مهرالدین مشید
رسیدن به توافقنامۀ تخنیکی و سیاسی یعنی عبور از "هفت خوان رستم"
از توافق دشوار سیاسی و تخنیکی تا تفتیش نفس گیر صد در صد آرا
پس از توافق تخنیکی و سیاسی دو نامزد با پادرمیانی جان کری وزیر خارجۀ امریکا بن بست انتخاباتی شکسته شد و فضای وحشت زده و دهشت آلود که مانند کابوسی بر روان مردم افغانستان سنگینی داشت، یک باره تغییر کرد و امید های تازه یی برای زنده گی در روح مردم به جوانه زدن آغاز کرد. زنده گی دوباره رنگ و رونق گرفت و اوضاع رو به بهود نهاد. با عملی شدن توافقات یاد شده، مردم امیدوار شدند که صور تازه یی در حیات شان دمیده شده و اوضاع سیاسی کشور بهتر می شود و امیدواری شان برای استقرار صلح و ثبات بیشتر گردید. در این تردیدی نیست که توافق سیاسی و تخنیکی و تفاهم بر مبنای منافع ملی تعیین کنندۀ اصلی تمامی چالش ها و بن بست انتخاباتی است و میزان انعطاف دو طرف حیثیت شاه کلید را در گشایش دشواری ها برای حفظ ثبات و وحدت ملی دارد؛ اما هنوز هم قربانی نیاز است تا در پایان بازی تمامی توطیه های دشمنان داخلی و خارجی خنثا شود و به باجگیری ها پایان داده شود که حتا مهمتر از دموکراسی است.
بر بنیاد توافقنامۀ یاد شده نشست رهبران هر دو تیم یکدیگر را در خانه های خود دعوت کردند تا روی حزییات توافقنامه که تفتیش آرا و تشکیل حکومت وحدت ملی بعد از پایان نتیجۀ آرا بود، به بحث و مذاکره بپردازند تا از هر نوع کشیده گی ها در بخش تخنیکی و سیاسی در آینده جلوگیری شود. افزون بر این که مقام ریاست اجرایی و صلاحیت های آن هنوز روشن نیست و اما هرچه باشد، این آدم بر بنیاد سه اصل قانون اساسی که در راس دولت، در راس وزرا و در راس حکومت است، می تواند بر بنیاد فرمان رییس جمهور چیزی غیر از این ها باشد تا با قانون اساسی در تعارض قرار نگیرد. این آدم می تواند در مقام وزیر ارشد باشد که بخشی از صلاحیت های رییس جمهور را اجرا کند که بصورت جدی موقعیت چنین آدمی را بحیث اپوزیسیون و ناقد دستگاه به نوبۀ خودش زیر سوال می رود. برای جلوگیری از پراگنده گی ها و ادعا های فراوان اوپوزیسیونی بویسیلۀ احزاب دیگر، لازم است تا اوپوزیسیون به رسمیت شناخته شود تا از صلاحیت های حقوقی در مقام اوپوزیسیون برخوردار باشد؛ اما هنوز دو روز از تفتیش آرا سپری نشده بود که نماینده گان تیم تحول و تداوم به رسم اعتراض پروسۀ تفتیش را ترک کردند و روند برای چندین ساعت به تعویق افتاد. این کشیده گی گویا زگنال خطری بود که نوعی بی اعتمادی را میان نامزدان دامن زد و مردم را اندکی نگران نمود. پس از این رخداد ناظران بین المللی از نامزدان خواستند تا با اتخاذ روشی مناسب از ایجاد هرنوع آشتفتگی در رون انتخابات خود داری کنند. معنوی نمایندۀ ناظر تیم اصلاحات و همگرایی در کمیسیون نیز در یک واکنش خواهان اصلاح کار شیوه یا طرزالعمل برای ابطال آرا گردید . وی زمانی به این موضوع تاکید کرد که بر سر تیک مارک یا امضا در اوراق رای دهی میان هر دو نامزد