احمد سعیدی

 

باز یک جنایت نا بخشودنی دیگر

هنوز زجه و ناله داد و فریاد بخاک و خون کشیدن باشنده گان ولسوالی ارگون ولایت پکتیکا را فراموش نکرده بودم هنوز راکت باران میدان هوایی کابل به گوشم آشنا بود هنوز خبر ترور دو خانم خارجی در ولایت هرات مرا رنج میداد هنوز کشتار بی رحمانه مردمان ولسوالی خواجه غار تخار پیش چشمانم آئینه وار صف  کشیده بودند که  واقعه دلخراش دیگری در ولایت غور در نزدیکی قریه باد گاه آن ولایت رخ داد جنایتکاران حرفوی بدون موجب با گناه نا کرده 14 نفر زن و مرد سر نشینان یک موتر را در مسیر راه  تیر باران کردند که شهرت شان را میتوانید در ذیل بخوانید

 

1.     اکبر حاجی محمد      دریور  هزاره

2.     رزاق حاجی محمد عوض  دریور هزاره

3.     اصف سعیدی  سرباز هزاره

 

4.     نوروز الله یار بیکار  داماد هزاره

5.     زینب الله یار    خواهر داماد هزاره

6.     لطیفه ابراهیم عروس نرس قابله هزاره

7.     صغری حسن  مادر داماد  هزاره

 

8.     میعاد  ولد یعقوب محصل اکادمی نظامی سنی

9.     رمضان صوفی خادم  دکاندار هزاره

10.                   موسی کسبه کار سنی

11.                   حاجی غلام محمد کسبه کار هزاره

 

