احمد سعیدی

 

رویا روئی صدارتی وریاستی در دور دوم:

هر چند رویا روئی صدارتی پارلمانی وسیستم ریاستی در تاریخ انتخابات افغانستان تازه نیست اما اینبار  با گذشته فرق میکند.اینبار رئیس جمهور بر حال رقیب پارلمانی صدارتی نیست بلکه رقیب تازه است. اما مشخص شدنش درین راستا خیلی مهم است.مهم است که فهمیده شود جناب حامد کرزی رئیس جمهور ریاست خواه  در آخرین لحظات از همان ریاستی ویکه تازی  دوران خودش حمایت میکند ویا  پارلمانی صدارتی که بتواند مشارکت بیشتر وسهمگیری در مدیریت بیشتر را تضمین کند..بسیاری ها مردم افغانستان را قانون گریز وتابع زور میدانند ویکی از توجیهات ریاست طلبان هم همین است که باید خود کامه واقتدار گرا بود تا مردم به راه راست هدایت شوند والا شیرازه اداره می پاشد اما من  با زور واقتدار خارج از ارزش های دموکراسی مخالف و طرفدار نظام پارلمانی صدارتی هستم که توجه شمارا به آن جلب میکنم..

 دوستان گرامی! این را بدانید که  پیامد انتخابات پارلمانی تولد وایجاد ساختار نهاد قانون گزار در کشور است نهادیکه نظم در زندگی فرد وجامعه را تنظیم وتضمین میکند لذا ما ارزش انتخابات را از ارزش قانون در می یابیم .یک جامعه دموکرات ومتکی بر آرائی مردم با قانون پذیری زندگی را پیریزی میکند، زندگی ایکه مصئونیت  ملی وعدالت اجتماعی یکی از جلوۀ روشن آن است.لذا ما باید ارزش انتخابات که زاینده ومادر قانون وحافظ حیات اجتماعی است را به ارزش حفظ نظام زندگی واداره جهان هستی در عالم تشریع وقرار داد های اجتماعی به سنجش بگیریم.

پارلمان شالودۀه وتهداب نهاد قانون را در بستر ملت و دولت اساس گذاری میکند یعنی فرایند دولت سازی و ملت سازی از اولویت های کاری پارلمان کشور است .نه تنها قانون گزاری که نظارت وحمایت از کارکرد های قانونی حکومت بر بیناد مشروعیت قانونی از مسئولیت های کاری پارلمان بحساب میرود ما باید حدود ومرز های کوچک را از میان بر داریم تا قدم بر گسترۀ وسیع دولت وملت بگذاریم. همان است هر عضو ویا در مجموع پارلمان من حیث یک شخصیت ویا نهاد حقوقی باید بر سه اصل اساسی ، تعامل وهم پذیری، شایسته سالاری و مشارکت پذیری نقش برازندۀ داشته باشد تا ملتی متکی بر قانون وخارج از دغدغه های کوچک وبی ارزش قومی وسمتی را اساس گزاری نماید وبعد بخاطر دولت سازی گامهای را در سه عرصه  ویا اصل مهم ؛ برابری بر مبنای حق شهروندی، انفکاک ساختاری و تخصص گرایی و بالاخره ارتقای ظرفیت نظام سیاسی متمرکز بر دارد. و در محور این ایده و اندیشه نظام سالم سیاسی را در کشور اساس گذاری کنیم .بلی این است که توجه به گزینش بهترین ها را در جهت ساختار اولویت ها وبهترین ها تأکید میکنیم.

چه جلوه های در پارلمان ارزش دارد؟ اول بخاطر با ارزش ساختن پارلمان باید نظام را پارلمانی ساخت تا اثر پارلمان دران مشهود باشد وثانیا نقش أحزاب در پارلمان باید بر جسته گردد پارلمان غیر حزبی به مفهوم حاکمیت زور بر اندیشه وتفکر است وبه همین تر تیب نبود أحزاب جای را برای گروه های ما فیائی خالی ميکند. همان است که بر نقش أحزاب سیاسی در پارلمان تأکید داریم. نظام پارلمانی در شورای ملی تبارز ميکند بدين معنا که در نظام رياستی چون احزاب نقش کليدی ندارند افراد اند که در پارلمان بنام مردم وارد معامله ميشوند و در هر شرايطی موضع خودرا در بدل منافع شخصی تغییر ميدهند. درداخل حکومت متمرکز سیاسی عدۀ بخاطر داشتن روابط با مرکز قدر ت و حمايت از مواضع حکومت، مجرمين، مافيای مواد مخدر و قاچاق انسان و آثار عتيقه و جاسوسی مالک شرکت ها و ملياردها دالر شده و هر خيانت و اشتباه حکومت را توجيه کردند حالانکه در نظام پارلمانی احزاب، اهداف و برنامه ها هستند که در پارلمان رقابت ميکنند و طرف حکومت در پارلمان اشخاص نه بلکه احزابی اند که عليه اکثريت حاکم در پارلمان و حکومت ائتلاف کرده اند بنابرين قاعده حکومت نميتواند بر پارلمان از طريق تطميع افراد نفوذ يابد و هرگز کارتهای سرخ بعد از يک شب سبز نخواهند شد يا رئيس حکومت نميتواند مانند گذشته وزيری را که خلع صلاحيت شده ديگر حمايت کند.

