استاد صباح
قواي خارجي بودند چه کردند؟ واگربروند چه ميشود؟؟؟
بخش دوم
من وتوساقه یک ریشه هستیم
نهال نازکي یک بیشه هستیم
ستم يکسان نمودند برمن وتو
شکسته ازدم یک تیشه هستیم.
پریشان شده ام تابی ندارم
زرنجهاي شماخوابي ندارم
برای نقش تصویرغمهايت
به غیرسینه ام قابی ندارم.
استوارت توتال، فرمانده نيروهاى انگليسى درجنوب افغانستان گفته بود که عمليات سربازان انگليسى درمنطقه بسيار مشكل ترازآن است كه تصورمى شد. نيروهاى انگليسى علاوه برولايت هلمند، درقالب نيروهاى ايساف درشهركابل و اطراف آن مستقراند. جان ريد وزير دفاع سابق انگليس اعلام كرده بود كه در مجموع پنج هزار و ۷۰۰ نظامى جديد اين كشور براى مدت پنج سال درافغانستان مستقرخواهند شد. اوهزينه استقراراين نيروها را يك ميليارد پوند (۸۴/۱ ميليارد دالر) اعلام كرده بود. حزب مخالف ليبرال دموكرات انگليس هم موافقت خود رابا تصميم حزب حاكم كارگربراى اعزام نيروى بيشتر به افغانستان اعلام كرد. سرمينگيس كمپبل رهبراين حزب گفت كه انگليس چاره ى جز اعزام افراد بيشتر به افغانستان ندارد. اوافزود نمى توان اجازه داد ماموريت نظامى درافغانستان با شكست مواجه شود، زيرادراين صورت ثبات افغانستان به هم مىيخورد وحيثيت ناتونيزلطمه مى بيند. رهبرحزب ليبرال دموكرات گفت: لازم است با تهديد تروريستى تندروهاى اسلامگرامبارزه واين دشمن خطرناك ريشه كن شود، چراكه حضورآن درافغانستان نه تنها آن كشوربلكه همان طوركه در بمب گذارى هاى لندن شاهد بوديم، همگان را به مخاطره مى اندازد.
امادانستن اين موضوع ضروري است که نیروهای انگلیسی که عمدتادرهلمند مستقرهستند، هنوز نتوانسته یا شاید نخواسته اند نام این ولایت را از فهرست ناامن ترین و همچنین حاصلخیزترین ولایت در عرصه کشت و تولید مواد مخدر بزدایند؛ این کارنامه اصلی نیروهای انگلیسی درافغانستان است. نیروهایی که رهبری مبارزه با مواد مخدر را به عهده داشتند؛ اما ولایتی که آنها مستقر اند به تنهایی نزدیک به نیمی از کل موارد مخدر تولیدشده در افغانستان را تولید می کند و بخش قابل توجهی از مواد مخدر جهان را تامین می نماید. اگر هلمند را به تنهایی میراث حضور ۱۲ ساله نیروهای انگلیسی در افغانستان بدانیم این میراث هیچ نشانه ای از موفقیت را درخود ندارد.عمده ترین موفقیت نیروهای انگلیسی درهلمند شاید این بوده است که آنها با طالبان فعال درآن ولایت به نوعی تفاهم نانوشته رسیده اند،تا کاری به کارهمدیگر نداشته باشند ونیز براساس ادعای کرزی این نیروها به صورت امن وآسان و مستقیم به معادن و منابع زیرزمینی آن ولایت دسترسی داشته باشند! بااستقرارنيروهاي متذکره درين ولايت بگونه روزافزون، شاهد گسترش نوعی ناامنی مدیریت شده بوديم که به گونه آرام و خزنده ازحوالی جنوب کشور که درکنترول نیروهای انگلیسی است به دیگرمناطق امن کشورتوسعه پیدا کرد.
ازسوى ديگر نماينده ويژه سازمان ملل با استقبال ازخبراعزام نيروهاى انگليسى به افغانستان ازجامعه جهانى خواست براى حل مشكل اين كشوربا افغانستان همكارى كنند. اوهشدار داد جامعه بين الملل توان طالبان براى قدرت گرفتن مجدد درافغانستان را دست كم مى گيرد وگفت كه ديگركشورها نيز بايد كمك هاى نظامى، سياسى واقتصادى خود را افزايش دهند. كوينگزضمن تاكيد براصلاحات درساختارنهادهاى امنيتى نبود اطلاعات كافى درمورد مناطق جنوبى را زنگ خطرى براى دولت كابل قلمداد كرد و گفت- دولت كرزى بايد رابطه ى درست ومنظم با مردم ساكن جنوب كشورداشته باشد. او همچنين كمبود نيروى پوليس را ا زمشكلات ديگربرشمردوافزود- اكنون به ازاى هر۱۵۰۰ نفردرافغانستان يك پوليس فعاليت دارد، درحالى كه دركشورسوئيس تقريباًهر۵۰۰ نفريك پوليس دارند.
اسپانيا نيزخواستارتشكيل جلسه ويژه ناتو براى بحث جدى درباره معضل قدرت گرفتن مجدد طالبان درافغانستان شد. منابع ديپلماتيك اسپانيابا اشاره به كشته شدن سرباز اين كشوردردرگيرى هاى اخيرو تشديد حملات طالبان، مذاكره دراين باره را ضرورى دانستند. اسپانيا حدود ۷۰۰ نظامى را درقالب نيروهاى ناتو براى كمك به برقرارى ثبات درافغانستان اعزام كرده است. خشونت هاى طالبان به بالاترين سطح خود از زمان حمله آمريكا به افغانستان درسال ۲۰۰۱ رسيده است. اماهمه اين حرف وسخن برروي کاغذماند ونه طالب شکست خوردونه زندگي مردم بهبود پيداکرد.
جنگ افغانستان ازابتدا تا زمان خروج نیروهای انگلیسی ازکشوربيست میلیارد پوند برای مالیه دهندگان انگلیسی هزینه خواهد داشت . نیروهای انگلیس تاکنون درافغانستان چهارصدوچهارده کشته دادهاند که بيست تن ازآنها به دست نیروهای امنیتی دولت کرزي کشته شدهاند.
طى ده سال گذشته درجنگ عليه طالبان والقاعده درافغانستان ،بيش از ٢٧١٠ سرباز خارجى کشته شده که بيشتر آنها را امريکايى ها تشکيل ميدهند.همچنان درهمين مدت بيش از١٨هزارسرباز خارجى زخم برداشته اند،که ١٣٥٠٠تن آنها رامريکايى ها تشکيل ميدهند. بعد ازآنکه به تاريخ ١١سپتمبر سال ٢٠٠١ميلادى حمله به امريکا صورت گرفت، به تاريخ هفتم اکتوبرهمين سال،نيروهاى ناتوومتحدين به رهبرى امريکا درافغانستان عليه القاعده وطالبان جنگ را آغاز نمودند.اکنون ازاين جنگ سالها ميگذرد،اما هنوز هم وضعيت امنيتى روزبه روزبسوي خراب شدن مسيرمي پيمايد. طى اين جنگ برعلاوه دهها هزارهموطن ما ،به هزارها سربازان خارجى نيزتلفات وارد گرديده است.
تمام نيروهاى خارجى درافغانستان به رهبرى ناتو فعاليت دارند. اکنون٤٨ کشور بيش از ١٣٣هزار سرباز دارند،که حدود يکصد هزارآنهارا امريکايى ها تشکيل ميدهند. براي نيروهاي خارجي مستقردرافغانستان سال ٢٠١٠ ميلادى طى اين مدت خونين ترين سال بود، که طى آن ٧٠٩ سرباز خارجى کشته شده اند .
