محمد عالم افتخار

 

                             انـعـکاسـات:

 

 فرید عادل

... بدبختی ها در اسلام از جهالت است!

در واکنشی به رساله ي «آيا احکام قرآن؛ تابع زمان و مکان هست، نيست؟؟» نویسنده و مؤلف محترم کتاب هفتصد صفحه ای «معنی قرآن» در ایالات متحده امریکا (جناب فرید عادل) بزرگواری کرده مطالبی به طریق ایمیل نوشته و فرستاده اند که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد.

قابل یاد دهانی است که اگرچه کتاب جناب عادل با کتاب این کمترین که عجالتاً تنها نسخه انترنیتی میباشد؛ دارای عین نام و عنوان است ولی محتوا و دیدگاه در آنها یکی نیست و این حقیقت را منجمله همین نوشته کنونی جناب عادل نشان میدهد.

من و جناب عادل در نگارش و تدوین کتاب های مربوط؛ هیچگونه رابطه و نزدیکی با هم و حتی اطلاع از کار و اندیشه یکدیگر نداشته ایم. من سال گذشته از چاپ کتاب ایشان در امریکا به طریق برنامه ستلایتی خانم سجیه کامرانی؛ آگاه شدم و تاکنون اصل کتاب ایشان را ندیده ام.

جناب عادل؛ برعلاوه پیرامون مندرجات کتاب خویش؛ برنامه های تفصیلی در تلویزین زرین؛ نیز داشته اند که در یوتیوب هم پُست شده و قابل دسترس میباشد. مثلاً:

https://www.youtube.com/watch?feature=player_detailpage&x-yt-ts=1421914688&x-yt-cl=84503534&v=SpivS5iH-Zw

تمام اینها؛ بدین معنی است که آنچه شما اکنون میخوانید؛ نگرش و بینش شخصیت ارجمندی است و هرگاه به آثار بنده دقت فرموده باشید و یا بفرمائید متوجه می شوید که این نگرش و بینش؛ با طرز نگرش و بینش من؛ اساساً متفاوت میباشد که اینجا وارد تقصیل آن شده نمیتوانم. (م.ع.افتخار)

به هر حال؛ جناب فرید عادل؛ عیناً چنین می نویسند:

 

«سلام واحترامات قلبی خود راخدمت برادرم آقای افتخارتقدیم نموده صحت، موفقیت وآرامی همیشگی را برای شما تمنا دارم.

نسبت مقدم بودن موضوع آیات قرآن مجید، خواستم تا به اندازۀ اندکی که دربارۀ آیات قرآن پاک (که دررسالۀ شما سوال شده،) معلومات دارم خدمت شما وباقی هموطنان عزیزم ارائه دارم. همچنان باید اظهارداشت که بدون تشریحات کشال دربارۀ موضع بالا، به کوچکترین وآسانترین راه مقصد مفهوم خودرا روشن بسازم.

سوال اول آمده: "آیا احکام قرآن تابع زمان ومکان هست،  نیست؟"

بلی، قرآن برای تمام دوران حیات بشریت برزمین فرستاده شده، یکی ازدلایل آن، این است که قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی است. پس همین اعتراف بذات خود ثبوت میکند که قرآن برای هروقت وهرزمان ومکان فرستاده شده است.

محترم آقای افتخار: امروزتنها وقت بدست آمد تا دربارۀ سوال اول این رساله چندی بنویسم. انشاالله درروزهای بعدی درمورد باقی سوال چیزی خواهم نوشت.....

اولترازهمه برای درک مفهوم آیات قرآن پاک باید ازمجموع آیات قرآن کریم استفاده نموده بعداً نتیجه گیری به عمل آید. درغیرآن، ما ازحقیقت قرآن پیروی نه نموده ایم چونکه آیات قرآن مجید با یکدیگرسلسله داری شده وحتمی ازکلیه آیات این کتاب آسمانی استفاده ومورد تطبیق قرارگیرد. مثلاً باید آیه هفتم سورۀ ال عمران (3:7) را مطالعه وتفسیرکرد:

 هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ

 [7] خداونداین قرآن رابرتو(محمدص) نازل کرده که درین کتاب آیات بسیارواضح وروشن است، درین کتاب آیاتی است که بسیارآسان بوده وازتهداب این کتاب نمایندگی میکنند. ولی یکتعدادی ازین آیات انقدرواضح نیست. چونکه هستند کسانی که اول ایمان ندارند ودوم اینکه ازهمین آیات برضد دین اسلام استفاده میکنند ودرجستجوی فتنه انگیزی میباشند ومی خواهند که اسراراین کتاب را کشف کنند ودرتلاش اند که بتوانند معنی آیات قرآن را به نفع خود تعبیرکنند. اما بجزخود خداوند، هیچ کس اسراراین کتاب را نمی داند. پس کسانیکه فهم ودانائی دارند میگویند: "ما به این کتاب ایمان داریم وبتمام این کتاب ایمان داریم چونکه ازطرف پروردگارنازل شده است". هیچکس معنی اصلی این کتاب را نمیدانند وپند نمی گیرند بجزآنهای که فهم دارند ودانا هستند.

یکی ازمهمترین آیات قرآن کریم که تمام مسلمانان بایدازین آیه مبارک آگاهی کامل داشته باشند: اگرهرانسانی که درجستجوی حقیقت قرآن باشد حتماً ازحقیقت این آیه مبارک آگاهی بدست بیاورد بعداً تمام بدبختی های اسلام برایش روشن خواهد شد. خداوند مهربان چهارده قرن قبل ما را ازحقیقت خلقت خود آگاهی میدهد. ویکی ازدلایل خلقت اواین است که بنی آدم را برای امتحان خلق کرده است. متوجه شوید بمحتویات آیه بالا: اکثریت آیات قرآن کریم آسان وازتهداب این کتاب نمایندگی میکند. یعنی اکثریت آیات قرآن آسان نازل شده، اما بعضی ازآیات آنقدرواضح نیست، گفته نشده که درک ومعنی آن ناممکن است، تنها گفته شده که آنقدرآسان نیست. ازهمین موقف دشمنان اسلام استفاده نموده مردم را درراه جهالت هدایت میکنند ومیگویند که قرآن چنین وچنان گفته. بطورمثال آنهایکه ادعا دارند شریعت امرمیکند که زناکارباید سنگسارشود. ویا زنان بدون شوهرازخانه بیرون رفته نمی توانند ویا یک مرد پنجاه ساله دختریازده ساله را نکاح نموده وادعا دارند که شریعت همین کاررا اجازه داده. درین آیه مبارک پروردگارالرحمن به همین نوع انسانها اشاره میکند که اینها اند که درجامعه فتنه انگیزی میکنند. دوباره یاد آوری می شود که اینهمه بدبختی ها دراسلام ازجهالت است. آیه مبارک می فرماید که آنهای که فهم دارند به تمام این کتاب ایمان دارند نه به آن آیاتی که تنها به نفع شان باشد. پس همین مردم با فهم دعا میکنند که : آیات بعدی را مطالعه فرمائید:

[8] (آنها میگویند) "پروردگارا! قلبهای مارا ازراه راست منحرف نسازمخصوصاٌ بعدازین که مارا درراه راست هدایت کرده ای. پس برما رحم کن چونکه تو بی اندازه بخشاینده وتوهستی بی اندازه مهربان.

 [9] "ای پروردگار! براستی که توهمۀ ما را درروزقیامت باهم جمع کردنی هستی، این روزیست که هیچگاه انکارشدنی نیست. حقـیـقت اینست که خداوند هیچوقت به وعدۀ خود بیوفائی نمیکند."

حالا برمیگردیم به سوالی که میگویند: "لت وکوب زن توسط شوهریک حکم خداوند است.....

اینک نظربه قسمت آخری آیه هفتم مبارک سوره ال عمران انداخته بصورت علمی تحقیق کرد: میفرماید: ""ما به این کتاب ایمان داریم وبتمام این کتاب ایمان داریم چونکه ازطرف پروردگارنازل شده است". هیچکس معنی اصلی این کتاب را نمیدانند وپند نمی گیرند بجزآنهای که فهم دارند ودانا هستند."

