مهرالدین مشید
باافشای نوار صوتی جدید تشت رسوایی حکومت از بام به زیر افتاد
سکوت مرگبار منادیان دموکراسی و مدافعین حقوق بشر در برابر عاملین اصلی تقلب
هر روزی که از زمان برگزاری انتخابات دور دوم ریاست جمهوری در کشور سپری می شود، مشروعیت انتخابات بنا بر تقلب های گسترده بیشتر زیر سوال رفته و اوضاع سیاسی و امنیتی کشور بی سرو سامان تر می گردد. افشای نوار های صوتی هر روز پی دیگر از سیمای تقلب کاران کوچک و بزرگ و یا به تعبیری مادونان و آمران تقلب پرده بر می دارد و بوضوح می نمایانند که چه دستان نیرومندی در پشت تقلب قرار دارند و از شنیدن آن موی براندام انسان راست می شود و اما مهندسان تقلب خمی هم بر ابرو نمی آورند. تقلب چنان سازمان یافته و مهندسی شده است که شاید در تاریخ انتخابات های جهان هنوز نظیر آن واقع نشده است. افتضاح آن به بهای ضربه زدن به روند ملی و حیثیت تاریخی یک ملت چنان بزرگ، شگفت انگیز و باور نکردنی است که ممکن رسوایی های سیاسی نامدار تاریخی چون "واترگیت" و "ایران گیت" (1) با آن قابل مقایسه نباشد؛ اما از این که رخداد سیاسی دانستان ساز و خطرناکتر از هر دو مربوطه به یک کشور جنگ زدۀ چهان سومی تحت حمایت نیرو های ناتو است. این رسوایی هم مانند؛ سایر رخداد های غم انگیز آن کمرنگ و کمتر برخوردار از بار تبلیغات سیاسی است. از همین رو است تراژیدی هر لحظه و حتا هر روز غم انگیزتر از غزه و صبرا و شتیلا اش را رسانه های خارجی کمرنگ تر جلوه میدهند تا مبادا بر تبلیغات منفی و معکوس امریکایی ها مبنی بر این که گویا در جنگ با القاعده و طالبان با هزینۀ ششصد مییلیارد دالری برگ پیروزی را به دست آورده اند و جنگ در افغانستان مسؤولانه به پایان رسانده اند. به همین گونه پایه های دموکراسی را در آن تقویت کرده اند و ارزش های یک نظام دموکراسی مدار را در آن تا اندازه یی نهادینه کرده اند. در حالی که " افتضاح اوذبین" نشان داد که مردم افغانستان با وجود دشواری های خطرناک به ارزش های دموکراسی پای بندی خود را پرجاذبه و راسخ به نمایش گذاشتند و اما معماران دموکراسی، آنانی که در خوان دموکراسی غرب پرورش یافته بودند، در تبانی با شماری مقامات ارشد دولتی یعنی دست پروردههای امریکایی ها در دوازده سال اخیر بیشترین جفا و خیانت را در حق دموکراسی نوپای افغانستان و مردم این کشور نمودند.
هرچند سخن از داستان ها و قصه ها در افغانستان چیز تازه یی نبوده و قصه های گوناگون آموزشی و انتباهی از اعصا ر کهن تا کنون سینه به سینه از نسلی برای نسلی و از عصری برای عصری رسیده اند که هر کدام پیام ویژۀ فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته اند. حکایت معروفی است که می گویند، روزی مجرمی از محکمه آمد و از وی پرسیدند که در حق شما چه فیصله یی صورت گرفت. وی پاسخ داد: من برائت یافتم . پرسیدند، چگونه؟ گفت: هر قدر قاضی من را ملامت کرد و من ملامتی او را قبول نکردم و بالاخره برائت یافتم . آری در محکمه یی که قاضی بر اصل تطبیق عدالت حکم صادر ننماید، حق اصل داوری را قربانی لجاجت های خیره سرانۀ متهم نماید و عدالت را در پای جور ذبح شرعی کند. آشکار است که در این صورت نه تنها خاین و ستمکار حق برائت پیدا می کند؛ بلکه بساط بازپرس به کلی برچیده می شود و شخص خاین در سیمای شخص صادق و آدم جانی و غاصب و مفسد در چهرۀ انسان وارسته، حق شناس و پرهیزگار رخ می نماید.