یوناما) درافغانستان ميگويد- شمارتلفات غیرنظامیان درسال ۲۰۱۱ به ۳۰۲۱ نفر رسیده، در حالی که سال قبل از آن، این آمار ۲۷۹۰ و درسال ۲۰۰۹ میلادی ۲۴۱۲ نفر بوده است. براساس یافته های این گزارش، بم گذاريهای خياباني وماين گذاري جاده ها وحملات انتحاری، مرگبارترین عوامل تلفات غیرنظامیان ومخالفان مسلح دولت عامل کشتاربیشتر این قربانیان بوده اند. فرستاده ویژه ملل متحد درافغانستان ميگويد - کشتارکودکان، زنان ومردان دراین جنگ همواره رو به افزایش بوده است وغیرنظامیان بهای جنگ رابیش ازهمه پرداخته اند. درسال دوهزاريازده میلادی نزدیک به يکصدونوغیرنظامی درنتیجه حملات هوایی نیروهای کشته شده اند که درمقایسه به سال دوهزارده حدودنو درصد افزایش را نشان می دهد. نزدیک به پنجصد قتل هدفمند ازسوی مخالفان مسلح دراین سال نیزصورت گرفته که درآن بیشترکارمندان بلند رتبه دولتی مثل، والیان، ولسوالها، اعضای شوراهای ولایتی وبزرگان قومی هدف قرارداده شده اند. ملل متحد ازسران طالبان خواسته است که قواعد جنگی رابرای کاهش تلفات غیرنظامیان درجنگ رعایت کنند و اصول حقوق بشررا درمقررات جنگی خود بیفزایند ومطمئن شوند که جنگجویان تحت امرآنان پابند این اصول هستند. ملل متحدازنیروهای داخلی وخارجی نيز خواسته است که تلاش بیشتری به خرج دهند تاتدابیرلازم برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان درعملیات آنان روی دست گرفته شود. درعقب این آمارها رنج وآسیب واقعی خانواده ها درافغانستان دیده میشود. این جنگجویان طرفهای درگیرهستند که باعث ادامه این امر شده اند.
درسال ٢٠١٢، باجودى که اقداماتى ازسوى نيروهاى امنيتى داخلي وآيساف
بخاطرجلوگيرى ازتلفات ملکى صورت گرفته، اما با آنهم ٣١٦ فرد ملکى کشته شده و٢٧١
تن ديگرمجروح گرديده اند. زنان ودختران، ازتاثيرمنازعات مسلحانه رنج مى برند.
يوناما ٨٦٤ مورد تلفات ملکى زنان،٣٠١ کشته و٥٦٣ زخمی را درسال ٢٠١٢ ثبت نموده
است. مسئوول واحد حقوق بشريوناما به خبرنگاران گفت- تلفات زنان ودختران در سال
٢٠١٢، نسبت به سال قبل آن بيست درصد افزايش داشته واين تلفات هنگامى صورت گرفته
که زنان و دختران، مصروف فعاليت هاى روزانه بودند.
استفاده ازحملات انتحارى به شمول حملات توسط اطفالى که شستشوى مغزى شده اند، تا
افراد غيرنظامى را بکشند، تکان دهنده است و نقض آشکار معيارهاى اسلامى است.
نزدیک
به نیمی ازدوهزارسرباز آمریکایی تنها درولایت های قندهاروهلمند کشته شده اند.آمارهای
پنتاگون نشان می دهند که تلفات نیروهای آمریکایی درپیکار با تروريزم
ازمرزدوهزارنفرگذشته است .
زیرا ازآغازاین جنگ درسال دوهزارويک میلادی تا دوهزارسيزده ميلادي، دوهزاروسه
آمریکایی کشته شده اند وهفده هزارودوصدوهشتادهشت سربازدیگرآمریکایی زخمي شده
اند.
پس ازسخنرانی کرزي درجمع نیروهای امنیتی امبنی برعدم کمک ازنیروهای
ناتودرعملیاتهای نظامی، فرمانده عمومي نیروهای ناتو درافغانستان گفت که ازفرمان
کرزی برای عدمبمباران هوایی مناطق مسکونی توسط ناتو حمایت میکند.
کرزی چندی قبل اظهارداشت که ازنیروهای ناتو تعهد گرفته که دیگرگوشه وکنارکشوررا
را بمبارد نکنند، اما درحمله بهدازين تعهد به مناطق مسکونی ده غیرنظامی کشته
شدند وناتو تنها به یک عذرخواهی اکتفا نمود .
سکرترجنرال حقوق بشرملل متحد دراین رابطه معتقد است که قبل ازپایان دادن به
حملات هوایی، اوباما بايد مطمئن شود که حملات هواپيماهاي بدون سرنشين اين
کشوردرمناطق مختلف جهان درچارچوب قوانين بين المللي انجام می شود یا خیر؟ زیرا
قوانين بين المللي مشخص مي کنند که حملات هواپيماهاي بدون سرنشين چه زماني
مجازوچه زماني غيرمجاز است. آمريکا مدعي است حملات هواپيماهاي بدون سرنشين،
حملات هدفمند براي کشتن اعضاي طالبان است اما اگردراين حملات تعداد زيادي
ازغيرنظاميان کشته شوند مي توان درستي اين حملات رازيرسوال برد. بنابراين بدون
بررسي دقيق اين حملات نمي توان آنها راقانوني ياغيرقانوني توصيف کرد.
درپاسخ به ايشان باید گفت- اگرشما که ريس حقوق بشرملل متحد هستید هنوزدررابطه
با تعداد تلفات غیرنظامیان در برابرکشته شدگان طالبان درحملات هوایی نیروهای
خارجي تحقیق نکرده اید، بدانید ارقامها نشان می دهد اگردراین حملات یک تروريست
طالب کشته می شود درقبالش چندین غیرنظامی جان خود را ازدست می دهند. اگرسری به
ارقام غیرنظامیان کشته شده که توسط دفتر سیاسی سازمان ملل در افغانستان
(یوناما) بزنید، این ادعا برای شما اثبات می گردد:
سال
۲۰۰۷ : ۱۵۲۳غیر
نظامی
سال
۲۰۰۸ : ۲۱۱۸
غیر نظامی
سال
۲۰۰۹
:
۲۴۱۲
غیر نظامی
سال
۲۰۱۰ : ۲۷۹۰
غیر نظامی
سال
۲۰۱۱ : ۳۰۲۱
غیر نظامی
تا جون
۲۰۱۲ : ۱۱۴۵
غیر نظامی
این درحالی است که این ارقام، تنها مربوط به غیرنظامیان کشته شده توسط
خارجيهادرعملیات هایی می شود و کشته شدگان درعملیاتهای زمینی و ... جای خود را
دارد.
بیش ازسیزده هزارغیرنظامی تنهادرطي پنج سال کشته شدند. آیا واقعا این تعداد
طالب هم دراین حملات ازبین رفته اند؟ مطمئنا جواب منفی است. اگرغیرازاین بود
اکنون ريس حقوق بشرملل متحد نمی گفت که باید دراین رابطه تحقیق شود تا بدانیم
این حملات مجازاست یا غیر مجاز. واقعا جای تاسف است که هزاران نفرازهموطنان ما
درعین بی خبری، جان خود را ازدست بدهند یا معیوب گردند، آنوقت به این فکر
بیفتند که این کارقانونی است یا غیر قانونی. بعد اگر دلشان شد تصمیم به خاتمه
این حملات بگیرند. گویی جان مردم ما برای اینها ازبسیاری چیزها، ناچیزتراست.
مگراين ظلم نيست که درخانه خود نشسته ای ناگهان برسرت بم بریزند؟؟؟، بدون اینکه
گناهی کرده ویا حتی متهم به کاري غيراخلافی وغيرقانوني باشید. تنها به این جرم
که یک طالب دست پرورده پاکستان و... درحوالی منطقه مسکونی شما پرسه ميزند.
طی ماههای گذشته به علت اعتراضات گسترده مردم به کشتارمردم بي گناه سانسورشدیدی اعمال ميشود تاازانتشاراين گونه اخبارجلو گیري شودودسترسی خبرنگاران به مناطق زيرعملیات شدیدا محدود گرديده وبرمطبوعات داخلی فشارمی آورند که چنین اخبار را انعکاس ندهند.
تازه ترین حوادث درکنرکه عمدتا زنان وکودکان تلف شدند ، به مطبوعات کشیده شده است، بازهم خارجيها کشته شدگان را نیروهای مسلح طالب عنوان کرد وبلندگوهای مطبوعاتی آنان میکوشند این خبررا که والی کنرنيزتایید کرده و تصاویری نیزازجانب رویترزپخش شده زیرسوال برده غیرجدی نمایان سازند. یکی ازاین بلندگوها ، بی بی سی فارسی است که تنها زمانی اخباراينچنيني را نشر میکنند که جهانی شده باشد و زیرزدن آن برایشان دشوارشود. برای اینان کشته انسانهاي بیگناه خبراصلی نیست وآنرابصورت حاشیهای نشرکرده اند وآنهم با لحن موردقبول برای خود. درصفحات اول وبگاه هايشان نیزخبری ازاين واقعات نيست.اما درمقابل کشته شدن ولویکتن دراروپا وانگليس باآنچنان آب وتاب پوشش داده میشود که توگویی زمین ازمسیرش منحرف شده است. سازمان عفو بین الملل ازکشته شدن غیرنظامیان کشورما به دست نیروهای خارجي به شدت انتقاد کرده و گفته است ، اين نیروها ازپاسخگویی خودداری کرده اند . سازمان عفو بین الملل ازعدم پاسخگویی موارد قتل غیرنظامیان به شدت انتقاد کرده وگفته است ، حتی جنایت های جنگی مشهود مورد بررسی قرارنگرفته وبدون مجازات باقی مانده اند . در مورد ده واقعه ی که درسالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ که طی آن افرادغیرنظامی درجریان عملیات نیروهای خارجي در کشته شده اند تحقیق کرده گفته است ،هیچ یک ازاین موارد پیگیری نشده است و۱۴۰ غیرنظامی دراین حوادث کشته شده اند.
