پرتو نادری
انتخابات، مشروعیت نظام
و پاسداری از رای شهروندان
انتقال قدرت در سرزمین ما همیشه خونین بوده است. چنین رویدادهایی یا با خدعه و نیرنگ به هم راه بوده و یا هم با صدای تفنگ آغاز شده است و در خشونت بارترین شیوۀ آن با شلیک نخیستین گلولۀ تانک. از این دیگاه حاکمیت ها درافغانستان همیشه حاکمیت تفنگ بوده است و ادمۀ خشونت دولتی. نخستین باری که کشور انتقال مسالمت آمیز قدرت را تجربه کرد، انتقال قدرت سیاسی ازحکومت مجاهدان به حکومت موقت پس از کنفرانس بن بود؛ اما انتخابات ریاست جمهوری شانزدهم حمل یا فرودین ماه سال جاری خورشیدی ( 1393)، در تاریخ کشوربی سابقه ترین انتقال قدرت سیاسی است که نه با شلیک گلوله؛ بلکه بارای و ارادۀ شهروندان صورت گرفت. جهانیان صدای مردم افغانستان را شنیدند و این صدا را تخسین کردند، پس از این دیگر اصطلاحات جماعت خاموش یا اکثریت خاموش در ادبیات سیاسی افغانستان جایی ندارد. مردم به حاکمیت تفنگ، خشونت و زورگویی« نه» گفتند وخواستند تا با مشارکت سیاسی خود، سرنوشت خود و کشورخود را رقم زنند. ستوده باد نام این مردم وبلند باد صدای مدنی آنان که بر خاسته از شآن شهروندی آنان است.
آن گونه که می گویند دراین انتخابات نیز تخلف ها و تقلب هایی صورت گرفته است که تا چند روز دیگر بیشتر روشن خواهد شد؛ اما بربنیاد گزارش ها تا کنون میزان این تخلف ها و تقلب ها به پیمانه یی نیست که بتواند پرسشی های جدیی را در برابر مشروعیت انتخابات برجای گذارد. هر چند هنوز نتیجۀ نهایی انتخابات روشن نیست با این حال این انتخابات می تواند این چند نکتۀ زیرین را روشن سازد:
· اشتراک گستردۀ مردم افغانستان در انتخابات نشان می دهد که مردم نسبت به هر زمان دیگری به اهمیت رای و شان شهروندی خویش آگاهی یافته اند و می خواهند که مشروعیت نظام استوار بررای و ارادۀ آنان باشد نه برخاسته ازسازش های پشت پردۀ گروه ها و مافیاهای قومی، زبانی و مذهبی. البته هنوز بسیار وقت است که بگویم که مردم افغانستان به چنان شان شهروندی دست یافته اند که دیگر مرز های قومی ، زبانی و مذهبی در مشارکت های سیاسی در ذهن آنان جایگاهی ندارد. چنان که انتخابات اخیر نیز آمیزه یی بود از مشارکت شهروندی و مشارکت غریزی. مشارکت شهروندی بر بیناید فرهنگ شهروندی و شان شهروندی پدید می آید در حالی که مشارکت غریزی در چارچوب بینش های قومی ، زبانی و مذهبی صورت می گیرد. هرقدر که دریک کشور مشارکت سیاسی از مرزمشارک غریزی به سوی مشارکت شهروندی بگذرد به همان پیمانه دموکراسی در آن کشور نهادینه می شود. از این جا می توان گفت که انتخابات اخیر گام استواری بود به سوی مشارکت شهروندی که امید بزرگی را برای نهادینه شدن دموکراسی در افغانستان پدید آورده است. مردم افغاستان با مشارکت خود در انتخابات نشان دادند که نه تنها از تهدید نمی هراستند؛ بلکه برگشت به آن گذشته های خونین را نیز نمی خواهند. آن ها در زیر سایۀ سنگین تهدید طالبان به مراکز راهی دهی رفتند و به برادر خواندهگی حامد کرزی با طالبان نفرین فرستاند.
· سهم گیری گستردۀ مردم در انتخابات همه گان را به گونهیی شگفتی زده ساخته است. از مخالف تا موافق را. می توان گفت پاسخی بود نه تنها برای مخالفان داخلی؛ بلکه برای آن کشور هم سایۀ مداخله گری که هنوزمردم افغانستان را با فرهنگ سیاسی انتخابات بی گانه می انگاشتند. در ماه های اخیر تلاس های فوراونی جریان داشت تا مردم را باورمند سازند که راه اندازی انتخابات در وضعیت کنونی امر دشواری و ناشدنی است. شماری از وابسته گان به استخبارات منطقه و انحصار طلبان قدرت در دستگاه دولت با راه اندازی نشست های اغواگرانه در شهر کابل تلاش کردند تا مردم را فریب دهند که شرایط برای انتخابات آماده نیست وباید انتخابات به تعویق انداخته شود. درهمین حال دربعضی از ولایتها شماری از عمال انحصارگران قدرت با راه پیمایی های نامشروعی خواستار تعدیل در قانون اساسی شدند تا حامد کرزی برای بار سوم بر اریکه بماند. هم چنان به یاد داریم که شماری از به اصطلاح کارشناسان که پیوسته نان به نرخ روز خورده اند، چنان « طوطیان پسافو» در رسانه ها مردم را اغوا می کردند که شرایط برای انتخابات فراهم نیست و نیرو های امنیتی کشور توان تامین امنیت انتخابات را ندارند. این همه همان دام های بودند که شکارچیان قدرت همه جا بر سر راه مردم پهن می کردند تا ارادۀ آنان را شکار کنند. افزون بر این همه در سالهای اخیر این اندیشۀ نا صواب در میان مردم پخش می شد که افغانستان سرزمین برای دموکراسی نیست و باید به همان نظام های سنتی قبیله ای برگشت. حتا گفته می شد که نا آرامی در افغانستان ریشه در این امر دارد که آن مناسبات قبیله ای صدمه دیده است. در این انتخابات مردم بر تمامی چنین پندار های غرض آلود و سیاه خط بطلان کشیدند.