جنجال هایی بوجود آمد و این موضوع بعد از یک وقفۀ شش و نیم ساعته حل شد. این کار شیوه باید جزوار بوسیلۀ هر دو نامزد طرح و تدوین شود و به تایید هر دو برسد تا بحیث یک سند بتواند حلال مشکلات در روند تفتیش باشد. این طرز العمل در واقع یک سند محکم و ثقه حیثیت رهنمودی را دارد که نه تنها شفافیت انتخابات را تصمین می نماید؛ بلکه بر احتمال هر نوع کشیده گی ها در پایان تفتیش و نتایج آرا نقطۀ پایان می گذارد. این کار شیوه تا کنون درست نگردیده است و هرچند تفتیش بر بنیاد پنج اصلی به پیش می رود که از سوی سازمان ملل پیشنهاد شده و مورد تایید هر دو نامزد قرار گرفته است. این کشیده گی در حالی رخ داد که پیش از آن بر سر تفویض مقام اجرایی از سوی رییس جمهور آینده برای بازندۀ انتخابات رسانه یی شد و سر صدا هایی را در مطبوعات بوجود آورد تا آنکه پس از ملاقات هر دو نامزد موضوع حل شد.
در این شکی نیست که با تعیین دو نماینده از سوی نامزدان در دارالانشای کمیسیون و حضور سرناظرین در پروسۀ تفتیش گواۀ روشنی بر ضعف و ناتوانی کمیسیون های انتخاباتی بوده که به نحوی بیانگر شرمساری آنان برای برگذاری و شمارش آرای انتخاباتی است؛ هرچند با افزایش نقش ناظران و گماشته گان نامزدان در روند تفتیش از نقش تعیین کنندۀ کمیسیون انتخابات کاسته شده است و به کار و نقش کمیسیون شکایات انتخاباتی بدرود گفته شد؛ اما این عقب نشینی کمیسیون ها را نباید دست کم گرفت و از حملۀ بعدی حانبدارانۀ آنان بر مصداق یک گام به عقب و دو گام به پیش به کلی چشم پوشید. بدور نیست که برای ضرب شصت نشان دادن دست به کاری بزنند که سرانجام بازی انتخاباتی را پیچیده تر از گذشته بسازند؛ زیرا حالا کمیسیون تا گلو در آب تقلب غرق گردیده است و به قول معروف"آب تا گلو بچه زیر پای" حالا چندان پروای رسوایی خود را ندارد. حال برای هر دو نامزد است تا عقب نشینی کمیسیون را دست کم نگرفته و برای به پایان رساندن روند تفتیش متحدانه و در فضای اعتماد باهمی عمل کنند. در غیر آن صورت هنوز هم خطر مرفوع نگردیده، دزد سوم در راه است و احتمال می رود "خر قدرت" را از هردو برباید. حالا که تفتیش آرا حرف اول را می گوید، پس برای جلوگیری از هر گونه اصطکاک و پیشامدی نامیمون در آینده تفتیش باید جدی و حساب شده صورت گیرد تا هر نوع زمینه برای ادعا های کاذب در آینده از میان برود و هم دراز راۀ توافق دشوار سیاسی و تخنیکی تا تفتیش صد در صد آرا به خوبی پیموده شود . گفته می توان که "هفت خوان رستم را باید پیمود تا به توافق کامل تخنیکی و سیاسی دست یافت . در این گونه موارد اختلافات طبیعی است و اما تلاش شود تا اختلافات نه تنها کلان جلوه داده نشوند؛ بلکه مهار هم گردند ؛ زیرا در دو طرف کسانی اند که سخت در صدد بزرگ گردانیدن اختلافات هستند تا آب را گل آلود کنند و ماهی بگیرند. هرچند که ماهی هم بدست نیاورند، اما باز هم از نفاق افگنی دریغ نمی کنند، زیرا آدم های درگیر نزاع وجدان کمتر تن به خوبی می دهند.
