محمد عوض نبی زاده

 

حکومت وحدت ملی وتحقق وعده های انتخاباتی آن

تجربۀ بیش از یک دهۀ گذشتۀ  در دهه ی دموکراسی افغانستان نشان داده است که نخبگان سنتی ، با داشتن پشتوانۀ مردمی و حمایت جامعۀ جهانی، تا هنوزامکانات لازم برای دردست داشتن  قدرت، ثروت و مشروعیت، را دارا بوده که تاثیر گذاری و نقش برجسته ی انان در جریان انتخابات اخیر نیز ثابت کرد ؛ که باید حضور این افراد را به مثابۀ  یک «واقعیت اجتماعی» کشورمان قبول نمائیم . در شرایط کنونی امکان جایگزینی نخبگان  سنتی به نخبگان جدید موجود نبوده بلکه  این پروسه مستلزم گذر زمان و نیازمند تلاش‌های مستمر است. بخصوص در اوضاع فعلی که بی‌اعتمادیِ فراگیریکه نسبت به نخبگان جدید بر اثر بی‌ثباتی رفتار این گروه با نخبگان سنتی بوجود آمده است.این پروسه را دشوار تر و طولانی ساخته است  .

توقع  می رود در ایام که رایزنی‌ها  جهت  تعین  اعضای کابینۀ ی جدید در دولتِ وحدتِ ملی ، تعین افرادی که مورد اعتماد همگانی هستند برای بیرون‌رفت از وضعیت دشوار کشورومردم ما صورت پذیرد. البته در این راه حمایت همه‌جانبه از این کاندید وزیران بر دوش نخبگان سنتی  خواهدبود که شکوفا ئی این وطن را  می‌خواهند.به خاطر ثبات دائمی و سراسری ایجاب می‌کند که حکومت وحدت ملی، آینه‌ی تمام نمای حضور اقوام ساکن در افغانستان باشد.  چهره های جدید از میان افراد جوان و تحصیل یافته و متخصص  اقوام گوناگون در ادارات  مرکزی و محلی  اعم ازوزاری کابینه , معینان وزارت خانه ها , رسای ادارات مستقل و والی‌های ولایت‌ها، قوماندانی‌های پولیس ولایت‌ها, معاونین ولایات ، ولسوالا ن وشهرداری‌ها جا بجا وتعین گردند و همچنان در سفارت‌خانه ها , قنسولگریها و دیگرنمایندگی‌های سیاسی در خارج کشورنیز بر اساس حضور و شعاع  فزیکی اقوام ساکن افغانستان  مدنظرگرفته شوند.

نخبگان هزاره باید در جریان معرفی نامزد وزیران به وزارت های مربوطه به شعار های انتخاباتی خود وفاکرده و وعده های انتخاباتی شان را بفراموشی نه سپرده و بایدهر دو جناح   انتخاباتی  جامعه ی هزاره مطالبات و خواسته های مردم شان را درین امر مهم براورده نمایند .چون  مردم هزاره در هنگام انتخابات جسورانه به خواست هردو تیم انتخاباتی لبیک گفته  وبا دادن رای میلیونی خودها درهردو تیم شرکت نمودند وبناء در فهرست وزارتهای کلیدی حضور هزاره هاباید نادیده گرفته نشده و تابوی خبیثه ی که هزاره  حق ندارد در مقام وزارت های کلیدی معرفی گردد در هم شکسته شود و این تابو شکنی را باید رهبران حکومت وحدت ملی بر اساس خواست برحق نخبگان جامعه ی هزاره  مدنظر جدی قرار دهند  .رسالت نخبگان و رهبران جامعه ی هزاره شامل هردو تیم انتخاباتی این است تا صدای حق طالبانه  ی مردم شان را در هنگام معرفی  کاندید وزاری جدید با رهبران  حکومت وحدت ملی مطرح و از داعیه مردم هزاره شجاعانه  دفاع و پاسداری نمایند در غیر ان اعتماد مردم را از دست خواهند داد.

