ابراهیم ورسجی

 

افشاگری سنای امریکادرباره ی شکنجه گری های سیاوتاثیرآن براوضاع افغانستان

ابراهیم ورسجی

21-9-1393

روزسه شنبه 9 ماه دیسامبر- 18 ماه قوس،کمیته ی اطلاعات مجلس سنای امریکا،زیرریاست سناتوردیان فاینستان، اسناد 420 صفحه ی شکنجه ی بی رحمانه ی متهمان به عضویت درسازمان تروریستی القاعده، توسط سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا را افشاکرد.موضوعی که باعث بحث ها ومناقشه های فراوانی دررسانه های امریکائی وجهانی شده است.روشن است. افشاکردن اسناد شکنجه گریی سیا توسط کمیته ی اطلاعات ی مجلس سنای امریکاهم بزیان آن کشوراست وهم به نفع آن.بزیان آن به این خاطرکه،هم ازاعتراف گیریی متهمان بزوروفشارسخن درچانته دارد که مخالفت آشکاربا قانون آن کشورمی باشد وهم بزیان آن ازاین سبب که هم جنگ علیه تروریسم شکست خورده وهم نسبت به شکنجه شدگان احساس ترحم ومهربانی درکشورهای اسلامی برمی انگیزد که ازهرنگاه به نفع گروه های تندرو- تروریستی ای تمام می شود که واشنگتن آن ها رادشمن خود وعاملان حمله به نیویارک وواشنگتن در رخداد یازدهم سیپتامبر2001،می داند.

بهرصورت،ازاین نگاه که، کمیته ی اطلاعات مجلس سنای امریکا از6200 صفحه اسناد تنها 420 صفحه ی آن را برملا و سیا وشکنجه گران آن را سرزنش کرده است؛ به این معنامی باشد که هنوزهم بسیاری چیزهای حساس ناگفته مانده اند.چون، بحث ها ومناقشه ها معمولن درباره ی بخش های فاش شده وتکان دهنده ی اسناد درمیان است؛ازاین رو،نویسنده درنظردارد که به موضوع منتقدانه نگریسته اثرات مثبت ومنفی آن برسیاست تروریست ستیزی وتاحدی که تجربه درعراق وافغانستان نشان داده است،سیاست تروریست پروریی امریکا؛همچنان،اثرات منفی ای آن براوضاع بحرانی- تروریسم زده ی افغانستان را بررسی نماید.واقعیت این است که، اسناد فاش شده دوگونه واکنش درامریکا درپی داشته است:نخست،جمهوری خواهان افشای اسناد محرم توسط مجلس سنا راسرزنش کرده اند.البته که،سناتورجان مکین، ازنومحافظه کاران که خودش درویتنام تلخی وجانکاهی شکنجه را چشیده است،آن راتایید کرده ونسبت به تهدیدهای برخاسته ازآن هشدارهم داده است.برخلاف موضع سناتورمکین،یاران محافظه کارش یعنی جورج بوش ،کارپرداز جنگ علیه تروریسم ودیک چِنی ،معاونش ،هم ازکارد شکنجه گرانه ی کارمندان سیاحمایت کرده اند وهم افشاکردن آن توسط کمیته ی اطلاعات مجلس سنارابزیان امریکا خوانده اند.همچنان،جورج تنت،رئیس سیا دردوره ی نخست حکومت جورج بوش وازعاملان حمله به افغانستان بخاطر رخداد یازدهم سیپتامبر2001 ودرواقع هدایت کننده ی بسیاری شکنجه های فاش شده ازشکنجه گران حمایت وکاربرد شکنجه دراطلاع گیری را مفید دانسته است.

