف علی زرداری» رئیسجمهور پیشین پاکستان، روابط شخصی خوبی داشت وچندین بارازپاکستان دیدار کرد. با این حال، پس از ترور «برهانالدین ربانی» ، روابط کابل با اسلامآباد تیره شد و کرزی به شکل روزافزونی به هند به عنوان یک همکار منطقهای افغانستان درآینده نگاه میکرد. سه هفته پس ازترور ربانی، کرزی ازدهلینو دیدار کرد و با هند موافقتنامه همکاریهای استراتژیک امضا کرد که در میان دیگر مسائل، آموزش و تجهیز نیروهای افغانستان توسط هند را شامل میشد. این امر به کاهش دیدارهای دوجانبه مقامهای افغانستان و پاکستان، افزایش تبادل اتهامات درمورد حملات تروریستی دردو سوی مرزو افزایش در رویدادهای تبادل آتش دردو سوی مرز منجر شد.
اشرفغنی میخواهد وضعیت را به شکل چشمگیری بهبود بخشد ودراین کارتند حرکت کرده است، دعوت «ممنون حسین» رئیسجمهور پاکستان درمراسم تحلیف خود پذیرفتن دعوت دیداراز پاکستان، اعلام اینکه فصل جدیدی از روابط آغاز خواهد شد و دعوت به روابط تجارتی بهتر و تبادل دوجانبه بیشتر.
براساس گزارشها، اشرفغنی از مشاوران کلیدی خود خواسته است تا برای یک برنامهی مفصل برای بهبود روابط ابتکارعمل به خرج دهند. این ابتکار عملها احتمالا اقدامات درراستای بهبود تعامل تجارتی و اقتصادی و روابط مردمی خواهد بود. بهطور مثال، دوطرف باید برای تقریبا یک میلیون پناهنده ثبتنشده افغان که هنوزدر پاکستان زندگی میکنند، راهحلی بیابند. آنها همچنین باید توافقنامه ترانزیت تجارتی افغانستان - پاکستان را که در سال دوهزارده به منظور افزایش تجارت دوجانبه و تقویت همبستگی منطقهای امضا شد، مرور کنند.
ماه گذشته، آنها با امضای موافقتنامه درمورد قیمتگذاری ترانزیت برای یک پروژه بزرگ برق، که هدف آن انتقال برق از آسیای مرکزی و ازطریق خاک افغانستان به پاکستان است، در زمینه تقویت ارتباطات منطقهای به پیشرفتهایی نائل آمدند. راحل شریف، لوي درستيزاردوي پاکستان درشش نوامبر به کابل سفر کرد؛ جایی که وی با اشرفغنی دیدار کرد و این حس را که هردو طرف خواهان گشودن صفحه جدیدی از روابط هستند، تقویت کرد. شریف، در جریان دیدارهایش پیشنهاد دیرینه تعليم وتربيه سربازان افغانستان را تکرار کرد.
رهبران پاکستانی از یک رئیسجمهور باثباتتر و قابل پیشبینیتردر رأس قدرت در افغانستان استقبال خواهند کرد. امضای موافقتنامه دوجانبه امنیتی با آمریکا توسط اشرفغنی، اندکی پس از به قدرت رسیدنش، نشان میدهد که در مقایسه با کرزیِ تند وغیرقابل پیشبینی، احتمالا اودر رویکرد خود نسبت به روابط با آمریکا قاطعتربوده و کمتر هجومی عمل خواهد کرد. امضای موافقتنامه دوجانبه امنیتی، برای افغانستان و منطقه این دلالت را دارد که کابل و واشنگتن برای جلوگیری ازخروج ناگهانی نیروهای آمریکایی باهم همکاری خواهند کرد. ناظران نگران بودهاند که شکست در تکمیل کردن موافقتنامه دوجانبه امنیتی به خروج کامل نیروهای بینالمللی تا اواخر سال جاری از افغانستان منجر خواهد شد، شبیه چیزی که دراواخر سال دوهزارويازده در عراق اتفاق افتاد.
پیشرفتهای اخیر داعش، فشارها روی کاخ سفید را افزایش دادهاند تا اطمینان حاصل شود که آمریکا شتابزده افغانستان را ترک نخواهد کرد. نگرانیها درمورد ظهور داعش و اینکه این امر برای گرایشات تروریسم در جنوب آسیا چه مفهومی دارد، نیز رهبران افغانستان و پاکستان را تشویق خواهد کرد تا بهدنبال تقویت همکاریهایشان باشند.
ایمن الظواهری رهبر القاعده، در ویدیویی که درماه سپتامبر منتشر شد، موجودیت شاخه جدید القاعده در جنوب آسیا را اعلام کرد. احتمالا نگرانیها در مورد رقابت برسرسربازگیری و تأمین مالی با داعش و همچنین اینکه الظواهری خواسته باشد نشان دهد که پیوند القاعده با طالبان هنوز زنده است، باعث شده باشند الظواهری این اعلامیه را صادر کند. برخی از گروههای تحریک طالبان پاکستان، که آماج عملیاتهای اردوي پاکستان در مناطق قبیله ی بودهاند، اخیرا به (گروه تروریستی داعش) اعلام وفاداری کردند.
مهارتهدید بنیادگراهای اسلامی درمنطقه، به بهبود روابط و بهترسازی همکاریها میان حکومتهای افغانستان و پاکستان نیازدارد. با توجه به روی کارآمدن حکومت جديد که به بهبود روابط با همسایهها متعهد است و کمک حملات اردوي پاکستان به ریشهکن ساختن پناهگاههای تروریستهایی که دردوسوی مرز فعالیت دارند، زمان آن فرارسیده است تا روی طیف وسیعی ازمسائل همکاری شود. درحالی که برای بهبود روابط اقتصادی و تجارتی و تقویت ارتباطات منطقهای زمینه وجود دارد، اردو پاکستان باید در زمینه ازبین بردن پناهگاههای طالبان در داخل مرزهایش تمایل قویتر نشان بدهد. تحریک طالبان پاکستان با دیگر گروههای تروریستی که برافغانستان (وهند) حمله میکنند، ازجمله القاعده، ارتباط دارد و ازسیاستهای آسانگیر پاکستان درقبال گروههای تروریستی دیگر بهره جسته و حملات ضدحکومتی خودشان را انجام میدهند. با این حال، حفظ یک رویکرد انتخابی در هدف قراردادن تروریستها، نه تنها تلاشهای پاکستان در بهبود روابط منطقهای را به مخاطره میاندازد، بلکه امنیت داخلی این کشور را نیز به خطر انداخته و به حملاتی مثل آن یکی که در وقا اتفاق افتاد، منجر میشود.استفاده ازگزارش آسوشیتدپرس درباره سفر اشرف غنی به پاکستان.