محمد عوض نبی زاده
«خان» باوری وانارشیزم درحکومت اقای حامد کرزی
قسمت دوم
اقای حامد کرزی ریس جمهور پشین افغانستان از آغاز جوانی با سفارتهای خارجی از جمله سفارت ایالات متحده، تماسهای داشت او در دوران دولت مجاهدین مدتی به معاونت وزات خارجه رسید ,در دولت طالبان نیزچندی در این پست باقیماند. در دوران جنگهای داخلی جناحهای مجاهدین، حامد کرزی مدت کوتاهی را در زندان شورای نظار سپری کرد، ولی ادعاهای وجود دارد که حامد کرزی زندانی با پول رشوت شرکتهای هانی برتون، یونیکال و بریداس که بعدها به حامیان مالی گروه طالبان بدل شدند،از زندان آزادگردید. در هنگامیکه جامعه ی جهانی در شهر بن آلمان برای افغانستان تصمیم میگرفت، حامد کرزی با تجهیزات سفارت امریکا در اسلام آباد ، عازم کوههای ارزگان شد. حامد کرزی را امریکاییها از مدتها قبل برای بازی کردن درین نقش آماده کرده بود. طوریکه سازمان سیا به جورج دبلیوبوش ریس جمهور قبلی امریکا گفته بود«نگران نباشیدحامدکرزی از خود ما است»پاکستانیها وایرانیها نیز از حامد کرزی ناراضی نبودند بدین ترتیب به قدرت رسیدن حامد کرزی حاصل یک اجماع بین المللی بوده است.
در سیزده سال حکومت خوداقای کرزی نقطۀ وصل همه ی گروه متخاصم خارجی بودزیرا ایرانیها به دفتر او پول میداد؛ امریکاییها او را عزیز میداشت و دیگران نیز او را پول و حمایت و لقب اعطا میکردند. حامدکرزی رئیس روزگار فرصتهای طلایی و در عین حال نابود کننده فرصتهایی استثنایی برای استقرار دموکراسی نوپا و پیشرفت افغانستان بود. اقای کرزی مناسبات منطقهای را زود درک و کانالهای ارتباطی را که به ثبات و استحکام قدرت شخصی او میانجامید، به بخوبی تامین میکرد. با نیروهای متضاد داخلی با مهارت بازی و رضایت نسبی همه ی انها را تقریبا به دست آورد بیآنکه به کسی امتیازی بدهد.
هیچ زمام داری به اندازه ی حامد کرزی درمناسبات میان قومی مردم افغانستان تفرقه انگیزی نکرده چون ، اقای کرزی قانون نظام متمرکزریاستی راتصویب نمودوقانونی که اختیار وتهیه ی شناسنامه درعلاقداری های دوردست راهم به رئیس جمهورسپرده است. حامد کرزی نتوانست از دام گذشته خود را برهاند، اسیر ارزشهای منحط قبیلو ی شد؛ با بازگشت به گذشته کشورش را آسیب زد، مردمش را مأیوس و خود را به عبرت تاریخ بدل نمود وتمامی اقوام و خویشاوندان کرزی بلا استثنا ثروتمند شده و دارایی های ۶۳ تن از نزدیکان او به بیش از ۱۶ میلیارد دالر بالغ میشود. آقای کرزی در کنار ضعفهای سیاسی خویش، به مریضی قبیلوی نیز دچاربودکه در زمان حاکمیت طالبان با قوماندانهای پوپلزایی؛ چون عبدالرازق، ملا يار محمد، ملا خير خواه، ملابرادر روابط بسیار تنگاتنگی داشته است؛ که در زمان حکومت طالبان ملا محمد عمر، حامد کرزی را به عنوان نماینده خاص خویش در ایالات متحده آمریکا تعین نمود اما بخاطر مخالفت محمد ظاهر شاه سابق ، او از پذیرفتن این سمت در گروه طالبان خود داری کرد.
