مهرالدین مشید
ملت در سوگ عزیزان شان و اما ارگ و نامزدان سرگرم رقابت با یکدیگر
کشتار بیرحمانۀ طالبان و مانور سیاسی ارگ و رقابت نامزدان
پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در 16 حمل هر روز بر پیچیده گی پروسۀ انتخابات بیشتر افزوده می شود و چالش های انتخاباتی مشکل آفرین و سوال برانگیزتر می گردد. نه تنها روند انتخابات هر روز بیشتر دشوارتر می گردد؛ بلکه شک و تردید ها در پیوند به انتخابات نیز افزایش می یابد. رای دهنده گان مقدرات خویش را نه در شمارش آرای شان؛ بلکه در تختۀ شطرنج ارگ و دو نامزد ریاست جمهوری و گردانندۀ اصلی کمیسیون های انتخاباتی به تماشا نشسته اند. از همین رو است که گفته اند، در کشور هایی مانند افغانستان آرای مردم تعیین کنندۀ برد و باخت نه؛ بلکه سرنوشت برد و باخت را کسانی تعیین می نمایند که رای ها را شمار می کنند. با تاسف که در دو دور انتخابات ریاست جمهوری این مقوله بوسیلۀ کمیسیون انتخابات افغانستان در تقلب و دست بازی گستردۀ آنان بوضوح به اثبات رسید؛ اما بسیاری ها بدین باور اند که سرنخ بازی بردست ارگ است و یک سلسله اسناد صوتی افشا شدۀ گوال روشنی بر این مدعا ها است؛ زیرا اعضای کمیسیون های مستقل انتخابات و شکایات انتخابات گماشتگان وماموران ارگ است و خود را ناگزیر به اطاعت از امر و نهی ارگ می دانند.
مخالفان مسلح دولت به دستور شبکه های استخباراتی بویژه پاکستان و ایران با استفاده از اوضاع آشفتۀ سیاسی و فضای مبهم و پیچیدۀ انتخاباتی هر روز به مانور های خطرناک و خونین در برابر مردم افغانستان می پردازند و این مانور ها در کشتار های وحشیانۀ افراد بیگناۀ افغانستان آشکارا می گردد. این مانور های خونین از حمله بر میدان های هوایی کشور بویژه حملات راکتی بر میدان هوایی کابل و عملیات های انتحاری و انفجاری پی در پی در اطراف این میدان آغاز و به گونۀ خیلی وحشتناک و خونین و ضد بشری به مثابۀ جنایت قرن در ارگون پکتیکا و بعد در تیرباران افراد ملکی در غور ادامه یافت. پیش از آن طالبان حملات سنگینی بر ولسوالی سنگین هلمند انجام دادند و آخرین مورد هم حمله بر قندهار و آماج حمله قرار دادن فرماندۀ امنیۀ قندهار و ولسوالی سپین بولدک است که دلیل این حملات واضح است؛ زیرا شبکه های استخباراتی منطقه نبض ارگ را دریافته و می دانند که با چه بازی خطرناکی به بهای بازی با سرنوشت مردم افغانستان روی آورده است. به نظر آگاهان سیاسی کشور نیز ارگ نشینان خیمه شب بازی خطرناکی را در برابر مردم افغانستان آغاز کرده اند و چنان سرگرم این بازی افتضاح بار هستند که سرنوشت و مقدرات مردم افغانستان برای شان به اندازۀ پشیزی هم ارزش ندارد. دفاع آقای کرزی از سیاست های نادرست طالب پرورانه اش بجای برآورده شدن منافع ملی برعکس سبب دلگرمی شبکۀ های استخباراتی شده ا ست. از این رو شبکه های استخباراتی فعالیت های جدی و خطرناک را در سراسر کشور آغاز نموده اند. گاهی حملات شان را بر میدان هوایی قندهار و زمانی هم میدان هوایی کابل گویا برای انتقامکشی حملات طالبان پاکستان بر میدان هوایی کراچی متمرکز نمودند. به این هم بسنده نکردند و به دستور استخبارات پاکستان حملۀ خونین و وحشتناک هراس افگنی درارگون را راه اندازی نمودند که در نتیجه بیشتر از نود تن هموطنان بی گناۀ ما جان های شیرین شان را باختند و بیش از 140 تن جراحت برداشتند. پس از این حملۀ خونین و با استفاده از خلای امنیتی و خلای حکومت قانون در کشور حملۀ ضد انسانی را در مسیر راۀ غور سازماندهی کردند و 15 تن هموطنان بیگناۀ ما را به دستور شبکۀ استخباراتی پاکستان به شهادت رساندند. استخبارات پاکستان با رویکرد های متفاوت مردم بیگناۀ ما را آماج حملات ضد انسانی و ضد اسلامی خود قرار می دهند. حمله بر ارگون را بوسیلۀ شبکۀ جهنمی و مزدورگوش به فرمان حقانی و حمله بر غور را بوسیلۀ لشکر طیبه سازماندهی کردند؛ زیرا لشکر طیبه، لشکر جنگوی، سپاۀ محمد و ... از گروپ های افراطی و تندرو هستند که در دامن شبکۀ استخبارات پاکستان پرورده شده اند. مرکزسیاسی این گروهها بیشتر لاهور بوده و تعصب شدید مذهبی دارند. این گروهها چنان در تعصب کورکورانه و ضد اسلامی غرق هستند که دشمنی مذهبی شان بصورت آفتابی زیر ریش حکومت پاکستان آشکارا است . هرگاه خواننده گان به لاهور سفر کرده باشند، به ساده گی به این موضوع ملتف شده اند و بر دیوار های شهر لاهور شعار های ضد اسلامی آنان از قبیل "کافر کافر، شیعه کافر" را زیاد مشاهده کرده اند و خوانده اند. بنا براین کشتار بیرحمانۀ بیگناهان غور جز کار این گروههای افراطی و استخباراتی کار گروههای دیگر بوده نمی تواند.
ارگ با نصب مهرههای مورد اعتماد خود در دو کمیسیون های انتخاباتی در اول خود را برندۀ بازی می دانست و اما با تاسف که در این بازی افشا شد و رسوایی هایش رسانه یی و جهانی شد. چنانکه افشای نوار های صوتی از نقش مرکزی ارگ در سازماندهی تقلب های گستردۀ انتخاباتی پرده برداشت و سیمای ضد ملی و ضد اسلامی افرادی را برای مردم افغانستان به نمایش نهاد که شاید اطلاق کلمۀ خاین ملی برای آنان کمترین حرف ناچیزی باشد؛ زیرا اجیر گردانیدن و به بیراهه بردن دو نهاد مستقل انتخاباتی و تخریب مهمترین پروسۀ ملی نه تنها کلانترین خیانت و بدترین جنایت است؛ بلکه خیانتی فراملی و جنایتی فرااسلامی است. این جنایتکاران توانستند تا با تقلب وسیع و سازمان یافته تیغ از دمار این ملت مظلوم بیرون نمایند. ارگ با کشاندن افراد یک جناح در تقلب و اظهارهمدردی با آن خواست، تیغ زهرآلود را در گلوی آن نیز بگذارد و به این ترتیب شخصیت تیمی آن را مخدوش نماید و در معرض بدترین قضاوت نسل های کنونی وفردا بگذارد. ارگ با این بازی ماهرانه یک جناح را با تیغ زهر آلود کشت و حتا اگر بردی هم در کار بود، برد آن را هم به ناکامی مبدل کرد و پروسۀ انتخابات را به سوی چالش بدون سر و پا کشاند. به همین گونه با رویکردی پر از تقلب و مرموز جناح دیگر را خیلی بیرحمانه به اصطلاح با پنبه حلال کرد و چنان ذبح نمود که حتا خونش را هم نگذاشت، بر زمین بریزد. شگفت آور این است که جناح یادشده هنوزهم به خود نیامده و نمی خواهد از تور ارگ بیرون بجهد. چنانکه چند روز پیش خبری بوسیلۀ آرمان ملی به به بیرون درز کرد که ارگ مخالف آشکار تشکیل حکومت وحدت ملی بوده و رییس جمهور کرزی به گونۀ صریح از اشرف غنی خواسته بود تا از تشکیل حکومت وحدت ملی با رقیب خود بصورت جدی اجتناب نماید. وی زمانی خواستار این شد که آقای غنی پیش از آن با پادرمیانی وزیرخارجۀ امریکا معاهدۀ حکومت وحدت ملی را با رقیب خود در سفارت امریکا متعهد شده بود.
