عبدالاحمد فیض

 

مبانی حقوقی عدم مشروعیت جرایم جنگی وتاریخچه ای مختصر ان :

جرایم وجنایات جنگی از دید حقوقی در قالب نورم ها ، ا صول و معیار های حقوق بین المللی مورد مطالعه قرار میگرد و عبارت از جرایمی ا ست که در حین وقوع تصادمات مسلحانه و در گیری های نظامی  علیه افراد ملکی ( غیر مشمول در جنگ ) و نظامیان در گیر در جنگ  ( اسرای جنگی، مجروحان نظامی مشمول جنگ ) ارتکاب ویا حادث میگردد ، ازینرو عاملان ومرتکبین چنین جرایم در پر تو حقوق بین المللی تحت عنوان جنایت کاران بین المللی وصف جرمی کسب  و بر وفق احکام و نورم های پیش بینی شده در کانوانسیون های جهانی وسایر معیار های انسا ندوستانه حقوق بین المللی مستلزم تعقیب عدلی در پیشگاه محکمه بین المللی داد گستری چون جنایتکاران دوران جنگ پنداشته می شوند .

از منظر تاریخی ، توسعه و انکشاف جامعه ای بشری در خلال سده های ( 19 و 20 ) در عرصه ساینس وتکنالوزی و بخصوص دستیابی دنیای مدرن به تسلیحات وفن اوری های پیشرفته نظامی  حاوی قدرت کشتار جمعی  موجب گردید تا مردمان غیر نظامی به قربانیان اصلی جنگها مبدل گردند واین امر باعث شد که ضمن نفرت وا نزجار فزاینده عامه جهانی از جنگ و سیاستهای توسعه طلبانه محافل جنگ افروز ، تلاش ومساعی بین المللی در راستایی جلوگیری از جنگ ، حمایت وصیا نت از غیر نظامیان در جریان چنگ بیک داعیه همگانی و اجتناب نا پذیر مبدل گردد.

لذا ، کانوانسیون زینومصوب سال ( 1864 ) به هدف مساعدت و نجات مجروحان جنگی ، نخستین اقدام بین المللی در جهت حمایت از انانیکه در حین رویاروی های نظامی مصدوم میگردند ( علی الرغم انکه این کانوانسیون صرفا، معطوف به حمایت از مجروحان جنگ بود ) بحیث گام نخست از اهمیت شایانی درجهت نیل به امیال بشردوستانه چون ( مصونیت افراد غیر نظامی بایست در جنگ تضمین گردد ) بر خوردار میگردد .و هکذا ، کانوانسیون فوق شرایط لازمی را در عرصه بین المللی بخاطر ایجاد صلیب سرخ بین المللی مهیا تا باشد بمثابه نهاد بین المللی بشر خواهانه به کمک های فوری و ضروری متضررین ومصدومین جنگ پر داخته و طرفین درگیر به تامین امنیت و مصونیت عمله وخدمه های صلیب سرخ در خلال نبرد های مسلحانه مکلف گردید.

در تداوم مساعی و تلاشهای جهانی به قصد حمایت از غیر نظامیان ، مکاتب ، شفاخانه ها و بطور کل تا سیسات غیر نظامی در حین منازعات مسلحانه در سال (1899 ) کانوانسیون بین المللی هاک به تصویب رسید که مبتنی بر مفاد این کانوانسیون ، کاربرد تسلیحات کمیاوی و استعمال بمب های که با یک انفجار، بمب ها و ماین های متعدد را در اطرافش تعبیه مینماید( بمب های خوشه ای ) ممنوع قرار گرفت .

در سال (   1906 ) دومین کانوانسیون بین المللی در زینو با معیار های نوین در زمینه قواعد جنگ بحری شامل مصونیت کشتی های غیر نظامی ( تجاری ) و عدم کار گذاری ماین ها در بستر ابحار و غیره مورد تصویب قرار گرفت .