مطابق به توافق دوجانبه میان داکتر عبدالله وداکتر اشرف غنی ا هیچ یک از وزرای فعلی که حالا سرپرست هستند در پست های شان باقی نخواهد ماند واگر این شبکه شریک قدرت در حکومت وحدت ملی نباشند شاید خطرساز برای حکومت وحدت ملی باشند واگر شریک قدرت باشند مردم امید واری خود را نسبت به حکومت وحدت ملی از دست میدهند چون همین دارو دسته ی حامد کرزی بود که دولت افغانستان را فاسدترین دولت در سطح جهان معرفی کرد .حالا داکتراشرف غنی وداکتر عبدالله در فکر پیداکردن افراد جدید برای معرفی به کابینه جدید هستند .داکتر اشرف غنی بعد از تشکیل کابینه جدید، توجه خویش را به سوی والی ها و قوماندان های امنیه معطوف خواهد کرد. داکتر غنی گفته است که اداره های موازی را از بین خواهد برد . با شنیدن این سخن تمامی توجه معطوف به عطا محمد نور والی بلخ گردیده است.
اقای کرزی می خواهد ضرب شصت خویش را به اشرف غنی نشان دهد که اگر به طرف من و دوستانم به دیده ی بد نگاه کنی، با استاد سیاف، اسماعیل خان و عطا محمد نور طرف خواهد شد. حساب و کتاب، در مورد قضیه ای کابل بانک، شهرک عینو مینه، سمنت غوری و ترور مرموز احمد ولی کرزی و حشمت خلیل کرزی، دالر های ایرانی وغیره نباید برملا گردند.اشرف غنی اگرعقب نشینی کند، عزت و آبروی خود را ازدست میدهد. با این حال، هیچ گاه دیده نشده که دکترغنی دریک موضوع مالی و سرنوشت ساز، کوتاه آمده یا به سازش تن داده باشد؛ که قضیه ی کابل بانک برای دکترغنی یک امتحان بزرگ است. حالاتمام تلاش کرزی این است که اشرف غنی را قانع کند که از بالا کردن این پروژه صرف نظر کرده وبه همان تحقیقات قبلی اکتفا شود.
روی همین مصلحت،وی روزانه با برخی ازاشخاص مطرح ملاقات دارد و تا کنون ، باالنوبه خانه های دکترعبدالله، استاد سیاف، یونس قانونی واستاد خلیلی راطواف کرده است. ضمنادرین اواخر حامد کرزی به گل آغا شیرزی گفته که در سفرش به قندهار یک گردهمایی برگزار کند ودر برابر حکومت وحدت ملی شعار بدهد؛ اماگل آغا شیرزی حرف های حامد کرزی را رد نموده است وهمچنین حامد کرزی در روزهای اخیربا پیر سید احمد گیلانی نیزدیدار نموده اما چیزی دستگیرش نشده است.
همین جنجال ها، خیلی زود، فاصله بین اشرف غنی وکرزی را افزایش داده وکرزی با قرارگرفتن درکناردکترعبدالله قصد دارد دست او را قبل از آن که به اقداماتی علیه وی دست یازد؛ ببندد. واقعیت های بیش ازیک دهه نشان میدهد که اقای کرزی برای باقی ماندن درقدرت، با ایجاد یک شبکه ی همکاری با یک تعدادگروه های مافیائی و دزدان دارائی های دولت و مردم،رابطه داشته که او به کمک همین گروه ها، توانست , یک دولت غرقه درفساد، نگونسار شده در بی پرسانی، پر ازبی عدالتی وملوک الطوایفی را ظرف 13 سال رهبری کند . چون جادوگری کرزی و جاذبه ی مال وموقفِ دنیا، دماغ جناح های مجاهدین دولتی طرفدار, او، را «فتح» کرد ه، زیرا درژن وخون این ها چیزی بنام ترس، جُبن، اضطراب، سالوسی و بی ایمانی موجود است که هیچ درمان ندارد چون «مجاهد» اسم جعلی انان بوده و است که بگفته ی برخی ها نام اصلی این مجاهدان دولتی وابسته به تیم حاکم اقای کرزی ، «شروفساد» وتیکه داران «شهید پرور» تعریف شده اند .
