غلام سخی ارزگانی

 

 

تصمیم غیرعادلانه ولسی جرگه در مورد هموطنان دو تابعته

شوربختانه که هنوز هم افغانستان نه تنها از چنگ بحران های تحمیل شده نجات نیافته و حتا حد اقل کاهش هم نمی یابد؛ بلکه هرروز شاهد بحران دیگری در پیکر ناتوان جامعه جنگ زده نیز می باشد که جای نهایت خجالتی است.

در جریان چهار دهه آخیر بناء بر کودتای تره کی – امین، تجاوز ارتش شوروی بالای حریم مقدس ما، جنگ های مجاهدین و امارت اسلامی طالبان در افغانستان بودند که از جمله بسا از هموطنان ما و به خصوص اقشار تعلیم یافته، مومن، مسلکی و مدنیت خواه با هزاران هردم شهیدی به خارج پناهنده شدند تا در صورت آرامش و تأمین امنیت غرض خدمت گذاری دوباره به وطن شان باز گردند. باید اعتراف نمود که این وطن داران مهاجر در چهار دهه گذشته آرام نبودند که از طریق قلم، تظاهرات مدنی، جمع آوری پول، ادویه، البسه وغیره در خارج از جنش مقاومت مردم افغانستان در برابر متجاوزین و دشمنان داخلی کشور حمایت کردند و هنوز می کنند. صدای برحق مردم کشور از سوی همین مهاجرین بی سرنوشت در خارج کشور و خاصتآ در ایران و پاکستان بلند بوده و از دین، استقلال و تمامیت ارضی کشور به قدر توان خویش به صورت صادقانه دفاع نموده  و همچنان می کنند.

خیلی از نخبگان مسلکی، دینی، سیاسی و فرهنگی کتب فراوان را در مسایل کشور شان در ایام مهاجرت تألیف نموده و در اختیار علاقمندان قرار داده که این یک خدمت بزرگ دیگری برای مردم افغانستان بوده و اکنون نیز این کار عالمانه شان ادامه دارد. شخصیت های با درد فرهنگی با راه اندازی دستگاه های رادیویی، تلویزیونی و نشراتی یکی از دست آوردهای دیگری اند که هموطنان مهاجر ما به خصوص در کشورهای امریکایی، اروپایی، آسیایی، افریقایی و استرالیا انجام داده و از این طریق مصدر خدمت برای مردم بی وارث و داغ دیده افغانستان گردیده اند و این فعالیت های شان بازهم با شدت تمام ادامه دارند. در ضمن، همین مهاجرین اند که اقارب خویش و مستندان را در داخل کشور کمک های مادی نموده و می نمایند.

تقریبآ صد در صد این هموطنان مهاجر ما نه جاسوس خارجیان هستند و نه در تولید مواد مخدر، قاچاق، خشونت، جنگ، عملیات انتحاری، وطن فروشی و... انسان کشی سهیم اند. در ضمن، قوانین ملی و بین المللی را در کشورهای میزبان نیز رعایت نموده و می کنند. این ها با خداپرستی و میهن دوستی خویش  در خارج کشور برای افغانستان افتخار آفریده اند.

در دوران حاکمیت سیزده ساله حامد کرزی، تعداد انگشت شمار اشخاص صادق ملی و همچنان اکثریت قاطع مفسدین ملی از رأس ریاست جمهوری تا مدیریت های دولتی بست دوم و حتا خصوصی را به عهده داشتند. کسانی که ناقضین حقوق بشر بودند و همچنان از حمایت مستقیم برخی از حلقات کشورهای همسایه، منطقه و جامعه جهانی برخودار بودند، آنان کرسی عمده دولتی را در انحصار مطلق خانوادگی، حزبی، قومی، قبیلوی، مذهبی، نژادی، سمتی وغیره خویش قرار داده بودند که بزرگ ترین ضربه را به منافع مردم افغانستان وارد آوردند. این کسان تقریبآ همه یک تابعیت افغانستان را داشتند و دارند؛ ولی در نقض قوانین نافذه کشور، تولید مواد مخدر، قاچاق، فساد اداری و... نوکرمنشی نسبت به استخبارات کشورهای خارجی یکه تاز میدان بودند و هنوز هم هستند. چرا اعضای پارلمان های قبلی و کنونی پرده از روی این خائنین ملی و دشمنان مردم افغانستان برنداشتند و مهر سکوت را بر لب گذاشتند؟  