خواننده گان عزیز آگاه اند که چند روز پیش نوار صوتی منسوب به معاون دوم رییس جمهور از سوی تیم اصلاحات و همگرایی به نشر رسید که در بخشی از آن آمده است: در دور دوم انتخابات من می خواهم به صراحت و با اطمینان کامل خدمت شما یادآور شوم که پیروزی از آنِ تیم شما و از آنِ کاندید مورد اعتماد شماست که من این پیروزی را پیش از پیش به جناب آقای دانش( سرور دانش معاون دوم داکتر اشرف غنی احمد زی) که در جمع شما حضور دارد تبریک عرض می کنم. من در جریانم که هم تلاش ها در درون حکومت و هم در درون کمیسیون های انتخاباتی و هم در پیشگاه(؟) جلالتمئاب رییس جمهوری افغانستان نسبت به پیروزی این تیم و این کاندید دیدگاه موافقی وجود دارد.» جناب شان به ادامه پای رییس جمهور کرزی را هم در میان کشیده و می گوید: « من، هم صحبت هایی با جلالتمئاب رییس جمهور افغانستان داشتم و هم تماس هایی با دوستان جهانی که دوستان بین المللی ما به ما وعده سپردند که با استفاده از هر ابزاری و با استفاده از هر فرصتی باید به نفع این تیم استفاده صورت بگیرد. ولو که این فرصت ها ، ولو که این ابزار ها خلاف ساز و کار های انتخاباتی هم باشد."
وی در بخشی دیگراز سخنانش می گوید: « بناً من از همه عزیزان و ازهمه مسوولینی که در اینجا تشریف آورده اند تقاضامندم که غفلت دور اول انتخابات تکرار نشود. این غفلت ، غفلتی بسیار فاحش و غفلتی بسیار بزرگی بود. هم جایگاه ما را در سطح ملی و هم در سطح جهانی و هم در نزد حکومت و هم در نزد تیم مورد حمایت تعویض( تبدیل ) نمود. بنأً من تقاضامندم که با در پیش گرفتن یک حرکت دقیق و عاقلانه جهادی(؟) در انتخابات دور دوم سهم گرفته و غفلت فاجعه دور اول را جبران نمایید و با استفاده از هر ابزاری و با استفاده از هر وسیله یی به نفع تیم مورد حمایت کار کنید. ان شاالله پیروزی از آن تیم شما است و پیروزی از آنِ کاندید مورد حمایت شما است. که در پیروزی این تیم و این کاندید هیچ تردید و شکی باقی نمانده است. هم حکومت و هم جامعه جهانی و هم جلالتمئاب رییس جمهور با پیروزی این تیم دیدگاه موافق دارند." وی در فرجام این اظهارات را محرمانه خوانده و برای حاضرین می گوید:" البته صحبت ها ، صحبت های بسیار خاص ، صحبت های بسیار محرمانه یی است که در یک جمع خاص و در یک فضای خاص و در یک فضای کاملاً سری مطرح می شود. امیدوارم که این صحبت ها در نزد شما اشد محرم باقی بماند و همه با هم به طرف یک انتخابات پیروزمندانه توام با دستآوردها حرکت کنیم." ریيس دفتر آقای خليلي معاون ریيس جمهور طی کنفرانس خبريی انتشار فايل صوتی نشر شده از جانب تيم اصلاحات و همگرايی مبنی بر دخالت و تقلب معاون دوم ریيس جمهور در انتخابات را تکذيب و جعلي عنوان نمود.
ایمل فیضی سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان نیز اتهام بر معاون دوم رییس جمهور کرزی را بی اساس خواند و گفت ، صدایی که در این باره نشر شده ثابت کننده مطلب خاصی نمی باشد. وی ادعای صحت داشتن این صدا را رخنه در حریم شخصی و تهدید جدی به امنیت عامه خواند. وی در صحبت با رادیو آزادی گفت که عاملین این کار باید مورد پیگرد جدی قانونی قرار گیرند. (2) از سخنان بالا فهمیده می شود که در یک محفل خیلی خاص گفته شده است که شاید بوسیلۀ یکی از اشتراک کننده گان ثبت شده است. هرچند اظهارات سخنگوی آقای خلیلی مبنی بر جعلی خواندن نوار صوتی بدون بازرسی های تخنیکی بیشتر یادآور حکایت بالا است و وجهۀ فراافگنانه را دارد که مجرم بدون دلیل ملامتی را قبول نکرد و اما سخنان آقای ایمل فیضی جالب است که گفت: عاملین این کار باید مورد پیگرد جدی قانونی قرار گیرند. این اظهارات ایشان خود به نحوی معنای پشتیبانی از تقلب را می رساند تا دفاع از روند انتخابات بحیث یک روند مهم ملی .هرگاه مربی ایشان لطف می کرد و برای وی می گفتند که در صورت اثبات صدا خواهان به محاکمه کشاندن آنانی شود که دخالت شان را در تقلب به اثبات می رساند. در این صورت جا داشت که گفته می شد، ایشان سخنان مدبرانه یی گفته اند و اما برعکس ارگ چنان دستپاچه شده است و شتاب در تقلب چنان از تدبر و تانی آنان کاسته است که برمصداق "قصۀ گوساله" (3)با شنیدن کلمۀ تقلب، خود را متهم حساب کرده و بصورت فوری برای دفاع از خود می پردازد.
