مهرالدین مشید

 

آقایان غنی و عبدالله! مردم از چانه زنی های شما خسته شده اند

آقایان عبدالله و غنی ملت را زیر شلاق طالبان نیافگنید

 

رای خود را واپس گرفتم و ای کاش از اول می دانستم ورای نمی دادم

معضل انتخاباتی افغانستان بیشتر از ربع سال را در برگرفته و اما هنوز هم از پایان آن خبری نیست. هرچند این طولانی ترین انتخابات جهان پای یوناما و جان کری را به مسآله کشاند، دست کم نمایندگان ۱۵ سفارتخانۀ کشور های خارجی از روند تفتیش نظارت کردند و یوناما و امریکا برنامه تفتیش را از نزدیک مدیریت کردند؛ اما بررغم این همه تلاش ها تیم همگرایی و اصلاحات پروسۀ تفتیش آرا را تحریم کرد و باز هم روند تفتیش آرا از مشروعیت کامل برخوردار نگردید. شگفت آور این که. حالا در ختم تفتیش حیثیت این کشورها و نهادهای یادشده وحیثیت سیاسی دست‌اندرکاران پروسه تفتیش زیر سوال آمده است. با آنکه نزاع انتخاباتی در افغانستان طولانی ترین ریکارد را در جهان گذاشت و ریکارد زمانی تمامی انتخابات ها را در جهان شکست. کشمکش های دو نامزد برسر تقسیم قدرت مردم افغانستان را خسته و ذله گردانیده است؛ اما هنوز هم کلافۀ سردرگم آن گشوده نشده است. نزاع انتخاباتی مانند کابوسی بر روان مردم سنگینی دارد و امور روزمرۀ آنان را با دشواری های فزایندۀ اقتصادی و امنیتی مواجه گردانیده است که در نتیجه فضای کشور را یاس رو به افزایش همراه با ناباوری های دردناک بهم پیچانیده است.

این حالت پس از آن بوجود امد که کشت انتخاباتی افغانستان را ملخ های تقلب تباه کردند و حتی فرصت چریدن گوسفندان را هم از آنان گرفتند و خواب آسوده گی را از چشمان گوسفندان فربه هم ربودند. نه تنها این که با به دام افتادن شماری گوسفندان چاق طلسم تقلب کارگر نیافتاد و موازنۀ سیری و گرسنگی در آنها را نیز بهم زد. حالا از بد روزگار گوسفندان چنان زار و لاغر شده اند که در هوای چوبان از خود رمیده و غرق در نشۀ تقلب حتی چرا و چراگاه را نیز از دست داده اند. با افشای تقلب های گسترده و سازماندهی شده، روند  انتخابات افغانستان آسیب پذیر گردید و مشروعیت آن از بین رفت که کشمکش های آن بر رغم پا در میانی حان کری وزیر خارجۀ امریکا تا هنوز ادامه دارد. نزاع انتخاباتی چنان دو نامزد و دسته های انتخاباتی آنان را به خود پیچانده است که کمترین توجه به دشواری های دست و پا گیر مرد م افغانستان ندارند. از این رو آشفتگی روزافزون امنیتی و اقتصادی و  بی تفاوتی های نامزدان در پیوند به رخداد ها و واقعیت های جاری در کشور، مردم را نهایت خسته نموده است. این خستگی های دوامدار سبب شده که مردم افغانستان حتی بدون استثنا با خود می گویند" رای خود را واپس گرفتم و ای کاش از اول رای نمی دادم". این فریاد های مظلومانۀ شهروندان افغانستان اعم از تاجک، پشتون، هزاره، ازبک، ترکمن و ... است که رای آنان را بصورت بیرحمانه به بازی گرفتند و قربانی تقلب ظالمانۀ و جبونانۀ خود نمودند. حالا رای های مردم را به گروگان گرفته اند و بازی با سرنوشت آنان را در تختۀ قمار برد و باخت تفاهم ناجورآمد و بیمار سیاسی و تخنیکی خود قرار داده اند.