زیرا مردم هزاره بدون ترس وشورو شوق صادقانه در انتخابات  با قبول خطرات بزرگ جانی  و مالی اشتراک و  باحضور فعال خود ها  درهردو تیم  انتخاباتی زمینه پیروزی انان  را در کنار سایرین فراهم نمودند  بناء رهبری حکومت وحدت ملی  حضور  تعین کننده وپرشور مردم هزاره را در انتخابات  و حل مشکلات  انتخاباتی شان نادیده نگرفته و به باد فراموشی نسپارند.گفته میشود که برای هزاره ها پست های وزارتخانه های کلیدی از جانب رهبران حکومت وحدت ملی مدنظر گرفته نشد ه است اگر چنین کاری از جانب رهبری حکومت فعلی صورت گیرد مردم هزاره این بدقولی و یاد فراموشی  رهبری حکومت وحدت ملی و نخبگان هزاره را از یاد نخواهند برد .ومردم هزاره  خواهند گفت که  این همه تلاش و خدمتگزاری و نتیجه شرکت همگانی هزاره ها در انتخابات و شعارهای گرم و چرپ کاندیدان که هرکدام به نوبه خود فقط سر مردم کلاه گذاشتند و به مقصد رسید وفراموش کرده اند .دیگر نه برای اشرف غنی این جملات که میگفت هیچ افغانی از افغان دیگر برتر نیست مفهوم ندارد و و نه برای داکتر عبدالله که میگفت من افغانستان را متعلق به همه افغانها میدانم .

در این مقطع تاریخی  در کشور ما سیاست  وحدت ملی نبا ید در حرف با لای جامعه قبولانده شود  باید رهبران دولت وحدت ملی در عمل ثابت سازند و کاندید وزرای کابینه  و دیگر مسولان حکومتی را از افراد  آ گاه پاک نفس باوجدان بیدار و متخصص  از میان اقوام گوناگون کشور معرفی نمایند  تا رسانه ها ، جامعه مدنی و جوانان آ گاه مربوط به اقوام گوناگون کشور غرض روشنگری افکار جامعه ارزشهای وحدت ملی را در نقاط  دور دست کشور برسانند.  درافغانستان تقریبا 219 پست سیاسی وجود دارند وگفته می‌شود براساس تقسیمات صورت گرفته ، میان هر دو تیم  که  تیم تحول و تداوم وزارتخانه‌های مالیه، داخله، اطلاعات و فرهنگ، مبارزه با موادمخدر، انرژی و آب، انکشاف شهری، کار و امور اجتماعی، حج و اوقاف، امور سرحدات و قبایل را به خود اختصاص داده و تیم اصلاحات و همگرایی وزارتخانه‌های امور زنان، امور مهاجرین، امورخارجه، فوایدعامه، اقتصاد، عدلیه، دفاع ملی و تجارت و صنایع را در اختیار گرفته است.

 بحث روی تقسیم وزارتخانه‌های مخابرات و فناوری اطلاعات، زراعت و مالداری، صحت، انکشاف دهات ، تحصیلات عالی، معارف، معادن و وزارت ترانسپورت و هوانوردی هنوز جریان داشته و مورد توافق قرار نگرفته‌اند.بر اساس توافقاتی که بین آقایان غنی و عبدالله صورت گرفته، که تمامی نامزدان وزارت‌های فنی، باید مسلکی و دانش آموخته همان فن و بیطرف  باشند. این چنین دسته بندی که افراد تماما مسلکی و متخصص و درعین حال بی طرف وارد این وزارتخانه ها شوند این مساله مبنای، قبول شده است اما یک بحث بسیار مهم مساله کلیدی و غیرکلیدی بودن وزارتخانه ها است که با درنظرداشت زدوبندهای سیاسی و یارگیری های انتخاباتی معلوم نیست چه کسانی به کرسی وزارت های کلیدی برسند.