جالب این است که، شخص تنت،توسط افشاگران اسناد، فرمانده شکنجه گران معرفی شده است.به این معناکه،اگرشکنجه گران داد گاهی شوند،تنت درسرفهرست خواهد آمد.ازهمه خنده دارتراینکه،بوش،چنی وتنت ،برای شکنجه گریی سیا،بابهره برداری ازتجربه ی درد ناک اسرائیل ،بهانه ودلیل قانونی هم فراهم کرده اند.مثلن،بوش وچنی باورداشتند که درجنگ علیه تروریسم امریکا ازهروسیله ی ازجمله شکنجه می تواند بهره برداری نماید.برپایه ی منطق ترسناک آن ها،مظنون هابه کارهای تروریستی ،مانند ارتش های منظم ویاارتش های کشورهای رسمن درگیرجنگ باامریکانیستند ودرواقع جنگاوران نامنظم- غیرقانونی می باشند.ازاین رو،آلبرتوگانزالیز،مشاورحقوق کاخ سفید ووزیردادگستری بوش دردوره ی دوم ریاست جمهوری اش که بخاطردروغ گوئی های بی شمارمجبوربه استعفاشد،کاربرد قراردادهای ژنو درباره ی منع شکنجه درباره ی زندانیان متهم به تروریسم را بی مورد خوانده بود.ازهمه ترسناک اینکه،یکی ازدلیل های که مشاورحقوقی سیاشکنجه را قانونی خوانده بود،حکم ظالمانه ی دیوان عالی کشوراسرائیل درسال 1987بود.برپایه ی آن حکم،حکومت اسرائیل حق داشت که شکنجه وبیشترین فشارفیزیکی رابرزندانی های فلسطینی را که آن ها را"بمب های تیک تیک کردن" یادرحال انفجارمی نامید،قانونی بداند.ازدیدگاه سیاه ومشاورحقوقی اش،این گونه زندانی ها،کسانی می باشند که باید ازآن هاباشتاب البته زیرشکنجه اطلاعات درباره ی عملیات احتمالی- تروریستی گرفت که بدین وسیله ازوقوع آن هامی توان جلوگیری کرد. برخلاف جمهوری خواهان،رئیس جمهوراوباما ودموکرات ها هم اسناد رافاش کرده اند وهم افشاگری خود راسازنده خوانده اند.

اکنون که، اسناد شکنجه ی های ضد انسانی سازمان سیادرجهت اعتراف گیری اززندانیان افشاشده است؛ لازم است دانسته شود که چه نوع شکنجه ها برای چه هدف های صورت گرفته اند؟ برپایه ی اسناد فاش شده،به گفته ی سناتوردیان فاینستاین،رئیس کمیته ی اطلاعات مجلس سنا،نتیجه ی بازرسی وگزارش از19 بازداشتگاه پنهانی وگفت وگوبا 119بازداشتی که درکشورهای سوم بدست آمده است، خشونت های زیربامتهمان صورت گرفته است: بی خوابی،کوبیدن افراد به دیوار،جای دادن افراد بازداشتی درجعبه های کوچک،سیلی کاری،تکان های برقی،خواباندن دراستخر وواریزکردن آب سرد برکله وبدن زندانی،انداختن آب سرد ازطریق پیپ به مقعد زندانی،آزارواذیت جنسی وروانی،ایستاد نگهداشتن زندانی درحالیکه دستانش به سرش بسته شده است،تهدید به مرگ ودستگیری اعضای خانواده بویژه زنان،مادران وفرزندان زندانی های  زیرفشاروشکنجه،ازجمله شکنجه های می باشند که اعضای سیا برزندانیان تحمیل کرده اند تا اعتراف گیری نمایند.جای افسوس است که در26مورد زندانی های زیرشکنجه  قرارگرفته اند که بی گناه زندانی شده بودند. بطورنمونه،نیویارک تایمزدرمورد محمد بشمله،زندانی 46 ساله به حیث فردبی گناه اشاره کرده است که دریمن دستگیر وبه افغانستان برده شده و19ماه زندانی شده وازطریق موسیقی باصدای بلند بی خواب کرد شده است وفشاربراوچنان توان فرسابوده است که سه بارتلاش برای خود کشی کرده وسرانجام درسال 2006رهاشده است واکنون دریمن زندگی می کند.