فلیپ آلستون که ازگزارشگران ملل متحد درامورعدلی بود، گفته است که عدم پیگرد قانونی متهمان جنایت های جنگی ازنگرانی های جدی است واین کارسبب شده است که شمارزیادی ازغیرنظامیان افغان دردرگیریها کشته شوند.
این مقام قبلي ملل متحد نسبت به پیامد های زیانبارعدم پیگیری جنایت های جنگی درهشدارداده وبا اذعان به این که باید برای شناسایی وپیگرد جدی این جنایتها درافغانستان تحقیقات جدی صورت گیرند، وي خواسته است تا قتل های سازمان یافته یی که ازسوی ویکی لیکس افشاء شده اند را به بررسی بگیرد. درين اواخر رسانه های غربی مواردی از فعالیت های جنگی نظامیان بریتانیایی را فاش کرده اند که در نتیجه ی آن ۲۶ تن ازغیرنظامیان کشورکشته شده وده هانفردیگرزخمی شده اند وهمچنان قراراست تا سه نفرازسربازان استرالیایی در قضيه کشته شدن ۵ کودک درولایت ارزگان درجریان یک عملیات نظامی این نیروها درسال ۲۰۰۹، مورد پیگرد عدلی قرار بگیرند.اگرچه به نظرمی رسد، روی سخن مقام ملل متحد بیش ترمتوجه نیروهای بین المللی بوده واین بعد قضیه نیزازجهت های مختلفی درخوراهمیت بوده ورسیدگی جدی را می طلبد، اما بررسي به جنایت های جنگی سه دهه ی گذشته یکی ازبزرگترین چالش های موجود فراراه رسیدن به صلح عدالت واقعي درکشوربوده که به دلیل حضور گسترده ی ناقضان حقوق بشردرساختار نظام سیاسی، دولت کرزي درسالهاي گذشته حتا ازتبارزاراده ی لازم درراستای به اجرا گذاشتن برنامه های مطروحه ی خویش بسان برنامه ی عمل برای صلح مصالحه وعدالت، دراین راستا ناتوان بوده است.
کشورهاي قدرتمند درجنگ افغانسان، هرگاه که منافع شان ایجاب می کرده یا می خواسته اند فردی یاجریانی رازیر فشارقرار دهند، ازآغازتحقیقات درپیوند باجنایت های جنگی درمورد آنان سخن گفته اند، اما درموارد بیشماری برغم انتظارهای مردم و نهاد های مدافع حقوق بشردربرابرجنایت های مشهود بشری ویا افرادی که متهمان اصلی این گونه جنایت ها پنداشته می شوند، با اغماض ومدارا برخورد کرده وحتا به این گونه افراد وجریان ها امتیازاتی نیزقایل شده اند.عمده ترین مثال دراین مورداعتراض های ملل متحد و شماری ازکشورها درپیوند با تقررفهیم به حیث معاون اول رییس جمهور، توسط کرزی بود که بدون سروصداي بعدي فروکش کرد.
نشریه واشنگتن تایمزدرمقاله ي درمورد موثریت حضور نظامی و پول های مصرف شده امریکا درافغانستان مضمونی را به نشررسانده ودرآن به کوتاهیها واشتباهاتی پرداخته است که امریکا برای پیروزی جنگ درافغانستان مرتکب شده است. دراین مقاله به چهارلازمه جنگ که درطول ۱۲ سال به آن توجه نشده است، اشاره شده وآنرامورد انتقاد شدید قرار داده است- ستراتیژی ، مصارف، حسابدهی وجلب اعتماد مردم .امریکا درتامین عنصراساسی امنیت که پیشرفت اقتصادی-اجتماعی افغانستان است هیچ موثریتی نداشته است. این عنصرشامل بهبود تجارت، اشتغال زايی، ایجاد بازارهای فعال، مکاتب، معلمین، شفاخانه ها وبهبود خدمات صحی می باشد که توجه لازم به آن مبذول نشده است. نظامیان امریکا درمقایسه با صدها ملیارد دالری که مصرف کرده اند، می توانست با مصارف خیلی اندک، مشکلات این کشور را مرفوع بدارند. اگر چنین میشد، شاید امروز وضع زندگی مردم افغانستان به مراتب بهترمی بود.
با مصارف خیلی کوچک میشد میزان دسترسی مردم به آب آشامیدنی که اکنون تنها ۲۷ فیصد است بلند برود ودسترسی به برق که اکنون تنها ۳۰ فیصد است افزایش یابد. چگونه امریکا درحساب دهی ازاین مصارف ناکام بوده است. درگزارش تفتيش عمومی بازسازی افغانستان به چند مورد اختلاس و رشوت ازجانب نظاميان امریکايی درپروژه های بازسازی اشاره شده است. سال گذشته، یک نظامي امریکايی به قاچاق یک میلیون دالرازافغانستان که ازطریق وسایل دی وی دی انتقال میداد، متهم شد، نظامي دیگربه قاچاق یک صد هزار دالر که در بکس سفری خود جابجا کرده بود اقرار کرد و به همینگونه رئیس ارکان پیشین اردوی امریکا به جرم درخواست رشوت ۶۰ هزاردالرازپروژه های ساختمانی در افغانستان محکوم شد. نظامي دیگربیش ازدوصدهزاردالر را که برای پروژه های بازسازی اختصاص یافته بود به سرقت برد ویک ديگرش دهها هزاردالردیگررا دروسایل بازی اطفال پنهان کرده بود. به این ترتیب، اگرهمه پول های دزدیده شده جمع گردد به میلیارد ها دالرمیرسد. اینها فقط چند مثال کوچکی از فریب، سرقت وسوءاستفاده توسط خود مسئولین امریکائی در افغانستان بوده است. بنابرین، افغانها واقعاً حق دارند که ازما بخواهند بیرون شویم، چون فساد امریکا همه جا را فرا گرفته است.
جلب اعتماد مردم است که امریکا برای بدست آوردن آن ناکامی های زیادی داشته است. تمامی اقشار جامعه افغانستان شدیداً مخالف حملات شب هنگام برخانه هایشان و بمباردهوايی نیروهای امریکايی هستند. اما، درمقابل امریکايیها به این عمل ادامه داده و چیزی را که بدست آورده اند، جزانزجاروتنفرمردم نبوده است. چنین عملکرد های نظامیان امریکايی امروزمتاسفانه باعث ترس وهراس همگانی شده است. بنابرین، اگرسیاست گزاران امریکايی واقعاً نمی خواهند افغانستان پس ازخروج ایشان دروضعیت سراسیمه به سربرد، باید تنها مصارف یکماهه خود را که چیزی حدود ۱۰ میلیارد دالرمیشود برای تمویل چند برنامه توسعه ی به این کشور اختصاص دهد. آنها این پول را برای تمویل برنامه همبستگی ملی کمک کنند تا نه تنها توسعه و انکشاف افغانستان ادامه یابد، بلکه تلاش های خود آنها برای بازسازی وتامین ثبات درافغانستان نیزنتیجه ای را به همراه داشته باشد.