· هرچند رویداد های ناخوشی در روز انتخابات پدید آمد و چند تن از نیروی های امنیتی کشور در جریان مقابله با یک رشته رویداد های تخریب کارانه و انتحاری جان دادند؛ با این حال انتخابات در سراسر کشور با آرامش سپری شد. حتا می توان گفت که روزانتخابات به مقایسۀ روز های اخیر کمترین تلفات انسانی را داشته است. بر اساس گزارش ها در یکی دور روز پیشتر از انتخابات 78 تن انتحاری مسلح که در نظر داشتند تا در روز انتخابات به کمسیون انتخابات و مراکز رای دهی حمله کنند به وسیلۀ نیرو های امنیتی کشور دسگیر شدند. انتخبات نه تنها شعور سیاسی مردم افغانستان را به نمایش گذاشت ؛ بلکه توانانی نیرو های امنیتی کشور را در تامین امنیت یک روز بزرگ ملی در سراسر کشور نیز به همه گان روشن ساخت .نیروهای امنیتی کشور نشان دادند که آنها از چنان ظرفیت و توانمندی در امرپاسداری ارزش های ملی و تامین امنیت برخوردار اند می توان اطمینان داشت که پس خروج نیروهای ناتو آنها می توانند از امنیت و ارزش های دموکراتیک دفاع کنند. شاید مهمترین مشکل نیروهای امنیتی کشور در چگونه گی مدیریت آن ها باشد و بی توجهی دولت به آن جوانانی عزیز که از مرز های کشور پاسداری می کنند، شاید هم گاهی گرسنه و گاهی هم تشنه. می پندارم که تامین امنیت در روز انتخابات نوع همدلی و پویند عاطفی را در میان مردم و نیروهای امنیتی پدید آورده است. این امر می تواند در نیرو مندی نیروی های المنتی افغانستان بسیار سودمند باشد.
· اشترک گستردۀ زنان نقطۀ بسیار مثبتی دراین انتخابات بود. زنان چه آموزش دیده و چه درس نخوانده نه تنها در شهرها؛ بلکه در دهکده های نیز با وجود سرما و باران ؛ راه های دوری را پشت سر گذاشتند و در انتخابات شرکت کردند. این امر بیان گر رشد شعور سیاسی زنان در کشور می تواند بود. پیش بینی می شود که میزان مشارکت زنان در این انتخابات دو برابر میزان مشارکت آنان در ذانتخابات گذشته است.
البته در انتخابات کاستی هایی نیز وجود داشت که بیشترینه به چگونهگی مدیریت کمشیون انتخابات بر می گردد. یکی از این موارد کمبود برگه های رای دهی در شماری از مرازکز شهر کابل و شماری از ولایات کشور بود. والای بلخ به رسانه گفته است که شمار زیادی از مراکز رای دهی در این ولایت حتا در همان ساعات اولیۀ انتخابات تمام شد که بعدا کمسیون نتوانست تا برگه های انتخاباتی را به چنین مراکزی برسانند. در هرات نیز چنین امری رویداد و بر اساس گزارش ها فی صدی قابل توجهی مردم و عمدتاً زنان نتواستند از حق رای خود استفاده کنند. آن چه در این پیوند می توان گفت این است کمیسیون انتخابات مسوُولیت دارد تا به قناعت مردم بپردازد و به پاسخ آنان بپردازد! آیا این امر نتیجۀ مدیریت ناکارای این کمیسیون بوده و یا هم می تواند دلایل سیاسی داشته باشد. من فکر می کنم که کمیسیون به هیچ صورتی حق توجیه این ناکارایی خود را ندارد! که چرا در مراکزی که مردم در ردیف های دراز در زیر باران ایستاده اند تا رییس جمهور خود را انتخاب کنند ، نا گهان صدای نا خوش آیندی بلند می شود که برگه های رای دهی تمام شده است! این امر در روز های آینده ممکن پرسش های بیشتری را بر انگیزد.
ممکن انتخابات به دور دوم برود، در هر صورت حکومت پدید آمده از این انتخابات از پشتی بانی بییشتر مردم نسبت به حکومت پیشین برخوردار خواهد بود. حال که دورۀ شمارش آرا اغاز شده شده است این مسوُولیت ملی کمیسیون انتخابات است که در برابر رای و ارادۀ مردم افغانستان با مسوُولیت ملی برخورد کنند. هر گونه دست درازی و هر گونه سهل انگاری در امر پاسداری رای مردم می تواند مشکلات جدیی را در کشور پدید آورد که در آن صورت مسوُولیت آن به گردن کمیسیون انتخابات خواهد بود. به همین گونه حکومت آینده باید بداند که مشروعیت خود را از رای مردم به دست آورده و حق ندارد که با این رای با معیار های گروهی و قومی و زبانی برخورد کند . رییس جمهور منتخب رییس جمهور افغانستان است . در چنین صورتی مردم حق دارند تا مشروعیتی را که به حکومت داده اند واپس گیرند. شهروندان که با آگاهی و شهامت در انتخبات اشتراک کرده اند باید با آگاهی و شعور شهروندی از رای خودپاسداری کنند و نگذارند که از رای آنان بر ضد آنان استفاده شود. ظاهراً مردم افغاستان چنین پیامی را با مشارکت گستردۀ خود در انتخابات به نامزدان ریاست جمهوری فرستاده اند!
حمل 1393
شهرکابل