متبارز بودن أحزاب در پارلمان: تقسیم قدرت بر اقوام از بد ترین نظام های سیاسی جهان است. اگر نظامی مبتنی بر ترکيب قومی باشد نظام فاسد و ضعيف است و اگر مبتنی بر حاکميت فردی باشد نظام توتاليتر و مزدور است و اگرمبتنی برقابت حزبی باشد نظام ملی و دمکراتيک است بخاطريکه بتوان يک چنين نظامی ساخت بايد اولا بستر رشد احزاب سياسی را هموار کرد يگانه الترناتيف تبعيض و تعصب، رشد و تقويۀ احزاب سياسی و دمکراتيک است در حزب است که مردم ميتوانند بتدريج از فراز قوم، زبان، منطقه و مذهب پرواز و بسوی يک هدف مشترک بروند و بر يک "محور ملی" جمع شوند.این امر در صورت ممکن است که در قوانین باز نگری شود وتنها پارلمان صالح وشایسته میتواند بر چنین امری فائق اید. تقسيم قدرت بر اساس فيصدی قومی هرگز دولت وسیع وفاق ملی را بوجود آورده نميتواند بلکه باعث تضاد ملی ميشود خصوصا در جوامع بدوی تا زمانيکه احزاب، عوض اشخاص و اقوام رقابت نکنند شايسته سالاری نميتواند جانشين رابطه سالاری شود حزب است که ميتواندطراح برنامه ها و ساز و کارهای بزرگ و جامع شود و جلو تحميل سليقه های شخصی ارباب زور وزر و تزوير خصوصا حکام را بگيرد

چرا قانون؟: دوستان گرامی قبلا عرض کردم که  شیره ومغزانتخابات ایجاد قانون وحمایت از حقوق افراد جامعه است ونقش قانون در حیات سیاسی واجتماعی از نیاز های معادل حیات فزیکی انسانها بحساب میرود.مثلا وقتی ما میگوئیم  قانون يك سلسله قواعد ، احكام و مقرراتي است كه بوسيله نهاد تقنینی جهت تنظيم روابط حقوقي و اجتماعي احاد جامعه وضع ميگردد درست این تعریف نوع رابطه با سلامتی افراد جامعه دارد.  سلا متی یعنی وضع مطلوب ودلخواه از لحاظ جسمی وروحی.ما باید در پی طرح وتدوین قوانینی باشیم که سلامتی افراد جامعه را تضمین کند.قوانینی که سلامت جامعه را تضمین نمیکند وعدالت اجتماعی را بمیان نمیآورند قواین بیمار ومرض زا هستند.مثلی قوانین که در دوره قبل فقط بخاطر تضمین حاکمیت ونازش رامشگران تماع وحریض چوکی وقدرت ساخته شده اند. من میخواهم توضیح دهم که حیثیت پارلمان و موقعیت أحزاب وخصلت قانون باید در پارلمان برجسته باشد.

قانون مریض یعنی چه؟:وقتی مادر مریض باشد فرزند ضعیف است وقتی سازندگان قانون مریض باشند وقتی شرائط عینی جامعه مریض وکج دار باشد وقانون از شرائط رنگ بگیرد طبعا قانون مریض است وهیچنوع سلامتی را تضمین نمیکند. مثلا در شرائط نا امن که حاکمیت افراد وگروه ها ناقض حقوق بشر وهمکاران ما فیائی مواد مخدر و وموریانه های فساد معادل حاکمیت باشد طبعا قانون هم به خواست وتقاضای همین گروه ها ساخته میشود که منافع کتله ها وگروه های خاص را حفظ میکند. دوستان گرامی سلامتی روحی وجسمی وانکشاف مادی ومعنوی در گرو حاکمیت قانون است وقانون را هم حکومت ویا حاکمیت تطبیق میکند در سر زمینکه امنیت نباشد حاکمیت ضعیف است ور جائیکه حاکمیت نباشد مجال برای تطبیق قانون نیست ، جائیکه قانون نباشد عدالت نیست وهمین بی عدالتی باعث نا امنی ومتلاشی شدن ملت واحد میشود ویا مارا از ملت شدن باز میدارد. مانند افغانستان فعلی که بیشترین دوستان از عدم حاکمیت قانون صحبت میکنند.مشکل نبود حاکمیت قانون نیست مشکل نبود نظام وحاکمیت است که بساطش از بین مردم بر چیده شده وبجای حکومت منتخت گروپ های مسلح مخالف دموکراسی حقوق بشر وآزادی بیان حکومت مکینند گروه هائیکه با قانون کاملا مخالف اند.بیا ئید به افراد سالم وحامی قانون رأئی دهید تا قانون شما مریض ومعلول نباشد.



 

 


بالا
 
بازگشت