مهرالدین مشید
کمیسیون های انتخاباتی در برابر رخداد های آینده مسؤول هستند
متاثر از آن نشدم که چه کسی برنده شد و اما از آن متاثر شدم که نتیجه با تقلب اعلان شد
بالاخره شامگاۀ 16 سرطان آقای نورستانی رییس کمیسیون انتخابات در مقابل کمرۀ خبرنگاران قرار گرفت وی در حالی با صدای لرزان و در ضمن خیلی مصطرب و نگران نتایج ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری را به نفع آقای اشرف غنی اعلان نمود که از سر تا پایش شک و تردید هویدا بود و وسوسۀ سنگینی او را فراگرفته بود. از اظهارات التماس آلود آقای نورستانی پس از اعلان نتایج معلوم بود که او در تصمیم خود خیلی به اصطلاح " دل و نادل" است. از سیمای خسته و زبان لرزانش پیدا بود که گویی ماموریتی برایش سپرده شده که خیلی بر او سنگینی داشت و بیرون برآمدن او از عهدۀ اش خیلی سنگین بود؛ اما ناگزیر بود تا وظیفۀ خود را انجام بدهد. نه تنها من؛ بلکه تمامی کسانی که جناب نورستانی را در روز اعلان نتیجۀ ابتدایی آرای مردم با سیمای خیلی شرم آلود و اظهارات پر از اما و اگر ها که نمایانگری نوعی التماس او بود ، مشاهده کردند و به یقین دریافته اند که در عقب اعلان نتایج ابتدایی چه سناریوی از پیش ساخته شده بود.
هرچند قصد داشتم، در صورتی که تیم تحول و تداوم به پیروزی برسد، به چند کسی از جمله به دوست دیرینه ام آقای حمیدالله فاروقی استاد دانشگاه و دوست دیگرم محترمه خانم سلما سوری مسؤول اجرایی موسسۀ نشراتی صبا از صمیم دل تبریک بگویم؛ زیرا گرم جوشی، باورمندی، ثبات و پایداری هر دو در هنگام مبارزات انتخاباتی خوشم می آمد. این عالی جنابان در زمان مبارزات انتخاباتی خیلی گرم و آتشین برای جناح خود کار می کردند و اما از این که انتخابات تقلب زده اعلان شد، ترجیح دادم که به هیچ کسی تبریکی نگویم. برعکس اعلان نتایج ابتدایی مانند کابوسی بر افکارم سایۀ سنگین افگند و گویی خاطرات وحشتناک شبی در ذهنم تداعی نمود که کابل بدست طالبان سقوط کرد. هرچند حالا از آن اندکی کاسته شده است واما هنوزهم خطر باقی است و کابوس پابرجا است. از این رو باشنیدن اعلان و مشاهدۀ آقای نورستانی، متاثر از آن نشدم که چه کسی برنده شد و چه کسی بازنده و اما متاثر از آن شدم که نتیجه با تقلب اعلان شد، رای پاک از رای ناپاک جدا نگردید و سلامت انتخابات زیر سوال رفت؛ از همه بیشتر به شدت متاثر از آن شدم که چگونه دستان مریی و نامریی با توظیف دو کمیسیون بیمار و ناتوان و در ضمن تقلب کار شرف وسرنوشت مردم افغانستان را به بازی گرفت و با تقلب مهندسی شده نه تنها رفاه و آرامی را از مردم کشور گرفت؛ بلکه فرصت را برای استفاده جویان فراهم کرد و به دموکراسی جوان و نوپای کشور صدمۀ جبران ناپذیر وارد کرد و کشور را به پرتگاۀ بحران جانکاه کشاند. آنانی که برای اعلام نتایچ انتخاباتی شتاب کردند و خواستند برج و باروی تقلب های مهندسی شدۀ خویش را با اعلان شتاب زده آذین بندند، شاید که پیشامد های خطرناک و پیامد های ناگوار بعد از آن را هرگز پیش بین نشده و همه را دست کم گرفته بودند. طراحان سناریوی اعلان نتایج ابتدایی انتخابات باید بدانند که اشتباۀ بزرگ تاریخی را مرتکب شده اند. اشتباهی که جبران آن فراتر از توانایی های کمیسیون های بیمار، متقلب و ناتوان و آمرین و شرکای آنان است. دیده شود که مثلث تقلب چه تدابیری را برای پیشگیری از فاجعه های آیندۀ در کشور روی دست دارد. هر رخدادی که پس از این وحدت ملی و اقتدار ملی کشور را تهدید کند، کمیسیون و شرکای تقلب اش مسؤول خواهند بود. فکر کنم که خطر به تعویق افتادن اعلان ابتدایی برای چند روز دیگر از لحاظ قانونی آنقدر پرسش برانگیز نبود و خلای قانونی را بوجود نمی آورد که اکنون خطر اعلان ناعاقبت اندیشانۀ آن کشور را تهدید می کند. از لحن آقای نورستانی معلوم بود که چگونه و چه کسانی در پشت دروازههای بسته او را وادار به اعلان نتایج ابتدایی کرده بودند .
