غلام سخی ارزگانی
تغییر امارت اسلامی به خلافت اسلامی؛ عامل بیش تر نقض حقوق بشر
هرچند استفاده ابزاری از ادیان و به خصوص از دین اسلام یک پدیده جدید نیست. استفاده ابزاری و سیاسی از دین از هزاران سال قبل به این سو ادامه داشته که زیان های آن برای بشریت نهایت سنگین و جبران ناپذیر بوده و حتا اکنون نیز می باشد.
استفاده ابزاری از دین مبین اسلام مشخص بوده که بانیان آن استثمارگران، تحمیق کنندگان و سردمداران بدوی قبیلوی اعراب پس از صدر اسلام می باشند. از آن روز تا کنون جوهر و اصول دین توسط دلالان دینی و مذهبی نسل به نسل کنار گذاشته شدند و از دین در خدمت مستکبرین بومی، مفسدین منطقوی، استثمارگران طبقاتی- دولتی و استعمارگران جهانی استفاده ابزاری صورت می گیرند. به کلام دیگری، خلافت به سلطنت فرعونی مبدل گردید که کشورهای اسلامی را از بستر کاروان تمدن، شگوفایی اقتصادی و ترقی تا حال به عقب نگهداشته اند. از همین جهت نیز است که جوامع وکشورهای اسلامی در دام و انحصار کشورهای بزرگ صنعتی جهان قرار دارند.
از جمله در جریان جنگ سرد بین ابرقدرت های جهانی، از مجاهدین افغانستان در سطح کشورهای همسایه، منطقه و جهانی نیز استفاده ابزاری صورت گرفتند که از یک طرف اسلام بدنام گردید و از سوی دیگر، بیش ترین تلفات جانی، خسارات مادی و معنوی به مردم افغانستان عاید گردیدند. و حتا شنیده شد که برخی از رهبران غربی و امریکایی بیرق جهاد مقدس اسلام را علیه اشغالگران شوروی در پیشاور پاکستان در محضر مجاهدین کشور ما بلند کردند و کمک های وسیعی را در اختیار گروه های سنی مذهب مجاهدین افغانستان قرار دادند و مافیای اقتصادی قدرت های بزرگ جهانی از مجاهدین در قبای اسلام استفاده های گوناگون را بردند.
پاکستان، عربستان سعود، امارات متحده عربی، قطر و... همکاران سابقه دار و نزدیک سردمداران نظام سرمایه داری غربی، امریکایی، استرالیایی وغیره می باشند که به عنوان غلامان حلقه به گوش قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان نقش نهایت پیشتاز را در سازمان دهی، آموزش، تجهیز و فرستادن افراط گرایان اسلامی در افغانستان داشته و تروریسم را در پوشش دین محمدی به وجود آوردند که تا کنون از کشتن انسان های بیگناه افغانستان خسته نشده اند. به سخن دیگری، طی چهار دهه بزرگ ترین «نقض حقوق بشر» از سوی دست اندرکاران امور داخلی و خارجی در کشور بی دفاع و محکوم ما صورت گرفته که هیچ کدام خمی بر ابرو نداد است.
در آغاز دهه نود میلادی که انحصارگران شرکت بزرگ امریکایی، اروپایی، عربی وغیره القاعده را از کشورهای عربی و طالبان را از میان مجاهدین سنی مذهب پشتون افغانستان در پاکستان سازمان دهی نمودند. طالبان هم با سیاست های عمده انگلیسی، حمایت مادی واهبیت و مدیریت استخبارات و ارتش پاکستان در ظاهر با شعار تحقق تأمین امنیت، صلح و شریعت اسلام با خون ریزی تمام همه گروه های مجاهدین سنی و شیعه را در افغانستان سقوط دادند و بیرق های سفید را با قلب های سیاه نیز بلند کردند. طالبان امارت اسلامی را به خاطر تحقق سیاست های منحط قبیلوی و منافع دشمنان مردم ما در افغانستان به وجود آوردند که بالاترین جنایت را در حق تمام مردمان مظلوم و بیگناه افغانستان کردند.
ناگفته نماند که طالبان از قوم نجیب پشتون می باشند و اهالی مظلوم و غیرسیاسی پشتون را فریب داده و در میان آن ها نفوذ کردند. طالبان از سال 1994 میلادی تا حال مردم بیچاره پشتون را به گروگان گرفته و از منازل و مناطق آنان جنگ های تروریستی- چریکی را علیه نیروهای دولتی، ناتو و امریکایی انجام داده که بیش ترین ضرر را به سرنوشت پشتون های بیگناه و فقیر وارد کردند. طالبان با نام اسلام و شریعت در جریان بیست سال گذشته، تروریستان خارجی را نیز غرض انسان کشی به افغانستان رهنمایی کرده که جنایات بیش تر را بالای اهالی پشتون در جنوب، شرق و سایر مناطق پشتون نشین وارد کردند.