راستی هم چنین شده است. من که خود را متعهد به هیچ جناح انتخاباتی نمی دانم؛ اما می دانم، زمانی که حرف از تقلب می زنم و تقلب را محکوم کرده و آنرا جنایت تاریخی و خیانت ملی حساب می کنم و حتا بدتر از آن و می دانم که شنیدن این حرف ها برای آنانی که گردانندۀ تقلب اند و شریک تقلب، خیلی تلخ است ؛ زیرا حقیقت است و از همین رو گفته اند که حقیت تلخ است. نه تنها من هر باشیندۀ این سرزمین که فراگروهی و فراقومی می اندیشد، چنین هم و غمی دارد و به تمامی تقلب کاران نفرین می فرستند و خشم و انزجار شان را نسبت به آنان ابراز می نمایند؛ زیرا افشای نوار های صوتی مشروعیت انتخابات را به کلی زیر سوال برده و حقانیت آن به کلی زیر سوال رفته است و صرف زمانی از زیر بار نامشروعی بیرون می شود که ابطال آن اعلام شود؛ اما در این میان آنچه مایۀ شگفتی است، بلند نشانی ها و نوازش های تقلب کاران بجای سرزنش و محاکمۀ آنان است. هرچند این برخورد آنقدر ناموجه نیست؛ زیرا آنانی که در تقلب شهرۀ آفاق شده اند و نام آور زمانۀ خود در سازماندهی تقلب شده اند، در واقع ابزار هایی در دست ارگ هستند که بدرقۀ رییس جمهور از مدیر تقلب کاران گواۀ روشنی بر حمایت شان از دست اندکاران تقلب است که این واقعیت دردناک در نوار صوتی جناب خلیلی بازتاب روشن یافته است. سکوت و بی تفاوتی غرب در برابر تقلب کاران به گونه یی از روابط پنهان آنان با یکدیگر پرده برمیدارد. در حالی که از لحاظ حقوق بشری خیانت به آرای مردم و به بازی گرفتن آرمان یک ملت بزرگترین جنایت و خیانت است و سکوت در برابر این خیانت بزرگ خیانت بزرگ به حقوق بشری است. از این رو سکوت منادیان حقوق بشر و تیکه داران حرمت گذار به حق انسان، برای مردمان جهان تعجب آورتر است.
شاید سکوت مرگبار سازمان های بین المللی و حامیان و موسسان دموکراسی، بویژه امریکا و موتلفین سیاسی اش به دلیل مخفی نگهداشتن شکست های سیاسی و نظامی امریکا در افغانستان باشد که در حقیقت هر دو پروژۀ امریکایی در افغانستان به شکست فاحش رو به رو شده اند؛ البته پروژه به دلیل آنکه غرب هر دو پروژه را در رکاب تهاجم خود وارد افغانستان نمود که نتوانستند، بحیث یک روند جایگاۀ واقعی در جامعۀ افغانستان پیدا کنند. از این رو امریکایی ها در برابر این شکست خود احساس شرمساری می کند و برای تلطیف کذایی احساس خود جز پنهان کردن ناکامی های تاریخی اش، چارۀ دیگری ندارد. سکومت امریکا و موتلفین اش در برابر تقلب سازمانیافته و گسترده که از رییس جمهور آغاز شده و تا معاون دوم و دفتر دستگاه اش ادامه پیدا می کند و از طریق دفتر خود توانسته است تا تمامی ساز و برگ های تقلب را کانالیزه کند و روابط میان ستاد های انتخاباتی، والیان، فرماندهان پولیس را استحکام ببخشد و زمینه را برای به حرکت درآمدن عرادۀ تقلب امرخیل بصورت سراسری و افغانستان شمول هموار نماید. شاید یکی از دلایل مهم سکوت امریکا در برابر سازماندهنده گان تقلب در ارگ، ناشی از شرمساری یی باشد که آقای کرزی بر رغم برخورداری از پشتیبانی های نظامی و سیاسی امریکا،بالاخره نه بحیث دوست؛ بلکه بحیث رقیب آشتی ناپذیر او مبدل گردیده است. ممکن هم این سکوت ریشه در زدو بند هایی باشد که طی سیزده سال گذشته میان آقای کرزی و کاخ سفید موجود بوده و یکی از شرم پرورش و دیگری هم از فرط اغماض و پررویی ناگزیر اند، به سوی یکدیگر لبخند زهرآلود نمایند و بر روی اشتباهات یکدیگر پرده بکشند. (4)