 در این میان کسانی هم بودند که دو طابعته نبودند؛ ولی از یک طرف قوانین کشور را با شدت تمام زیرپا نمودند و از سوی دیگر، در خدمت استخبارات کشورهای همسایه، منطقه و جهانی قرار داشتند. چرا بسا از اعضای پارلمان های قبلی و کنونی اعتراض قانونی و ملی خویش را بلند نکردند؟

همان طوری که حامد کرزی دوطابعته توسط سرمایه داران بزرگ امریکایی و کشورهای غربی بالای مردم افغانستان به عنوان رییس جمهور تحمیل گردید، حتا خیلی از اعضای اداره موقت، حکومت انتقالی و هر دو دوره حکومت گویا انتخابی از بین مجاهدین وغیره بالای مردم افغانستان از سوی برخی از حلقات خارجی  و مافیای داخلی کشور نیز تحمیل گردیدند. چرا در همان وقت اعضای سابق شورای ملی و کنونی حکمی را علیه آن ها صادر نکردند و آنان را به عنوان عاملین خارجی برای مردم معرفی ننمودند؟ برای این که برخی از حلقات باج گیرنده شورای ملی در معامله گری با حامد کرزی و کشورهای خارجی دخیل بودند و یک عده کسانی دوتابعته و غیر دو تابعته که جاسوس کشورهای خارجی هم بودند، علیه آنان کدام حکم را از شورا تصویب و صادر نکردند؛ زیرا که یک عده از پارلمان افغانستان در معامله با ارگ ریاست جمهوری و کشورهای خارجی شریک بودند. و معاشات همه آن ها از سوی خارجیان تادیه می کردند.

آیا در میان اعضای ولسی جرگه، مشرانو جرگه، قویه قضائیه، اجرائیه  و نهادهای خصوصی اشخاص دوتابعته از 14 سال به این سو، وجود نداشته و ندارند و آیا همه آنان به صورت مطلق جاسوس خارجی هستند؟ نه خیر. محصلین که با فراغت خویش از خارج به وطن شان بر می گردند، آیا این ها هم جاسوس کشورهای اند که در آن تحصیل نموده اند؟ هرگز چنین نیست. آیا دپلومات های کشور که به عنوان نماینده دولت در خارج کشور ایفای وظیفه می نمایند، مزدور بیگانگان هستند؟ نه خیر.

پرسش دیگر این بوده که طالبان، گروه حقانی، اشخاص حزب اسلامی حکمتیار و سایر افراط گرایان دارای طابعیت افغانستان نیستند و چرا در این مدت اسلحه را به نفع دین، مردم و کشور مقدس افغانستان به زمین نمی گذارند و در پرسه صلح عادلانه شامل نمی شوند؟ آیا از سوی ولسی جرگه کدام حکم عادلانه و قانونی در این زمینه صادر گردیده است؟

قبل از آن که از سوی بانیان حکومت وحدت ملی، اعضای کابینه به شورای ملی معرفی گردند، ولسی جرگه مصوبه را صادر نمود که نامزد وزرای دو تابعته، حق معرفی به ولسی جرگه را ندارند؛ زیرا خیلی از وزیران دوتابعته در کابینه های 13 ساله آقای حامد کرزی ثابت نمود که به منافع ملی افغانستان وفادار نبوده و در خدمت کشورهای خارجی بودند که تابعیت آنان را داشتند. به کلام دیگری، بسا از اعضای ولسی جرگه، اشخاص دو طابعته را جاسوسان کشورهای خارجی معرفی نمودند و فیصله کردند که بعد از این حق شامل شدن در کابینه را ندارند ؛ ولی در ارگان های پائین تر از کابینه اشکالی ندارند.

