دستگیر صادقی

 

ایجاد « دولت متحد ملی » و نگرانی های ناشی از آن

سرانجام پس ار ماه ها نا امیدی، دلهره و تشویش امروز در تاریخ 21 سپتمبر 2014 سند ایجاد « دولت متحد ملی » میان دو تیم انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان ( تحول و تداوم ـ اصلاحات و همگرایی ) به امضاء رسید. جای شک نیست که از امضای این توافقنامه مردم افغانستان که زیر تیغ برنده تهدید و ترس و کشاندن کشور به بحران رنج می بردند، دمی به راحت نفس کشیدند و آن را استقبال نمودند. در ماهیت و نفس امر ایجاد « دولت متحد ملی » و آنهم در این شرایط بسیار پیچیده ی موجود، می تواند گامی به پیش باشد  و به نفع کشور تمام شود. ولی این که کار در این عرصه چگونه به پیش می رود و این دو تیم پس از این همه یخنگیری ها، زیر یک نام واحد چگونه با هم همکاری خواهند کرد، پرسشی است که باید در مورد آن اندیشید و جوانب گوناگون آن را به بررسی گرفت.

نخست باید یاد آوری نمود که در جریان مسافرتهای پیهم وزیر خارجه امریکا جناب جان کیری سنگ پایه و بنیاد یک تفاهم در ارتباط به « دولت متحد ملی » و آنهم پس از بن بستهای متواتر شکل گرفت. به یاد داریم که در همان وقت نیز رهبران هر دو تیم زیر فشار جامعه بین المللی و بویژه ایالات متحده امریکا سندی را امضاء نمودند و یک دیگر را صمیمانه و با خوشحالی در برابر کمره های تلویزیون و به محضر سایر رهبران دولتی به آغوش گرفتند و چنین وانمود می شد که گویا بن بست رفع گردیده و مسایل بعدی نیر با تفاهم میان رهبران هر دو تیم به گونه یی حل می گردد. ولی چنین نشد و این جریان وفرایندی در ظاهر ملی بار دیگر به بن بست کشانیده شد.

خطر این بن بست بسیار جدی گردید و برخورد های ناشیانه و نابخردانه، خلاف نورمهای پذیرفته شده یک جامعه متمدن که ادعای دموکراسی می نماید و مولفه های این چنین جامعه را به نمایش میگذارد، جامعه را نا خواسته منقطب گردانید. خطر برخورد های شدید مسلحانه به وجود آمد که نتیجه آن جز بربادی کشور و کشتار مردم و نابودی تاسیسات و بنیاد های ملی زیر عنوان گویا قیام های این رنگ و آن رنگ که در جریان سالهای جنگهای تنظیمی مردم افغانستان آن را با گوشت و پوست و استخوان خود تجربه نموده بودند، نمی توانست چیز دیگری باشد. مگر مردم اشغال موسسات دولتی و خصوصی را که جز غارت آن و به غنیمت گرفتن آن هدف دیگری نداشتند، فراموش کرده اند ؟ هرگز نه !

چنین وضعیت متشنج، باردیگر ملل متحد و کشورهای حامی افغانستان را مجبور ساخت تا  دست به کار شوند و در رفع این تشنج و جلوگیری از بحران از هر وسیله ممکن استفاده برند. زیرا حتا به خواهشهای مکرر رییس جمهور امریکا نیز توجه لازم  صورت نگرفت. پس باید فشار هر چه بیشتر و تطمیع هم اضافه تر میگردید. استفاده از این وسایل موجب شد که در آخرین دقایق و به نحوی سند ایجاد « دولت متحد ملی » به امضا رسد و مهمتر از همه این که رییس جمهور کرزی، نماینده خاص ملل متحد در افغانستان و سفیر کبیر امریکا در کابل به صفت مشاهد این سند را نیز امضاء نموده و به آن به اصطلاح مشروعیت بخشیده اند ! جلسات سران هر دو تیم به گونه متواتر در سفارت امریکا و زیر نظر مستقیم آنها دایر می گردید. آگاهان مسایل سیاسی به خوبی میدانند که چنین نوع برخورد، نشاندهنده آن است که افغانستان هنوز هم به یک کشور مستقل و برخوردار از حاکمیت ملی مبدل نگردیده است. هنوز هم یک کشورتحت الحمایه است. نخبگان سیاسی کشور و یا بهتر است گفته شود سیاستگران و سیاست بازان موجود، صلاحیت و شایسته گی حل مسایل ملی را ندارند. بیگانه ها باید آنان را کنار هم بنشانند و مسایل شان را حل کنند ! گو این که  ما افغانها هنوز هم طفل صغیری بیش نیستیم و باید تحت قیمومیت بزرگان قرار داشته باشیم !

 برای ترتیب سندی که به امضا رسید با مشاجره ها و کج بحثی های دسته های انتخاباتی زمان طولانی صرف گردید. این سند  بیانگر آن است که در آن تنها به ابجاد مقام های اضافی و غیر ضروری و چگونگی اشغال این مقامها و حد اکثر استفاده از آن توسط اعضای ارشد هر دو تیم مدنظر بوده است. یک دید حتا غیر کارشناسانه نیز می تواند در آن کمبودی های فراوان، به شمول تداخل در وظایف و تناقض و ابهام در عبارات را دریابد. این سند از لحاظ متن و محتوا ماهیت یک سند تقنینی سنجیده شده و مستند با احکام قانون اساسی افغانستان  را ندارد. امضای همچو سند میان تیم ها و اشخاص هیچگاه ماهیت احکام قانون اساسی افغانستان را خدشه دار نمی سازد.

به هر حال پرسش اساسی این است که این دو تیم با چنان ماجرا های که از سر گذشتانده اند، چگونه با هم همکاری خواهند کرد و دولت متحد ملی را خواهند ساخت ؟ فراموش نکنیم که حکومت عبارت از تیم یا گروهی از افرادی دارای تخصص های گوناگون است که در جهت رسیدن به اهداف مشترک بر بنیاد سیاست های دورنمایی و نزدیک و یک برنامه تنظیم شده علمی با یک دیگر همکاری میکنند.

اگر از حکومت چنین برداشتی وجود نداشته باشد، آنگاه مردم در نشست های شورای وزیران، هم مانند با پارلمان کشور،  شاهد موی کنی ها و ریش کنی ها و بالاخر بوتل جنگی ها خواهند بود.

امید چنین نباشد و هر دو تیم با درک مسوولیت کامل به مثابه یک تیم واحد و با دسپلین کاری  و شناخت دشواری های موجود در جهت حفظ حاکمیت و افتدار ملی، صلح و آرامش ، ثبات و بهروزی ، رشد و ترقی کشور ، بویژه توجه بیشتر به مردم بی نوا و فقیر جامعه، کار و همکاری کنند.

 

21 سپتمبر 2014

  

 


بالا
 
بازگشت