همچنان،نیویارک تایمزازمردی دگری بنام محمداسد نام برده است که درگزارش سیا،نامش نه آمده است.اسد ماه ها درسلول سیابدون بازرسی بوده وبعدن به یمن برده شده است .گاهی جرم یک نفراین بوده که نامی رابنام یک مظنون به ترور یاد کرده است. مسئله ی که درباره ی،خالدالمصری- آلمانی درسال 2003صدق می کند.مصری درمقدونیه دستگیروبه افغانستان برده شده مورد شکنجه قرارگرفته ورهاکرده است.ازماجرای شکنجه دادن ترسناک خالد شیخ محمد که همه آگاهی دارند وازاین گفته اش که باوجود شکنجه های زیاد چیزدرستی به سیانگفته است.درگزارش ،همچنان ، ابوزبیده،یکی ازبازداشتی ها درتایلند،گفته است که:" 47 روزرا دربازداشت گاه بدون بازجوئی گذشتانده وبعدن هم که بازجوئی اش شروع شده است؛بخاطربرخورد خشونت بارشکنجه گران به بیماریی روانی گرفتارشده است."درافغانستان هم، بازداشتی ها درتاریکی،تنهائی ودریک سلول تنگ وتاریک دارای یک سطل برای ادرارومدفوع زندگی می کردند.رضانجار،ازمحافظان بن لادن که دربازداشتگاه سیا درافغانستان بوده است؛ بعدازماه هابی خوابی درهم شکسته است.سهمیه خوراک اوراکاهش دادند ودرسردی درزنجیربسته اش کرده اند وبجای دستشوی به بدن اوپلاستیک بسته اند تا درآن ادرار ومدفوع نماید.گل رحمان، بازداشتی که درسردیی زیرصفربایک پراهن نازک به زنجیردرزیرسلول سیمنتی بسته وخوابانیده شده بود،جان باخته است وپزشک قانونی علت مرگ اوراسرمازدگی تشخیص داده است.درگزارش 420 صفحه ی فاش شده،اتهامات سنگینی علیه سازمان سیا دیده می شود که یکی ازآن ها این است که کسانی رادرزندان نگهداشته است که شامل دستورالعمل جورج بوش هم نمی شوند.سیاهم اعتراف کرده است که غلطی هاشده است وبه قربانی ها پول داده است تاسکوت کنند.طوریکه اسناد نشان می دهند وتبصره های که پس ازافشای اسناد صورت گرفته است، همه بیانگراین است که باوجود شکنجه های بی رحمانه ی حتا خلاف قانونِ امریکا ومعاهدات ژنودربار ی منع شکنجه،برخلاف ادعای سیا،اعتراف های کارآمدی هم نصیب شکنجه گران نه شده است.مثلن،سیاگفته است که اطلاعاتی بدست آمده توسط شکنجه باعث اطلاعات دردستگیری بن لادن شده است.اماکمیته ی اطلاعات سنا،استدلال سیا را رد وگفته است که آن اطلاعاتی که کمک به دستگیریی بن لادن کرد،ازیک زندانی بدست آمده است که دریک کشورخارجی بوده وپیش ازآنکه شکنجه شود،ازجای بود وباش لادن  اطلاع داده است.این استدلال سیا،ازاین نگاه هم قابل رد می باشد که درپاکستان ،داکترافریدی بخاطرکمک به سیا درپیداکردن جای زیست وقتل بن لادن،اکنون زندانی می باشد.  افزون براینکه،وارونه ی ادعای سیا،اعتراف های کارآمدی بدست شکنجه گران نه آمده است؛ افشای شکنجه های بی رحمانه ی زندانی های مظنون به تروریست بودن، احساس ترحم درمیان مسلمان هانسبت به قربانیان شکنجه ایجاد کرده است که می تواند کمک به تروریستان درجذب افراد مورد نظرشان نماید.

ازآنجاکه، ازشکنجه گری سیا وواکنش های امریکائیان یاد کرده شد،لازم است که راجع به تاثیرمنفی افشای شکنجه گریی سیا براضاع افغانستان  ودرمجموع برمبارزه ی امریکا وحکومت افغانستان درجنگ علیه تروریسم نیزسخن گفته شود.ازاینکه،افشا کنندگان اسناد شکنجه های سیا،این نهاد رامتهم کردند که به حکومت ومردم امریکا دروغ گفته است؛ثابت می نماید که کمیته ی اطلاعاتی سنا وکاخ سفید تاچه حد پرونده ی شکنجه ها وشکنجه گران وکارنامه شان راجدی گرفته اند.فکرمیکنم که دموکرات ها به این خاطرکه جمهوریخواهان درانتخابات ماه نوامبر،باکسب اکثریت درمجلس سنا،ریاست آن را درماه ژانویه 2015بدست می گیرند؛با این گمان که ازافشاشدن اسناد جلوگیری می کنند،آن ها را افشاکرده اند تاهم جمهوریخواهان رارنج بدهند وهم سیا را درتنگاقراردهند وهم آبروی ریخته ی کشورخود درسطح جهان راجبیره نمایند  . ازاین رو،جان برینان،رئیس سیا  شکنجه گران را سرزنش ودرمجمع ازکارنامه ی سازمان زیرفرمان خود دفاع کرده است؛عین دفاع را، جورج بوش هم ازسیاکرده اعضای آن به شمول شکنجه گران را وطن دوستان واقعی خوانده است.برخلاف رئیس سیا،اتحادیه ی آزادیی مدنی امریکاشکنجه گریی سیارا سرزنش و ازرئیس جمهوراوباما خواسته است که کمیته ی برای بررسی شکنجه ی شکنجه گران تشکیل وبا پرونده سازی  آن ها رابدادگاه معرفی نماید تامحاکمه شوند.بن امرسون،نماینده ی ویژه ی سازمان ملل متحد درامورحقوق بشرهم گفته است که عاملان جنایت انجام داده شده باید محاکمه شوند.سازمان عفو بین الملل هم خواستارپیگیری حقوقی مسئله شده است.