لازم بتذکر است که همه تلاش ها ومساعی جهانی به عزم تصویب معاهدات و کانوانسیون های جهانی بخاطر نجات حیات وزندگی انانیکه در جنگ نقشی ندارند ، در چنان فضایی صورت می پذیرفتکه برخی قدرتهای نظامی کماکان جنگ را چون وسیله و ابزار سیاست ملی مطمح نظر دا شته و بشریت با تاسف در استانه ای جنگ اول جهانی  ( 1914 – 1918 ) قرار داشت. درین جنگ طرفین درگیر از کلیه اسباب و ابزارهای تسلیحاتی دست داشته به شمول تسلیحات کمیاوی ، بیولوزیکی و جنگ افزار های متناوب کشتار جمعی به عزم شکست طرف مقابل استفاده برده ، اصول وموازین پذیرفته در کانوانسیون های فوق الذکر با شدت تمام نقض گردید . که پیامد های مرکبار ناشی ازان را ویرانی های غیر قابل تصور ، اوارگی ، مرض ،بحران عظیم اقتصادی و مرگ بیش از یک ملیون انسان غیر نظامی در سراسر جهان تشکیل میداد .  

 ا ستعمال تسلیحات متنوع و دارای قدرت تخریبی عظیم ، انواع سلاح های کمیاوی ، بیو لوزیکی و کار برد گاز های سمی در خلال جنگ اول جهانی سر انجام منتج بدان گردید که در سال ( 1925 )یک پروتوکول اضافی تحت نام پروتوکول الحاقی به کانوانسیون هاک ضمیمه گرددکه استعمال سلاح کمیاوی و بیو لوزیکی توام با گاز های اختناق اور را ممنوع قرار میداد ، اما فضای یاس و نا امیدی از عدم تحقق عملی کانوانسیون های جهانی به هدف تامین مصونیت و حفظ حیات غیر نظامیان در دهه سی قرن گذشته به راحتی رو به گسترش بوده ، زیرا قدرت های نظامی چون المان هینلری ،ملیتاریست های جاپانی و ناسیو نالیست ها در ایتالیا ، امنیت بین المللیرا با تمثیل سیاست ها ی تهدید کننده ، با تمام توان نظامی شان هدف قرار داده بودند که به شهادت تاریخ سر انجام المان هیتلری در اول سپتامبر سال ( 1939 ) با تخطی و نقض اشکار کلیه اصول و موازین قبول شده جهانی و مفاد مندرج در میثاق جامعه ملل به تجاوز و اشغال پولند در مجاورت مرزهای اتحاد شوروی دست یازیده و با اغاز عظیم ترین فجایع قرن ( 20 )  یعنی جنگ دوم جهانی که هولناکترین ،مرگبارترین و غیراخلاقی ترین حادثه ناریخ بشر پنداشته میشود ، بزگترین جنایت هلیه بشریت را که اضافه از پنجاه ملیون ا نسان در سراسر جهان قر با نیان این جنگ را تشکیل میداد ، مرتکب گردیدند .

بعد از ختم جنگ دوم ،معادلات نوین قدرت در عرصه بین المللی شکل گرفت ، جنگ سرد در فضای روابط بین المللی حاکم گردید ، قدرت های بزرگ چون ایالات متحد ه و اتحاد شوروی مساعی وسیع و گسترده ای بخرج دادند تا با راه اندازی مسابقات تسلیحاتی ، تناسب قوا در عرصه ای جهانی را به سود خویش تغیر دهند و این امر در شرایط جنگ سرد موجب گردید تا قدرت های بزرگ  و عده ای از متحدین قدرتمند انهادبه تولید انواع تسلیحات کشتار جمعی  دست یازیده که از جمله میتوان از گسترش و تولید جنگ افزار های هستوی ، موشک های با لیستکی و تولید انواع گوناگون تسلیحات متعارف نا مبرد .

لذا ، بر بنیاد تحولات و تغییرات اساسی در زمینه دستیابی کشور های مختلف به انواع جنگ افزار های کشتار جمعی در سال ( 1949 ) چهار کانوانسیون که به کانوانسیون های چهار گانه زینو معروف است ، نورم ها ، معیار ها و اصول بنیادین مخاصمات مسلحانه را ( قوانین جنگ ) به منظور حفاظت از افراد غیر نظامی در زمان جنگ مورد تصویب قرار داد.