12.                   سید نعمت سید رضا مامور دولت هزاره

13.                   صفی الله موسی   کسبه کار سنی

14.                   حاجی بومان دایمرداد   دکاندار هزاره

خودم هر گوشه افغانستان را دوست دارم همه جا خانه و کاشانه من است اما زاد گاه ام ولایت غور است از دیگر باشنده  ا فغانستان مظلومیت و نا توانی ها و مشکلات آن دیار را من خوبتر و بهتر میدانم با تمام وجودم احساس میکنم جنایت جنایت است چه در پکتیکا چه در تخار چه در غور اما حادثه دلخراش که در غور اتفاق افتاده مانند سایر ولایات هر دل را  به درد می آورد با شنیدن این غم نامه دست به قلم بردم خواستم درد تنهایی را با شما شریک سازم گرچه بعضی از مسولین و رسانه ها  این حادثه را از زاویه نگاه خود منعکس کرده اند. با دید گاه خود تعبیر و تفسیر نموده اند  ولی آنچه دراین میان غیر منصفانه یافتم این بود که بعضی ها گفتند همه شهدا مربوط به برادران و خواهران هزاره اند اما حقیقت طور دیگریست 11 نفر مربوط به برادران هزاره و 3 نفر سنی اند به هر صورت درد درد است شیعه و سنی برادر یکدیگر اند خون هر دو سرخ است و ریختن این خون ها جفای نا بخشودنی است بخصوص در ولایت که از صد ها سال بدینسو مردمان شیعه و سنی برادر وار در پهلوی یک دیگر زنده گی د ارند  انتخاب تیتر این خبر در رسانه ها مرا شوک زده کرد در راه و  منطقه که این شهدا جام شهادت نوشیدند شیعه و سنی در رفت و آمد اند خدا نکند دشمنان سوگند خورده افغانستان بین شیعه و سنی در غور نفاق آفرینی کنند گرچه به هوشیاری مردم با شرف آن دیار باور دارم آنچه را که بعضی از رسانه ها انعکاس داده اند که همه شهدا مربوط به برادران هزاره است حقیقت ندارد اینگونه تیترها را بدور از انصاف  ورسالت خبرنگاری میدانم، اینگونه اخبار سیاه نمایی مطلق است ، واقعا بدور از عدالت  است که فقط برای جلب توجه خوانندگان انعکاس آنرا سر خط آنرا قرار میدهم درست است که بررسی ودرمان ناهنجاریهای اجتماعی از وظایف حکومتها است البته در این میان نخبگان و مسولین لشکری و کشوری  میتوانند راهکار ارائه دهند وبعنوان بازوی مشورتی با ارگان های دولتی  ظاهر شوند  که این حادثه اسفناک ضمن اینگونه ناهنجاریهاست که موارد مشابه آن به کرات در کشور ما  رخ داده ، برای نمونه هجوم وحشیانه و مسافرین بی گناه آن هم روزه به دهن انهم در حضور مسافرین دیگر  نکته درداور اینکه مردم حاضر در صحنه فقط به گرفتن تصویر از این جنایت هولناک اکتفا کرده اند چنانچه در اکثر نقاط کشور   ونمونه های دیگری نیز وجود دارد . اما مراد نگارنده حادثه هولناک قریه باد گاه ولایت غور  است واینکه چه عواملی درایجاد این جنایت دخیل بوده. اند من معلومات مفصل خویش را آنچه که  میدانستم با جناب آقای سید انور رحمتی والی ولایت غور در میان گذاشتم اما آنان که تصاویر شهدای غور تیتر توهین امیز را در جراید و مجلات خود  نگاشته اند مربوط به آنها است اما اگر این مسولین در کابل و رسانه ها اندکی  بخود زحمت بدهند  وبه مناطق از ولایت غور   سری بزنند مردمی را که در نهایت فقر وبدبختی گذاران زندگی میکنند از نزدیک بیبیند آنگاه میدانند که حکومت مرکزی درطول تاریخ بخصوص در دهه اخر به مردم آن ولایت چقدر جفا نموده اگر تحقیق گردد که در آن منطقه محروم چند مکتب چند مدرسه چند کیلو متر سرک پخته  وجود دارد اگر از آمار بیسوادی در آن منطقه سوال شود وعوامل ان  پیگیری گردد  اگر آماری از بیکاری درآن منطقه یاداشت گردد  اگر از اهمال مسئولين محلی نسبت به آن منطقه که چی میکنند آشکار گردد که چی میکنند  و اگر از میزان اعتیاد مواد مخدر واینکه چه کسی مسئول کنترل این عامل فساد وتباهیست وچرا اینگونه به حال خود مردم رها شده اند  ..شاید هرگز چنین تیتری قلم زده نمی شد  دراین منطقه اسباب و عواملی جان بخاطر پیدا کردن لقمه نان همیشه مورد سوال است زمامداران که با این مردم مظلوم و خدا پرست جفا کرده اند دلقان دون همت بیش نیستند تاریخ جفا کاری های این مسولین هر گز نمی تواند فراموش کند تردید وجود ندارد  

کشتار بی رحمانه مردم غور  درمسیر شاهراه ولسوالی لعل الی مرکز ولایت غور آن هم در منطقه بادگاه  رویکردی فرا اسلامی  و فرا انسانی است درست است  که  طالب، درین پروژه نقش دست افزار یا مجری پروگرام را منحیث مزدور فروخته شده  برعهده دارد اما نه تنها این حادثه بلکه. طی سه دهه اخیر ، فجایعی که پیش چشمان مان اتفاق افتاده اند. خیره کننده است دیگر به تکرار  این واقعیت نیازی نیست که مضمون جنگ درافغانستان، اسلام نیست؛ از اول ماجرا، نیز هدف بازی  اسلام نبوده؛ اما از اسلام به عنوان ابزار مقابله بهره گیری شده است. این بهره گیری از زمان شوروی آغاز شد و تا حال به صور مختلف، ادامه دارد. تشویش دارم جنگ های قومی زبانی و مذهبی دامن افغانستان را زیاد تر خواهد گرفت موج داعشی شدن جنگ قدرت ها و همین بازیگران خارجی در خاور میانه، و کشور های عربی دامن افغانستان را هم خواهد گرفت تشویش دارم اگر دقت نشود افغانستان بزودی  آماج یک طوفان نکبت بار دیگر قرار گرفته و سرنوشت یک ملت زیر سوال خواهد رفت . از مردم با شرف غور چه شیعه و چه سنی میخواهم وحدت و همبستگی خود را همچو مردمک چشم نگه دارند و هرگز فریب دشمن را نخورند .

 

 


بالا
 
بازگشت