همچنان اندیشکده شورای آتلانتیک در مقالهی ازخامه فردریک کمپ درخصوص مواضع آمریکا درقبال بحران افغانستان نوشت- اوباما درسخنرانی مراسم تحلیف دوردوم ریاستجمهوری خود، با وجود گسترش چالشهای جهانی ازجمله مسأله افغانستان، تنها برمسائل داخلی کشورش تأکید ورزید. اما دنیا نمیتواند متوقف شود تا آمریکا از مشکلات داخلیاش فارغ گردد. با وجود پنجاه کشوری درافغانستان حضورگسترده نظامي دارند ، واوباما درباره عقبنشینی و خروج پرشتاب نیروهادرسال دوهزارچهارده کارمیکند، وچگونه برسرمأموریت ومیزان نیروهای باقیمانده مذاکره مینماید؟ این مسائل فراترازبحثهای تئوری هستند. دیپلماتی ازیکی ازکشورهای متحد آمریکا، که اخیراًازافغانستان برگشتهاست، ازاین امرابرازنگرانی میکند که مقامات دولت اوباما، بیش ازاندازه بربیرون کشیدن تعدادي سربازان خود ازافغانستان تمرکزمي نمایند...این تفکر به امری منجرمیشود که نیروهای باقیمانده آمریکایی میخواهند پس از خروجشان ازافغانستان، برآنجا حکمفرما گردد. درمذاکراتی که تاکنون انجام شدهاست، واشنگتن وکابل ازگزینه صفر، خروج کامل سربازان آمریکایی دوری جسته وبه این ترتیب ازالگوی عراق اجتناب کردهاند. رئیسجمهور کرزی شخصاً به اوباما متعهد شدهاست که بهگونهی عمل خواهد نمود تا مصونیت سربازان باقیمانده آمریکایی ضمانت گردد.
شایع شده است که سربازان باقیمانده بین ده تا پانزده هزارنيروهستند. لیکن پرسشی جالب توجهترمطرح میشود مبنی براینکه آیا واشنگتن میخواهد شماری ازپایگاههای خود درافغانستان راحفظ کرده وبه آنها دسترسی داشته باشد؟ پایگاههایی که با مصارفات قابلتوجه وازجیب مالیه دهندگان آمریکایی ساخته شدهاند.
یکی ديگرازنگرانیهای موجوداین است که پاکستان ازسوی افراطگرایان با مشکلی جدی روبهروشده است. اوباما درحالیکه تعیین میکند نيروهاي آمریکا درافغانستان چه کند، همچنین وقتی دربدترین قسمت این سناریو، پاکستان دراثر شورش، بیثباتی یا... کنترول تسلیحات هستهای خود را درمقابل افراطگرایان از دست بدهد، وی باید بیاندیشد که به چه نیرویی درمنطقه نیاز دارد. اخبارخوش ازپاکستان این است که فرمانده اردو، جنرال پرویز کیانی، با این نتیجهگیری که جریان خشونتآمیزداخلی افراطگرایی تهدیدی جدیترازهند برای ثبات کشورش میباشد، مأموریت اردورا تغییر داده است. با اینحال، خبربد این است که افراطگرایی همچنان به بسیاری بخشهای پاکستان نفوذ میکند وازاین رونیروهای امنیتی داخلی میترسند کشورشان به جایی برسد که بازگشتی برای آن متصور نباشد. اگرچه حملات مخفیانه آمریکا عملاً نيروهاي مخالف را مي کشد، عطش انتقام قبیله ی را تقویت میکنند که این امرخود باعث تقویت افراطگرایان میشود،به این ترتیب گزارشهای نگرانکننده ازدرگیری میان نیروهای دولتی وطالبان پاکستان درحال افزایش است.
همچنان ایران نیزچالشهای جدیدی را درخصوص شرق افغانستان مطرح میکند. تهران که دررابطه با منافعش در سوریه و لبنان به مانع برخورده، تعاملات خود را با افغانستان افزایش داده است. علاوه برانصراف سران افغانستان از توافق برسرحضورطولانی مدت سربازان آمریکایی، در حال آمادهسازی برای پرکردن خلاء امنیتی، پس ازعقبنشینی آمریکا است. یک ازمقامات افغانستان درواشنگتن ازاین موضوع شکایت کرده است که ایران به منظورایجاد مخالفت با هرگونه توافق اساسی درآینده، نمایندگان مجلس و وزرای افغانستان را میخرد. همچنین به مسلح کردن و آموزش گروههای محلی مبادرت ورزیده تا نوعی ستون پنجم برای حمایت ازخود ایجاد نماید، همانکاری که پیش ازاین در عراق، سوریه، فلسطین، شرق عربستان سعودی و بحرین انجام دادهاست.
براساس تخمین ملل متحد، میلیاردها دالری که برای پیروزی درجنگ افغانستان به مصرف رسیده، می توانست برای هر افغان ۱۵هزاردالرامریکایی برسد. امافساد وخشونت فزاینده قصه دیگری رابیان می کند. نگرانی های امنیتی مانع رفتن مردم به شفاخانه ها ومکاتب می شود وحتا بعضی افغانهای محافظه کارآرزوی بازگشت به گذشته رامی کنند و به امنیتی که طالبان با وجود خشونت، حاکم ساخته بودند، ارزش می گذارند.
مارتین وان بجلرت، یکی از دو بنیانگذار شبکه تحلیلگران افغانستان می گوید: هرچیزی که مردم درمورد اتفاقات احساس می کنند، چه خوب چه بد... اما آنها درمورد آینده خود مطمین نیستند. مارتین وان بجلرت مانند بسیاری دیگر معتقد است که پیشرفت هایی درافغانستان وجود داشته است، اما احساس قوی وجود دارد که پیشرفت ها با مبالغ پولی که درافغانستان مصرف شده وتلاش هایی که دراین کشورصورت گرفته، متناسب نیست. تنها ایالات متحده امریکا در جنگ افغانستان نزدیک به ۴۵۰ میلیارد دالربه مصرف رسانده است. تلاش ها صرفاً به آینده افغانستان متمرکز نبوده بلکه امنیت ایالات متحده امریکا نیزمطرح بوده است. کشوری که سال ها جنگ داخلی وچندسالی حاکمیت طالبان را تجربه کرده است، به سادگی می تواند پناهگاه گروه هایی گردد که درتلاش حمله برایالات متحده امریکا هستند. آینده مطمین و باثبات نه تنها برای افغانستان بلکه برای ایالات متحده امریکا نیز حیاتی است.
برآورد شده است که امید به زندگی دراین کشور جنگ زده زیر۴۵ سال است. حدود یک چهارم کودکان این کشور حتا شانس اینراندارند که شاهد پنجمین سالگرد تولد خود باشند. حتا برای آنهایی که ازاین مصیبت ها نجات می یابند، امید به زندگی بسیارپایین است. تنها یک چهارم افراد بالغ می توانند بخوانند وبنویسند وگفته می شود که بیکاری به ۴۰ درصد می رسد. بنابراین، به عوض افزایش رشد اقتصادی، بخش زیادی ازکمکهاي خارجي یا به جیب قشری از نخبگان رفته است یا به جیب کسانيکه که خود به ترویج و شیوع فرهنگ فساد کمک کرده است. ازتامین عدالت گرفته تا استفاده ازبرق، همه چیزبارشوت اجرا مي شود . براساس ارقام ملل متحد، سالانه دونيم میلیارد دالرپول افغانها در اختلاس وسوءاستفاده مالی مصرف می شود. سازمان شفافیت بین المللی افغانستان را سومین کشورفاسد در جهان رده بندی کرده است که تنها دردرجه بهترازمیانماروسومالیا قرار دارد.
فرانگ لدویج یک عضو سابق دستگاه اطلاعاتی انگلیس درافغانستان درکتاب ( دست آورد های انگلیس از جنگ افغانستان) نوشته است- نیروهای انگلیسی درهلمند برای زنده ماندن خویش روزانه میلیون ها دالرپول به طور رشوت به طالبان می دهند تا آنان ازجنگ درمقابل نیروهای انگلیسی منصرف شوند.
ونیروهای انگلیسی درهلمند، روزانه حدود بيست پنج ميليون دالر صرف کارهای نظامی می کنند که ازاین مبلغ ملیون ها دالرآن به طورماهوار به طالبان یا افرادی که درارتباط با آنان هستند، به طور رشوت پرداخته می شود، با این حساب، انگليس تا سال دوهزاربيست حدودشصت ميليارد دالرپرداخت خواهد كرد اما با وجود این، ازسال دوهزاريک تاکنون چهارصدچهل چهارسرباز انگلیسی مستقردرافغانستان کشته شده و بیش ازدوصد شصت نظامی دیگرزخمی شده اند.
نیروهای انگلیسی درچوکات نیروهای ناتو، به هدف مبارزه با مواد مخدر که مرکزآن عمدتاً ولایت هلمند خوانده می شود، دراین ولایت مستقر شدند.این نیروها درآن زمان مدعی بودند که وارد جنگ نخواهند شد، تنها برای محو کشت، تولید وقاچاق مواد مخدردرچوکات نیروهای ناتو فعالیت خواهند کرد.