بادرنظرداشت شکنجه های ترسناکی که درجهت اعتراف گیری بی نتیجه برمظنونان زندانی رواداشته شده است،آشکاراست که تندروان وتروریستان میتوانند ازآن بهره برداریی گسترده نمایند.ازاین رو،افغانستان هم نقطه ی ضعف امریکا وهم دارای حکومت بسیارضعیف می باشد.پس،برای امریکا وحکومت افغانستان،لازم است که آماده ی واکنش تندروان وتروریستان درپس افشای شکنجه های ترسناک سیاتوسط کمیته ی اطلاعات مجلس سناشوند.بطورنمونه،داعش یادولت اسلامی عراق وشام اعلام کرده است که با امریکا ئیان همان گونه رفتارخواهد کرد که با زندانیان کرده است.بنابراین،دولت امریکابه همه مرکزهای دیپلماتیکش هدایت داده است که محتاط باشند.اگرچه، دراسناد افشاشده توسط  کمیته ی اطلاعات مجلس سنا،تنهاازمرکزهای بازرسی درکشورهای بیرونی نامبرده شده وازنام کشورهای موقع دهنده به سیایادی کرده نشده است؛اما،ازترکیب ائتلاف علیه تروریسم وهم کارانش درکشورهای اسلامی آشکارمی شود که چه کشورهای به مرکزهای بازرسی سیاموقع کارکردی داده اند؟ روشن است که، ازکشورهای اروپای خاوری،لهستان ورومانی درزمینه پیشگام بودند.ازاین رو،الیکساندرکواسنیوسکی که از1995تا2005،رئیس جمهورلهستان بود،دریک کنفرانس مطبوعاتی درپالمان آن کشور،اعتراف کرده است که به سیااجازه داده است که مرکزبازرسی داشته باشد؛اما ازاینکه ،درمرکزبازرسی چه گذشته است،آگاهی ندارد؟

روشن است که درجهان اسلام،افغانستان،پاکستان ،عربستان،یمن ،لیبی،امارت های جنوب جلیج فارس وعراق،مرکزهای بازرسی امریکا رادرخاک خود موقع داده اند که درمیان آن ها:زندان بگرام درشمال کابل وابوغریب درعراق،ازهمه بدنام تربودند.مصرمبارک ولیبی قذافی هم دربازرسی سیا وشکنجه ی متهمان به تروریسم،کمی ازکابل وبغداد عقب بودند.بطورنمونه،مبارک بارهاازجورج بوش خواسته بود که اخوان المسلمین رامانند القاعده وطالبان تروریست اعلام نماید.مبارک که پیشتر پرچم تسلیمی به امریکا واسرائیل را بلند کرده بود تا درادامه ی امضای معاهده ی کمپ دیوید نان دالری بخورد؛اماقذافی هم که مسکودرسیاست جهان کمرنگ شده بود؛به کمپ مبارزه علیه تروریسم زیرنظربوش وبلیرپیوست تاحکومت ترسناک خود را ادامه دهد که برخلاف به نابودی اش منجرشد.مثلن،یک لیبیائی مخالف قذافی را انگلیس ازهانگ کانگ دستگیر وبه قذافی تحویل داده بود که زیر شکنجه نمرد واکنون یکی ازتفنگ داران بزرگ لیبی می باشد وتلاش دارد لندن را دردادگاه لاهه محاکمه نماید.دراین مسئله که درمحاکمه ی لندن موفق می شود یانه ،موضوع این نوشته نیست؛امایکی ازقربانیان شکنجه می باشد که باید صدایش شنیده شود.درغیراین صورت،حقوق بشرودموکراسی بی معنامی شوند!