تشکیل وتصویب منشور محکمه اختصاصی نورنبرک در سال 1945 به منظور محاکمه جنایتکاران جنگ دوم جهانی ، گام دیگر به قصد

اقناع افکار عامه جهانی که عاملان و مسببین کشتار بیرحمانه ای غیر نظامیان درجنگ به محاکمه کشانیده شده و جنایتکاران جنگ و جانیان ضد بشری مورد پیگرد قرار میگرند، بحساب میاید .

هکذا، کانوانسیون های مصوب ( 1972 ) و ( 1993 ) کار برد تسلیحات بالترتیب بیو لوزیکی و کمیاوی را بصورت قطع ممنوع قرار داده و نیز در سال ( 1997 ) تصمیم مبنی بر منع استعمال ماین های ضد پر سونل در دستور کار ملل متحد قرار گرفت که هدف ازان ، کاهش میزان تلفان غیر نظامی و حتی نظامیان شامل جنگ بوده ، اما کانوانسیون فوق مورد تایید کشور های چون روسیه ، ایالات متحده و چین قرار نگرفت .

علی الرغم این همه تلاش ومساعی جهانی مبنی بر کاهش میزان جنایات جنگی وجنایات ضد بشری ، دول و شخصیت های متعدد سیاسی وگروه های تروریستی  مرتکب وحشتناکترین نوع از جنایات ضد بشر ی و جنایات جنگی گردیده اند که اینک بذکر موجز وقایع وحوادث می پر دازم که از اواسط دهه سی قرن بیست تا کنون در نقاط مختلف جهان بوقوع پیوسته و خشن ترین مثالهای از ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت را احتوا ، میکند که با تاسف کمترین مورد انها تحت تعقیب و پیگرد قانونی چون جنایت بین المللی قرار گرفته و عاملان ان تشخیص و به پای میز محاکمه کشانیده شده اند و عبارتند از :

1 -  تغیرات دراماتیک که بعد از زوال اردوگاه سوسیالیزم و فرو پاشی اتحاد شوروی در دهه نود قرن گذشته در سطح جهان بوقوع پیوست ، به ختم جنگ سرد و ظهور دول مستقل در جغرافیای که بخش از اقمار نفوذی اتحاد شوروی محسوب می شدند ، منجر گردید و بوضوح میتوان خاطر نشان ساخت که این همه تغیرات و تحولات اجتماعی و سیاسی در کشور های متحد اتحاد شوروی ،انقطاب  وبحران عظیم اجتماعی را به همراه داشت، احساسات ملی گرایی و جنبش های جدای طلبانه درین کشور ها ، خونین ترین نبرد های داخلی را رقم زد که میتوان از جنگ بالکان ( 1992 – 1995 ) که به فروپاشی کامل فدراسیون یوگوسلاویا منجر گردید ، نامبرد .

ملتهای بوسینیا و کرواسی که خواهان تشکیل دولتهای مستقل و جدایی از صر بستان بودند به گونه ای نهایت فجیع اهالی ملکی درین مناطق مورد حملات مسلحانه صرب ها قرار گرفته و صد ها هزار انسان غیر نظامی قربانی این جنگها گردید ، که خشین ترین نوع کشتار غیر نظامی در منطقه ای در سری بریسینا در اول جولای سال ( 1995 )بوقوع پیوست که پیامد حاصله از ان قتل عام بش از ( 56000 ) بو سینیایی بوده که در اسارت نیروهای صربی قرار داشت .

ارتکاب جنایات هولناک ضد بشری و جرایم جنگی در طی سالهای درگیری های داخلی در بالکان باعث گردید که محکمه اختصاصی رسیدگی به جنایات جنگی و جرایم ضد بشری ایجاد و سران وعاملان جنایات در با لکان تشخیص و محاکمه گردند که این پروسه تا کنون نهای نشده است .