ارخداد اخیر توافقنامۀ امنیتی و تخنیکی را تحت شعاع درآورد و این گمانه زنی ها را تقویت کرد که گویا میان هر دو نامزد اعتماد کامل برقرار نگردیده و هنوز دشواری های زیادی در راه است. هرچند هر دو نامزد در روز اول موافقتنامه به تفتیش آرا تاکید کردند و هر کدام حقانیت خویش را در قید شفافیت آرا تلقی کردند. هر دو نامزد با این اظهارات خواستند تا پروسۀ انتخابات را که تقلب زده شده است و دموکراسی نوپای افغانستان را آسیب رسانده است؛ از ورشکستگی و ابهام رها سازند و با عبور از گردنه های دشوار پروسۀ تفتیش، دموکراسی جوان کشور را از شکست نجات بدهند. هرچند برای رسیدن به دموکراسی در کشو دراز راۀ دشواری در پیش است و هنوز بستر ها و زمینه های دموکراسی در کشور آماده نشده است؛ اما دست کم هر دو نامزد باید تلاش کنند تا به سوی نهادینه شدن ارزش های دموکراسی در کشور گام های نیرومند، استوار و قابل اعتمادی را بگذارند تا از یکسو باور های مردم نسبت به آنان افزایش یابد و از سوی دیگر امیدواری برای رشد و تقویت دموکراسی در کشور شگفته گردد.
در این شکی نیست که توافقنامۀ یاد شده برد هر دو نامزد را تضمین کرده و بازنده در قاموس آن وجود ندارد؛ اما این که چقدر مردم بازنده اند و بازنده خواهند بود. آنقدر مهم نیست؛ زیرا انسان جهان سومی همیشه قربانی سنان سیاسی سیاستمداران اند و هر از گاهی منافع شان در آتش لفاظی های سیاستمداران شان زبانه می کشد. شاید از همین رو باشد که شماری نظریه پردازان سیاست را "بازی با الفاظ" عنوان کرده اند. آشکارا است که چنین بازی در اولین فرصت منافع مظلومان را به قربانی میگیرد. چنانکه مردم ما قرار است، برای قربانی شدن در پای توافقنامۀ اخیر از فرود و فراز یک گردنۀ دیگر عبور کنند وبالاخره در پایان کارزار انتخاباتی شاهد حکومت به اصطلاح "وحدت ملی" باشند که مقام های ارشد دولتی میان چند تا "رستم پهلوان فساد" تقیسیمات شود و با دوختن به قول معروف "جیب های چرمی" برای دزدیدن های تازه تر، به سان مردان فاسد تر و فربه تر از گذشته با لباس های پرزرق و برق در چشمان مردم داخل شوند. در آنصورت مردم جز آنکه با یاس و اندوه به تماشای آنان بنشینند و بر خود و سرنوشت خود نفرین بفرستند که چگونه با دادن رای بر مردانی اعتماد کردند که جز برای منافع خود ومنافع گروهی، سیاسی و قومی خود به چیز دیگری نمی اندیشند؛ اما هنوز هم که هنوز است، مردم ناگزیرانه شاهد توقعات رو به افزایش هر دو نامزد بوده و هیچ یک حاضر برای به آزمون گرفتن شکست در انتخابات جاری نیستند که این خود در پروسۀ تفتیش و بالاخره اعلان نتایج چالش آفرین است. در حالیکه رخداد های اخیر بوضوح نشان می دهد که هنوز دور است که نامزدی اندکی از توقوع بلند پروازانۀ خود در برابر حریف اش چیزی کم نماید؛ البته فرهنگی که با تاسف ما از آن فرسنگ ها هنوز فاصله داریم.