این اوضاع آشفته و مبهم نگرانی های روزافزون را در مردم افغانستان ایجاد کرده است و این حالت سبب شده تا مردم افغانستان از ریختن آرای شان در صندوق های رای مایوسانه ابراز ندامت نمایند و بر خود و بر سرنوشت نامعلوم خویش ابراز تاسف و تالم نمایند که چگونه به کسانی رای دادند که ارزش رای آنان را ندانستند و پاسداری از آن را به حسن صورت بجا ننمودند.  ناامانتداری و ناپاسداری نامزدان از رای مردم و قربانی کردن آرزو های مظلوم ترین انسان ها در پای ترفند و معامله افکار مردم افغاستان را به شدت جریحه دار گردانیده است. ناسازگاری ها و عدم تفاهم سیاسی و عدم پذیرش تفتیش آرا از سوی یک نامزد و بالاخره بدون نتیجه ماندن آخرین مذاکرات داکتراشرف غنی و داکتر عبدالله آخرین گران سنگ یاس را بر قلب های مردم افغانستان وارد کرد.از ژرفنای .وابستگی های داخلی و خارجی؛ عطش قدرت خواهی و ریاست طلبی هر دو آگاه شدند واز بی دردی شان نسبت به رنج های بیدرمان خود حتا وحشت زده گردیده اند. مردم هر دو نامزد یکی متهم به تقلب گسترده و دیگری علم بردار ضد تقلب را به خوبی شناسایی کرده اند و دریافته اند که جز برای منافع خو وگروۀ خود به چیز دیگری نمی اندایشند. هر دو نامزد تا کنون چندین بار با یکدیگر قول و قرار گذاشته اند، البته بدین امید  که بالاخره صحبت های شان برسر مسایل مورد اختلاف به نتیجه می رسند؛ اما آخرین نشست های نامزدان و دسته های انتخاباتی شان بدون نتیجه به پایان رسید.  این پایان در واقع نه تنها نمایانگر به پایان رسیدن کاسۀ صبر نامزد معترض بود؛ بلکه بیشتر از آن کاسۀ صبر مردم را نیز به اصطلاح به جوش آورد. با پایان دید و بازدید ها میان نامزدان و دسته های انتخاباتی آنان، آخرین امیدواری های مردم هم برای تشکیل حکومت به اصطلاح وحدت ملی نیز به نقطۀ پایان خود رسید.

حال اوضاع سیاسی کشور مانند کابوسی بر روان مردم سنگینی دارد و دو طرف بی توجه به رنج های فراوان امنیتی و اقتصادی مردم افغانستان سرگرم رقابت و مانور برضد یکدیگر هستند. این مانور ها مردم را در راهۀ  تصمیم و در ضمن نوعی بی تفاوتی قرار داده است و بدین باور رسیده اند که چگونه راۀ خویش را از هر دو نامزد جدا سازند و به یک فیصلۀ مستقل برسند. این در حالی است که مردم افغانستان از هر لحاظ خلع قدرت شده اند و تنها در گرداب بازی انتخاباتی سخت گیر مانده اند. نامزدان هم از این تنگدستی های مردم سود برده و هر کدام به نحوی برای شکار ارادۀ مردم برآمده اند؛ اما مردم از هر دو بیزار شده اند و یکی را تقلب کار و دیگری را تقلب ستیز می پندارند. هرچند هر دو به نحوی در تقلب دخیل اند و اما تقلب یکی سازمان یافته و شبکه یی است و از دیگری پرگنده و غیر شبکه یی. آنچه مردم را بیشتر نگران کرده، وابستگی های پیدا و پنهان هر دو نامزد به کشور های خارجی بوده و از سویی هم این تضاد نسبی وابستگی های نامزدان با تمایلات و سلیقه های دسته های انتخاباتی شان خود به معضلی مبدل شده اند که هر نوع تصمیم گیری مستقل هر دو نامزد را زیر سوال برده است؛ زیرا دسته های انتخاباتی هر دو نامزد از قبل مقام ها را میان خود تقسیم کرده و حتی به گونۀ مقدمۀ دیوان و دستگاۀ شان را هم درست کرده اند. هر کدام برای رسیدن به قدرت لحظه شماری کرده و خواب"خرگوشی" را تجربه می کنند. آشکار است که در چنین حالتی رویا های"خرگوشی"تیم برنده بر بیشتر بر سلیقه های شان چربی دارد و رسیدن به تفاهم کامل هر دو نامزد را برای تشکیل حکومت به اصطلاح وحدت ملی مخالف میل خود می دانند. از سویی هم موجودیت افراد با اندیشه ها، تمایلات و سلیقه های مختلف گویا "معجون فلاسفه" یا به تعبیر زندانی ها " افراد پنجل" در محور هر دو نامزد بر دشواری های عدم تفاهم میان دو نامزد افزوده است. این ها در واقع باری شده اند، بر دوش افکار هر دو نامزد که آنان را از اتخاذ تصامیم مستقل برحذر داشته است.