اول اینکه آنهای که دربارۀ آیات قرآن کریم سوال دارندویا به عبارۀ دیگرخودرا مفسرقرآن میشمارند، مخصوصاً آنهای که ادعای شان درین رساله تذکریافته. آیا اینها فهم ودانش دارند؟ چونکه درقرآن پاک مستقیماً اشاره به این نوع مردمان است. بطورمثال: دوم اکثریت آنهای که درتلاش اند تا برزنان بیچاره ظلم وستم کنند، تنها کلمات آیات قرآن را که به نفع مقصد شان می باشد پیروی ولی باقی قسمت آیات قرآن را نادیده میگیرند.  اینک ثبوت:

لطفاً مراجعه فرمائید به سوره النسا ایه 19....

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا

[19] ای مومنان! گرفتن ارث بزوراززنان تان بشماحرام است. شما نباید به زنهای تان ظلم کنید، حتی حق گرفتن یک قسمتی ازمهرشانرا ندارید مگراینکه زن به عمل فحشا گرفتاروثابت شده باشد. برعکس باآنها به عدالت ومهربانی زندگی کنید. اگرشما آنها را دوست نمی دارید ممکن ازسبب چیزدیگری باشد که خداوند توسط آن به شما خوبی زیادی را فراهم می سازد.

توجه فرمائید که درلابلای این آیه مبارک چه علم پُرمعنی گنجانیده شده: میفرماید " شما نباید به زنهای تان ظلم کنید... وهم " برعکس باآنها به عدالت ومهربانی زندگی کنید."

پس آیا لت وکوب زن برخلاف این آیات نیست؟ آیا لت وکوب یک زن عدالت ومهربانی است؟

یقین کامل دارم که آنهای ادعا دارند باید با زن که مادرش ویا مادراولادش ویا خواهرش ویا دخترش باشد آیا ظلم لازم است؟ ایا کسیکه اورا درنه ماد دررحم خود حمل نموده شبهای تاریک گرم وسرد را برای رفاع اولاد سپری نموده... بازهم آیا یک انسان با هوش قدرت آنرا دارد که همین مودجود بی دفاع را لت وکوب کرد؟ فرضاً قرآن همین اجازه را داده آیا کسی که ازخدا ترس دارد یک زن بیچاره را لت وکوب خواهد کرد؟

یک قدم پیش میروم ومیگویم که همین کسان درقتل وکشتن یک انسان بیگناه دریغ نمی کنند، مخصوصاً به آنهای که با ایشان هم مفکوره نیست. اینک مطالعه فرمائید آیات قرآن پاک رادرمورد قتل:  سوره النسا 29 تا 31...

1.      يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا

2.      وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا

3.      إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيمًا

4.     [29] ای مومنان! مال یکدیگررا بیجا نخورید ولی بگذارید که مردم به تجارت وسفرآزادانه عمل کنند. ویکدیگررا قتل نکنید چونکه خداوند بشما بسیارمهربان است.

5.     این آیه مبارک معنی بی اندازه مهمی رادرخود دارد: اشاره بتمام مومنان است که هرگزمال کس را بیجا مصرف نکنید چه که مال شخصی کسی باشد یا مال ملت، آنرا بیجا استفاده نکنید مخصوصاً آنهای که درصدرحکومت قراردارد و مال بیت المال بدست ایشان است پس هرگزنباید به این مال خیانت شود چونکه دربالا دیدیم که خداوند نزیک است وازهمه اعمال ما بخوبی آگاه است. رجوع شودبه سورۀ البقره آیه 188. معلوم است که پروردگارعالمیان ازسیستم تجارت آزاد یاد آوری می شود یعنی برعکس سوسیالستی وکمونست. ودرآخر آیه مبارک می فرماید که قتل نکنید. متوجه شوید که خالق آسمانها وزمین می فرماید که قتل نکنید. آیا همین قاتلین این را می دانند؟ 

6.     [30] ولی انکسی که این کاریعنی قتل میکند وآنهم بدون دلیل ودربی عدالتی، درآتش دوزخ میسوزند واین جزا از طرف خداوند، یک کاربسیاراسان است.

7.     [31] اگرشما ازگناه های بزرگ (قتل، ظلم، شرارت، ستمگری، بیعدالتی وغیره)که بشما منع قرارداده شده است دوری کنید، ما دیگرگناهای تان را خواهیم بخشید وشما را دریکجای بسیارآبرومند داخل خواهیم ساخت. (بهشت)

درینجا ازآیات قرآن که درمورد لت وکوب زنان مینویسم. سوره النسا آیه 34...