این لبخند های زهرآلود برای آنانی که بازی با سرنوشت ملت ها برای شان به یک عنعنه مبدل شده است، ممکن آنقدر زیانبار نباشد؛ زیرا این ها اند که درلا به لای لبخند های زهرآلود شان شخصیت های جهان سومی را یکی پی دیگر مسخره می کنند و به انزوا می کشانند. تنها این قربانیان لبخندها اند که برای اعادۀ حیثیت شان دست به کار شوند و برای اثبات هویت شخصی، گروهی و مذهبی خود سخت تلاش کنند. هرگاه دست اندرکاران تقلب و بویژه آنانی که در نوار های صوتی افشا گردیده اند، ناگزیر اند تا برای اعادۀ شخصیت شان دست به کار شوند و هرچه عاجل نوار های افشا شده را به مراکز تخنیکی بسپارند؛ زیرا تفکیک و شناختن صدا خیلی ساده است و متخصصان امور صوتی می گویند که فریکانس صوتی هر شخص معین است و به صدای هر شخص به زودی قابل شناختن است. شاید هم دلیل سکوت آنانی که صدا های شان در نوار ها افشا شده، واقعیت بودن نوار ها باشد و از شرم آرام گرفته اند؛ زیرا نگران سخت نگران عواقب کار ناعاقبت اندیشانۀ شان هستند.
مهندسان و دست اندرکاران تقلب انتخاباتی باید بدانند که هرچند در بازار مکارۀ سیاسی حالیه برگ برنده در دست آنان است و نه از خدا می ترسند و نه هم پروای مردم را دارند؛ اما این ها باید ملطفت باشند که این روز ها گذشتنی است و چتر حمایتی قدرت نیز از هم پاشیدنی است. فردا هایی آمدنی است تقلب کاران بزرگ مواخذه و به دادگاه سپرده خواهند گردید هرچند اکنون فریاد های در گلوشکستۀ مردم خفه شده اند و اعتراضی در کار نیست و ادارههای عدلی و قضایی هم یدک کشان رییسان تقلب اند و خویش را برای به محاکمه کشاندن تقلب کاران زحمت نمی دهند؛ زیرا پرسان در این کشور مرده است. مهندسان و کارگزاران تقلب باید بدانند که جفای بزرگی در حق مردم افغانستان انجام داده اند که هرگز مردم آنان را نخواهند بخشید. تعجب آور این است که چگونه آنانی که تقلب کرده اند و به نحوی در تقلب شریک اند. با پررویی تمام در رسانه ها ظاهر می شوند و بی شرمانه همه چیز را پنهان می کنند و گویی مردم را کر و کور خوانده اند . یاهو
منابع :
1 - پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جریان تسخیر لانهی جاسوسی که امامخمینی(ره) آنرا انقلابی بزرگتر از انقلاباول خواند و از آن بهعنوان انقلاب دوم یاد کرده بود، جریان سفر سرٌی و مخفیانهی مکفارلین به ایران پيش آمد که بعدها در ادبیات سیاسی لقب «ایرانگیت» را به خود گرفت. در واقع وجه نامیدن این واقعه به ایران گیت، «افتضاح سیاسی دیگری بود که در سال 1974 و در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون شکل گرفت و به تراژدی واترگیت معروف شد.
2 - 4 اگست 2014 ،آزادی
3 – در فکاهی ها آمده است که ملایی در خلوت با یک گوسالۀ بیچاره کار بد کرد و شخصی او را دید . بعد از آن ملا چنان نگران و شتابزده شده بود که فکر می کرد، قصۀ او زبانزد خاص و عام شده است . وی در هرجا که چند نفر را مصروف صحبت می دید . بصورت فوری برآنان فریاد می زد که : "چه گوساله گوساله می گویید"
4 – سال ها پیش رخدادی در یک هوتل در ذهنم تداعی می شود که یک شخص جوان با بی احترامی تمام در برابر یک موسفید می غرید و او را دو و دشنام می داد و تهدید اش می کرد؛ اما آن مرد موسفید در برابر این شخص جوان خیلی برخورد نرم و حتا مودبانه می کرد و از وضعیت اش آشکار بود که از به اصطلاح "برت و شرط" آن جوان چندان پروایی ندارد. من از قبله گاه ام دلیل این راز را پرسیدم . وی برایم پاسخ داد که آن جوان "غرابه یی" در هنگام بچگی " بجۀ بیریش" او بوده است.