این در حالی است که از لحن صحبت های هر دو نامزد به گونه یی بوی نزدیکی و احتمال رسیدن به تفاهم به مشام می رسد و این نشاندهندۀ نوعی اختلاف شدید درونی دسته های انتخاباتی هر دو را نشان می دهد. شماری نقطه نظر های هر دو نامزد که به رسانه های کشور درز کرده است، حاکی از گرم جوشی ها و همسویی ها است که بصورت واضح بیانگر نیات قلبی هر دو است؛ اما هر دو چنان در کشمکش های درونی دست و پاگیر شده اند که جرئت رسیدن به تفاهم را از دست داده اند؛ زیرا دسته های انتخاباتی هر دو تیم بیشتر دنبال منافع شخصی خود هستند. بنا بر این این سکوت دشوار هر دو نامزد که منجر به بن بست مذاکرات میان شان شده است، مردم افغانستان را نگران و حتی و حشت زده گردانیده است. یکی از نامشروع بودن تفتیش آرا و  اعتراضات مدنی و دیگری با توسل جستن به قانون اساسی دم از اعلان کردن حتی زود هنگام نتایج می زند. اولی باور دارد که آرای تقلبی آنقدر در صندوق های رقیب پر شده است که پروسۀ قبول شدۀ کنونی ابطال آرا توان جدایی آرای سیاه را از سفید ندارد. از این رو روند تفتیش و ابطال آرا را هم به گونه یی سازمانیافته به نفع تیم رقیب می داند. دومی که کار را از پیش ساخته است و چنان ماهرانه تقلب کرده است که حتی از دوربین های روند تفتیش و نزدیک بین های ابطال آرا هم بدور مانده است. چنان بر حریف ضربۀ کاری وارد کرده است که به اصطلاح او رابا پنبه حلال کرده  و در میان دریا تخته بند اش نموده است، تقلب را چنان پوشش قانونی داده که حتی فتوای قانون اساسی را هم با خود دارد. به این ترتیب عرصه را چنان برای رقیب تنگ نموده و در بازی های سیاسی او را زمینگیر کرده است که ممکن اعتراضات مدنی هم پاسخ دندان شکن و لازم برای حرف اش نباشد. از این رو دراز آمدن های تیم برنده، هرچند میزان کوتاه آمدن های تیم بازنده را تقلیل داده است؛ اما فکر می کند که بالاخره برگ برنده را در دست دارد؛ زیرا بالاخره با اعلام نتایج آرا مشروعیت حاصل می نماید و از حمایت بین المللی و سازمان های جهانی هم برخوردار می گردد. از سویی هم واضح است که امریکا، انگلیس، اسراییل، پاکستان و اقمار آنان به دلیل داشتن روابط داکتر عبدالله با روسیه و ایران، پروسۀ انتخابات را بصورت مشترک دست کاری کردند تا آقای غنی در کاروان تقلب به پیش بتازد و قدرت را بگیرد. این کشور ها سرانجام از اعلان نتایج انتخابات حمایت کرده و بار مسؤولیت را بدوش داکتر عبدالله خواهند افگند.

 امریکا توانست تا با دیپلوماسی نرم تیغ یقین را برگلوی داکتر عبدالله بگذارد و اما از عقب به گونۀ زیرکانه یی او را خنجر زد و کشت به سر رسیده اش را قربانی توفان تقلب نمود. عبدالله در همان روز اول پادرمیانی جان کری فرصت طلایی داشت تا به تمامی امتیازات خود بصورت کتبی نایل آید و در گرماگرم ماجرا به پیروزی برسد و اما قربانی دیپلوماسی نرم کاخ سفید گردید. رقیب اش که خود را برنده حساب می کند و بیشتر در صدد وقت کشی است تا هرچه بیشتر از جاذبۀ حریف و  هواخواهان اش بکاهد و او را بیشتر در تنگنای سیاسی و حتی اعتراضات مدنی بگذارد. معلوم می شود که کار از کار گذشته است و فرصت ها از دست رفته است که اعتراضات مدنی هم از این گرۀ کور چیزی نمی گشاید. بنا بر این مردم امیدوار اند که بالاخره هر دو نامزد به تفاهم خواهند رسید و گرۀ کور انتخاباتی گشوده می شود. در غیر این صورت به هر میزانی که جنجال های انتخاباتی بالا بگیرد، اوضاع امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشور پیچیده تر شده و رو به وخامت می گراید که در این صورت آقای غنی و نه آقای عبدالله و حامیان شان برنده خواهند بود؛ بلکه هر دو بازنده و برباد خواهند شد و زمینه برای به کرسی نشان طرح اصلی پاکستان که همانا به پیروزی رسیدن طالبان است، در افغانستان عملی خواهد شد. در این صورت هر دو نامزد و دسته های انتخاباتی شان با گذرنامه های خارجی از کشور فرار خواهند نمود و بازهم مردم افغانستان را زیر شلاق و چوکان طالبان خواهند افگند. یاهو - 10 سپتمبر 2014

 

 


بالا
 
بازگشت