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا

[34] مردان حفاظت کننده وغم خورزنان خود می باشند چراکه خداوند بمردان قدرت جسمی بیشترداده است. بخاطریکه مرد به زنهاکمک واعاشه میکنند، بهمین صورت زنهای پرهیزگارباید ازشوهران خود اطاعت کنند. ودروقتی که شوهرتان حاضرنمی باشند، خود را ازچیزیکه خداوند میخواهد پاک نگهدارید(اعمال ناشایسته). وهم درقسمت آن زنانیکه میدانید که سرکش اند وکارخوب نمی کنند اول آنها را نصیحت کنید، بعداً با آنها همبسترنشوید ودرآخر، آنهارا لت وکوب نمائید واگردوباره به راه راست برگشتند به آنها ضررنرسانید چونکه خداوند بسیارتوانا وبی اندازه بزرگ است.

اگردرطبیعت خلقت بنی آدم نگاه شود زن ومرد راه وروش جداگانه داشته باهم مساوی نیستند. زنان بمانند مردان  دربرابرمشکلات بعین شکل معامله نمی کنند. مرد عادت دارد که درمقابل یک اتفاق همیشه به یک نوع اقدام دست بزند. اما زن دریک روزبیک شکل ودرروزدیگربشکل دیگری درمقابل عین کارازروش جداگانه استفاده میکند. زنان درطول یک ماه درشرایطی قرارمیگیرند که توازن مواد کییاوی بدن شان درتغیرمی باشد.  همین تغیرسبب می شود که زن درمقابل عین کاربه دوراه ویا بیشترازآن معامله کند. این چشمدید معنی آنرانداردکه گویا بدی اززن است. این چیزیست که خداوند آفریده است. همچنان راه وروش زنان شرق با زنان غرب فرق بزرگی دارد. اگرتوجه شودکه مقصد ومفهوم خداوند چیست؟ چنین تحلیل می شود که درلابلای این آیه مبارک اسراری قراردارد که ما بکلی نمی دانیم ولی همین قدردرک میشود که اگریک زن مومن ازآیات قرآن کریم آگاهی داشته باشد، هرگززندگی او بجائی نمی رسد که مورد لت وکوب شوهرقراربگیرد. یعنی زن مومن ویا زن فهمیده نمی خواهد که ازاوامرپروردگارخود سرپیچی نماید. پس اگرزنان قسمت اول آیه مبارک را پیروی نماید، هرگزکاربجائی نمی رسد که تحت لت وکوب شوهرقراربگیرد. ما نباید این نظریه را ازنگاه مردم غرب قضاوت کنیم. هرسخن جائی وهرنقته مکانی دارد.

همچنان می باید توجه بیشتردرمورد معنی این آیه مبارک کرد: اگرببینید که لت وکوب به چه نوع زنان اشاره شده؛ زنانیکه سرکش اند. تنها عمیقاً درمعنی این کلمه تفکربخرج دهید که چه نوع زنان را سرکش می نامند. فکرنمیکنم که درتمام افغانستان یک زنان سرکش دیده شود، ممکن مخالفت بین زن وشوهرخلق شود ولی به هیچ گونه آنرا سرکش نمی خوانیم. اینجاست که مردان باخشم این ایه مبارک را بهانه نموده وبرهمسرخود حمله نمود وآن بیچاره وضعیف تن را لت وکوب می  نمایند.

بهمین صورت آنهای که ازهمین فرامین قرآن سرپیچی نموده وزن بی دفاع خودرا لت وکوب می نماید، پس نظربه فرامین قرآن آنها را زندانی ساخت. اینک فرامین قرآن دربارۀ آنهای که بدیگران ظلم میکنند. سورۀ پنجم آیه 32و 33 را لطفاً مطالعه فرمائید.

إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ

إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ

[32] بهمین سبب: ما به قوم اسرائیل فرمان ارسال کردیم که اگرهرکسی یکنفررابقتل برساند بجزاینکه قتل کرده باشد ویا فسق وفسادکرده باشد، قتل یکنفرمعنی این رامیدهدکه این کس تمام بشریت را قتل کرده است. واگرهرکسی زندگی یک نفررا نجات داده باشد معنی انرا میدهد که این نفرحیات تمام بشریت را نجات داده است. باوجودیکه پیغمبران ما همراه آیات واضح وروشن به آنها فرستاده شده بودند، حتی بعد ازینها، بازهم این قوم درزمین اصراف کرده اند.