اکنون که، هم شمارقربانیان شکنجه زیاد شده است وهم کمیته ی اطلاعات مجلس سنای امریکا سیا رابه حیث عامل عمده ی ترویج فرهنگ خشونت وشکنجه معرفی وسرزنش کرده است،سه مسئله به گونه ی داغ خود نمائی کرده است:نخست،دموکراسی وحقوق بشرنوازی امریکا درجهان اسلام زیرسوال رفته است.دوم،ازلیبی تاپاکستان ،تندروی مذهبی وتروریسم فربه ترشده است.سوم،افغانستان بیشترازهرزمانی مورد تهدید تروریسم واقع شده است.اگرچه، رئیس جمهورافغانستان اعمال شکنجه توسط سیارا،محکوم نموده است؛فکرنمی کنم که تنهاباسرزنش کردن خشونت وشکنجه بتوان برتروریسم بی مهارصادراتی ازپاکستان به کشورجنگ زده ی ما غلبه پیداکرد.بهرحال،دراینکه،افشای اسناد شکنجه ی سیا به نفع تروریست ها وزیان کمپ مبارزه علیه تروریسم می باشد،شک وتردیدی نیست.دراین هم که حکومت افغانستان میراث برفساد گسترده ی کرزی ودارودسته ی تباه کارش،تازه کار،کم توان وآسیب پذیرمی باشد،تردیدی نمی توان داشت.پس،پرسش بنیادی این است که چه باید کرد تا تروریسم مهاروافغانستان به صلح وثبات نایل شود؟ ازپیش روشن است که حکومت افغانستان به تنهائی نمی تواند مانع موج گسترده ی تروریسم وتندروی مذهبی یاشبه مذهبی شود.

بنابراین،برای غلبه برتندروی مذهبی وتروریسم،لازم است که حکومت های امریکا وافغانستان کارهای زیررا انجام دهند:نخست،رئیس جمهورورئیس اجرائیه ی حکومت وحدت ملی که دردونیم ماه گذشته نتوانسته اند تشکیل کابینه دهند؛لازم است که هرچه زود ترکابینه ی خود را ازافراد درست کاروکارفهم معرفی نمایند تاوزیران آغازبکارنمایند.دوم،برای کارکرد بهترکابینه،باید همه کمیسیون های بهوده وشورای ملاها،کمیسیون حقوق بشر،شورای صلح که تاکنون کارکرد شان صفربوده است، منحل اعلام شوند.سوم،ازمقدارکمک هایی بیرونی که تاکنون به افغانستان صورت گرفته وبعدازاین صورت می گیرد،به مردم توضیحات داده شود.چهارم،سیاست سخت ومحکم دربرابرتروریسم روی دست گرفته شود.سیاستی که رفتارخارجی باپاکستان راهم باید دربربگیرد.به این خاطرکه،این کشوربه وعده های که به رئیس جمهورافغانستان دراسلام آباد کرده بود،پایبند نمانده است وافزایش تروریسم اززمان وعده تاکنون بیانگراین واقعیت می باشد که سیاست افغانی پاکستان به این زودی وبدون حکومت کارآمد درکابل،تغییرنمی کند.پنجم،حکومت عرضه ی خدمت به مردم را درسرهمه برنامه های خود قراردهد.دراین صورت،حمایت مردم راکمائی وکمرتروریسم را می شکند.دراخیر،برای امریکالازم است درک نماید که، افشای شکنجه های سیابه اعتبارش درهمه کشورهای مسلمان بویژه افغانستان زیان رسانده است وتلافی کردن آن هم این است که درجهت تشکیل حکومت خوب وکارآمد مردم ماراکمک نماید.روشن است. این کمک تازمانیکه کالای تروریستی- صادراتی پاکستان به افغانستان ادامه داشته باشد،کارسازتمام نمی شود.به این معنا که،امریکا تلاش سرسختانه نشان بدهد تا مرکزهای تولید وصادرکردن تروریسم به افغانستان درخاک پاکستان را بسته نماید.درغیراین صورت،ادامه ی حکومت فاسد- نابکاردرافغانستان وتروریست پروریی پاکستان، منافع کابل وواشنگتن رابیشترازپیش زیامند می سازد.

 

  


بالا
 
بازگشت