2 -  مردم تحت استعمار الجزایر در سالهای ( 1945 – 1962 ) جنبش رهای بخش را بخاطر کسب استقلال سیاسی علیه استعمار فرانسه اعاز که این جنبش مقاومت ملی به دفاع سر سختانه فرانسه مواجه که در نتیجه بیش از هشت هزاز شهر ها و روستاها کاملا، منهدم و اضافه از یک ملیون غیر نظامی درین نبرد نا برابر و میهن پرستانه ، جانهای شرین خویشرا ازدست دادند (  جنایت جنگی و جنایات در برابر بشریت طبق معیار های جهانی درین جنگ هر گز مورد رسیدگی مراجع مسوول بین المللی قرار نگرفته است . )

3  - جنبش ضد اپر تایید در افریقای جنوبی در میان سالهای ( 1948 – 1990 ) به شدت تمام از سوی نظام استبدادی و نزاد پرست اقلیت سفید پوست در مقاطع مختلف سر کوب و در نتیجه صد ها هزار سیاه پوست بجرم سیاه بودن جلد شان چون اتباع درجه دوم  و محکوم ، و بخصوص مبارزان ضد اپرتایید به قتل رسیده، شکنجه ویا نا پدید گردیدند، که بعد ازوفول اقتدار نامشروع اقلیت سفید پوست در دهه نود ، هیا ت حقیقت یاب ، تحت شعاع افکار انساندوستانه نیلسون مندیلا فقید  رهبر افریقای جنوبی بعد از اعتراف عاملان جنایات و عذر خواهی از خلق افریقای جنوبی ، اکثرا، مورد عفو قرار گرفته و از تعقیب عدلی انها انصرا ف بعمل امد .

4 -  در سال ( 1978 ) بیش از یکهزار نامیبیای در یک نبرد ازادی خواهانه ، توسط نیرو های مسلح افریقای جنوبی در مر کز تجمع مهاجران در کاسیکا کشور انگولا بیرحمانه به قتل رسیدند، کشته شدگان مردمان بومی بودند که در خلال جنگ از کشور شان فرار وبه کشور انگولا پناه برده بودند .

5 -  یو گندا در سال ( 1985 ) طعمه ای جنگ داخلی گردید ، قومندان مخالف نیروهای مسلح بنام ( لوردس رسیس تانسی ارمی ) در برابر دولت صف ارایی نموده و جنگ گسترده داخلی را باعث شد که درین نبرد داخلی  ، بیش از نیم ملیون غیر نظامی یو گنداییجان خویشرا از دست دادند، بعد از ختم جنگ قومندان موصوف  خوشبختانه به اتهام ارتکاب جنایات چون . استخدام اطفال در صفوف نظامیان ( سربازان که اطفال هستند ) ، تجاوزات گسترده جنسی و جنایات جنگی مورد تعقیب محکمه بین المللی ( ای – س – س ) قرار گرفت .

6 -  در لیبریا ، فاصله میان سال های 1990 – 2003 رهبر دکتاتور چارلیس تایلور بمنظور تداوم اقتدار جابرانه اش در برابر مردم کشورش از خشن ترین نوع سرکوب ، با استعمال نیرو های مسلح استفاده برده که در نتیجه ( 250000 ) غیر نظامی به قنل رسیدند ، ازینرو موصوف در سال 2006 در ارتکاب جنایات جنگی وجنایت علیه بشریت مورد محاکمه قرار گرفت .

7 -  السلوادور از سال 1978 – 1992 و ارجنتاین در فاصله میان سالهای 1976 – 1983 بوسیله نظام های دکتاتوری که از حمایت ایالات متحده بر خوردار بودند ، رهبری میگردید . حکام دکتا تور در کشور های فوق بالترتیب در السلوادور 70 – 80 هزار و در ارجنتاین در حدود 30000 اهالی بیدفاع ملکی و مخالفان غیر مسلح سیاسی شانرا در مقاطع مختلف ، تعقیب ، شکنجه  ، اعدام و یا به نحوی از انحا به قتل رسانیده اند . باید متذکر شد که حوادث مشابه و موارد متعدد از قتل وکشتار غیر نظامی که بر بنیاد معیار های جهانی جنایت علیه انسانیت و جنایت جنگی توصیف میگردد ، در کشور های چیلی ، پارا گوای ، بولوی ، پیرو، اکوادور ، مکسیکو وغیره نیز اتفاق افتاده است .

8 - انقلاب کلتوری در چین میان سالهای 1967 – 1970 باعث شد ، هزاران انسان بی گناه به اتهام مخالفت با سیاستگذاری های نظام انقلابی به قتل رسیده و یا نا پدید گردند .

