احمد سعیدی

   

جناب حامد کرزی سكوت کرده آیا همه مشكلات هم به گردن اوست

بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی تحت ریاست دوکتور اشرف غنی احمد زی و ریاست اجرائیه دوکتور عبدالله عبدالله، آنچه که طی سیزده سال گذشته از جنس نابسامانی ها، کمی و کاستی ها،  همه كاسه و كوزه‌ها بر سر آقای حامد کرزی رئیس جمهور قبلی  مي‌شكند.

همه مشکلات امنیتی، اقتصادي و سياسي بر گردن او است. پول شویی مشکل کابل بانک، غضب زمین ها  و بيكاري و فقر همه و همه را از  عملكرد های او میدانند. مشكلات روابط بين‌المللی را  هم از دست پخت‌هاي جناب آقای کرزی قلمداد میکنند.

 بعضی ها میگویند کرزی طالبان را برادر گفت، تروریستان را آزاد ساخت، امریکا را  با افغانستان دشمن گردانید. طرفداران حکومت جدید می گویند او بود كه باعث ازدیاد جنگ در افغانستان شد و مفسدین را تشویق و ترغیب کرد.

 مشكلات ازدیاد قیمت مواد و اجناس مورد ضرورت مردم به گردن اوست. خیلی بی انصافانه است و خیلی نا عادلانه است که بگوییم طی سیزده سال هر چه كه اتفاق افتاده در این کشور  به خاطر عملكرد نادرست آقای کرزی بوده است.

بعضی ها نا انصافانه می گویند که اصلاً کرزی نبايد رئيس جمهور مي‌شد. مردم اشتباه كردند او را دو مرتبه انتخاب كردند. تعدادی می گویند در انتخابات دور دوم و سوم ریاست جمهوری تقلبات که صورت گرفته او مقصر بوده است.

 عملکرد های نا مطلوب و دور از صداقتی را که کمیسون انتخابات انجام داده همه را به گردن آقای کرزی می اندازند. در افغانستان معمول است تا زمانی که در اریکه قدرت باشید همه احترام تان میکنند و در وجود شما کمی و کاستیی نیست؛ اما با کنار رفتن از قدرت گناه گار عام و خاص شمرده میشوید.

 برایم دلچسپ است که بعضی ها میگویند جناب کرزی حتی قانون اساسی و نظام جمهوريت را هم  زير پا کرد. می گویند  او مقصر است كه طی 13 سال چرا افغانستان به اوج تمدن و رفاه نرسید.

در حال حاضر جناب حامد کرزی رئیس جمهور قبلی مردي است كه وزرای مرتجیع و فرصت طلبش طی سیزده سال گذشته زیر سایه او صاحب ثروت و اعتبار شدهند؛ به شهرت رسیدند در بانک ها پول های فراوان دارند و در زمان ریاست آقای کرزی او را فرزند صدیق و قهرمان کار و پیکار میدانستند.

آن ها حالا بی شرمانه می گویند باعث همه مشكلات كشور شخص آقای کرزی بوده و است. بعضی از همین وزیران که پول‌هاي اختلاس شان در حساب بانك های خارجي بخصوص در دوبی و بانك‌هاي سوئيس است؛ خود را صادق و وطن دوست میدانند.

 چقدر جای شرم و خجالت است برای همچو وزرا که در هر رهبریی در این کشور رنگ عوض میکنند و برس موزه پاکی را در بغل زده اند. من طی چند سال اخیر از جمله منتقدین سر سخت آقای کرزی بودم. اما انصاف در مورد یک شخص هم عدالت پسندی است و هم انسانی و اسلامی.

وزرایی که با کرزی سالیان درازی هم کاسه بودند به حکم وجدان بگویند که جناب کرزی براي اين كشور که نام آن افغانستان است دراين 13سال هيچكاري نكرده است جز خرابكاري.

یکی از وزرای چاپلوس و متملق که در زمان حکومت کرزی تقریباً اضافه از یک دهه وزیر بوده و حالا بورس موزه پاکی حکومت وحدت ملی را بدست دارد، برایم گفت که آقای کرزی قانون را هم اجرا نمي‌كرد، از اجراي قانون فرار مي‌كرد. فقط مي‌خواست كار خود را انجام دهد. حرف، حرف خودش بود. به حرف هيچكس گوش نمي‌داد و باور به هیچ کس نداشت، خود کامه بود

من برایش گفتم برای این گفتار خود چی دلیل دارید؟ او برایم گفت که انتخابات دور دوم رياست جمهوري كه برگزار شد رقيبان قدرتمندي را با نیرنگ و مداخله  كنار زد و در دور دوم زمینه سازی کرد تا داکتر عبدالله عبدالله بدون رقابت قدرت را به آقای کرزی تسلیم نماید. در انتخابات دور سوم ریاست جمهوری نیز آقای کرزی مهره چینی کرده است کی با کی باشد و کدام شخص در پهلوی کدام شخصیت قرار گیرد.

 برای آن وزیر گفتم که برادر در زمانی که آقای کرزی کاندید ریاست جمهوری بود، خودت عمده ترین مسئولیت پولی و رهبری کمپاین آقای کرزی را به عهده داشتی، مجبورم نساز که نام ترا افشا کنم. رنگش پرید صحبت را بسوی دیگر برد.