در این تردیدی نیست که تفتیش آرا تعیین کنندۀ اصلی سرنوشت انتخابات است تا بالاخره از میان دو نامزد یکی ا ز آنان در مقام ریاست جمهوری ابقا شود. آشکارا است که این مرد شماره اول کشور بوده و حرف اول را می زند و بر تیم دوم فرمان می راند. این مسآله بصورت قطع توازن "برد برد" را برهم زده و معادلۀ سیاسی را در حکومت وحدت ملی به نفع تیم برنده رقم می زند. هرچه باشد، معقول و منطقی خواهد بود که هر دو نامزد، نه تجربۀ "برد برد"؛ بلکه آزمون " باخت باخت" را نه، دست کم تجربۀ دشوار یک "باخت" را در نظر داشته باشند. در غیر آن صورت، نباید به ساده گی از احتمال افتادن در پرتگاۀ سیاسی اجتناب کرد. در این شکی نیست که کشور های جنگ زده یی مانند افغانستان بیشتر از دموکراسی به صلح و ثبات بخاطر حفظ وحدت ملی نیاز دارند؛ اما این را نباید به معنای قربانی کردن مطلق دموکراسی و حکومت مردم بر مردم در پای ثبات تعریف کرد و از نهادینه شدن دموکراسی در کشور برای همیش دست شست. در حالی که وحدت ملی و ثبات سیاسی در محور دموکراسی و حکومت های مردم سالار رشد و تقویت پیدا می کند و نه در سایۀ کشمکش های حکومت های به اصطلاح"وحدت ملی" که منافع مردم و وحدت ملی در دست اول قربانی منافع تیمی و جناحی می شود. در نتیجه دو تیم قدرت را میان خود تقسیم خواهند کرد و اکثریت خاموش و چیز فهم جامعه حتا از ادای خدمتگذاری برای کشور شان محروم ساخته خواهند شد. در آن صورت ضرب زبانی های نامزدان برای تشکیل حکومت ملی در قالب یک حکومت فراگیر و مشارکتی با توجه به تخصص و تقوا از جمله حرف هایی باشند که مصرف آن گذشته باشد.
در این تردیدی نیست که در بازی های دموکراسی بازنده متحمل بیشترین قربانی ها می شود و با تبریک گفتن به رقیب، خویش را بصورت آشکارا در معرض قضاوت نسل کنونی و نسل های فردا قرار می دهد و این حرکت متهورانه هرچند بیانگرقبول باخت است و اما در معرض قضاوت عامه در آیندهها برنده خواهد بود؛ زیرا دموکراسی عرصۀ برد و باخت های پیهم بوده و در میدان های پرفراز و نشیب آن گروهها و احزاب و شخصیت ها آبدیده می شوند. از باخت های خود می آموزند و درکورۀ آن آبدیده تر می شوند. استقبال از باخت های نفس گیر و دشوار است که راه برای برد های آرام و راحت بخش میسر می گردد؛ پس بر رغم دشواری ها بر تعهدات وتوافقات در سقف کوچک و در سطح ملی به بهای باخت های خطرناک باید پایبند بود تا در سایۀ داوری های شفاف مردم برد های جانانه را در آینده استقبال نمود. در این میان آنچه مایۀ امیدواری است، این که هر دو نامزد بر سر عملی شدن توافقنامه وحدت نظر دارند و ضمانت آن از سوی سازمان ملل دلیل آشکار برگشت ناپذیری آن را ارایه می دارد و این با همه فراز و فرودی که بر سر راۀ عملی شدن توافقنامه وجود دارد، می تواندمایۀ دلگرمی برای مردم افغانستان باشد. این زمانی بیشتر ممکن می گردد که خطوط اساسی در تشکیل حکومت آینده روشن گردد و ساختار های تابویی قدرت بشکند. در غیر این صورت ساختار حکومت وحدت ملی آینده مافیایی تر از حکومت کنونی خواهد بود که با نظام شهروندی در چهار چوب سیاست ملی سازگار نیست. یاهو