9-  ویتنام در سال 1964 مورد حمله تمام عیار مسلحانه ایالات متحدخ قرار گرفت (جنگ ویتنام ) این جنگ که تا سال 1975 ا دامه داشت ، بیش از دو ملیون غیر نظامی ویتنامی شکنجه ، اعدام  ویا به شکل گروهی با شلیک توپخانه و پر تاب بمب ها در محلات غیر نظامی به قتل رسیدند .

10 – اندونیزیا در سال 1965  بعد از وقوع کودتای نظامیکه از حمایت امریکا بر خوردار بود به جنگ داخلی مواجه گردید ، نیروهای چپ علیه سلطه ای نا مشروع یک دکتاتور خونتای نظامی به مقاومت بر خواستند که درنتیجه نیم ملیون انسان به قتل رسیدند . ( وقوع جرایم انکار ناپذیر جنگی ، طبق معیار های جهانی هر مورد پیگرد قرار نگرفته است .)

11 -  روندا در سال 1994 وحشیانه ترین نوع پاکسازی قومی و یا نزادی را در تاریخ ان کشور شاهد گردید . قوم هوتو که قدرت واقعی و مطلق در ان کشور شمرده میشد در برابر قوم توتسی وارد جنگ گردیده که حتی مداخله ملل متحد نتوانست از در گیری های روز افزون داخلی در ان کشور جلو گیری نماید ، لذا در جریان صد روز نبرد خونین 800 – 1000000 غیر نظامی عمدتا ، از قوم توتسی قتل عام گردیدند .

12 – جنگهای داخلی دهه نود در روندا به سر حدات انکشور محدود نمانده ، بلکه به سرعت تمام بهکشور های همسایه چون جمهوری دموکراتیک کانگو در سال 1998 سرایت نمود  ، زیرا پناهندگان روندایی موجب جنگ در ان کشور شده که در نتیجه چندین ملیون انسان بی گناه به قتل رسیدند .

13 – سودان در سال 2003 اماج جنگهای داخلی گردید ، انگیزه اصلی در گیری ها ، تهاجم نیروهای مسلح تحت حمایت دولت مرکزی در خا ر توم علیه اهالی مسحی ان کشور که در ایالت دارفور واقع در جنوب غربی سودان زندگی داشتند تشکیل میداد ، که در نتیجه حدود دو ملیون پیروان دین مسیحی به قتل رسیدند . این جنایاع تا کنون مورد تعقیب قرار نگرقته است .

14 – گواتیمالا در فاصله بین سالهای 1956 – 1995 بوسیله یک نظام دکتاتوری که از حمایت ایالات متحده بر خوردار بود ، رهبری گردید ، ازینرو ایالات متحده در حمایت از دولت ، حملات وسیع نظامی را علیه گواتیمالا  انجام که در نتیجه ملیون ها انسان به قتل رسید

که تا کنون اقدامی مبنی بر رسیدگی این جنایات صورت نگرفته است .

15 – جنگ میان عراق وایران در دهه هشتاد ( 1980 – 1988 ) شاهد کاربرد انواع تسلیحات کشتار جمعی منجمله سلاح های کمیاوی و بیو لوزیکی از سوی طرفین درگیر ، بخصوص  عراق بوده که  اضافه از هشتاد هزار افراد غیر نظامی از هر دو کشور قر بانی گردید ، لذا ارتکاب جرایم جنگی بوسیله نظامیان عراقی و نیز ایرانی هر گز مستند سازیرو مورد پیگرد فرار نگرفته است .

16 – دراتحاد شوروی در فا صله میان سالهای 1934 – 1940 در زمان حاکمیت ستالین از یک تا ده ملیون افراد از اقشار گوناگون ، بخصوص اعضای حزب کمونیست که ستالین خود رهبری انرا داشت ، چون مخالفان سیاسی نظام و عناصر ضد انقلابی در محاکم نظامی به اعدام محکوم ویا نا پدید گردیدند.و این جنا یات تا کنون پو شیده باقی مانده است .