حال پرسش این است که به قول همین وکلای محترم مردم این همه اشخاص دوتابعته در کابینه های حامد کرزی، خیانت کردند و به خارج گریختند؛ از جمله چرا همین اعضای شورای ملی در جریان چهار سال گذشته در موقعش این افراد دوتابعته را به شورا ملی حاضر نکردند و در صورت اثابت خیانت و جاسوسی آنان به کشورهای خارجی، آن ها را به دادستانی کل افغانستان معرفی ننمودند؟

همه نیک می دانند که در انتخابات دوره سوم ریاست جمهوری، برخی از اعضای پارلمان برای تیم آقای داکتر اشرف غنی و تعداد دیگری همه برای تیم آقای داکتر عبدالله در آزاء کرسی های بزرگ دولتی و سایر امتیازات فعالیت کردند. حال که از سوی حکومت وحدت ملی به سهمیه های خویش نرسیدند؛ این جاست که به صورت عقده مندانه علیه حکومت وحدت ملی با تبعیض و دشمنی برخورد می کنند و نامزد وزیران را نوکران خارجی و دشمن افغانستان معرفی کرده اند. از همی رو بوده که اشخاص دوتابعته را طی یک مصوبه از حق شرکت در کابینه جدید محروم نمودند.

حال یک پرسش این است، کسانی که دوتابعته اند؛ آیا مطلقآ دشمن مردم افغانستان و جاسوسان کشورهای خارجی می باشند؟ این چندین میلیون مهاجر ما که در کشورهای خارجی آواره، بی وطن و هردم شهید هستند، آیا همه ی آنان جاسوسان کشورهای خارجی می باشند؟ آیا محروم کردن مهاجرین شایسته سالار در بازسازی و اعمار مجدد افغانستان، یک تبعیض آشکارا نمی باشد؟ آیا این مصوبه ولسی جرگه یک برخورد غرض آلود و سیاسی در مورد مهاجرین ما به خصوص در قسمت نخبگان مسلکی و

علمی افغانستان در کشورهای خارجی نمی باشد؟

دیگر این یک عده اشخاص که تنها یک تابعیت افغانستان را دارند، از میان آن ها در عصر حاکمیت 13 ساله قانون را در قدم نخست زیرپا کردند. داود زی وزیر پیشین وزارت داخله در روز آخیر خداحافظی خویش گفت که چند تن جاسوس کشورهای خارجی در بین نیروهای امنیتی هستند. در این مورد چرا وکلای محترم سکوت اختیار کردند؟

پرسش دیگری این است که به قول رسانه ها و حتا برخی از مقامات بند پایه کشور ما، عوامل استخبارات کشورهای همسایه، منطقه و جهانی در قصر ریاست جمهوری، کابنیه، ورزات خانه، ریاست های مستقل و سایر ادارات مهم دولتی و حتا در بین نهادهای خصوصی، مدنی و نظایر این ها وجود داشته و حتا هنوز وجود دارند. پس چرا پارلمان در کل، جاسوسان دو تابعته و یک تابعته را طی حکم به مقام ریاست جمهوری و مردم افغانستان معرفی نکردند؟ ویا ولسی جرگه چرا غارت گران کابل بانک، مفسدین اداری را از قصر ریاست جمهوری حامد کرزی تا صفوف آخیر آن را افشاء نکردند که حال روی عقده های سیاسی خویش علیه نامزد وزیران دوتابعته موضع غیرعادلانه را اتخاذ نموده است و از حکومت وحدت ملی انتقام می گیرند؟ آیا این مصارف و دالرهای بی حساب را که جامعه جهانی در جریان سیزده سال گذشته برای افغانستان تادیه نموده، و حتا معاشات اعضای ارگان های دولتی را تا کنون پرداخته اند، این اعضای ولسی جرگه آن را چگونه تعریف و تفسیر می کنند؟ و کسانی حد اکثر کمک های جامعه را حیف و میل نمودند، چرا پارلمان کشور ما حکم صادر نکردند که تا آنان قانونآ توسط ارگان های عدلی و قضایی مجازات می شدند؟