درین آیه مبارک مطالعه میکنیم که قتل یک انسان بیگناه چه معنی دارد. یعنی اگرهرانسان یک نفررابیگناه قتل میکند معنی آنرا دارد که اوتمام عالم بشریت را قتل نموده است. پس کسیکه تمام بشریت را قتل کرده باشد جزای اوچه خواهد بود آیا همین قاتلین بی گناهان به معنی این آیه مبارک پی برده اند؟

[33] کیفرومجازات آنهای که درمقابل خدا وپیغمبربه جنگ میخیزند وکوشش میکنند که توسط ثروت وقدرت خود درزمین فسق وفساد بکنند، فقط کشتن است، یا درصلیب کشیدن است، یا بریدن دست وپای طرف برخلاف یکدیگرش است، ویا فرارازسرزمین: چنین است شرمندگی شان درین دنیا وجزای سنگین دردنیای اخرت درانتظارشان است.

قرآن وقانون آن جزای یک قاتل ویا یک یاغی را بسیارواضح وروشن ساخته است. اگرمقامات دولت چنین مجرمین را دستگیروبعد ازثبوت جرم، تنها ازهمین قرآن پاک پیروی نموده جزای مجرم را تدبیق وعملی کرد. اگرازقوانین قرآن پیروی شود، هرگزچنین قاتلین ویا یاغیان بعمل شیطانی شان ادامه نخواهند داد. آنهای که درمقابل خدا وپیغمبرش بجنگ برمی خیزند: امروزواضح است که حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم دربین ما نیست واکنون تنها به کسانی گفته می شود که برضد آیات قرآن عمل میکنند. همچنان شرایط قرآن کریم درین موقف بسیاراسان وقابل تدبیق است. توجه نمائید که برای موظفین شریعت قرآن چندین راه ها را نمایان ساخته است. که اگرقاضی بخواهد می تواند که مجرم را ازسرزمین شان بیرون برانند ودرعین زمان ازفرامین قرآن پیروی نموده سبب قتل آنکس نشوند. درلابلای این آیات مبارک اشاره به کسانی است که درجامعه فسق وفساد میکنند. اگرکسی ازفرامین ایات قرآن مجید که بنده دربالا برآن اشاره نموده خلاف رفتاری میکند، آیا او درحقیقت سبب فسق وفساد نمی شود؟»

 البته؛ چنانکه محترم عادل وعده فرموده اند؛ مطالب بیشتری نیز درین سلسله خواهند داشت؛ و در آنصورت هرگاه تأملاتی را ایجاب میکرد؛ عندالموقع به آن خواهیم پرداخت.

اما به طور یک کل؛ نگرش و بینش جناب عادل، نگرش و بینش این کمترین و نگرش و بینش سایر عزیزانی که تلاش میورزیم تا از درون قرآن؛ بر حقایق و مصالح ارثیه دینی و مذهبی پدری خود و مردمان خویش؛ تدقیق و تأمل سازنده کنیم؛ اساساً با مقایسه و مقارنهِ حرف و حدیث خود ما نیست که قیمت و ارزش می یابد بلکه در مقایسه و مقارنه با بحران جانشمولی است که گریبانگیر این اساطیر و باور ها و معتقدات میباشد و در حال حاضر توسط  کنش ها و واکنش های متکثر و متضاد چه بسا خونین و تباهی آورِ عجیب و مرموز؛ بیشتر از هر زمان دیگری؛ تشدید می گردد و روی به وخامت روز افزون دارد.

 وضعیتی که در نگرش و بینش از بیرون؛ تلقی ها و قضاوت هایی از قرار آتی را به  وجود می آورد که پذیرش و مقبولیت چندان کمی هم ندارد:

 

بحران جهان بینی و شرع اسلامی در زمانهء ما!