این در حالی است که هواخواهان عبدالله می گویند که مثلث ارگ، کمیسیون و تیم تحول و تداوم خلاف خواست یوناما،هیآت های دیپلوماتیک به شمول دابنز نمایندۀ خاص امریکا و پاکستان برای اعلان نتایج شتاب به خرج دادند که کلید این شتاب بدست آقای کرزی بوده و در واقع آقای کرزی با اصرار بر اعلان نتایج ابتدایی خواست تا در برابر آرای پاک مردم افغانستان با همکاری نزدیک با کمیسیون و تیم آقای غنی دست به کودتا بزند. گمانه زنی ها بر این است که ارگ خواست تا با مجبور گردانیدن کمیسیون برای اعلان نتایج ابتدایی اوضاع را بیشتر پندیده نماید و شاید در آخرین فرصت قدرت را به قاضی القضات و یا رییس سنا تسلیم نماید و به خیر روانۀ هندوستان یا کدام کشور دیگر شود تا خستگی های سیزده ساله اش به کلی رفع گردد و بار دیگر برای مبارزات انتخابات خود را فربه سازد.
از سویی هم آقای غنی به شدت تقلب را رد کرده و می گوید که یک رای تقلبی را نم پذیرد؛ اما تقلب گسترده به نفع تیم آقای غنی و حمایت اش از کار پر از تقلب کمیسیون انتخابات ؛ محکوم کردن تقلب از سوی وی را زیر سوال برده است.
. این گونه اظهارات جز گریز از چنگال مسؤولیت و داخل شدن با پیراهن و تنبان در چشمان مردم چیز دیگری تلقی شده نمی تواند. هرگاه چنین نبود، چرا برای اعلان نتایج انتخاباتی شتاب داشتند و این شتاب آن نشاندهندۀ ارجحیت دادن به منافع تیمی و پشت پا زدن به منافع ملی و اقتدار ملی و تمامیت ارضی کشور تلقی گردید. این مسآله نیات تیم آقای غنی را برای شفافیت و سلامتی انتخابات به شدت زیر سوال برده است. . در حالی که به تعبیری دیگر تیم آقای غنی به نحوی قربانی سناریوی تقلب شده است.
