مهرالدین مشید
برای شکستاندن پوز مفسدان ارادۀ سیاسی محکم و یک تیم با پیشینۀ خوب نیاز است – نو – آرمان- مشعل
عبور از هفت خوان فساد و شکستاندن پوز مفسدان به ارادۀ سیاسی محکم نیاز است
هرچند برای ایجاد اصلاحات بنیادی در کشور راۀ درازی در پیش است و برای پیشبرد آن به یک روند مشترک دولتی و ملی نیاز است؛ زیرا فساد در تارو پود دستگاههای حکومتی ریشه دوانیده است که نابودی آنها امر دشواری بوده است که مبارزۀ پیگیر، جدی و سازش ناپذیر را خواهان است؛ اما این به معنای آن نیست که حکومت جدید دست زیر الاشه بگیرد و بنشیند. حکومت ناگزیر است تا کارخستگی ناپذیر و بنیادی را برای ایجاد اصلاحات گسترده و محو فساد خانمانسوز در کشور آغاز کند.
رییس جمهور پس از آغاز کارش با توجه به خواست مردم و وعدههای انتخاباتی اش به یک سلسله اقداماتی متوسل شد. صدور فرمان بررسی مجدد قضیۀ کابل بانک و یک سلسله وعدههای تازۀ رییس جمهور جدید، امیدواری های تازه یی برای ایجاد اصلاحات بنیادی و زدودن فساد در کشور ایجاد کرده است. مقامات حکومت وحدت ملی باید درک کرده باشند که مردم گروه گروه به پای صندوق های رای رفتند تا با ریختاندن رای در صندوق انزجار خویش را در برابر فساد حاکم ابراز نمایند. اصل شایسته سالاری و ایجاد اصلاحات بنیادی ابتدایی ترین خواست مردم افغانستان را تشکیل می داد که برای آن صادقانه قربانی دادند و با از دست دادن اعضای بدن شان در برابر مادر وطن مسؤولانه اتمام حجت کردند. حال بر رییس جمهور کشور است تا باایجاد اصلاحات گسترده و بنیادی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به داعیۀ برحق مردم افغانستان پاسخ مثبت بگوید. هرچند پاسخ گفتن به خواست های مردم افغانستان امری یک شبه نیست؛ زیرا ریشه های فساد آنقدر در کشور آنقدر ریشه های قوی و محکم دوانیده است که کندن و پاک کردن آن امری ساده به نظر نمی رسد؛ اما با آن هم حالا که با از سرگیری بررسی قضیۀ کابل بانک دروازۀ فساد زدایی باز شده و از باغ اصلاحات هوای عطرآلود مبارزه با فساد به مشام می رسد و قرار است، از برج و باروی قدرت بجای فساد پراگنی و تقویت مفسدان کم کم نوای فساد زدایی و مفسد شکنی بلند شود. لازم است تا پس از این بت شکنی ها در عرصه های مختلف آغاز گردد و تابو های فساد یکی پی دیگر شکستانده شوند و پروسۀ ایجاد اصلاحات در سطح گسترده یی در تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی وفرهنگی راه اندازی شود تا مردم مطمین شوند که ارادۀ سیاسی واقعی در حکومت جدید ایجاد شده است. اکتفا کردن به بررسی مجدد کابل بانک، این گمانه زنی ها را در افکار عامه تحریک خواهد کرد که رییس جمهور برای طفره رفتن از اصل فساد مافیایی در دستگاۀ حکومت که با تاسف شامل اعضای تیم خود اش نیز می شود، می خواهد با عنوان کردن قضیۀ کابل بانک بر چشمان مردم خاک بپاشد و این حرکت را نوعی مانور سیاسی در برابر رقبای سیاسی اش تلقی کنند. بنا براین رییس جمهور برای اثبات نیات واقعی اش برای محو فساد در گام اول در کار نصب و تعیین وزرای جدید اصل شایسته سالاری را در نظر بگیرد و از تقرر افراد آغشته به فساد و متهم به خیانت در وزارتخانه ها بصورت جدی خودداری کند و در کنار این تصمیم حیاتی یک سلسله اقدامات مهم دیگر را بصورت عاجل روی دست گیرد تا امیدواری برای محو فساد بیشتر شود و از سویی هم ارادۀ سیاسی رییس جمهور را برای محو فساد به نمایش بگذارد؛ زیرا مردم مشتاق اند تا دولت جدید ایجاد اصلاحات بنیادی تر را در دستور کار های خود قرار بدهد؛ زیرا مردم برای محو فساد و به دام افگندن مفسدان لحظه شماری می کنند و آرزومند اند که رییس جمهور پس از صدور فرمان از سرگیری افتضاح کابل بانک، هرچه عاجل تر فرمان بررسی دوسیه های وزرا و سایر مقامات ارشد حکومت آقای کرزی را صادر نماید و هم چنین دارایی های منقول و غیر منقول تمامی وزرا و مقامات ارشد گذشته بوسیله یک کمیسیون پاک و باایمان بصورت دقیق بررسی گردد تا دست کم مردم از چند و چون غارت های وزرای سکتور امنیتی و اقتصادی و اجتماعی آگاهی حاصل کنند. هرچند مردم افغانستان می دانند که وزرا و رییسان بخش امنیتی مانند وزارت های دفاع، داخله و امنیت ملی در کمپنی های