هدف اصلی ارگ از این ترفند ها بقای قدرت است و تا کنون توانسته است، بازی را خیلی ماهرانه و حتا مدبرانه پیش ببرد. بازی یی که با تعیین هیآت برای انتقال قدرت در گرماگرم هیاهوی تقلب انتخاباتی آغاز شد و تا کنون به گونۀ شگفت آوری ادامه دارد. در بازی چنان دست بالا و نقش تعیین کننده دارد که هر از گاهی که بخواهد عرادۀ بازی به نفع خود به ساده گی چرخانده می تواند. با نوشتن این کلمات سخن شخص نزدیک به ارگ در ذهنم تداعی کرد که گفت : رییس صاحب به این ساده گی ایلا نمی کند. در هر حال، این که رییس صاحب ایلا می کند و یا نمی کند، مربوط خود اش است واما رییس صاحب بداند که مردم افغانستان در زمان زمامداری سیزده سالۀ او شاهد فاسد ترین حکومت هستند که مشتی حکام مفسد وارازیل تحت حمایت جناب شان دار و ندار مردم افغانستان را به تاراج بردند و بدون تردید منتظر پاسخ و انتقام مردم باشد.
این که ارگ چگونه بازی می کند و بازی را چطور بر راه افگنده است و در رویکرد های سکوت باراش به همگان آشکار شده است. حالا بردو نامزد ریاست جمهوری است که در جادۀ ناهموار توطیۀ خطرناک و پر فراز و فرود ارگ راه خویش را بصورت درست پیدا نمایند. مرحلۀ خیلی حساس و سرنوشت ساز کشور مکلفیت ها و رسالت های تاریخی، ملی و اسلامی هر دو نامزد را بس مهم گردانیده است تا برای حفظ تمامیت ارضی، وحدت ملی، اقتدار سیاسی و ملی از هیچگونه تلاشی دریغ ننمایند و به سرگوشی های ارگ اعتبار نکنند و بدانند که در زیر افسون خم خم رفتن های ارگ زودتر به چاه خواهند افتاد. چیزی که ارگ از سال ها بدین سو روی اش سرمایه گذاری کرده است. از همین رو است که ارگ سرنخ بازی را در دست دارد و هر از گاهی که خواسته باشد پیادۀ آماده برای "مات" دارد و اسپ برای حملۀ رو به رو و اسپ هم برای خیز های خطرناک که آقای عبدالله را جا بجا مات نماید و حاضر است تا این کشت و مات را به بهای از دست دادن وزیر پذیرا گردد. دو نامزد باید بدانند، از این که ارگ در پایان بازی خود را بازنده یافته است و تا آخرین رمق تلاش خواهد کرد تا بز را به دایرۀ حلال به نفع خود بیافگند؛ هرچند بزکش را از دست داده است و چاپ اندازان متواری شده اند؛ اما باز هم امید را از دست نداده است و شانس از دست دادن گوسالۀ قدرت را به کلی از دست نداده است. ارگ با داشتن کمیسیون انتخابات، ابتکار بازی را در دست دارد. حال بر نامزدان است تا اندکی از هوای قدرت خواهی کوتاه آیند و برای خنثا نمودن هر گونه توطیه های داخلی و شبکه های استخبارات خارجی دست به دست هم بدهند. کوشش کنند که "برد برد" شان به "باخت باخت " نیانجامد.