با آنکه نوار های صوتی از پیوند تقلب آقای امرخیل و ستاد آقای غنی پرده برمیدارد و تقلب های مهندسی شده را به نمایش می گذارند؛ اما باز هم تیم تحول هر نوع دست داشتن در تقلب را انکار نموده و به شدت خواهان جدایی رای پاک از ناپاک و سلامت انتخابات است . حال این پرسش مطرح می شود که تقلب کاران برای چه هدفی دست به تقلب زده اند و آیا بصورت رضاکارانه و بدون پاداش دست به تقلب زده اند. تنها آقای امرخیل می تواند، از این راز پوشیده پرده بردارد و آیا او حاضر است تا به پیشگاه مردم افغانستان حاضر شود و از راز های پشت پردۀ تقلب شجاعانه پرده فرو افگند و تا سیاه رو شود هرکه در او غش باشد. در صورت اثبات نوار های صوتی و اثبات دست داشتن آقای امرخیل در تقلب و در ضمن انکار تیمی که بیشترین تقلب ها به نفع او رقم زده شده اند؛ این پرسش برملا می گردد که چگونه شده است تا جناب شان به چنین ماموریت کاذب تن داده اند. با این حال، نظر به اظهارات اعضای دستۀ انتخاباتی آقای غنی، جناب امرخیل تقلب را بصورت داوطلبانه و بدون کدام چشمداشت به نفع آقای غنی مهندسی کرده است؛ هرچند پذیرش این ادعا دشوار است و اما به قول معروف از این " فیل شکی نیست که هم تخم بدهد و هم چوچه"
به همگان آشکار است که کمیسیون انتخابات در برابر ایفای وظایف و مسؤولیت خطیر تاریخی اش خیلی کوتاه آمده و نه تنها وظایف مهم ملی و تاریخی خود را بجا نکرده اند؛ بلکه با مدیریت ضعیف و کارمندان آغشته به تقلب گسترده و اعلان شتاب آلود افغانستان را به پرتگاۀ بحران کشانده است. من بدین باور بودم که هردو کمیسیون بویژه آقای نورستانی باید به پیشگاۀ مردم افغانستان ایستاد شوند و خیلی عاجزانه از مردم افغانستان پوزش بخواهند؛ اما واکنش تند تیم اصلاحات و همگرایی برای تشکیل حکومت نشان داد که این پوزش خواهی هم به معنای برائت آنان کافی نیست؛ بلکه سنگینی مسؤولیت آنان برای پاسخگویی به ملت گرانسنگ تر از آن است؛ زیرا کارکرد های ناقص و جعلی آنان انتخابات را به بیراهه برد و مردم افغانستان حق دارند تا هیچ گاهی آنان را نبخشید؛ از حجم تقلب ها معلوم ها می شود که هر عضوی از اعضای کمیسیون به نحوی در تقلب مهندسی شده دست دارند و این را هرگز مردم افغانستان فراموش نخواهند کرد. از این رو پوزش خواهی مقدمه یی برای اعتراف به کم کاری ها و قبول مسؤولیت های آنان خواهد بود که صدای لرزان و سیمای پریشان آقای نورستانی نمایانگر آن بود؛ البته این بدان معنا نیست و نخواهد بود که کمیسیون ها با پوزش خواهی گویا غسل تعمید شوند و دستان پلید تقلب دیگر از آستین های آنان بیرون نمی شود؛ زیرا برمصداق این سخن "ازموده را آزمودن خطا است " و از سویی هم پوزش خواهی آنان به مفهوم آن نیست که بار مسؤولیت های آنان کاهش یافت و این عالی جنابان برائت یابند؛ بلکه برعکس مردم افغانستان به شدت انتظار به محاکمه کشاندن تقلب کاران را لحظه شماری می کنند.
گفته می توان که گسترده گی تقلب و مهندسی شدن انتخابات افغانستان و یا به عبارت دیگر به زیر پرسش رفتن انتخابات افغانستان به گونۀ لکه ننگی در پیشانی کمیسیون انتخابات خود نمایی می کند که به ساده گی عبور کردن از کنار آن گناۀ بزرگی به حساب می؛ زیرا هیچ یک از اعضای کمیسیون دراین مدت حاضر نشدند تا به کم کاری ها، بی تفاوتی ها، بی مبالاتی ها و فقدان مدیریت انتخابات و در کل ضعف شدید مدیریتی در انتخابات اذعان کنند و شرافتمندانه از مردم مظلوم افغانستان معذرت بخواهند و برای سلامت انتخابات و جدا سازی آرای پاک از ناپاک تلاش جدی نمایند.