               نویسنده : فرهاد فاریابی

ترورو گروگان گیری پاریس ، پس از ده ها ساعت دلهره و هراس ، پریشانی خواب کودکان و مادران، ظاهرا با کشته شدن تروریست های اسلامی، پایان گرفت . هر چند ی یکبار این بازی مخوف و وقیح در قرن بیست و یکم، در محیط های دارای آداب و تمدن و قانون، تکرار میشود؛ رئیس دولت اروپایی  همین که ختم غائله را دید، گل نکتایی  اش راست میکند؛ یک گیلاس اورنج جوس میخورد و از ادیان کشورش میخواهد، یکدیگر را تحمل کنند؛ از جمعیت بهت زده میخواهد، اتحاد خویش را از دست ندهند؛ این امر شاید یگانه راهکار جهان متمدن و آزاد باشد؛ اما یک تکرار احمقانه است، یک خود فریبی است؛ یک جفنگ است.

واقعیت این است آیینی که محمد بن عبدالله، ۱۴۰۰ سال قبل برای  مردان عشایر عرب ، هدیه داد؛ قابلیت انطباق با زمانهء ما، یعنی دنیای پسا مدرن را ندارد؛ این دین ، برای مردان شتر سوار، برای جنگجویان عشیرهء عرب، سرهم بندی شده است؛ شالوده اقتصادی این کیش براقتصاد شبانی، غارت قبایل دیگر و مواشی دیگران، استواربوده است ؛ یعنی هرکس زورش بیشتر، مایلملکش بیشتر؛ هرکس زورش بیشتر ، زن و ضیاع و عقارش بیشتر!

برای مردان قبایل عرب، دین اسلام، یک تحفهء دوست داشتنی بوده است؛ ازین رو آنرا با چنگ و دندان ، حفظ کرده اند؛  آنان در سایهء تعلیمات همین دین، توانسته اند درین دنیا، حرم سرا یی از کنیزان و دوشیز گان داشته باشند؛ و در دنیای پس از مرگ نیز، حور و غلمان و زیبارویان بهشتی را به آغوش کشند!

 صد ها هزار مسلمان  از دیرباز  با « مشتی روایت و حرف و حدیث» زندگی میکنند؛ با همین روایت ها، از خواب بر میخیزند و همراه همین محفوظات که به زبان عربی است ؛ به خواب میروند؛ هیچکس حق ندارد بر اصالت این جزوه های مبهم  و مندرس، که تراویدهء ذهن  هزار سال  پیش است، شک کند چرا؟ چون اگر شک کرد، سرش بریده میشود!

اگر کسی دین اسلام را، به هر دلیلی ، ولو ارثیه پدر، قبول کرد، باید تا آخر عمر آنرا  چون مردمک چشم ، گرامی دارد ؛ در غیر آن  « مرتد» به حساب میرود و ریختن خونش ، حلال میگردد!

شگفتا که پیامبر آخرالزمان، خود ، خویشتن را ، رسول خاتم، اعلام داشته ؛ اگر کس دیگری درین هزار سال، ادعای پیامبری کرده؛ از روزگار جانشین نخست محمد،  تا دورهء ما، از سوی زمامداران اسلام ، به قتل رسیده است!

شگفتا که آیین محمدی، در همان حال که لاف « جهان شمولیت و تمامیت خواهی» میزند؛ در بسیاری امور  ، با طبیعت و دستاورد های عقل و احساس بشر، بیگانه است . دین اسلام، موسیقی را قبول ندارد؛ دین اسلام، مجسمه سازی ر ا قبول ندارد؛ دین اسلام، شاعری را قبول ندارد؛ دین اسلام، فلسفه را قبول ندارد؛ دین اسلام، حتا عرفان را قبول ندارد ( در همان حال که اهالی عرفان خواسته اند، چهره زشت اسلام را سرخاب و سفیداب مالند!).

اسلام ، آدم ها را مثل دندانهء شانه میخواهد، همه یک رنگ و یک شکل، همه مطیع و منقاد دساتیر نبی،همه مثل رمهء گوسفند ، همه شکر گزار و بع بع بع گویان!

اسلام « زن کارمند» را قبول ندارد و ده ها مشکل دیگر!

خوب، اگر این بیماریها و تنگنظریها درمحدوده کشور های اسلامی بود؛ شاید عیبی نداشت؛ مارا چکار که همین امروز یک وبلاگ نویس دگراندیش را در عربستان سعودی به شلاق و تازیانه بستند !