لویه جرگه ی که قرار است دوسال بعد برگزار و حامد کرزی را به عنوان رهبر معرفی کند.اما حالاتازمان برگزاری لویه جرگه, حامد کرزی آرام نمیگیرد؛ او مصروف دیدار برای برنامه های بعدیش است و قصد دارد که همه وزرایی را که از کابینه بیرون میشوند در اختیار خودش باقی بمانند ویک جریان جدید را بنام اپوزسیون سیاسی بنیان گذاری کند و بسیاری ازین وزیران که دوسیه های فساد دارند، در کنارکرزی خودرا مصوون احساس خواهند کرد چون اقای کرزی قصد دارد با ایجاد انقطاب و چند دسته گی، حکومت جدیدرا به جان هم بیاندازد.
آقای کرزی میخواهد این جبهه ی اپوزیسیون،سیاسی جدید رابنام قبایل درانی تشکیل ومرکز آن شهر قندهار در نظر گرفته شده است. این اپوزسیون سیاسی از سوی ؛ حامد کرزی، استاد سیاف، عطا محمد نور و محمد اسماعیل خان. رهبر ی خواهند شدکه بر علاوه ، انها رئیس پیشین امنیت ملی اسدالله خالد، عبدالکریم خرم، زلمی هیوادمل، رنگین دادفراسپنتا، یونس قانونی، صادق مدبر و شماری از مسوولان بلندپایه دولت سابق نیز با این چهار تن همگام هستند.
هشتم- ماه -نوامبر– سال 2014
´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´
گرچه میراث رؤسای دول معمولأ اختلاطی ازپالیسیها واعمال خوب وبد, میزان مؤفقیت وبلندبودن فیصدی کارهای مثبت میباشد. قضاوت درین مورد توسط مردم وهم چنان سازمانهای مدنی واجتماعی بحیث جزئی از صدای ملت صورت میگیرد. که با ارزیابی عینی اعمال رئیس جمهوری که کناره گیری میکند، رئیس جمهورجدیدرا متوجه این امرسازند که این سازمانها بمثابۀ چشم وگوش وزبان اکثریت خاموش جامعه اعمال رهبران سیاسی راتعقیب ومستقلانه ارزیابی میکنند که آقای کرزی نیزازین امرمستثنی نیست.
از انجائیکه بر طبق فیصله کنفرانس بن ، مردی از شاولیکوت قندهار بنام حامد کرزی به کابل آمد تا زمام امور را به عهده گیرد.اودر یک برهه زمانی حساس ، که افغانستان در اوج توجه جامعه جهانی توام با حمایت نظامی و کمکهای مالی ریاست دولت را به عهده داشت و سیزده سال افغانستانِ بعد ازطالبان به دست او اداره شد. حکومت تحت رهبری آقای کرزی با یک دیدگاه مدون ملی در خصوص توسعه و امنیت افغانستان روی کار نیامدبلکه این اتفاق در یک خلای فکری و دیدگاه سیاسی رخ داد.
در سیزده سال حکومت اقای کرزی موارد فراوانی از قانون شکنیها وعدم حسابدهی در حکومت باعث شد که کمکهای بینالمللی نیز مشروط به اجرای برنامه ها و پیشرفتهایی در موارد خاص گردد که ایجاد چارچوب حسابدهی متقابل در کنفرانس توکیو نمونه بارز آن است. در نبود چنین دیدگاهی، وقتی سیلی از کمکهای بین المللی در کشور سرازیر شد کمتر کسی می دانست این کمکها در کجا و با کدام منطقی باید به مصرف برسد.
اگرپس از13سال حکومت حامدکرزی،کمک های 104میلیارد دالری امریکاودیگر ان ومنابع داخلی افغانستان به شمول بخشی ازنیروی بشری این کشورها تلف شدند و تروریسم بدون هراس رشد کرد ؛ که نشاندهنده ناتوانی او درشیوه ی حکومت داری در افغانستان بوده اند. نبود مکانیسم حسابدهی و عدم نظارت بر تطبیق برنامههای بینالمللی ، موثریت برنامه ها را در خصوص حکومت داری خوب در افغانستان به کلی از بین برده است.
