غلام سخی ارزگانی
پشتون ها بیش از همه در محور قربانی تروریسم
پشتون ها یکی از اقوام نجیب و میهن دوست افغانستان اند که به صورت عمده در مناطق جنوب و شرق کشور، آن هم متأسفانه که در وضعیت قبیلوی و رقتبار روستایی به سر می برند. افزون برآن، پشتون ها در غرب، کابل، شمال و سایر مناطق این سرزمین به طور پراگنده با سایر اقوام به صورت دوستانه زیست می نمایند. قوم شریف پشتون همواره با سایر اقوام در غم و شادی شریک بوده و می باشد که از دیده تاریخ پوشیده نیست.
مسلمآ که بیش از چهار دهه به این طرف به صورت عموم همه عشایر، طوایف، قبایل، اقوام، نژادها، پیروان تمام ادیان و مذاهب کشور ما قربانی اهداف تروریستان دولتی، استخباراتی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، طبقاتی و... سیاسی کشورهای اجانب و حامیان داخلی آن ها گردیده اند؛ ولی شدت آوارگی، فقر و جنگ به خصوص در عصر اشغال افغانستان از سوی اتحاد جماهیر شوروی در مناطق جنوب و شرق کشور نهایت زیاد بوده و مردمان بی دفاع این مناطق زیادتر قربانی تجاوز و جنگ شدند.
گاهی خوانین و طبقات حاکمه پشتون، توده ها و طبقات محکوم پشتون تبار بی دفاع را در معامله سیاسی با دولت تحت حمایت شوروی می گرفتند و زمانی هم آن ها را در زیر ساطور دولت تا دندان مسلح نظامی وقت قرار می دادند که باز هم در هر دو صورت، مردم عامه پشتون قربانی جباران دولتی و اربابان محلی ستمگر پشتون می شدند. کجا بودند این دموکراتان پشتون، هزاره، تاجیک، اوزبیک، ایماق، قزاق، بیات، قزلباش، تاتار، قرغیز، نورستانی، پشه یی و... که داد مظلومیت و محرومیت این توده های تحت ستم پشتون را به رسانه ها و مراجع حقوقی بین المللی می رساندند و از مصالح این مردم بی دفاع پشتون تبار حراست می کردند.
آیا جریان قربانی تمام اقوام کشور و به ویژه قربانی پشتون ها در همین جاه به نقطه پایان خود می رسد؟ به هیچ صورت. باید گفت که متأسفانه نه تنها مردم عامه پشتون در محضر قربانی قرار دارند؛ بلکه اصلآ تمام اقوام کشور مورد قربانی جنایت کاران، خائنین ملی و بین المللی تا هنوز قرار دارند.
اشغال ده سال کشور توسط ارتش سرخ، حاکمیت چهارده ساله دولت های چپ طرفدار روس، حضور 14 ساله مجاهدین در دوران جهاد، چهار سال حکومت اسلامی مجاهدین در کابل، پنج سال امارت اسلامی طالبان و بالاخیره 13 سال حاکمیت تبارگرا و مصلحت گرای جناب حامد کرزی در حضور 150 هزار نیروهای ناتو در افغانستان اند که تمام قبایل و اقوام کشور با نحوی از انحاء در محور قربانی کشورهای خارجی و زورمندان داخلی حتا تا حال قرار دارند.
در این مدت بیش از چهار دهه تجاوز، جنگ و بحران نسبت به تمام نقاط کشور، فشار بالای مناطق جنوب و شرق کشور بیش تر بودند؛ زیرا که میدان جنگ، قاچاق، تسلیح، کشت کوکنار، ترور، کشتار و نظایر این ها در همین مناطق شرق و جنوب بیش تر تمرکز داشتند و از این رهگذر قربانی های این مردم بی گناه و محروم زیادتر نسبت به دیگر مناطق افغانستان بودند و هنوز هم اند.
در وقت جهاد، جنگ میان دولت و مجاهدین بیش تر در مناطق شرقی و جنوبی صورت می گرفت که بازهم قربانی را روستا نشینان پشتون های بی دفاع متحمل می شدند، نه اربابان و طبقات ستمگر پشتون. مجاهدین، القاعده، طالبان، گروه حقانی، افراد حزب اسلامی وغیره زیادتر همین مردم بی دفاع دهاتی پشتون را به گروگان می گرفتند و در مقابل دولت های داخلی، عساکر خارجی و حتا هرازگاهی علیه هم دیگر درگیرجنگ های گرم و مسلحانه می شدند که بازهم پشتون های روستانی زیادترین قربانی را متحمل می شدند.
در بستر سیزده سال گذشته، همه تروریستان داخلی و خارجی، روستانشینان پشتون بی دفاع را سپر قرار داده و از مناطق و حتا منازل مردم علیه نیروهای دولتی و ناتو عملیات نظامی را انجام می دادند. دولت و ناتو هردو علیه این تروریستان در این مناطق به جنگ متقابل می پرداختند که بازهم این پشتون های بیچاره و مظلوم بودند که متحمل خسارات جانی، مالی وغیره می شدند.