براساس این تقسیم بندی، وظیفه نیروهای امریکایی دربخش مبارزه با تروریزم بود که این نیروها عملاً وارد نبرد با طالبان گردید. اما بعدها، بخاطرسود بیشتر مواد مخدر هلمند، نیروهای امریکایی نیزبربخش های هلمند مستقرشدند و این ولایت میان این دو نیرو، به هلمند شمالی و جنوبی تقسیم گردید. هلمند شمالی درحوزه امنیتی نیروهای انگلیسی باقی ماند وهلمند جنوبی دراختیار نیروهای امریکایی قرارگرفت. افغانستان به منبع بيش ازهشتادپنج درصد توليد جهانی ترياك تبديل شد. در حال حاضرپنجا هشت درصد تریاک جهان درافغانستان تولید می شود وچهل نودرصد آن تنها از ولایت هلمند بدست می آید. گردون برون نخست وزیر وقت انگلیس درتشریح اهداف جنگ درافغانستان با مردم کشور خود گفت که این جنگ برای نگهداری کوچه ها وشهرهای بریتانیا بسیارمهم بود، زیرا ما در افغانستان می جنگیم تا از جنگ دربریتانیا جلوگیری شود.
بامهر- صباح
thesabah@gmail.com
+++++++++++++++++++++++
( بخش اول)
(بررسي سالها موجوديت قواي خارجي وچالشهاي که يخن گيرکشوربعدازخروج اين نيروهاميگرددوبااستناد به تحليلهاوبررسيهاي مهم تحليلگران ونهادهاي بين المللي )
وطنداراز برایت گریه کردم
براي درد هایت گریه کردم
زظلم وخودسريهاي اين وآن
شنيدم تا نوايت گریه کردم.
افغانستان دچاربحرانها ومشکلات اجتماعي، سياسي، اقتصادی، فرهنگي و نظامي شده است. عملکرد يک بام ودوهوا، هم به ميخ وهم به نعل ، هم لعل بدست آيدوهم دل يارنرنجد ، به شکل ازاشکال تقويت مخالفين ، حمايت بي دريغانه وهميشگي تفنگداراني که درآغوش اداره کرزي لميده اند،چاق شدن تشنج هاي داخلي واختلافات قومي وزباني وکم کاري نيروهاي خارجي ،مصلحت گرايي وبي کفايتي کرزي، زورگويي وچپاولگري جنگ سالاران تنظيمي ،عامل اساسي مشکلات جامعۀ افغانستان بوده اند. همين عوامل باخود ، بي عدالتي، بي قانوني، جنگ، کشتار، ويراني، نا امني، آوارگي، فقر، مرض، فساد اداری،زمين خواري، بنيادگرای، افراطگري، تبعيضات قومي و مذهبي، مواد مخدرودهها مشکل ديگررا به مردم کشورخلق کردند واينان سالهاست که دامن جامعۀ رامحکم گرفته وزندگي آرام وخوش را ازمردم کشورسلب نموده است.
غبارغم بروی من نشسته
تنم خسته شده قلبم شكسته
شکستن کشتن وبستن وبردن
دري حقوق انساني ره بسته.
عده ی معتقدند که پس ازخروج نظامیان خارجی ازافغانستان، حوادث سال های پس از ۱۳۷۱ که منجر به وقوع جنگ های داخلی شد، ممکن است یک باردیگرتکرارشود. همانگونه که تاریخ گویاست، درسال ۱۳۷۱، پس ازسقوط نجیب الله وآمدن تنظيمها جنگ های شدید ی ادامه پیدا کرد که درنتیجه آن، ده ها هزارنفرکشته ومیلیون هاي ديگرمهاجر وآواره شدند. دامنه این جنگ درطی سالیان متمادی،بیشترزیربناهای اقتصادی وطن را از بین برد وشیرازه زندگی میلیون هانفررا ازهم پاشید. به عقیده این عده، خروج سریع نیروهای خارجی به باعث افزایش دامنه بی ثباتی وخشونت شده وچه بسا به احیائ مجدد طالبان و القاعده منجرشود. اماکسي نميگويد که تداوم حضوراين نيروها وباهمين استراتيژي کنوني وبااينگونه رويکرد فعلي چه پيامدي رادرقبال خواهد داشت.
بهرصورت نيازاست تااين موضوع بررسي گردد وبدانيم که چه واقع خواهد شد .
درسال دوهزاريک میلادی شورای امنیت سازمان ملل متحد بافشارهای دولت امریکا مجوز اعزام نیروهای نظامی به افغانستان را صادرکرد . هدف کاملا مشخص و تعریف شده بود، شورای امنیت در فیصله نامه ای که به هماين منظور صادر کرد پنج هدف را برای کشورهای حمله کننده به افغانستان تعیین نمود:
- مجازات و سرنگونی رژیم طالبان به اتهام پناه دادن به اسامه بن لادن رهبر شبکه تروریستی القاعده درافغانستان .
- مبارزه علیه تروریسم و پایان دادن به جنگ وخشونت و برقراری صلح و امنیت درافغانستان .
- تحقق دموکراسی و کمک به افغانها برای ایجاد حکومت منتخب .
- هموار ساختن راه جهت قانونمند شدن جامعه افغانستان، جامعه ای که درآن قانون حرف اول را بزند .
- کمک های مالی به منظوررشد وانکشاف افغانستان درعرصه اقتصاد، اجتماع و همچنین بازسازی وفقرزدایی.
امریکا که درحوادث يازده سپتمبر برج های اقتدار و ابهت سیاسی و نظامی اش در واشنگتن و نیویارک فروریخته و درصدد انتقام گیری بود پلان حمله ی نظامی را طرح ریزی کرد ونخستین کشورعضو ناتو بود که پس ازیک سلسله بمباران هوایی و کوبیدن مواضع و استحکامات طالبان بوسیله ی هواپیماهای بدون سرنشین، سرباز و تجهیزات جنگی به کشور فرستاد .
نیروهای خارجي هرکدام تامين کننده منافع کشورش بوده وبخصوص قوتهاي آمریکایی درافغانستان به صورتهای گوناگون حضوروفعالیت دارند. بخشی از نیروهای آمریکایی را تیم های باز سازی ولایتی ( PRT ) تشکیل می دهند که در تمامی ولایات حضور دارند. افراد این تیم ها را صاحب منصبان نظامی تشکیل می دهند، هرچند که یونیفورم به تن ندارند. با آنکه این تیم ها با افرادی مسلح یونیفورم دار محافظت می شوند، درآنها افراد بی یونیفورم و یونیفورم دار حالت ثابت ندارند وازیک ولایت تا ولایت دیگر با هم تفاوت دارند. اعضای پی آر تی را بیشتر نیروهای ناتو تشکیل می دهند ولی کنترل ونظارت آنان بازهم به عهده آمریکا است.
پی آر تی درکنار برنامه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، مسئولیت بازسازی نظامی پولیس ولایات را نیز بر عهده دارد. افراد تازه وارد در پولیس ملی توسط این تیم ها آموزش می بینند. این تیم ها در قومندانی های امنیه ولایات نفوذ دارند و در تمامی کارهای اداری دولتی درولایات مداخله می کنند. بدین ترتیب امور اداری و امنیتی ولایات را تحت کنترل دارند و درعزل و نصب والیان تصمیم گیرنده اصلی محسوب می شوند. درکنار این مسئولیت ها، وظیفه مهم دیگر این تیم ها تحقیق وجمع آوری اطلاعات منطقوی برای دولت هایشان می باشند.
اسرار آمیز ترین بخش نیروهای آمریکا راکمپنی های امنیتی خصوصی آمریکائی تشکیل می دهند.
گشت زنی در شاهراه ها، بدرقه کاروان های تدارکاتی، تأمین امنیت مراکز وشخصیت های خارجی ازجمله مسئولیت های این کمپنی ها به حساب می آید. این کمپنی ها،عملیات های شبانه، خانه تلاشی ها، ربودن افراد وشکنجه آنها و حفاظت از زندان های آمریکا درافغانستان را، نیز برعهده دارند. نیروهای این کمپنی ها را، نظامیان کشورهای مختلف تشکیل می دهند. اما صاحب منصبان آن ها، درمجموع آمریکایی اند ورهبری آن را آمریکایی ها بر عهده دارند. درآمارهای رسمی، معمولا ازکمپنی های امنیتی وتیم های بازسازی ولایتی، سخن به میان نمی آید.