سیاست سهمیه بندی نهادهای دولتی و تلاش برای اقناع خاطر شخصیت ها و جریان های سیاسی در بیرون از محیط رسمی سیاست، تاثیری بسیار بدی بر حسابدهی در سیزده سال حکومتداری اقای حامد کرزی داشته است.مناصب حکومتی به شکل کالایی برای معامله با نخبگان سیاسی و تطمیع آنها به کار رفته است. این کار در کنار این که افغانستان را در چرخه بازتولید اقتدار سیاسی رهبران قومی و سیاسی گرفتار کرد ،بلکه به تضعیف ادارات دولتی و عدم پاسخگویی مسوولان امور انجامیده است .حامد کرزی در دوران حکومتش کارنامه های زیادی مبنی بر برهم زدن ائتلافهایی که از سوی مخالفان سیاسی اش تشکیل شده بود، دارد.
در سیزده سال حکومت اقای کرزی احزاب سیاسی بنابر دلایل قانونی و ساختاری فرصت رشد چندانی نداشته اند. نبود یک دیدگاه روشن ملی وفقدان ظرفیت فنی، پاتریمونیالیسم و ضعف نهادهای مدنی و سیاسی از عوامل مهم ضعف حکومت داری در سیزده سال گذشته بوده است. در حالیکه احزاب سیاسی و جامعه مدنی به عنوان مهم ترین عوامل تضمین حسابدهی در یک نظام دموکراتیک در افغانستان رشد چندانی نداشته اند. گرچند پیشرفتهایی در خصوص رشد رسانههای آزاد که در پوشش اخبار و گزارشهای تخطیها و فساد نقش دارند، صورت گرفته است اما این پیشرفتها متضمین پاسخگویی و حسابدهی نظام سیاسی در برابر مردم نگردیده است.
آقای کرزی بیشتر کوشش کرد تا مهره های همیشگی را با مهارت خاص درحکومتش دست چین کند و این مهره ها را ازوزارتی به وزارت دیگر و از اداره یی به اداره دیگر تبدیل کرده و تمامی سیزده سال به همینگونه سپری گردید. وجود فساد گسترده دولتی و مصوونیت مجرمین و حیف و میل دارایی های عامه نشاندهنده نبود یک حکومت حسابده درین دوره بوده است. آقای کرزی به تطبیق قانون دلچسپی نداشت و همیشه به سران وبزرگان قبایل به عنوان اصل سیاست تاکید داشته است. تاکید و مراجعه مستمر او به "بزرگان" قومی به مثابه اصل سیاست ورزی و توزیع مناصب دولتی به مثابه امتیاز سیاسی به افراد باعث ایجاد نوعی از روابط رانتی در سطح حکومت گردید که منجر به تحکیم جایگاه نخبگان سیاسی قوم باور، فساد اداری و عدم پاسخگویی گردیده بود.
شکی نیست که مردم کشورمیراث شوم قفس «خان» باوری و انارشیزم درحکومت اقای حامد کرزی را همواره بیاد خواهند داشت حکومت جدیدفعلی نیز از پس درد های هولناک برخاسته از میراث انارشیزم سیزده سال گذشته حکومت قبلی درعذاب خواهد بود، ولی قفس انحصاری «خان» باوری در مرکز قدرت برای همیشه در هم خواهد شکست وهیچ کس فریب مفتیان و جنگجویان راه خدا را نخواهند خورد زیرافرد گرسنه ایمان و جهاد گری را نمی شناسد .