امنیتی و قراردادی ها شریک اند و به همین گونه وزرای بخش اجتماعی ، خدماتی و اقتصادی نیز در غارت های افسانه یی دخیل اند و در سکتور های خدماتی مانند شبکه های مخابراتی شریک هستند و دهها هزار دالر در برابر اخذ امتیاز اعمار یک بلاک در کابل جدید رشوت می گیرند و با سؤاستفاده از قدرت چه اختلاس هایی نموده اند؛ اما از چند و چون آن چیزی نمی دانند. مردم امیدوار اند تا رییس جمهور در گرماگرمی از موج اصلاحات فرمان بررسی دوسیه های وزرا و مقامات ارشد را صادر کند و دارایی های آنان را بررسی نماید تا مردم آگاه شوند و از سویی هم هرچه زودتر "سیاه رو شود هرکه در او غش باشد." البته؛ اصل شایسته سالاری را باید در هر حالتی در نظرداشت، این اصل را شامل مجازات و مکافات هم نمود و در کار بررسی دوسیه های وزرای مفسد هم باید اصل شایسته سالاری را از نظردور نداشت تا مبادا جزای بد را بدتر متحمل شود و بدتر سند برائت بگیرد.
به همگان آشکار است که فساد سیزده سالۀ حکومت آقای کرزی دستگاههای حکومتی بویژه ادارههای عدلی و قضایی را فلج گردانیده و بستر خوبی را برای سرباز گیری طالبان میسر گردانیده است. از همین رو بوده است که تمامی تلاش های حکومت قبلی برای آشتی با مخالفان مسلح نتیجه نداد و به کلی ناکام مانده است. از سوی دیگر تشکیل ادارۀ کلان و پرهزینه یی به نام شورای عالی صلح نه تنها کار مهم و موثری به امر صلح و ثبات در کشور نمود؛ بلکه این شورا تحت سایۀ مصلحت سیاسی بوجود آمده که هدف اش نه صلح با مخالفان؛ بلکه بیشتر راضی گردانیدن و جابجا سازی مهرههای خاص و دادن حق سکوت به شماری ها است که یک تعداد توانسته است تا به بهانۀ این شورا ماهانه هزاران دالر معاش بگیرند و هزاران دالر هم زیرنام کرایۀ خانه ها و کرایۀ سفر بگیرند. این شورا نه تنها کاری برای صلح نکرده است؛ بلکه موجودیت این شورا به گونۀ انحصاری حتی مانع تلاش های واقعی صلح خواهانه نیز گردیده است و حتی سبب کاهش نیروی رزمی نیرو های امنیتی در برابر مخالفان مسلح دولت شود. بنابراین دوکان شورای صلح مورد بررسی مجدد قرار بگیرد و دروازۀ آن بسته شود تا این پروژۀ صلح جای خود را به پروسۀ صلح بدهد و دست کم کاری برای استقرار صلح و ثبات در کشور شود؛ زیرا شورای صلح کنونی یک ریاست تشریفاتی است، برای فرونشاندن عطش قدرت یک آدم و ایجاد توازن در تقسیمات قدرت وشماری هم به دور آن بسیچ شده اند تا معاش های کلان بگیرند و خوش باشند و خاموش و دستگاۀ قدرت از شر شان درامان باشد.
مردم از رییس جمهور می خواهند تا هرچه زودتر برای محو فساد دست به کار شود و روند اصلاحات را جدی گرفته و به آن شتاب بدهد؛ اما هنوزهم که هنوز است، چندان روشن نیست که آیا آقای غنی از این بیش توان دست و پنجه نرم کردن با جنگ سالاران و گروههای مسلح بازمانده از جنگ و گروههای مافیایی مواد مخدر و شبکه های سازمانیافتۀ جنایتکاران از همه بیشتر شبکۀ سازمانیافتۀ فساد و جنایتکاران اقتصادی را دارد و یا خیر؛ زیرا درسال های گذشته و بویژه در سیزده سال اخیر ساختار های شبکه های مافیایی تقویت بیشتر یافته و گروههای جنایتکار اعم از جهادی های پیشین، لیبرال ها و دموکرات ها در شبکه های مختلف و مرموز با یکدیگر بسیج شده اند و حتی با شبکه های جنایتکار بین المللی سر کله می جنبانند. این شبکه های خطرناک بود که آقای کرزی را زمینگیر کرد و با وجود یک سلسله وعدههای تندو تیز نتوانست، اندکترین گامی برای ایجاد اصلاحات بنیادی در کشور بگذارد و به خواست انسانی و برحق مردم افغانستان پاسخ مثبت بگوید که در این میان عدم ارادۀ سیاسی و یا به تعبیری سست اراده گی او را نمی توان از نظر دور داشت و در نتیجه سرنوشت مردم افغانستان را قربانی مصلحت های سیاسی وسازش های بی رویه نمود. این سبب شد تا حکومت افغانستان در صدر فهرست فاسدترین کشور جهان جای گرفت و حتی عزت و غرور آنان را زیر سوال برد. فساد به اندازه یی در دولت وی خانه کرده بود که مانند تار عنکبوت در تار و پود حکومت اش خانه کرده که حتی اشخاص انگشت شمار در دستگاۀ حکومت ویرا هم معتاد به فساد نمود. بالاخره گپ بجایی رسید که فساد بحیث یک پدیدۀ زشت به امری پذیرفتنی مبدل شود و اندکترین اصلاحات را هم ناممکن گردانید.