اکنون سالها ازاین پیکارخونین ونافرجام میگذرد، سالهای که برای ما لحظات تلخ وناگوارزیادی به همراه داشت سالهاي جنگ وخشونت ، سالهاي جنون و دیوانگی دوطرف درگير، سالهاي حمله های خونبارهوایی وحمله های انتحاری وتروريستي، سالهاي حضورنيروهاي نزديک به پنجاه کشورتحت پوشش فیصله شورای امنیت سازمان ملل متحد سالهاي فقروبیکاری مردم و فرارازکشور برای پیداکردن یک لقمه نان حلال و گوشه ی امن و فارغ از جنگ و ترور . اکنون در پایان این سالهاي تراژیدی، کشورهایی که به افغانستان صدوپنجاه هزارسربازفرستاده بودند به استثنای درظاهرآهنگ خروج سرداده و برای بیرون بردن سربازان خود ازکشور دوهزاروچهارده را ضرب الاجل نهایی قرارداده اند . اینکه رفتن یا نرفتن آنها به سود یا به ضرر افغانستان است بحث جداگانه ایست چیزی که دراین رابطه حایز اهمیت است شکست ماموریت جنگی دراین جنگ وعدم توانایی آنها دراجرای شرایط مندرج در فیصله نامه ی شورای امنیت سازمان ملل متحد درسالهاي گذشته است .
درجنگ ونبرد، درين کش وگير، درين بزن بزن وبکش بکش ودرين بستن وبردن وزورگفتن، توآم با خشونت و خونریزی همه روزه شاهد آن بوده ايم ، تنها یکی ازشرایط پنجگانه شورای امنیت آنهم درمرحله ی نخست عملی گردید این شرط، سرنگونی امارت بدنام وکورذهن طالبان بود که دردوهزاريک میلادی عملی شد ولی اکنون اوضاع و احوال صحنه های جنگ به گونه ایست که بقدرت رسیدن دوباره طالبان غیرمحتمل به نظر نمی رسد . طالبان به کمک متحدین سیاسی و ایدیولوژیکي خود درمنطقه و بیش ازهمه به یاری عربستان سعودی، پاکستان وقطر خود را در یک قدمی تشکیل دوباره ی نظام منفوروعقبگرامی بینند ودرتمام اطراف واکناف پايتخت حضورفزيکي دارند.
بقیه شرایط شورای امنیت و اهدافی که امریکا و ناتو درآغازحمله برای خود تعیین کرده بودند حتی یک مورد عملی و اجرا نشده و یا نخواستند اجرا کنند . متاسفانه دموکراسی نیم بند وارداتی درکشور درحال مرگ است ،این دموکراسی وبااين گونه وشيوه به مجازکشوربرابرنيست وبه قامت شکسته وطن نمي زيبد. این دموکراسی نام نهاد ، جنگ سالاران وتفنگداران را ثروتمند تروزورگووبي بندوبارترومظلومان رامظلومتر ، حقوق انساني رامنزوي تر، جرم وجنايت راافزون تر، ستم رابرزنان بيشتروثروتهاي مادي ومعنوي ميهن رابه چوروچپاول برابرترکرد وآناني راکه بوجي بوجي دالردادند وبراریکه ی قدرت نشانید وظلم وستم وحق تلفي وخونخواري رامروج وکوچک ترین صدای اعتراض را با گلوله وکشتن وبستن پاسخ میدهند .
انتخاباتي که درسال دوهزاروچهارده داشتيم وهمه ديدند که ما قانون داریم اما تطبیق نمیشود ما انتخابات داریم ولی نه عادلانه است نه شفاف و نه همگانی . رآی مردم با پول خریده میشود اکثروکلا تاجران سیاسی شده اند ودرمجموع انتخابات بیشتر به یک زورگويي ،تفنگ کشي وبي قانوني شباهت دارد . خارجيها تصویرناهنجار دموکراسی را با خود آوردند وحتی این تصویردرهم وبرهم راهم نتوانستند ويانخواستند برروی دیوارخانه های مردم بیاویزند .
متاسفانه درطول تاریخ پنجهزارساله کشورهیچگاه و درهيچ مقطع تاريخ ،درهيچ سلطنت ودرهيچ زمامداري فاصله بین فقروثروت ، فقیروسرمایه دار وظالم ومظلوم تا این حد عمیق نبوده است، فساد به اوج خود رسیده است، حیف و میل و تاراج بیت المال وسرمایه های ملی مملکت درحلقه کوچک قدرتمندان تفنگدارتنظيمي به یک عرف تبدیل شده است . خارجی ها با دست بازدرامورداخلی کشورما مداخله میکنند، آنهایی که پول میدهند حق هرنوع مداخله راهم برای خود محفوظ نگه میدارند( آنانيکه نان ميدهند – فرمان ميدهند) ، سفارتخانه های برخی ازکشورها درپايتخت درمورد همه چیزتصمیم میگیرند . ما امروزنه تنها با تروریسم بي رحم مبارزه می کنیم بلکه باآدم کشان تفنگ داروجنگ سالار، مافيايي زمين ،هيولاي موادمخدر،پديده ناميمون رشوت ورشوت گيري ومريضي بي درمان زن ستيزي وبنيادگرايي که گلوی سي ميلیون انسان وطن رابا دستان کثيف وخون آلود اش میفشارد دست وگريبان استيم.
تاچندي قبل اگرازناامني وبي نظمي وکشتاردرکابل سخن زده ميشد کسي چندان آنراجدي نميگرفت امااکنون آتش جنگ از دروازه هاى پايتخت گذشته وامروزتروروناامنى درميدان هوايي بين المللي کابل، دردارلمان ، درچهاراهي صحت عامه ، دروزيراکبرخان ، درکارته پروان ، درادارات دولتى وغيردولتى ودرمناطق به شدت محافظت شده چهره مينماياند وقرباني ميگيرد ، عمليات هاى انتحارى كه اغلب مراكزدولتى را نشانه مى گيرند، روبه افزايش است. مردم ستمديده ما كه گريبانشان بارديگر به چنگ طالبان افتاده، حق دارند نسبت به همه چيزشك كنند ازوعده هاى كرزى تاتوانايى وكفايت ناتووازتوانمندي دستگاه هاى جاسوسي غرب تازدو بند جنرال هاى پاكستانى با طالبان. پايتخت آخرين دژاقتداردولت ومرکزتصميم گيري وسوق واداره قواي ناتوومتحدين درنا امنى عميقى فرورفته است، درپهلوي خونريزي تروريزم، شاخ مالي وشاخ جنگي تشنگان قدرت وچپاولگران جنگ سالاروتفنگدارزندگي رابرمردم دوزخ ساخته اند ونتيجه انتخابات رابهانه قرارداده وبارديگربسوي جنون وآدمکشي گام برميدارند. وكابل فاصله چندانى با روزگارتلخ قدرت نمايى جنگ سالاران ندارد. چيزکه بيشترازهمه مايوس کننده وزجردهنده است، بريدن رشته هاى اميد مردم پس ازسه دهه آوارگى وبى خانمانى، چراغ زندگى رادروطن خود روشن كرده بودند.
هيچ ضربه ى به دولت کابل وخارجيان مستقردرکشورازاين شديد ترنيست كه ادامه زندگى وتحمل اوضاع براى پايتخت نشينان همانند بسيارى ازنقاط كشورمشکل مى شود. با افزايش شكستهاوگسترش موج نااميدى، رفتارنظاميان خارجى نيزازمداراعتدال واخلاق خارج مى شود تا حدى كه تلفات غيرنظاميان درحملات هوايى وزمينى نيروهاى خارجي نگرانى هاى شديد را درداخل وخارج افزايش داده است. دراين حملات بيشتر زنان وكودكان كشته و زخمى شده اند.
به عقيده بسياريهاابعادجنگ به اندازه ى ازكنترول اخلاقى خارج شده كه مردم تفاوتى ميان حملات خارجي وطالبان نمى بينند.سازمان بين المللى مهاجرت مى گويد هزاران نفرازمردم مناطق دورافتاده،با افزايش درگيرىهاميان نيروهاى ائتلاف با طالبان، خانه هايشان راترک ميکنند... امادولت هيچ اقدام عملى براى توقف اين چرخه خطرناك نكرده است. فقط پس ازهرحمله ى كرزى، با انتشار يك اعلاميه درمورد اين حادثه ابراز تأسف كرده ودرآن ازازمردم خواست صبرو شكيبايى داشته باشند. دان دیبارچهره ضد جنگ درگفتگوبا تلويزيون روسيه امروزمي گويد- آمریکا چشم خود را به روی این حقیقت که مردم افغانستان تمایل وآرزوی زیادی برای داشتن حاکمیت ملی خود دارند، بسته است واین علاقه و تمایل حتی با وجود موجوديت قواي خارجي ازبین نرفته وما مصداق این موضوع را درحمله سربازان کشورميزبان به نظامیان خارجي می بینیم ومردم خواهان خروج اين نيروهاازکشورشان هستند.