آقای کرزی در سیزده سال گذشته توانست جهادی های که به خاطر مسایل مختلف با همدیگر وارد جنگ شده و همدیگر را به رگبار بسته بودند همه آنها را آرام نگه دارد. او در سال های اخیر حکومت خود با سران قبایل ارتباط خود را گسترش داد و بار ها در ارگ ریاست جمهوری با سران قبایل دیدار و گفتگو نمود. همین گفتگو ها زمینه در پیش گرفتن سیاست واگرایی را در سیاست خارجی حکومت او فراهم ودر سیاست خود چرخش صد و هشتاد درجه را تجربه کرد. گروه های تروریستی مانند طالبان که دشمن افغانستان خوانده می شد از سوی او برادران ناراضی خطاب شد. در نتیجه ی سیاست های نرمش طلبانه رییس جمهور کرزی در برابرگروه طالبان تعداد زیادی از نیروهای امنیتی وافراد ملکی افغانستان قربانی شدند .
استفاده از قدرت دولتی برای تحمیل خواستهای شخصی، خانوادهگی، قومی، زبانی و منطقهیی بر امور اداری و سیاسی را فساد سیاسی میگویند. این گونه فساد، خیلی زیانبارتر از فسادهای دیگر، از جمله فساد اداری است و فسادهای اخلاقی و اقتصادی را نیز در بر میگیرد. تمامیتخواهی فردی بر نظام سیاسی، بحران اعتماد، هژمونی گروهی بر گروههای اجتماعی و بیعدالتی فرهنگی بر شهروندان در چارچوب دولت، از پیآمدهای ناگوار فساد سیاسی است که راه را برای فساد اداری نیز هموار میگردانند. تجارب جهانی نشان دادهاند که فساد سیاسی، زمانی قابل مهار میشود که رهبران سیاسی، خود به آن آغشته نباشند و به ارزشهایی چون دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون باور داشته باشند.
در حالیکه حکومت داری در برگیرنده نهادها، مکانیسم و روند ارایه خدمات عمومی به منظور پاسخ گویی به نیاز ها و محافظت از حقوق شهروندان است که باعث جلب اعتماد و بسیج حمایت شهروندان از نظام سیاسی میشود؛ پروسهای که از آن به عنوان مشروعیت و تحکیم دولت یاد میشود که ، حکومتداری خوب کار اصلی یک دولت مدرن است در یک نگاه کلی، حکومتداری در افغانستان تحت رهبری آقای کرزی یک تجربه موفق نبوده است. دلیل عمده آن که نظام سیاسی جدید افغانستان بر حسب یک تصادف تاریخی به میان آمد.
انتخابات سوم ریاست جمهوری اولین انتقال قدرت به شکل مسالمت آمیز در تاریخ سیاسی و اجتماعی این کشور محسوب می شود. تاریخ افغانستان کرزی را به خاطر واگذاری مسالمت آمیز قدرت به یاد خواهد داشت که او اولین سنگ بنای انتقال مسالمت آمیز قدرت را در سیاست افغانستان بر جای گذاشت. چون قبل از آن هیچ یک از حاکمان سیاسی افغانستان فرصت خداحافظی نیافته بودند. ظاهر شاه با کودتای پسر عموی خود از قدرت برداشته شد وداوود خان با کودتای چپی ها از میان برداشته شد. آخرین رییس جمهور افغانستان، دکتر نجیبالله از سوی گروه های مجاهدان از قدرت کنار زده شد و بعدا توسط گروه طالبان به دار آویخته شد. شاید بتوان گفت که حکومت چند ماهه حضرت مجددی یک استثنا بود. او بنا به توافق که بدون درگیری ,قدرت را به برهان الدین ربانی واگذار کرد. حکومت ربانی توسط گروه طالبان فروپاشانیده شد.
حکومت فعلى، مشروعيت سياسى را از طريق انتخابات و تفاهم ملى به دست آورده است؛ بايد بعدازاين تمام توجه خودرا روى مشروعيت ساختارى متمرکز سازد تاهمه مردم درحکومت جمع شوند. مشروعيت ساختارى وقتى يقينى ميشود که مردم باخط مشى حکومت موافق باشند و يقين پيداکنند که آن را تطبيق کرده ميتواند. راه حل اين مشکلات، بسيج مردم و استفاده ازظرفيت هاى ملى افغانستان با يک ديد استراتيژيک استفاده شود.
بیست وششم- ماه- اکتوبر– سال – 2014