غلام سخی ارزگانی
شاه کلید نابودی ریشه های تروریسم در قصر سفید است
آیا تا کنون حرف اول و آخیر در مسایل جهانی منحصر به منش ها و کنش های آیالات متحده امریکا نمی باشند؟ آیا خواست های دلخواه انحصارگران بزرگ نفت، بانک بین المللی و نظایر این ها از طریق قصر سفید نشینان امریکا در کشورهای مورد نظر شان عملی نگردیده و بازهم نمی شوند؟
وقتی که در گراماگرم رقابت های جنگ سرد ابرقدرت ها، اتحادجماهیر شوروی در سال 1979 میلادی افغانستان را اشغال نمود. آن گاه امریکا، غرب، همسایگان، کشورهای منطقه و... همه و همه از حلقات مختلف مجاهدین و مقاومت کنندگان افغانستان را علیه اشغالگران و عوامل آن هرگونه کمک نمودند. در این زمینه از همه بیش ترین مساعدت های نظامی، اقتصادی، استخباراتی، تخنیکی، سیاسی وغیره امریکا در پاکستان در اختیار تنظیم های هفتگانه سنتی قرار داده شدند. این امر موجب شد که پس از ده سال اشغال کشور ما، نظامیان شوروی شکسته خورده از افغانستان خارج شدند و به تعقیب آن بعد از پنج سال دولت داکتر نجیب الله نیز سقوط نمود. در نهایت پس از چهارده سال کمک های خارجی برای احزاب افراط گرای مجاهدین و به خصوص از اثر کمک های سرشار امریکا بود که مجاهدین را به پیروزی رساندند و الی نهایت مشکل بود.
ایالات متحده امریکا در جنگ سرد، بالاخیره انتقام شکست خود را در ویتنام از اتحادجماهیر شوروی در جنگ افغانستان گرفت. و همه اقمارش را نیز پراگنده نمود که خیلی از آن ها به استقلال سیاسی خویش هم نایل گردیدند، تا این که امریکا در این زمینه یکه تاز میدان گردید و جهان یک قطبی شد. از این روی، تا کنون در تمام مسایل بین المللی، نقش امریکا بیش تر برازنده و تعیین کننده تر می باشد.
سرمایه داران انحصارگر نفت جهانی در سال 1994 میلادی طالبان را با افکار وهابیت از بطن احزاب سنتی مجاهدین با همکاری مستقیم استخبارات و ارتش پاکستان سازمان دهی کردند و افغانستان را در سال 1996 میلادی توسط آنان با خون ریزی تمام اشغال نموده تا منافع اقتصادی وغیره شان تحقق یابند. دیری نگذشت که امارت اسلامی طالبان در نقض حقوق بشر در افغانستان شهرت جهانی را کسب نمود و جهانیان همه علیه طالبان و القاعده مواضع واحدی را اتخاذ نمودند.
تروریستان که از بطن احزاب بنیادگرای مجاهدین در پاکستان تولد یافتند، در ابتدا از حمایت شرکت های نفتی امریکا، غرب، عربستان سعودی، امارات متحده عرب، پاکستان و سایرین برخوردار بودند؛ ولی بعدآ امریکا و غرب در برابر آن ها قرار گرفتند.
همین بود که امریکا و غربیان در سقوط امارت اسلامی طالبان و القاعده با همکاری جبهه متحد ملی افغانستان وارد صحنه گردیدند، تا این که در سال 2001 میلادی همه تروریستان داخلی و خارجی را سقوط دادند؛ ولی کاملآ نابود نگردید.
پس از آن، آزادی کویت از اشغال عراق با اقدام نظامی امریکا و متحدینش صورت گرفت. امریکا در سال 2003 میلادی دولت صدام حسین را در سقوط داد. به تعقیب آن، سرنگونی دولت های مصر، لیبیا، تونس و... با خواست و همکاری مستقیم امریکا بوده که همه شاهد اند.
حال هم قبل از همه نقش ایالات متحده امریکا در معضلات جهان و به خصوص در امور افغانستان عمده و تعیین کننده می باشد. به معنای دیگری حرف اول و آخیر در انحصار مطلق امریکا در همه معضلات جهانی و به ویژه در افغانستان می باشد. به همین ارتباط گفته می توانم که شاه کلید اصلی حل تمام بحران های کشور ما و به خصوص نابودی تروریسم در قصر سفید امریکا می باشد. اگر امریکا از یک تصمیم قاطع علیه ریشه کن سازی عوامل تروریسم در افغانستان، پاکستان و... اقدام جدی نماید، با یقین کامل که نه تنها صلح و تأمین امنیت در این قسمت از آسیا تحقق خواهند یافت؛ بلکه منافع مشروع امریکا و غربیان در تطابق با منافع ملی کشورهای آسیایی و خاصتآ در افغانستان نیز تضمین خواهند شد.