17 – هسپانیه در سال 1936 در گیر جنگهای داخلی گردید جمهوری خواهان که قدرت را در مادرید در اختیار داشت و حاکمیت مشروع پنداشته میشد ، مورد حمله نیروی مخالف برهبری فرانکو چهره بد نام و دکتاتور که از حمایت های وسیع المان فاشیستی و ایتالیا بر خوردار بود قرار گرفتذ. که سر انجام بعد از تسلط بر مادرید از 50 الی 100 هزار اعضای جمهوری خواهان و غیر نظامیان اعدام گرپیدند . که این جنایات تا کنون مورد تعقیب قرار نگرفته ا ست .

18 -در جنگهای داخلی افغانستان بین سالهای 1992 – 2001 و قبل ازان در جریان جنگهای داخلی دهه هفتاد وهشتاد ، تعداد کثری مردم ملکی جانهای شرین شانرا  از دست داده ، ملکیت و د ارایی های اهالی ملکی توسط شبه نظامیان غصب و موارد متعدد و غیر قابل محاسبه تعقیب ، شکنجه و اعدام های خود سرانه بخش از تاریخ غم انگیز ان کشور را احتوا، میکند ، که مرتکبین این حوادث خونین که جنایت جنگی وجنایت علیه بشریت توصیف میگردد ، تا کنون مشخص نشده و تحت پیگرد قرار نگرفته اند .

19 – لبنان در سال 1982 مورد تجاوز مسلحانه اسراییل قرار گرفته که به محاصره بیروت پایتخت منجر گردید ، درین حمله هزاران لبنانی غیر نظامی به قتل رسیده ، که صرفا، در حمله اسراییل بر کمپ مها جرین فلسطینی در صحرای صبرا وشتیلا 2000 مهاجر بیدفاع فلسطینی قتل عام گردید .

20 – در فلسطین بعد از جنگ اسراییل واعراب در سال 1967  که به جنگ شش روزه معروف است تا کنون صدها هزار فلسطینی در سر زمین خود شان در نتیجه حملات پیهم وسیستماتیک دولت صیهونیستی به قتل رسیده که این جنایات بلا انقطاع در مقاطع مختلف باذنقض صریح کلیه معیار های جهانی و موازین حقوق بشر علیه فلسطنیان جریان داشته ، که اخرین مورد ان انرا میتوان در حملات مسلحانه اسراییل به نوار غزه که از هشتم جولای 2014 اغاز وتا کنون به شدت تمام ادامه دارد و بیش از 1200 فلسطینی اعم از اطفال وزنان تا کنون به قتل رسیدند ، مشاهده کرد، که در نوع خویش ، خشن ترین جنایت جنگی وجنایت ضد بشری درین قسمت از جهان بوقوع پیوسته ویا در حال وقوع است ، اما این جنایات تا کنون از سوی مراجع ذیصلاح بین المللی مبنی بر تثبیت مسوولیت اسراییل در ارتکاب جنایات هولناک جنگی هیچ اقدامی صورت نگرفته و چنان مینماید که گویا انچه را که سر دمداران اسراییل انجام میدهند ، از نظر حقوقی عدیم المسولیت  پنداشته شده و اثرات حقوقی مبنی بر مسوولیت جزایی بران مرتب نمیگرد د.

فلهذا، یاد دهانی مختصر فوق از تاریخچه ای ارتکاب جرایم جنگی وجرایم ضد بشری بوضوح میرساند که موارد متعددی این جنایات تثبیت نگردیده و عاملان ان در پر تو حقوق بین المللی و سایر معیار های جهانی تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است ، که این معافیت از تعقیب ومجازات باعث می گردد تا جنایت کاران جنگی در عملکردهای غیر اخلاقی ، ضد انسانی و ظالمانه شان هارتر گردیده و با زیر پا نهادن اصول وارزشهای جهانشمول به دست باز به ارتکاب چنین جنایات مبادرت ورزند .

 

 

منابع :

 

جنایت علیه بشریت وجنایت جنگی در حقوق بین المللی (  مولف – فرانسیون ، زاک ) ترجمه دکتور محمد علی اردبیلی . -

یلد داشتهای از کانوانسیون های جهانی .

یاد داشتهای از پروزه در خصوصرجنایات جنگی از منایع دنمارکی.


 

 

 


بالا
 
بازگشت