عبدالحی مرام
خیمه شببازی های بیهوده ، بخاطرصلح کشورمان جای را نخواهد گرفت
پاکستان کشوراست ومولودبریتانیای کبیر ، این امپراتوری ستمگارجهانی و پاکستان را ، ابرقدرت های آزادی کش و استعمارگربه پایگاه یادژفولادین « امنیت خود » وناامنی جهانی ، ازجمله افغانستان ومنطقه ی نفت خیزومستقل اندیش آن مبدل ساخته است وازدیدگاه اندیشه وایدیولوژی ، بااستفاده ء ابزاری ، ازدین مقدس اسلام ، که بیشترین مردمان ما ومنطقه ی ما بدان باوروانهماک دارند ، وسیله ی نامشروع برای سرکوب ملت های مان ، بویژه ، ملل « آسیایی بیدار» قرارداده ومیدهدواین برنامه ء سرکوبگرانه واخلالگرانه ی روند ترقی وتکامل وپیشرفت های گونه ، گونه اجتماعی این قاره ء پهناوربوده که از سالیان درازی درمنطقه ی ما ودرهمسایگی ما ، یعنی پاکستان سرمایه گذاری شده که گذشت نزدیک به « 42 سال » بعد ازتحول 26 سرطان 1352 ، تا به امروز، این حقیقت تلخ را تداوعی وثابت میسازد.
پاکستان را این کشورها به خاطراهداف یا استراتیژی کلان خوددرمنطقه وهمسایه گی دربدیوارما وهندوستان بزرگ ، تا دندان مسلح ساخته که توانست سلاح اتومی هم بسازد وضیاء الحق این دکتاتور نامدارو « قصاب » مردم افغانستان واخلالگرامنیت منطقه ی آسیای میانه ، نام آن « اتم » را « اتم» اسلام گذاشت وبدورآن سیم « خارداری » ازشبکه های دهشت افگنی ، تروریستی ، قاچاقبران مواد مخدروصدها باند تبهکاردیگررا بنام « جهاد القاعده ، امارت اسلامی وحالاهم داعش» گرفته وپیچانیده است که پول این سیم خاردار وزهرآلودوخونریزراهمین قدرت های یادشده که با آسیایی ها کین وخصومت دیرنهء دارند پرداخته اند که : دستورگسترش کشت کوکنار، ازسوی خانم تچرنخست وزیر وقت انگلیس درمرز های ما وپاکستان تا دریای آمو ، ایجاد 35 هزار مدرسه ی ، ظاهربنام تدریس علوم دینی واسلامی وآموزش هشت صد هزار یا نزدیک به یک ملیون تروریست وآدم کش و خرابکار قسی القلب وبی دین و بیرحم و سپس وتجهیزآنان با سلاح های گوناگون تا « واسکت های انتهاری» نمونه های دیگری ازاین کارها است .
هم چنان 25 ملیارد دالر امریکایی یکبار وشش میلیارد دالرباردیگرازسوی ایالات متحده امریکا به نطامیان ودکتاتورهای خونریزپاکستان، کمک های پولی پنهانی بریتانیای کبیر ودولت های ارتجاعی عرب و خلیج فارس وپاکستان ، دلیل دیگری ازریختن بنزین است با ماشین جلادان وآدمکشان که زیر نام : آی . اس . آی شورای کویته ، شورای پشاور ، شورای میرام شاه وشبکه حقانی ودیگران است که چیگونه ماشین ادمکشان طی 42 سال ، مردم افغانستان را قتل عام ، کشورشان را ویران وحالا هم سربازان خودرا ازافغانستان بیرون وسازوبرگ نظامی خود را به فرزند نازدانه بریتانیای کبیر، یعنی پاکستان میدهند و با وجود عقد قراردارهای استراتیژیک ، پیمان های امنیتی وصد ها قرار داد و پیمان ، میثاق ها و توافق نامه وتفاهم نامه ها، بازهم افغانستان ویران وزخمی ، مردم به خون خفته ئ آنرا به نظر « اندر» دیده ، میخواهند تا ملا عمر وگلبدین ، حقانی وظواهری واعضای کلیدی شان را یا در کابینه بی صلاحیت اشرف غنی و عبدالله میخ کوب وجابجا سازند ویا هم ولایات جنوب ویا شرق کشور ما را برای شان به مثابه پایگاه نظامی ، دهشت افگنی وتروریستی ویا پایگاه سیاست وقدرت مبدل سازند ودر تخریب افغانستان وسرکوب ملل بیدار ، آذادیخواه ورزمنده ی آن دست والا داشته باشند ، ملل که حاکمیت جوروجبروحشت وبربریت طالب والقاعده را نه پذیرفته وتا پای جان با آنان رزمیدند وبرده گی آنان را مطلقآ رد وحلقه غلامی شان را به گردن خود نیانداختند که رفتن توده های ملیون ها به پای صندوق های رای ، درانتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی وحماسه آفرین آنان ، گویا دیگری ازین حقیقت است که مردم ما هرگزارتجاع سیاه طالب والقاعده وحامیان نکتایی پوش وغارتگران بیت المال را نمی پزیرد ، اما افسوس که با کارد های زهردار طالب والقاعده که در پاکستان ساخته شده بود وجلای اسلامی وامارتی برای آن داده شده بود ، کلکها ، دست ها ، پا ها وسرهای رای دهنده گان را بریدند ، ارادهء انسانی واسلامی وملی شان را ملعبه ومسخره کردند وجعل وتقلب ، دروغ وتفتین را بالای شان تحمیل ودموکراسی که خودشان با آب وتاب زمزمه میکردند ، گلوها را پاره کردند وبرای مردم باغهای زیبا ومیوه های شیرین رات وعده کرده بودند – تیرباران ودموکراسی را خفه وزنده به گورکردند ونامش را « حکومت وحدت ملی » گذاشتند که ازآن زمان تا به امروزچهاروپنج ماه گذشته ولی هنوزهم ازاین تنورداغ ، نانی به خورد مردم نبرامده و اگر برایید شایدهم « سوخته » باشد.
