احمد سعیدی
بازی تازه ای چین و پاکستان میتواند دست امریکا را از افغانستان کوتاه کند
در این روز های نه چندان دور پاکستان و چین اظهار میدارند که ما صادقانه به دنبال افزایش ثبات و امنیت در افغانستان هستیم و در این زمینه دوره تازهای از همکاریها را با حکومت وحدت ملی آغاز می کنیم . سابقا چینیها همکاری فشردهای را با هند برای حضور در افغانستان انجام میدادند و پتانسیل پاکستان در این زمینه نادیده گرفته شده بود اما دغدغههای مقامات پاکستان درخصوص افزایش نفوذ سیاسی و فرهنگی خود در افغانستان و همچنین تمایل چین برای بدست گرفتن بازار این کشور سبب شده است تا دور جدید همکاریهای پاکستان و چین با یک دیگر گره بخورند .
هرچند اختلاف محدودی میان مقامات پکن و اسلام آباد بر سر حضور نظامیان آمریکا در افغانستان وجود دارد اما دو طرف معتقدند در صورت افزایش همکاریها میتوانند به حذف حضور فیزیکی آمریکاییها در افغانستان کمک کنند.
همکاری پاکستان و چین بیش از زوایای اقتصادی دارای ابعاد نظامی و امنیتی است. حضور همزمان آمریکا در افغانستان، دریای چین و بند گوادر در بلوچستان باعث شده است تا دو کشور یک تهدید مشترک را در مواجه با آمریکا بخصوص مخالفت های بلوچ ها در مورد گوادر احساس کنند. سفر یک هفته پیش رئیس جمهور افغانستان به پکن و ملاقات وی با مقامات عالی رتبه چین و سفر دو روز قبل رئیس جمهور آقای داکتر غنی نیز نشان دهنده تلاش دو کشور برای افزایش همکاریهای راهبردی امنیتی است.
افزایش همکاری بین چین و روسیه و جذابیت تشکیل یک بلوک واحد ضدآمریکایی برای پاکستان باعث شده است تا پاکستان به کاتالیزور همکاریهای نظامی در آسیا تبدیل شود تا جایی که اجلاس گذشته سازمان همکاری شانگهای نشان داد که تهدید مشترک احساس شده از سوی آمریکا برای کشورهای آسیایی به تحول در پیمان نظامی شانگهای کمک کرده است. احتمالاپاکستان که چندین سال است بهعنوان عضو در پیمان شانگهای حضور دارد بزودی نتایج همکاری های آنرا به کشور های منطقه روشن تر میسازد .
هرچند پاکستان و آمریکا در طول جنگ افغانستان برخی همکاریها را تجربه کردند اما تفاوت دیدگاه و فضای بیاعتمادی بین دو طرف بخاطر مبارزه با تروریزم باعث شده است تا هر دو کشور برای کوتاه کردن دست دیگری از افغانستان تلاش کنند. چینیها هر چند حضور نظامی آمریکا را تهدید مهمی برای خود تلقی نمیکنند اما ترجیح میدهند تا افغانستان به همسایگان خود بخصوص به پاکستان وابسته باشد تا قدرتهای فرامنطقهای.
حالا که جناح جمهوریخواه در آمریکا در مجلس قدرت را بدست گرفته نیز دلیل خوبی برای کمرنگ کردن حضور نظامی این کشور در منطقه است. چرا که تجربه نشان داده است که توسعه نیروهای نظامی آمریکا در جهان با قدرت گرفتن جمهوریخواهها رابطه مستقیم دارد تا جایی که میتواند به افزایش تنش نظامی در آسیای مرکزی دامن بزند.
از سوی دیگر در میان کشورهای حاضر در پیمان شانگهای چین بزرگترین قدرت اقتصادی محسوب میشود که با رشد خوب شاخص و سرمایهگذاری خارجی در این کشور میتواند بهعنوان موتور اقتصادی پیمان عمل کند. پاکستان و روسیه در طول چند سال گذشته همواره با نوسانات اقتصادی فزایندهای روبرو بودهاند که همکاری این کشورها با چین باعث شد تا حدودی از اثرات رکود اقتصادی در این کشورها کاهش پیدا کند.
البته وابستگی اقتصادی چین، روسیه و پاکستان دارای زوایای دیگری نیز هست. روسیه بهعنوان صادرکننده عمده نفت شرکای مطمئنتری از عربستان هستند و با وجود آنکه چین بخش عمدهای از نیاز خود به نفت را از عربستان تامین میکند اما در صدد است تا با بهبود روابط خود در حوزه انرژی با مسکو قدرت چانهزنی خود را در بازار انرژی بالا ببرد.
اگر پاکستان و چین بتوانند که میتوانند با تقویت همکاریهای امنیتی خود در افغانستان به افزایش ثبات در این کشور کمک کنند یک مسیر ویژه زمینی برای ترانزیت کالا را بدست میآورند که در راستای هدف احیای جاده ابریشم است. پاکستان میتواند از طریق افغانستان نیاز روزافزون چینیها به مواد خام که دارند را تامین کند و در مقابل از فشار اقتصادی غرب علیه خود بکاهد. گرچه رهبری دولت موجود افغانستان دل بسته گی های زیادی با این دو سفر یعنی چین و اسلام آباد بسته است اما تحقق این مهم بیش از هر چیز نیازمند ثبات و امنیت در افغانستان است. که با حضور نیروهای آمریکایی و تندروهای مذهبی تا حدودی دشوار بهنظر میرسد.