حال که جان کری وزیر خارجه امریکا در سفر آخیر خود در هند و پاکستان، اولین بار است که به صورت آتشین علیه تروریستان اعلام مواضع نموده از پاکستان خواسته است که در برابر آن ها مبارزه جدی نماید. همچنان جان کری گفته است که تروریستان خوب و بد ندارند، باید آن ها نابود شوند؛ زیرا که خطر جدی را علیه امنیت امریکا، کشورهای منطقه و جهان مواجه نموده اند. از سوی دیگر، این خود به اثبات می رساند که در طول 14 سال گذشته مبارزه سرنوشت ساز و قطعی از سوی ناتو و دولت حامد کرزی علیه عوامل تروریسم در افغانستان و پاکستان صورت نگرفته است. و حال که دفتر هفته نامه فرانسه مورد حمله خونین تروریستان قرار گرفت، اکنون منافع کشورهای غربی ایجاب می کنند که علیه تروریسم مبارزه صورت گیرد.
در باور این سطر، اول اگر امریکا با تعهد خویش در پیمان امضا شده ی امنیتی کابل- واشگتن به صورت صادقانه و جدی در افغانستان هرچه زودتر عمل نماید. دوم همچنان اگر ناتو در پرتو پیمان استراتژیک کابل- ناتو به طور قطعی و دوستانه از افغانستان عملآ حمایت نماید، دیری نخواهد گذشته که افغانستان به عنوان یگانه مرکز صلح در این منطقه آسیا شهرت خاص خواهد یافت. از همین لحاظ گفته می توانم که تصمامیم امریکا و غربیان به صورت کلی در حل همه بحران های کشور ما و خاصتآ علیه نابودی ریشه های تروریسم تعیین کننده و اساسی می باشد.
در ضمن، همه آگاه اند که این بار دشمنان بشریت و خاصتآ دشمنان مردم افغانستان، سازمان دهی و تربیت تروریستان جوان را به نام داعش در فراه، هلمند، قندهار، ارزگان، زابل، خوست، پکتیکا، نورستان، پکتیا، لغمان، کاپیسا، غزنی، بدخشان، کنر، بغلان، تخار و سایر ولایات کشور ما مطمح نظر دارند که در واقع ایجاد، آموزش، تربیت و گسترش اعضای تروریستی دولت اسلامی داعش در افغانستان، همه کشورهای جهان را به مخاطره جدی خواهد انداخت. ناگفته نماند که از طریق رسانه ها به نشر رسید که بیش تر از سه هفته قبل به تعداد هشتاد تن از افراد داعش در فراه مورد آموزش و تمرین های تروریستی قرار گرفته و به سایر ولایات افغانستان روان می گردند.
پس علاج قضیه چیست؟
اگر امریکا و متحدینش در امر نابودی همه انواع تروریسم داخلی و خارجی در افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی اقدام قاطعانه و صادقانه نکنند؛ امروز و فردا در یک بازی دیگری تروریستان به نام داعش در سراسر افغانستان و منطقه گسترش خواهند یافت. آن گاه نه تنها امریکا، افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای آسیایی و افریقایی، با خطر بارز مواجه خواهند شد؛ بلکه دولت اسلامی داعش محور کشورهای غربی، امریکایی و استرالیا را نیز آماج حملات تروریستی جدید قرار خواهد داد که حتا واقعه تروریستی یازده سپتمبر در امریکا نیز فراموش خواهد شد.
بازهم یک بار دیگر تأکید می نمایم که بدون نقش صادقانه و تصمیم قاطعانه امریکا، غربیان، دولت افغانستان و سایر کشورهای ذیدخل؛ حل بحران های افغانستان و به خصوص نابودی ریشه های تروریسم از مدارس دینی پاکستان، افغانستان و سایر کشورهای اسلامی به حکم خواب و خیال بیش نخواهند بود.
ناگفته نماند که تا کنون استخبارات و ارتش پاکستان در ظاهر به نام مبارزه علیه تروریسم، حمایت های مالی زیادی را از آیالات متحده امریکا گرفته اند؛ ولی در عمل پاکستان را به مرکز تربیت، آموزش و تسلیح تروریسم بین المللی مبدل نموده که همه ناامنی ها، عملیات انتحاری و کشتارهای مردم بی گناه افغانستان و حتا سایر کشورهای جهان ناشی از سیاست منحوس و کارکردهای ضد بشری و ضد اسلامی استخبارات و ارتش پاکستان از چهار دهه تا حال در کشور بی دفاع و بی وراث ما می باشد.
پس نیازمندی زمان و منافع دموکراتیک بشریت حکم می کنند که ایالات متحده امریکا، غربی ها و سایر متحدینش بالای پاکستان، عربستان، امارات متحده عربی، قطر و... فشار قطعی و اساسی را وار کنند تا تمام عوامل تروریسم را در درون مدارس دینی وغیره را به صورت بنیادی در پاکستان، افغانستان و... نابود نمایند، تا با تأمین عملی امنیت و صلح استوار در افغانستان؛ ضمانت اجرایی تأمین امنیت همسایگان، منطقه و جهان نیز تدریجآ تحقق یابد.
ومن الله التوفیق
تاریخ: پنجشنبه 25 جدی 1393 خورشيدی برابر با 15 جنوری 2015 ميلادی/ کابل