بسا از استخبارات خارجی توسط طالبان، گروه حقانی، حزب اسلامی حکمتیار و سایر افراد تروریستی، جوی خون را در 20 سال گذشته در افغانستان جاری نگهداشتند که شوربختانه مسلمانان به نام تروریستان متهم شدند و همچنان دین مبین اسلام را در جهان سخت بدنام کردند. ناگفته نماند که حامد کرزی در جریان سیزده سال حاکمیتش، بزرگ ترین خدمت را به طالبان نمود؛ زیرا هر قدر که طالبان در جنگ رویاروی و انسان کشی با نیروهای امنیت ملی، ناتو و امریکایی به صورت مکرر دستگیر شدند، آقای کرزی با نام های گوناگون، همه طالبان را از زندان های کشور و حتا زندان کونتانامو آزاد کرد و آنان هر بار دوباره به مراکز تروریستی و جنگی خویش بازگشتند و نقض حقوق بشر را در افغانستان شدت بخشیدند. حال هم احتمال آن می رود که حامد کرزی و طرفدارانش، طالبان را در خلافت اسلامی نیز حمایت خواهند نمود تا در آینده با حمایت تروریستان و تحمیق پشتون های غیر سیاسی به قدرت مجدد ریاست جمهوری کشور برسد.
حال تروریستان طالبی و سایر همفکران شان با شیوه های جدید تروریستی وارد صحنه شده که از جمله بیرق سفید را به بیرق سیاه با شعار الله اکبرتبدیل کردند. و جنگ های پارتیزانی و چریکی آنان به جنگ های جبهه یی علیه مردم و دولت جمهوری اسلامی افغانستان تبدیل شده اند.
دوم این که طالبان تنها از قوم پشتون سربازگیری نمی کنند؛ بلکه از سایر اقوام سنی مذهب تاجیک، اوزبیک، بلوچ، نورستانی، ترکمن، پیشه یی، قرغیز و... به جمع آوری نیرو نیز اقدام کرده اند.
سوم این که گسترش تروریسم تنها در افغانستان نبوده؛ بلکه در سایر کشورهای اسلامی از قبیل سوریه، عراق، ایران، پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجکستان، قرغیرستان و... نیز می باشد که همه را تحت نام دولت اسلامی خراسان لقب داده اند.
چهارم این که تروریستان طالبی و سایر همکارانش، نام امارت اسلامی را به خلافت اسلامی مبدل نموده که با استفاده از عقب ماندگی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردمان سنی مذهب کشورهای اسلامی، این بار بازهم در قبای اسلام، به خشونت، انتحار، ترور، جنگ و... انسان کشی نوین دست خواهند یازید.
پنجم این که، مسلمانان جوان بیکار را در دولت خلافت اسلامی داعش جذب و سازمان دهی کرده و آن ها را با سلاح های خیلی پیش رفته مسلح کرده که مصارفت مالی و نظار این ها توسط عربستان، قطر، امارات متحده عربی وغیره تأمین می گردند.
خلاصه، هدف از سازمان دهی، تربیت و تسلیح افراط گرایان اسلامی توسط حلقات خاص قدرت های بین المللی، منطقوی و داخلی؛ تداوم هرچه بیش تر ایجاد خشونت، جنگ و انسان کشی در کشورهای اسلامی می باشد تا بعد همه این کشورها زیادتر به کشورهای متروپول جهانی وابسته گردند. مقصد عمده کشورهای خارجی؛ غارت منابع زیر زمینی، تاریخی و غیره کشورهای اسلامی است که در ضمن، کشورهای اسلامی را به عنوان مصرف کننده تولیدات کشورهای مستکبر تبدیل می نمایند. علاوه برآن، یکی از مقاصد محوری دولت خلافت اسلامی داعش، قتل عام و نابودی شیعیان در سراسر جهان و خاصتآ در کشورهای اسلامی و از آن هم خاص تر در افغانستان قبیلوی خواهد بود.