این جا هم گفته ی مردم ما صدق می کند که : « بااین زدن » بچه نمیشود واگرشود کته هم نمیشود !
اکنون که خیمه شب بازی های با رفت وآمد پاکستانی هایارفتن وبرگشتن اشرف غنی به کشورهای همسایه ، مسلمآ که نتیجه ی نخواهد داد ، بخاطریکه ، بریتانیای کبیرازسیاست های استعماری وسرکوب گرانه وانتقام جویانه خودبرنمیگردد وآثاروعلایم هم درآن دیده نمیشودوازسوی دیگر، انگلیس وامریکا که ارتجاع سیاه عرب وعجم رادرباندهای دهشت وترور، درباندهای آدم کش وآدم ربایی ، درباند های قاچاقبران مواد مخدر، بخاطر: ایجادکمربند امنیتی خود » دراسیاوخاورمیانه گردآوری ، چاغ وچله ساختن وحالا به « اژدهای » مبدل شده اند که بزودی امریکا ، اروپا ، اسراءیل ، کشورهای خلیج وپاکستان ازاین پایگاه عمده وجهانی دهشت وتروررانیزبه بلعدکه نه امنیتی برای انگلیس وامریکا بیاورند کمربندوسیم خارداری را که طی 42 سال ایجاد وتمدید کردند !
هرگاه امریکایی ها بخواهند که ازگزند « اژدها » درآمان باشند – نخست انگریز ها راواداربسازدکه سیاست دسیسه وتوطیه بگذرند ، سپس انگلیس راوادار کنند تا قفس « چوچه » هایش یعنی 35 هزار مدرسه ی شیطان زای را بشکنانند وتمام ملاهای قاتل ودهشت افگن پاکستانی بشمول ، مولانا فضل الرحمن ، سمیع الحق وجا نشین قاضی حسین احمد ، مفتی عبدالعزیز، باصدهاآدم کش وتکفیری ها ، دعوتی ها ودیگرخرابکاران را ، مانند اسامه رابه دریا بیاندازند ویاهم به جهنم بفرستند وهم دستگاه استخباراتی ، آی . اس . آی را که خودبرتانوی های استعمارگرایجادکردند وتوسط امریکایی ها وارتجاع عرب تجهیزوتمویل گردیده وهنوز هم میگردد ، منحل وسردم داران شان را بداربیاویزند ، تاما مردم افغانستان مردم آسیاوخاورمیانه از « شر» آن بیغم شویم ، درغیرآن ما مردم افغانسان که درخون خفته ایم وبگفته ی شاعردرد مند ما سیدحسین موحد بلخی :
شناسنامهء مابی گمان فقط زخم است شناسنامهء ماهم چنان فقط زخم است .
اگرچه قریه به چنگال درد می پی چد ولی به پرده نهان همزمان فقط زخم است.
برای نیل به بام عروج ،چند هست که درخرابهء ما نرد بان فقط زخم است .
کنون به سفرهء رنگین وسرشکستهء ایل زفیض عام عطوفانه، فقط زخم است.
دراین میانه اگرباغ لالهء شگفت چنان که بازنماید دهان ، فقط زخم است.
دراین کرانه برغم کرانه های دگر زمین ،ستاره ، افق ، آسمان ، فقط زخم است.
بجاست لکنت شعروسرودماامروز ازاین که هستی ما را زبان فقط زخم است .
برای همیش وتا قرن های دیگردرآتش بیداد گران خواهیم سوخت .