این در حالی است که هنوز بخشی از مفسدان پیشین در حکومت آقای کرزی از یاران و همدستان نزدیک آقای رییس جمهور بوده و آقای غنی هم با آنان تعهداتی دارد که به گونه یی نمی توانند، در تصمیم گیری هایش اثر گذار نباشند. به گزارش رسانه ها شماری از وزرای پیشین که در حکومت کرزی در فساد های بزرگ مافیایی دست داشتند و دارند و با شبکه های کلان مافیای اقتصادی راطۀ تنگاتنگ داشتند. از همدستان نزدیک و از حلقات تصمیم گیری آقای رییس جمهور به شمار می روند؛ پس با این حال چگونه ممکن خواهد بود تا آقای غنی با عبور از هفت خوان رستم و طی نمودن فرازو نشیب های فراوان، به وعدههای خود برای مردم جامۀ عمل بپوشاند و به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند. این در حالی است که مردم اشتیاق فروانی برای محو فساد و ایجاد اصلاحات دارند و به کمتر از ایجاد اصلاحات گسترده و بنیادی در کشور راضی نیستند. هرچند می دانند که اتخاذ تصامیم بزرگ بر اصل شایسته سالاری و به محاکمه کشاندن وزرای مفسد پیشین و شماری غارتگران مافیایی و غاصبان بزرگ زمین های دولتی که بیشتر شامل تفنگداران پیشین است، امری ساده نیست و مبارزه با این ها و شکستاندن کلۀ قلدران سازمانیافته تدبر و تانی می خواهد؛ زیرا شماری از این ها با استفاده از نام جهاد و روپوش کردن جهاد شماری ها را مزدور خود گردانیده اند و از آنان برای حفظ منافع خود سود می برند. هر از گاهی که بخواهند با عنوان کردن قوم و زبان آنان را به آتش آرزو های ضد انسانی و اسلامی خود مبدل می نمایند. از این رو مبارزه با فساد در کشور چندان امری ساده نیست و آقای کرزی را هم چنین دشواری ها زمینگیر نمود و باوجود وعدههای فراوان نتوانست اندکترین گامی برای ایجاد اصلاحات بردارد. از سویی هم این غارتگران مافیایی و غاصبان مشهور ارکان رسمی و غیر رسمی حکومت او را تشکیل داده بودند و همه به اطرافش حلقه زده و او را در ارگ محصور نموده بودند و خود در بیرون به تاراج پرداختند.
حالا هراس از آن می رود که مبادا آقای غنی هم در حصار شماری مفسدان و غارتگران بیافتد و خدای نخواسته تمامی آرزو هایش برای ایجاد اصلاحات بنیادی و گسترده مانند یخ ذوب شود. بدون تردید وی زمانی می تواند، به این مهم دست یابد که افراد شایسته و وطن دوست و با ایمان و با پیشینۀ خوب را در مقام های ارشد تعیین کند تا همچو اشخاص بتوانند، برای اصلاح قدمه های پایینی ادارههای مختلف کار های مفید را انجام بدهند؛ زیرا یک اداره زمانی اصلاح می شود که در راس آن یک شخص سالم و پاک نفس باشد و با تقرر یک آدم فاسد و قوم پرست هرگز ممکن نیست که اصلاحات بنیادی در ادارههای دولتی رونما گردد و حتی زمینه برای تطبیق فرمان های اصلاحی میسر شود؛ زیرا موجودیت افراد مفسد در مقام های بلند ادارههای دولتی خود مانعی در راۀ تطبیق برنامه های اصلاحی است. پس برای ایجاد اصلاحات بنیادی، عبور از هفت خوان فساد و شکستاندن پوز مفسدان ارادۀ سیاسی قوی و محکم و جاگزینی اشخاص سالم و نیک نام در مقام های ارشد حکومت و قدمه های پایینی است و در غیر این صورت ایجاد اصلاحات در کشور مانند گذشته به شعار مبدل خواهد شد و مردم آرمان ایجاد اصلاحات بنیادی و محو فساد را با خود به گور خواهند برد. یاهو