وی افزود یکی ازاهداف طرح آمریکا در کشورهایی که به طورکامل نمی تواند برآنجا تسلط پیدا کند، این است که با ایجاد اختلاف بین مردم آنجا تلاش می کند منابع را به یغما ببردواین سیاست راازابتدای حضورشان اجرا می کند. درسال دوهزاروچهارده اردوي ملی افغانستان این فرصت را دارد تا مسائل امنیتی کشوررا خود حل کند ودیگرنیاز به دستورات ديگران نخواهد بود.
آمریکاوافغانستان توافقنامه استراتژیک را امضامي کنند که براساس آن نیروهای آمریکایی ده سال بعد ازسال ۲۰۱۴ همچنان درکشور باقی خواهند ماند. بعدازصرف میلیاردها دالردرجنگ افغانستان، اکنون باید میلیاردهادالردیگربرای حمایت ازنیروهای امنیتی وتوسعه اقتصادی این کشورهزینه کنیم. بعداز خروج رسمی، ما احتمالا ۳۰ هزار سربازآمریکایی را تامدت نامعلومی دراین کشورباقی خواهیم گذاشت. با گذشت سالها جنگ، صلح هنوزهم حتی درافق دورپدیدارنیست. ما باید بحث تغییردر استراتژی را آغاز کنیم. نفس اینکه مسئولیت های ناتو رابه نیروهای داخلي واگذارکنیم وبگذاریم آنها باهمان استراتژی پیش بروند که خودناتودرآن ناکام بود، چیزی راعوض نمی کند. این راه موفقیت نیست.
نيروهاي خارجي ودرافغانستان گرفتارشده است. سياست خام وناسنجيده آنان به فاجعه منتهي شد. اين سياست واقدامات بي مورداوضاع راوخيم تركرده است. شش هزارودوصدوپنجاه هموطن ما دردرگيري هاي سال دوهزاروده ميلادي آسيب ديده اند ودوهزاروچهارصدودوازده نفربراثرشدت صدمات و جراحات وارده جان خود راازدست داده اند.
همچنين درشرايط كنوني، هرروزبگونه متوسط هشت نفردردرگيريها كشته ودوازده نفرديگر مجروح مي شوند. هفتصدويک نظامي خارجي درسال دوهزاروده کشته شده ودرافغانستان بيش ازيکصدوپنجاه هزارنظامي خارجي درقالب نيروهاي موسوم به ايساف وناتومستقرند.
یک موسسه پژوهشی وابسته به پوهنتون براون درآمریکا درگزارشی پیش بینی کرده که هزینه دوجنگ عراق و افغانستان و عملیات نظامی در پاکستان به چهارهزار و چهارصد میلیارد دالر خواهد رسید. اين موسسه می گوید که این گزارش نتیجه یک مطالعه گسترده با همکاری پژوهشگران چندین پوهنتون آمریکا است. براساس برآورد این موسسه، هزینه این جنگ ها تا به امروزبه مرزسه هزارودوصد میلیارد دالر رسیده و دولت آمریکا تا زمان خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان بیش ازهزار میلیارد دالر دیگر خرج خواهد کرد.این ارقام با برآوردهای رسمی دولت آمریکا از هزینه این جنگ ها بسیار متفاوت است. باراک اوباما گفت بود که این جنگ ها در طول ده سال اخیر نزدیک به هزار میلیارد دالر برای خزانه دولت این کشورهزینه داشته است.
علت این اختلاف فاحش درارزیابی پژوهشگران براون و دولت آمریکا را باید در تعریف متفاوت آنها ازهزینه های جنگ جستجو کرد. با جمع زدن میزان بودجه ی که کنگره آمریکا از زمان حملات یازده سپتامبر برای عملیات نظامی درافغانستان و عراق تصویب کرده است به رقم بیش از یک هزار و دوصد میلیارد دالر می رسیم که به ارزیابی رئیس جمهوری آمریکا نزدیک است.در مقابل ۲۰ اقتصاد دان و متخصصین علوم سیاسی و وکیل که دراین پژوهش پوهنتون براون شرکت کرده اند با یاد آوری این واقعیت که دولت آمریکا با نظرداشت کسری شدید بودجه درعمل همه هزینه این جنگ ها را با فروش اوراق قرضه به بانک های جهان ووام گرفتن تامین کرده است، می گویند که باید سود پرداخت شده به بیش ازهزارمیلیارد دالررا هم در محاسبه مصرف این جنگ ها به حساب آورد. این رقم تا اکنون نزدیک به دوصد میلیارد دالر بوده است وهر روز به آن اضافه می شود.
آنها همچنین بخش مهم این گزارش را به هزینه انسانی جنگ اختصاص داده اند. سربازان زيادي آمریکایی در این دو جنگ آسیب دیده اند. درمان این تعداد زخمی جنگ و رسیدگی به سربازانی که با اختلالات روانی ناشی ازسالها حضوردرشرایط سخت عملیات نظامی دست و پنجه نرم می کنند، به همراه هزینه های بیمه و تقاعد مادام العمر برای این سربازان به بیش از۹۰۰ میلیارد دالرخواهد رسید.
این پژوهش به مخارج غیر مستقیم اجتماعی و سیاسی این جنگ هم پرداخته است.ازهزینه ساخت واداره زندان های جدید درافغانستان و عراق تا رشد قدرت و نفوذ شرکت های پیمانکارآمریکایی طرف قرارداد اردوي این کشور و تاثیر گذاری آنها بر سیاست گذاری های دولت و کنگره آمریکا. مجموع قراردادهای وزارت دفاع آمریکا با این شرکت ها تا به امروز ۴۰۰ میلیارد دالر تخمین زده شده است.برآورد این مطالعه از رقم سربازان و پیمانکاران کشته شده آمریکایی در این دو جنگ بیش ازهشت هزار نفرو قربانیان غیر نظامی افغان وعراقی نزدیک به صد و چهارهزار نفر است.
انتشار این گزارش چند روز پس اعلام تصمیم باراک اوباما برای خروج یک سوم نیروهای آمریکایی ازافغانستان، می تواند به انتقادات بسیاری از هم حزبی های او که از اوباما خواسته اند با سرعت بیشتری به این جنگ خاتمه دهد شدت بخشد.این گزارش همچنین با به چالش کشیدن روش های محاسبه هزینه های جنگ توسط سیاستمداران درکاخ سفید و کنگره آمریکا به آنها توصیه کرده است که با شفافیت و صداقت همه هزینه های کوتاه مدت و بلند مدت عملیات های نظامی این کشوررا دراختیارافکارعمومی قراردهند تا تاریخ جنگ های پرهزینه با دست آوردهای محدود و ناپایدار تکرار نشود. با اينهم اگرچه درشروع روند انتقال مسئولیت های امنیتی از سربازان خارجی به نیروهای افغانستان تعداد ششصدوپنجاه سربازامریکایی ازکابل خارج و به کشورخود بازگشتند اما دراین مورد که آیا صد هزارسرباز امریکایی تا سال دوهزاروچهارده میلادی واقعا افغانستان را ترک میکنند یا خیر، شک و تردید های فراوانی وجود دارد و تا کنون روند واگذاری مسئولیت های امنیتی درمناطق تعیین شده طبق اعلام فبلی جریان دارد، این پروسه از ولایت بامیان آغازشد و سپس تامین امنیت شهر مهترلام مرکز ولایت لغمان به نیروهای داخلي واگذارگردید، فردای آن نیروهای انگلیسی ازشهر لشکرگاه مرکز ولایت ناآرام هلمند خارج شدند، بعدآ سربازان ایتالیایی ازشهرهرات درغرب افغانستان خارج گردیده و مسئولیت تامین نظم و امنیت این شهررا به نیروهای افغان واگذارکردند و روند انتقال مسئولیت ها رسما در شهر مزارشریف نیز به مرحله اجرا در آمد و سربازان آلمانی مسئولیت تامین امنیت این شهر رابه نیروهای داخلي واگذارکردند . ولایت بلخ با مرکزیت شهرمزارشریف چهارده ولسوالی دارد، نیروهای خارجی تنها ازمحدوده ی شهر مزارشریف خارج شده اند و قرار است درداخل این شهربا تانکها و زرهپوش های خود گشت و گذارنکنند و دست به عملیات جنگی نزنند، ولسوالی های این ولایت ازاین امرمستثنی است، سربازان خارجی این حق را به خود محفوظ نگه داشته اند تا در ولسوالیهای چهارده گانه ی این ولایت حضور نظامی داشته باشند وعملیات های جنگی راه اندازی کنند.