در این مرحله حساس همه دشمنان خارجی و داخلی کشور ما؛ تروریسم، جنگ و انسان کشی را در بین کشورهای اسلامی گسترش داده و از این طریق نیز نقض حقوق بشر را بیش تر سرعت بخشیده و همچنان دین مبین اسلام را به مسخره گرفته است. از طرف دیگر، غارت اقتصادی کشورهای اسلامی هدف اساسی استخبارات خارجی می باشد. و مضاف، برآن فرهنگ زیان بار، غرض آلود و گمراه کننده را در کشورهای اسلامی به خصوص در افغانستان بیش تر صادر نمود و آن ها را نهادینه می کنند.
تغییر امارت اسلامی به خلافت اسلامی، یک خطر نهایت تباه کننده اکنون برای مردمان کشورهای اسلامی خواهد بود؛ زیرا همان طوری که طالبان، پایگاه اجتماعی، مذهبی، قومی، اقتصادی، زبانی وغیره را در بین پشتون های مظلوم افغانستان و پاکستان داشت و دارد. اعضای خلافت اسلامی که آمیزه یی از پیروان فقیر و عقب نگهداشته سنی مذهب کشورهای مختلف اسلامی می باشند، تا یک مدت بازار دولت اسلامی داعش را در این کشور رونق خواهد بخشید. بعد از این که دولت اسلامی داعش در کشورهای اسلامی گسترش و نهادینه گردیده، آنگاه جوامع و جغرافیایی سیاسی مسلمانان را مرکز صدور تروریسم به سایر کشورهای غربی، امریکایی، آسیایی، افریقایی و استرالیا نیز مبدل خواهند نمود.
حال وظیفه مبرم بشریت است که در برابر اسلامیست های- تروریستی به سطح بین المللی بسیج گردیده و ریشه های آنان را از کره ی زمین نابود سازد. و همچنان دین مبین اسلام را از اسارت آنان نجات بدهند.
در خاتمه:
سرمایه داران انحصارگر تولیدی وغیره کشورهای مختلف خارجی، نخست خشونت و جنگ را در بین کشورهای اسلامی در افریقا و آسیا به خاطرغارت اقتصادی از این کشورها راه اندازی نمودند. همزمان افراط گرایان اسلامی در پوشش اسلام در گروه های مختلف تروریستی ذریعه قدرت های بزرگ جهانی، منطقه و برخی از همسایگان ما در پاکستان تأسیس کردند که از چهار دهه بحران، ویرانی، جنگ و انسان کشی را تا حال در افغانستان بی دفاع ادامه می دهند. پس افغانستان به مثابه مرکز رقابت های مافیا و استخبارات کشورهای خارجی مبدل شده است.
اکنون مصرف ملا محمد عمر و طالبان تمام گردیده، حال قوت های مرموز منطقه و جهانی در ایجاد و گسترش داعش نقش بس عمیق دارند و تا کنون با این وسیله؛ کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، لیبیا، پاکستان و... را محور انسان کشی قرار داده اند. وقتی که کشورهای اسلامی در محراق خشونت، جنگ، انسان کشی و شعله های آتش می سوزند، نقض حقوق بشر به اوج خود می رسد و همه دشمنان ما بیش تر به غارت منابع اقتصادی، فرهنگی وغیره این کشورهای بی دفاع اسلامی توفیق حاصل خواهند نمود.
حال ضرورت زمان ایجاب می کند که همه کشورهای اسلامی به طور صادقانه باهم متحد شوند و با همکاری ناتو، سازمان ملل، امریکا، کانادا، استرالیا، کشورهای اروپایی، هند، چین، جاپان، ترکیه و سایر کشورهای ذیدخل به صورت اساسی و قاطعانه همه ریشه های تروریسم را از کشورهای اسلامی وغیره نابود سازند، تا جهانیان از این ناحیه نفس راحت را بکشند.
حال قبل از همه این بر زمامداران حکومت وحدت ملی افغانستان است که با تشکیل کابینه شایسته سالار اهداف، استراتژی و برنامه دموکراتیک خود را برای پنج سال آینده به مردم پیشکش کند. همچنان با متحدین جهانی، منطقوی و همسایگان خویش به صورت مشترک علیه همه انواع تروریستان طالبی و داعش به مبارزه سرنوشت ساز اقدام کنند تا همه ریشه های تروریستی کهنه و جدید به صورت قطعی از افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی نابود گردند و جهان، خاصتآ کشور بی دفاع افغانستان از خطرات آن نجات یابد.
ومن الله التوفیق
تاریخ: جمعه 3 دلو 1393 خورشيدی برابر با 23 جنوری 2015 ميلادی/ کابل