وقت که جناب حامد کرزی شخصآ به گرفتن دالرها از استخبارات امریکا، ایران و سایر کشورهای خارجی اعتراف نمود، پس چرا شورای ملی افغانستان از کرزی جویا نگردید که این پول ها برای چه و به کدام منظور به مصرف رسیده اند؟ آیا دالر گرفتن آقای کرزی از منابع خارجی چه معنا دارد؟

ناگفته نماند که خیلی از وکلای محترم پارلمان های قبلی و کنونی که در جلسات ولسی جرگه و مشرانو جرگه غیرحاضر بودند، چرا اعضای محترم پارلمان مصوبه ی را علیه این کسان غیر حاضر صادر نکردند و مشکل پارلمان را در میان خویش حل نکردند که این تخطی از قانون تا کنون ادامه دارد؟ دیگر این که برخی از اعضای ولسی جرگه برنامه های نامزد وزیران را استماع نموده و از ایشان پرسش های می کنند؛ ولی وقت که نامزد وزیران به جواب آن ها می پردازند، اکثریت قاطع این وکلای محترم به خطر شنیدن سولات خویش در مجلس شورا نمی باشند. چرا در این مورد مصوبه صادر نمی گردد تا وکلای محترم خودسرانه از جلسه شورا خارج نگردند. وقتی که این نمایندگان مردم جواب ها را ناشنیده گرفته به کدام معیارقانونی به نامزد وزیران رآی مثبت و یا منفی می دهند؟

در باور این سطر، این جفای بزرگ است که ولسی جرگه با صدور مصوبه خویش، به همه مهاجرین در خارج کشور توهین نموده و آنان را از حق خدمت گذاری به افغانستان محروم نموده است. ولسی جرگه محترم باید جاسوسان دوتبعته و یک تابعته را از دورن ارگان های دولتی و خصوصی شناسایی نموده و طالب مجازات قانونی در قسمت ایشان گردند، نه این که بدون اثبات جرم اشخاص دوتابعته و یک تابعته را از حقوق شان به غرض خدمت گذاری در ارگانی های دولتی وغیره محروم سازند.

مسله دیگر این است که خارجیان، ندرتآ اگر از میان مهاجرین برای خویش جاسوس انتخاب نمایند؛ زیرا در این صورت زود افشاء می شوند. به صورت عموم استخبارات خارجی، جاسوسان خویش را از بین خوانین محلی، نخبگان با نفوذ و سیاست مداران معامله گر داخل کشور برگزیده که در بین مردم و کشور نفوذ داشته باشند، از آن ها با آسانی به نفع خویش کار می گیرند.

بهتر این خواهد بود که تک تک اعضای شورای ملی، منافع شخصی خویش را به خاطر تطبیق قوانین نافذه ی کشور و مصالح ملی کشور قربانی نموده و تا در همین راستا نیز قهرمان میدان گردند. در ضمن، خواست و آرزوی مردم کشور ما از شورای ملی کشور این بوده این مصوبه خویش را در مورد نامزد وزیران کابینه پس گرفته و زمینه را برای متخصصین داخلی و مهاجرین شایسته سالار خارج از کشور نیز در افغانستان به صورت عادلانه و دموکراتیک مساعد نمایند تا همه دوتابعته شایسته سالار و یک تابعته لایق مصدر خدمات صادقانه برای کشور مقدس افغانستان گردند.

و من الله التوفیق

تاریخ:  یکشنبه 5  دلو 1393 خورشيدی برابر با 25 جنوری 2015 میلادی  /کابل

 

 


بالا
 
بازگشت