ولایت بامیان نیزاگرچه امن ترین نقطه کشورمحسوب میشود ومردم این ولایت برای دفاع از خود نیازی به نیروهای خارجی ندارند ولی با این حال والی بامیان میگوید این ولایت ازناحیه ولایات همجوار خود آسیب پذیراست .
به گفته والي باميان ولسوالی تاله وبرفک که ازلحاظ تقسیمات اداری جزوولایت بغلان میباشد به یکی از مراکزعمده تروریست ها تبدیل شده است وازآنجایی که این منطقه درنزدیکی بامیان موقعیت دارد طالبان مستقر درآنجا میتوانند امنیت بامیان را مورد تهدید قراردهند.
همچنین ولایت نا آرام میدان وردک درمسیر راه بامیان به کابل موقعیت دارد واین مساله نیز یک نقطه تهدید برای امنیت بامیان محسوب میگردد چنانکه درهمین میدان وردک بود که طالبان رییس شورای ولایتی بامیان راازموترش که ازکابل بازمی گشت ربوده و به قتل رساندند و جسدش را مثله کردند . در ولایت لغمان تنها امنیت شهر مهترلام مرکزولایت ودر ولایت هرات تنها امنیت داخل شهرهرات به نیروهای داخلي واگذارشده است . در ولایت لغمان تمامی ولسوالی های آن نا امن است و درولایت هرات نیز حداقل چهارولسوالی جزو مناطق پرخطر شناخته میشود .
از سوی دیگر شاید شهر لشکرگاه مرکزولایت هلمند ازامنیت نسبی برخوردار باشد اما یقینا هیچ یک از ولسوالی های آن از لحاظ امنیتی قابل اطمینان نیست . حدود ده هزارسرباز انگلیسی در طول ده سال نتوانستند طالبان و تروریستهای خارجی را از ولایت هلمند اخراج وامنیت این منطقه را تامین نمایند، امنیت کاذبی که در این ولایت وجود دارد بسیارشکننده وآسیب پذیراست. ولایت هلمند اکنون نیزمانند گذشته بزرگترین مزرعه ی کوکنارومرکز تولید مواد مخدر جهان است . اگرچه مرحله نخست روند واگذاری مسئولیت های امنیتی به نیروهای داخلي پایان یافته است و برخی گمانه زنی های خوشبینانه نیز حاکی از آنست که سربازان امریکایی هم تا پایان سال دوهزارچهارده میلادی از افغانستان خارج میشوند اما شواهد موجود در افغانستان عکس این گمانه زنی ها را ثابت میسازد :
- > سربازان امریکایی دربرخی ازمناطق کشوردرحال ساخت وسازاستحکامات جدید نظامی هستند استحکاماتی که به نظر می رسد حداقل برای بيست سال آینده است .
- > مقامات امریکایی بارها گفته اند که از تجربه تلخ دهه هشتادعبرت گرفته اند و این بار تا کار جنگ را در افغانستان یکسره نکنند ازاین کشور خارج نمی شوند یا بقول خود شان مردم افغانستان را تنها نمیگذارند .
- > دولت امریکا ازیکسو درعرصه تبلیغات ازخروج نیروهای خود تا سال دوهزاروچهارده سخن میگوید ولی از جانب دیگردرصدد ایجاد پایگاههای دایمی نظامی در افغانستان است و حامد کرزی را برای امضای سند استراتژیک میان دو کشور تحت فشارگذاشته است . ایجاد پایگاه نظامی به معنای حضور درازمدت با اختیارات وسیع ونامحدود درافغانستان است . این شواهد نشان میدهد که امریکایی ها با وجود هزینه های سنگینی که در جنگ افغانستان متقبل میشوند به این آسانی و بدون دستاورد روشن و مشخص مانند اتحاد جماهیرشوروی ازاین کشورخارج نخواهند شد .
درمناطقی که تاکنون ازوجود نیروهای خارجی تخلیه شده اند پرچم های کشورهای خارجی عضو ناتو پایین کشیده شده و به جای آن پرچم ملی افغانستان بر افراشته شده است این کار بیانگرآنست که در افغانستان جایی برای برافراشتن پرچم های بیگانه وجود ندارد، برافراشته شدن پرچم افغانستان به جای پرچم های بیگانه همچنین این معنا را می رساند که افغانستان در راستای کسب استقلال ازدست رفته ی خود گام برمیدارد . افغانها امیدوارند که روزی فرارسد که درهیچ نقطه ی ازکشورشان پرچم هیچ کشور بیگانه ی برافراشته نباشد .
مدتی بود مردم افغانستان نگران به نظر می رسیدند و گمان می کردند رئیس جمهورشان رای مقبولیت را از آنان گرفته اما کشورشان را دودستی تقدیم امريكاییان نموده و حتما در پس یک معامله بزرگ، توافق نموده است تا کشور به صورت دایمی دراختیار اجانب قراربگیرد. ولی اعلان مواضع کرزی درنشست خبری مشترک با رئیس جمهور کرواسی کمی ازوجود نگرانی های عمومی کاست وهمگان را امیدوار نمود که گویا کرزی نمی خواهد بدون درنظرداشت آرای مردمی به هرکارخطرناکی دست بزند. چنانچه او در این نشست خبری گفت: فیصله کننده نهایی در راستای ایجاد پایگاه های دایمی نظامی ایالات متحده امريكا درافغانستان، مردم است وحکومت درآن زمینه صلاحیت ندارد.
برای ایجاد پایگاه های دایمی امريكا در افغانستان تعهد مردم، مجلس نمایندگان وسپس برگزاری لوی جرگه ضروری است. ایالات متحده امريكا برای ادامه روابط استراتیژیک میان دولت افغانستان وکشورش خواهان ایجاد پایگاه های نظامی دایمی دراین کشور شده، اما ایجاد این پایگاه ها درقدم نخست پیش شرط ایجاد صلح در کشور است.
برای ایجاد مراکز نظامی دایمی ازسوی امريكا درافغانستان، بافیصله نهایی مردم و با درنظرداشت موافقت های کشور های همسایه صورت خواهد گرفت، چرا که دولت افغانستان می خواهد که همسایه های شان ازحضور نظامی امريكایی ها در این کشور مطمئن باشند. عدم حمله شبانه نیروهای خارجی درداخل خانه ها و بدون هماهنگی، نبود مداخلات بیرونی، بیش برد روند انتقال تامین امنیت به رهبری افغانها براساس تعهد صورت گرفته و مفاهمه کشورهای همسایه، از پیش شرط ها برای ایجاد دایمی پایگاه های نظامی در کشور خواهد بود.
ما در یک منطقه بزرگ زندگی می کنیم که پرازتشنج است با این حال تصمیم گیرنده ی نهایی در راستای ایجاد پایگاه های نظامی دایمی امريكا، ملت افغانستان است و حکومت این کشور صلاحیت ندارد و دفاع از خاک وظیفه اول مردم است. اگرچه این اولین موضعگیری اینچنینی رئیس جمهور نیست و ایشان بارها و درمقاطع مختلف بادر نظرداشت منافع و مصالح ملی تاکیدورزیده، ازخود وجهه مستقل و طرفدارتمامیت ارضی به نمایش گذاشته است اما اتخاذ موضع جدی دربرابرخواست امريكا درزمانی صورت می گیرد که به خصوص کشورهای عربی، همانها که حاکمان شان یکروز آب را هم بدون کسب اجازه واشنگتن نمی نوشیدند شاهد حوادث سرنوشت ساز می باشد.
شایذ وي بیش ازگذشته درک نموده باشد که راهی را که درپیش گرفته وتا کنون همواره داد ازخواست مردم زده و مطالبات غربی ها به ویژه امريكایی ها را نادیده گرفته ودربرابر شان محکم ایستاده است، کاردرست واصولی به نظر می رسد. همچنان با وجود هشدارهای مکرر کرزی مبنی برتوقف عملیات شبانه ازسوی نیروهای خارجي، این نیروها نه تنها به این گونه عملیات حساسیت برانگیزخود درمناطق جنوب کشورهمچنان ادامه میدهند بلکه دامنۀ آن را در شمال نیزگسترش داده اند . اجرای عملیات شبانۀ خارجيها در افغانستان فاصلۀ عمیقی میان مردم و حکومت ایجاد کرد وعملیۀ حکومت داری را درکشور به یک پروژۀ ناکام تبدیل نمود .