مارا چی که  در ایران اسلامی، به روی زنان بد حجاب ، اسید میپاشند!

مارا چکار که طالبان کرام، استدیوم ورزشی را به باشگاه اعدام مجرمان ، تبدیل کرده بود!

مشکل آن جاست که اسلامگرایان جنت طلب، همین جزوه ها و عقیده ها و عقده ها و امراض شریعت را  داخل جامه دان سفر  گذاشته، در وقت مهاجرت به اروپا و امریکا، آورده اند!

مشکل این است که ملا امام و خطیب اسلامی پناه گرفته در غرب، در همانحال که هم از توبره میخورد هم از آخور؛ هم از سوسیال میخور د هم از صدقات، با کمال پررویی، به نمازگزاران مهاجر اروپا، فتوای جهاد علیه « مشرکان و کافران » میدهد ، البته بیشتربه زبان عربی و رمز وکنایه!

مساجد، ، در ظاهر محل نمازگزاری است، در باطن چیزی دیگراست!

بر اساس تعلیمات همین  مصادر فتنه است که کارتونیست شارلی ابدو به جرم « خلق تصویر پیامبر اسلام» کشته میشود، یعنی از غیرمسلمان خواسته میشود به  تقدس پیامبر اسلام ، معترف و مقر گردد!

جمعی از مسلمانان پیشرو(!) ، در کانادا ، اروپا، و استرالیا ، باری در صدد « مسلمان سازی » جامعه ء میزبان (اروپائیان) برآمده بودند ! در کانادا، باری ، جمعیتی از جامعه ء مسلمانان ( بیشترعرب ها) به خیابان ریختند و خواستار بر قراری « شریعت محمدی» در دادگاه ها و محاکم کانادا شدند!؛ به همان سادگی که درفرودگاه امام خمینی ایران اسلامی، چند مامور دولتی ، برای توریست ها و جهانگردان زن ، روسری و چادر اسلامی( و اجباری) میدهند تا گیسوان خویش را از نظر مردان ، پنهان دارند!

اما اگر به زن نقابدار اسلامی  در مرکز پاریس یا لندن بگویی ، بالای چشمت ابروست و این نشانه ها و نقاب های مذهبی، خلاف معاییر قانونی کشور میزبان است؛ فورا ترا به« تبعیض» متهم میکند؛ یعنی  امر ی که در تهران و ریاض «عدالت و موهبت » است، اینجا، اگر رخ دهد « تبعیض و ظلم» است!

 

انشاء الله گربه است!

برخی از نویسندگان جیره خوارو بزدل، با این که دریافته اند، همهء این مضحکات ، تنگ نظری وتبهکاری، برخاسته از دیدگاه شرع اسلام است؛ منبعث از تعالیم کلاسیک اسلام است ؛ سلفیان وبنیادگرایان ، همان را میگویند که کتاب و سنت میگوید  وهمان را اجرا میکنند که فقه  وکتاب ، می طلبد؛ هنوز هم مصراع توهم آلود یک شاعرساده لوح را زمزمه میکنند یعنی ، اسلام به ذات خود ندارد عیبی!

یعنی انشاءاللله گربه است!

 میدانید این مثل سائره از کجا برخاسته است؟

ايشالا گربه يه = انشاء الله گربه است.یک ضرب المثل کرمانی است. درمورد خود فریبی و دیگر فریبی ، به کار میرود. میدانید در اسلام، سگ، حیوانی ناپاک و  نجس است اما گربه ، بلامانع است:

گفته میشود شخصي ، سحر، در زمستان، برای عبادت برخاست وقتی خواست پوستينش را بپوشد ، ديد سگي كه به دلیل باران به داخل  منزل پناه آورده است ، با موهای تر روی پوستین او خوابيده است ؛ با عصا بر سر او زد؛ سگ زوزه كشان فرار كرد . مرد خواست بدون پوستين به نمازخانه  رود ، ولي سرماي شديد مانع شد، كمی تامل كرد، برگشت و پوستين را به دوش انداخت و گفت اين سگ نبود، انشاء الله گربه بود!

منبع:

http://www.ariaye.com/dari11/siasi3/faryabi.html

 

 


بالا
 
بازگشت