 در حالیکه در کابینه باید توازن قومی با دو معیار در نظر گرفته شود: یک، شایستگی و تخصص، دو، وطن دوستی و تعهد داشتن. لذا توقع ازرییس جمهور و رییس اجراییه این است که برای تک تک افرادی که برای وزارت معرفی می کنند، منافع ملت رادر نظر بگیرند وحرکتهایی که در پشت پرده انجام می دهند به خیر مردم افغانستان نیست. در حکومت پشین باوجود حضور استاد کریم خلیلی بحیث معاون دوم  اقای حامد کرزی و اقای صادق مدبر به صفت ریس اداره امور ودارالانشا ی شورای وزیران برای مدت سیزده سال نقش و سهم هزاره ها در حکومت وقت خیلی ها ضعیف  و بازسازی در ولایات بامیان , دایکندی,جاغوری , بهسود و دیگر مناطق  هزاره نشین خیلی ها ناچیز بوده است .چون  ولایت بامیان یکی از مراکز مهم مقاومت علیه طالبان بامتحمل شدن قتل عام ها ی مکررتوسط ان گروه قربانیان فراوانی انسانی  و اثار فرهنگی را در نبرد علیه طالبان داشته است  ولی این دو چهره ی هزاره تبار از نام هزاره   وولایت  بامیان درین مقام های عالی دولتی راه پیدا نمودند.

 ولی  هردوی شان حد اقل  توجه و دلسوزی برای رشد  و جابجائی کادر های  تحصیل کرده ی  ولایت بامیان در مقامات عالی دولتی در مرکز و محلات  کدام اقدامی نکردند وحتی درطی مدت سیزده  سال  رهبری مقامات ملکی و نظامی  ولایت بامیان را از ولایات دیگر در ان ولا تعین  و درمورد بازسازی  ان ولایت نیز هیچ توجهی بخرچ ندادند و این دو چهره ی هزاره تبار در سیزده سال حضور شان در حکومت اقای کرزی هیچگونه دستاوردی ندارند که برای هزاره ها  ارایه واز انها یادا وری نمایند.اکنون مردم هزاره  از  قانون پوه سرور دانش  و استاد  محمد محقق  که اولی بحیث معاون دوم ریس جمهوری  ودومی به صفت معاون دوم ریس اجرائیه  ی حکومت وحدت ملی  ایفای وظیفه میکنند .

 توقع دارند تا مانند استاد کریم خلیلی  و صادق مدبر  محافظه کارانه  برای حفظ  چوکی ومقام  دولتی خودها برخورد نکرده و مانند جنرال دوستم تابو شکنی نمایند و بالای  تعین نامزد وزیران هزاره در پست وزارت خانه های کلیدی ,وزارت های  دفاع ملی, امورداخله ,امورخارجه , مالیه  وریاست عمومی امنیت ملی در برابر هردورهبر حکومت  وحدت ملی پافشاری  و انان را به این تابو شکنی  وادار و مجبور نمایند. چون هزاره ها  در هنگام  انتخابات رای ملیونی را به انها ارایه نمودند وبایدانان نیز این رای مردم هزاره را نادیده نگیرند. رهبری حکومت وحدت ملی نباید مانند حکومت اقای کرزی در مورد تعین نخبگان تحصیل کرده ی هزاره در سفارت خانه ها با تبعیض عمل نماید و این میراث شوم تبعیض امیز حکومت گذشته را  در باره  هزاره ها ریشه کن و نابودکنند و حکومت فعلی حضور  نمایندگان هزاره را در جلسات مهم جامعه ی جهانی نادیده نگیرند وهمچنین در مقامات رهبری ولایات بامیان  و دایکندی و مناطق هزاره نشین تحصیل کرده ها ونخبگان ان ولایات  و همان محلات را تعین تا عملکرد تبعیض امیز وکم کاریهای حکومت اقای کرزی در مورد هزاره ها و مناطق هزاره نشین کشور  در دوران حکومت وحدت ملی بار دیگرتکرار نشوند.

                                                                                 چهاردهم- ماه – د سامبر - 2014

 

 


بالا
 
بازگشت