  من برای این وزیر که حالا سرپرست است گفتم جناب وزیر اگر انصاف کنیم جناب آقای کرزی هم ضعف هایی داشت و هم قوت. كارهاي خوب هم داشت كارهاي بد هم داشت. كفه ترازوي كدامشان بنظر شما سنگين‌تر است؟! جناب وزیر سرپرست، يكطرفه نمي‌توان به قاضي رفت و بر اساس ظن و گمان و اميال، رأي داد و حكم صادر كرد. من میدانم خوب و بد را همه با هم دارند. اگر جناب آقای کرزی  كمي تدبير به خرج مي‌داد و مانند شما اشخاص را مورد اعتماد قرار نمی داد و یک دهه وزیر نگاه نمیداشت،  مي‌توانست به شكل بهتري رياست جمهوري را انجام دهد و تو وزیر قبلی جراات نمی کردی که بعد از ختم وظیفه، اين همه حرف ها را  پشت سرش بگویی.

 بعضی از مردم از دوران 13 سال رياست جمهوري فردي كه خود، مردم انتخابش كرده بودند و پس از گذشت نزديك به سه هفته از پايان رياست جمهوري‌اش همچنان سكوت اختيار كرده و نمي‌خواهد لب به سخن بگشايد، شايد بتوانند قضاوت خوبي داشته باشند.

  من روز دوم عید قربان امسال بعد از چندین سال به عید مبارکی خدمت آقای کرزی رفتم که رئیس جمهور بر حال نبود. اما دوستان زیادی در دور و برش حلقه زده بودند و به احترامش آمده بودند. بعد از عید مبارکی به جناب کرزی گفتم انتقادات من طی چند سال اخیر فقط بخاطر منافع ملی بوده و بس.  جناب کرزی نیز قناعت داشت.  از جناب کرزی در روز دوم عید پرسیدم نظرت از انتقاداتي كه از دولت‌ سیزده ساله ای شما می شود چيست؟

 در قدم اول  تنها سكوت ‌كرد، اما غیر مستقیم برایم چند پاسخ داد كه بوي  رویگرداندن از اشخاص داخلی و کشور های خارجی در آن نهفته بود.  حالا جناب کرزی رئیس جمهور نیست اما تعداد زیادی از يارانش آنچه که من در روز دوم عید دیدم همچنان او را رها نكرده‌‌اند و براي او مخلصانه بدون هدف تحفه میدانند و احترام می کردند.

حتی بعضی از دوستان آقای کرزی، ادعا دارند كه اگر وضع چنين باشد بازگشت او در دور بعد انتخابات رياست جمهوري به قدرت حتمی است. یکی از  ياران  غار او برایم گفت  که اگر ادامه وضع دولت فعلی همین‌گونه باشد و رویکردها اصلاح نشود، امنیت حکم فرما نگردد، مواد مخدره کاهش پیدا نکند، جلو رشوت و اختلاس گرفته نشود، جهت رشد تعلیم و تربیه گام های موثر برداشته نشود، بیکاری مهار نگردد و در سیاست خارجی تجدید نظر نشود،  ‌تردید نکنید که اگر آقای کرزی  در انتخابات دور چهارم ریاست جمهوری   کاندیدا شود پیروزی قاطعی به‌دست خواهد آورد.

  با همه بگو مگو ها تا کنون جناب کرزی بعد از ختم ریاست جمهوری خود همچنان در سكوت به سر مي‌برد. خودش به یکی  از نزدیکان خود  گفته است كه اين سكوت از سر انفعال نيست.

عليرغم اين كه ياران ديرينه‌ ام  مي گويند که در سیاست های آینده باید فعال باشم در حال حاضر برای مدتی قصد ندارم وارد سياست شوم.  شايد در انديشه و تعمق است. سبك، سنگين مي‌كند دوران 13 سال رياست جمهوري‌اش را كه چه كرد و چه بايد مي‌كرد، و چه نكرد و چه نبايد مي‌كرد.

 باور دارم رئیس جمهور قبلی اكنون به گذشته مي‌انديشد و دوراني كه قدرت داشت و رئيس جمهور بود. شاید جناب کرزی  در دوران بیکاری خود بينديشد كه چقدر براي خدا و وطن و مردم خود كار كرده‌ است  و در اين كار چقدر نيت خير داشته‌ است و چقدر انسان های فرصت طلب از پهلوی آن استفاده نادرست کرده اند. آقای کرزی در حال حاضر اگر سکوت را بشکند یا نشکند باید باور داشته باشد که بدون این و آن مردم افغانستان میتوانند به راه خود ادامه  دهند.

 اگر جناب کرزی دست آورد دارد یا ندارد یک چیز در تاریخ افغانستان بنام جناب حامد کرزی پیوند نا گسستنی دارد- حوصله مندی در مقابل انتقادات و رشد آزادی بیان که نذیرش در کشور های منطقه وجود ندارد.

 امیدواریم  حکومت وحدت ملی مانند آقای کرزی با آزادی بیان و رشد مطبوعات باور داشته و در این راه گام های استواری بردارد.  سعدي مي‌فرمايد«من آنچه شرط بلاغست با تو می‌گویم- تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

 

 


بالا
 
بازگشت