امید است که هر دو نامزد آخرین واکنش کمیسیون انتخابات را متوجه شده و آن را مورد مداقه قرار داده باشند که چگونه طرزالعمل پیشنهادی مورد توافق هر دو نامزد را به هیچ گرفتند و به بهانۀ ملاحظات و نظریات هر دو نامزد، بر مسؤولیت خود پشت پای زد و از تصمیم گیری لازم شانه خالی کرد. در این شکی نیست که کارشیوه مقداری اختلافات هر دو تیم را بر می تابد و اما این به معنای نفی کلی و عدم تطبیق آن نبود. کمیسیون می توانست با استفاده از صلاحیت خود دو مادۀ 12 و 16 را که یکی حاکی از اختلاف بر سر شمار تک مارک ها و دومی هم بر سر مقایسۀ شمار رای های صندوق ها در دور اول و دور دوم بود. نظر به اظهارات ستاد های انتخاباتی هر دو تیم کمیسیون حق داشت تا در میان دو گزینۀ پیشنهادی یک گزینه را انتخاب و فیصلۀ نهایی را برای هر دو تیم ابلاغ می کرد. در آن صورت استقلالیت خود را برای مردم افغانستان به اثبات می رساند و دست کم بر اعتبار خود اندکی می افزود و چیزی هم از آبروی از دست رفتۀ خود بدست می آورد. کمیسیون با این تصمیم خود را از زیر سوال بیرون می کرد و در آنصورت مسؤولیت متوجه تیم ها بود. شاید که بنا بر وابستگی ها و عدم استقلالیت تام نتوانست، از عهدۀ وظیفۀ خود به درستی بیرون شود.
نورستانی رییس کمیسیون مستقل انتخابات به رسانه ها گفت که، بخاطر عدم توافق هر دو نامزد پروسۀ تفتیش تا چهارم عید بصورت موقت تعطیل شد. وی در حالی به این تصمیم دست زد که پس از توافق رهبران هر دو تیم ادبیات نامزدان خیلی فرق کرده و بیشتر شکل صمیمانه و سازش خواهانه را به خود گرفته است ؛ اما کمیسیون با این تصمیم خود جنجال خلق کرد و مردم را مایوس نمود و آرامش نسبی بوجود آمده را شکننده نشان داد. کمیسیون باید تلاش می کرد تا انتقاداتی چون سهل انگاری کارمندان کمیسیون، اختلاف روی ماده های دوازده و شانزده و کافی نبودن ناظران خارجی از سوی تیم آقای عبدالله را کوچک نشان میداد و از طریق تصمیم گیری فعال در پیوند به کارشیوۀ ابطال آرا از سوی سازمان ملل فضای همکاری را میان هر دو تیم بوجود می آورد و از کلان جلوه دادن معضل خود داری می کرد. که نکرد.
این گفته ها به معنای رفع مسؤولیت هر دو تیم در قبال عدم توافق کلی و جزیی در پیوند به طرزالعمل پیشنهادی سازمان عمل نیست؛ بلکه هر دو تیم باید از این اختلافات به ساده گی عبور می کردند و اوضاع شکنندۀ کشور را شکننده تر جلوه نمی دادند؛ زیرا کشور مرحلۀ حساس تاریخی را پشت سر می گذارد و هرگونه دست کم گرفتن آن خطرناک و خطرساز است. کشور تنها در برابر توطیۀ شماری افراد غیر مسؤول در داخل کشور قرار ندارد؛ بلکه در معرض شدید مداخلات شبکه های استخباراتی وعمال حلقه به گوش آنان نیز قرار دارند. بنا براین انعطاف و نرمش بهترین گزینه برای رهایی کشور از بحران کنونی است و تیمی نزد مردم ما برنده خواهد بود که با لگد زدن به عطش قدرت در برابر تیم مقابل خود نرمش اتخاذ کند. در غیر این صورت رویا برد برد را هر دو تیم یه گور خواهد برد و برعکس در آتش سوزندۀ انتقام و نفرت باخت باخت خویش برای همیش سوگوار خواهند نشست. یاهو