من آرزومندم که آقای نور سخنگوی کمیسیون انتخابات پیش از این بجای دفاع از کارکرد های پراز تقلب مهندسی شده کمیسیون، سعی جدی می نمودند تا تمامی تلاش های شان را برای جداسازی رای پاک از ناپاک متمرکز می گردانیدند و امروز آبروی از دست رفتۀ کمیسیون اندکی اعاده می گردید. نه تنها که کمیسیون برای اعادۀ حیثیت خود کاری انجام نداد؛ بلکه برای پذیرش عواقب حوادث بعدی هم چنان شتاب نمود که پاسخگویی آن حالا برایش دشوار است. از سویی هم دست کاری مقامات ارشد کمیسیون انتخابات برای تقلب سازمانیافته در واقع ادعای ملاعمر را به کرسی نشاند که گفت ، انتخابات افغانستان فریبی بیش نیست. پس آنانی که انتخابات را مهندسی کرده اند، با یک تیر دوفاخته را شکار کرده اند، خواستند تا از یک سو معامله با یک تیم انتخاباتی و از سویی هم انجام ماموریت استخباراتی برای یک کشور خارجی، انتخابات افغانستان را فاقد اعتبار بگردانند. این ها با دست یازی به تقلب گسترده آب را در آسیاب دشمن ریختند. این مسآله ماموریت تقلب کاران را هرچه بیشتر پرسش برانگیز گردانیده و جزای شان را سنگین تر نموده است.
در این شکی نیست که دست کاری های هر دو تیم به نحوی از انحا در کار تقلب انتخاباتی محسوس بوده و تنها تفاوت در حجم آن است که ارادۀ سیاسی هر یک را برای تباهی و تخریب دموکراسی جوان و نوپای افغانستان به گونه یی به نمایش گذاشته است؛ بویژه زمانی که به اثبات برسد، در عقب تقلب دستان رهبری تیم های انتخاباتی دخیل بوده است. آشکار است که در چنین حالی مشروعیت هر دو تیم زیر سوال می رود. گفتنی است که در این میان تقلب های سازمانیافته و پراگنده را از یکدیگر تفکیک کرد و نباید به گناۀ شیر، روباه را مجازات نمود و بر برائت شیر فتوا صادر کرد.
در هیچ حالی مردم افغانستان نه تنها کمیسیون ها؛ بلکه تیم های انتخاباتی تقلب کار را هرگز نخواهند بخشید و جفای نابخشودنی آنان را با کلک های بریده ودل های پر از امید برای همیش در خاطرهها خواهند داشت. سناریوی تقلب گستردۀ انتخاباتی نشان داد که هر دو تیم چه تیم برنده و چه تیم بازنده در واقع هر دو برنده اند؛ اما در این میان تنها مردم افغانستان بازنده اند که با آرای شان خیانت بزرگ صورت گرفته است و خرد جمعی مردم با ساطور دموکراسی ذبح گردیده است . اکنون مردم دریافته اند که در نتیجۀ غلبۀ عقل کل بر خرد جمعی جامعۀ ما، بزرگترین روند ملی در کشورآسیب جبران ناپذیر دید . حال بر مردم افغانستان است تا از آرای شان دفاع کنند و حق شان را از آنانی اخذ کنند و درضمن مجازات شان نمایند که شرافت و عزت شان را بیرحمانه به بازی گرفته اند؛ بویژه آنانی که آگاهانه آرای مردم افغانستان را قربانی اهداف تیمی خود نموده اند ، باید بدانند که بزرگترین جفا و خیانت ملی را در حق مردم مظلوم افغانستان مرتکب شده اند و هر روزی که باشد، مردم افغانستان از آنان انتقام خواهند گرفت. تنها انتقامکشی از خاینان ملی است که می تواند مرحمی باشد برسر زخم های ناسور آنان .