و یا این که برخی از تروریستان داخلی که از همین مناطق بودند و هستند، که با حمات اجانب از همین مناطق و حتا خانه های خویش علیه مرور و عبور نیروهای دولتی و خارجی آتش جنگ را شعله ور می کردند. در برابر، پاسخ خویش از جوانب مقابل نیز می گرفتند که بازهم مسکونین بدبخت و مظلوم پشتون طعمه تباهی می شدند و در کام مرگ می رفتند. متأسفانه که این روش تا هنوز هم در اکثر نقاط کشور علیه تمام روستانشینان همه اقوام مظلوم افغانستان ادامه دارد و تروریستان از همه مردمان عادی در پایتخت، شهرهای بزرگ، ولسوالی ها و قریه های دور دست قربانی می گیرند.
مضاف برآن، تروریستان در ارتباط مناسبات عشیروی، طایفوی، خویشاوندی، قبیلوی، مذهبی و قومی خویش در سایر مناطق پشتون نشین نیز نفوذ دارند که با استفاده از روابط متذکره، عملیات تروریستی را به خصوص با حمایت پاکستان در ولایات شمال، غرب، کابل و... انجام می دهند. نمونه های از این عملیات انتحاری را که از جمله طالبان در پایتخت، ولایت غربی و شمالی به عمل آورده اند، بی شمار می باشند. در ضمن، طالبان، گروه حقانی و سایر همفکران شان رهنمای عملیات تروریستان خارجی از آن سوی خط مرزی دیورند در کابل، شرق، شمال، جنوب و سایر مناطق افغانستان نیز هستند که مدیریت آن توسط همفکران و طرفداران طالبان در درون نهادهای امنیتی، خصوصی وغیره افغانستان صورت می گیرند.
اگر طالبان، گروه حقانی و سایر تروریستان در مناطق پشتون نشین در شرق، غرب، شمال، جنوب، کابل و دیگر مناطق جایگاه محفوظ نداشته باشند، و همچنان توسط حامیان خویش از درون دولت جمهوری اسلامی افغانستان و مؤسسات داخلی و خارجی مورد حمایت هدفمند و سازمان یافته قرار نگیرند، امکان ندارد که تروریستان به چنین عملیات انتحاری موفق گردند.
از جمله عملیات انتحاری چند ماه قبل در پکتیکا و انتحار این هفته در ورزشگاه مسابقه والیبال در ولایت پکتیکا که جان بیش از صدها انسان های مظلوم و بی دفاع پشتون تبار روستایی را گرفتند، عاملین آن از همین منطقه بودند؛ یعنی این روستایان پشتون تبار توسط تروریستان محلی پشتون این منطقه به شهادت رسانده شدند.
در باور من، اول اگر مردمان مناطق پشتون نشین با دولت همکاری دولت کنند و نفوذ تروریستان را مانع گردند. دوم این که، بانیان حکومت وحدت ملی باید تمام حامیان تروریستان را از درون دولت و به خصوص از بین نیروهای امینتی دولتی نابود کنند. سوم این که آقایون داکترغنی، داکترعبدالله و معاونین شان، امریکا و ناتو را قانع سازند که تا مطابق تعهدنامه پیمان امنیتی شان با افغانستان، در برابر تروریستان مبارزات سازنده و سرنوشت ساز را به عمل آورد. با یقین کامل که نه تنها همه ریشه های تروریسم در کشور از بین خواهند رفت، بحران های کشور ما در مسیر حل بنیادی قرار خواهند گرفت؛ بلکه تمام اقوام و به خصوص دیگر قوم شریف پشتون قربانی تروریستان نیز نخواهد گردید.
در فرجام:
در طول تاریخ چند قرن آخیر کشور ما؛ همه اقوام، پیروان ادیان و مذاهب با نحوی از انحاء قربانی تروریسم دولتی وغیر دولتی گردیده اند. به کلام دیگری، از سوی استبدادیان داخلی و حامیان خارجی شان، مردم ما از رسیدن به وحدت ملی، دولت مستقل دموکراتیک ملی، ملت سازی و تحقق نظام مردم سالاری تا کنون محروم مانده اند؛ یعنی همه اقوام و قبایل، قربانی منش ها و کنش های ستمگران بومی و خارجیان غارتگر در این مرز و بوم باستانی شده اند.
ناگفته نماند که قربانی پشتون به معنای قربانی تمام اقوام افغانستان می باشد. و یا این که قربانی هر قوم کشور به معنای قربانی همه اقوام کشور ما می باشد. بالاتر از آن، قربانی مردم افغانستان به معنای قربانی سایر انسان ها در جهان می باشد.
مکررآ باید تأکید نمود که نباید مردمان روستایی جنوبی، شرقی، غربی، شمالی و سایر مناطق کشور با تعلقات مذهبی، قبیلوی، قومی، زبانی، ایدیولوژیکی وغیره خویش؛ تروریستان بومی و خارجی را در میان خویش جای بدهند؛ بلکه یک مبارزه سرنوشت ساز و عادلانه را مشترکآ با دست اندرکاران دولت جمهوری اسلامی افغانستان و کشورهای دوست علیه تمام دشمنان مردم افغانستان روی دست گیرند و از منافع ملی و دموکراتیک همه اقوام شریف افغانستان به طور مشترک دفاع و حراصت نمایند.
ومن الله التوفیق
تاریخ: چهارشنبه 5 قوس 1393 خورشيدی برابر با 26 نومبر 2014 ميلادی/ هامبورگ