مهرالدین مشید
عاملین و مشوقان اصلی تقلب عمال بیگانه ها اند و باید به دادگاه کشانده شوند
مهندسان بحران باید بدانند که هر قدر بحران بزرگ شود، بازنده گی آنان بزرگتر می شود
حادثه سازان و بحران آفرینان با مهندسی تقلب سازمان یافته خواسته اند، آرای مردم غیور افغانستان را به بازی بگیرند و با این عمل شنیع و زشت، عزت و شرافت میلیون ها افغان را زیر سوال ببرند که با ارادۀ خلل ناپذیر و بی هراس به بهای گرفتن سر های شان در زیر بغل به پای صندوق های رای رفتند. این ها با راه اندازی تقلب گسترده و وسیع شهامت و غرور مردم مصمیم ما را بیرحمانه به بازی گرفتند. حادثه سازان باید بدانند که مردم افغانستان حالا هوشیار شده اند و نشیب و فراز های زیادی را پیموده اند . این مردم دیگر آن مردان و زنان چشم بسته نیستند که در برابر هر زشتی چشم های شان را بپوشانند و در برابر"شتر دزدی ها و پلوان خزی ها" بی تفاوتی کامل اختیار نمایند. مردم افغانستان اراده کرده اند تا از هر برگۀ رای خود به بهای جان های شیرین شان شجاعانه دفاع کنند؛ زیرا دیگر وقت آن گذشته است که مشتی افراد نامجو و کامجو در پشت دروازههای بسته سرنوشت شان را به بازی بگیرند و با ملاقات های سری آرای آنان را به قمار دزدانه و غارتگرانۀ خود بگیرند. مردم افغانستان می دانند که چه مردان پررو و دیده درایی که در دزدی وغارت سرآمد روزگار خویش اند، آرزو دارند تا چمدان قدرت را برای سال های دیگر در دست داشته باشند و با رها کردن مردم در تاریکی و فقر میدان را برای گروپ مشخصی از دزدان وهم پاتکی خود به اصطللاح شغالی نمایند. شگفت آور این است که چگونه شده است که این دزد چراغ بردست نه تنها در شب تار و حتا در روز روشن خاک را در چشمان مردم می افگند و برای دزدی ها و غارتگری های تازه تر خود را فربه و آماده می سازد.
مردم افغانستان اضافه تر از دوازده سال مفسدترین حکومت و فاسد ترین حاکمان را دردمندانه و سوگمندانه به تجربه گرفته اند. دیگر برای این چمدان بدست های فاسد فرصت نخواهند داد تا برای باربار سرنوشت آنان را قربانی اهداف شوم سیاسی خود نمایند. این گرگان چمدان قدرت بردست که اکنون گردنه ها و کوه و کتل های پیچیدۀ فریب را عبور کرده اند و تمامی راهها را برای ماندن در قدرت فاسد، برای خود بسته یافته اند، خواسته اند تا با استفاده از تقلب گستردۀ انتخاباتی، با سناریوی تازه یی برای مهندسی نمودن بحران تازه دست یازند؛ البته بدین امید که با بحران تازه یی را در کشور مهندسی نمایند و برای مدتی دیگر در قدرت باقی بمانند و یا هم پیمان های خویش را بر سکوی قدرت ابقا نمایند. این در حالی است که مردم به اندازۀ کافی از فاسد ترین حکومت کنونی خسته شده اند و به مثابۀ کابوسی بر روان شان سنگینی دارد. این حکومت به مثابۀ اختاپوتی رخ مینماید که گویی دزدان چمدان قدرت بر دست، در پاتوغی کمین گرفته اند و یکی پیش و دیگران ازعقب بر آنان حمله ور می شوند.
این ها چندان ملامت هم نیستند؛ زیرا حق دارند تا برای حفظ غارت های شان به بهای مرگ از قدرت کنار نروند و برای شراکت و یا بقای حاکمیت فاسد از هیچ نوع تلاش دوری نورزد تا مبادا محاکمه نشوند و مردم خواهان حساب از هر یک شود. چنانکه اینها آنقدر غارت کرده و اند و طی دوازده سال گذشته با ایجاد ساختار هایی انجویی و شرکت های گوناگون ساختمانی و تشبثاتی توانسته اند، در تبانی باکمک دهنده گان خارجی برای افغانستان به تاراج دارایی های حق مسلم مردم افغانستان بپردازند که هر لحظه برای حسابدهی از آنان نگران اند و از این رو از آخرین تلاش های مذبوحانه برای ماندن قسمی یا کامل در قدرت دریغ نمی ورزند.
از این رو آنانی که هنوز اشتیاق قدرت در کله های شان موج می زند و هرگز حاضر به عقب نشینی نیستند. سخت در تلاش افتاده اند تا بحران را در کشور به نحوی مهندسی نمایند و بدین وسیله بحران را در کشور به تعبیری قانونمند بسازند تا بدین وسیله جایگاۀ شان را در حکومت آینده تثبیت نمایند. با این تعبیر بیرابطه نخواهد بود، اگر گفته شود که آقای کرزیی می خواهد با استفاده از فرصت جایگاۀ تیم فاسد خود را در حکومت آینده تضمین نماید. هرگاه چنین برنامه یی از پیش حساب شده وجود نمی داشت. میزان تقلب ها بدین حجم و گسترده گی ها وجود نمی داشتند و این قدر سازمان یافته نمی بودند. بر اساس فلم های ویدویی و گزارش های رسیده از محل های گوناگون کشور ریختن رای در صندوق های رای دهی آنهم در دشت های سوزان بوسیلۀ شماری افراد اجیر چنان شگفت انگیز و تماشایی است که موی بر اندام انسان راست می شود و یا به قولی آدم شاخ در می آورد. نه تنها پرکردن صندوق ها؛ بلکه این پرکردن ها همراه با چانه زنی های صورت گرفته است که گویی هر رای بهایی داشته است.
برای رفع اشتباهات و سیاه و سفید شدن موضوع لازم است تا تمامی تقلب ها بصورت جدی بررسی شوند و تقسیم بندی شوند تا تقلب های زنجیره یی و سازمانیافته از تقلب های غیر سازمانیافته تفکیک شوند. پس از آن تقلب های زنجیره یی مورد بررسی قرار بگیرند وعاملین اصلی تقلب ها شناسایی شوند تا فهمیده شود که در عقب آنها چه دستانی قرار داشته است. ممکن هم است که در تقلب های زنجیره یی دستان استخبارات پاکستان و ایران باشد که برای بهم زدن روند انتخابات افغانستان و ایجاد بحران در این کشور دست به چنین توطیه زده اند. این حلقات استخباراتی مثلی که با رویکرد های مختلف حکومت افغانستان را به فساد کشاندند و با استخدام مزدوران شان در رده های بالای قدرت به گونه یی فساد را در افغانستان مشروعیت بخشیدند. بدین وسیله فرصت های خوب را از مردم افغانستان گرفتند و با حاکمیت حلقۀ معلوم الحال جلو پیشرفت های بزرگتر را در افغانستان گرفتند. بنا بر این شناسایی عاملین اصلی تقلب های زنجیره یی خیلی مهم و حیاتی است. تقلب کاران شناسایی شوند و به پنجۀ قانون سپرده شوند تا فهمیده شود که چه دستانی این ها را به تقلب کشانده اند. در این تردیدی نیست که شماری ها ناآگاهانه بدون این که بدانند، چگونه و برای چه هدفی اجیر شده اند، قربانی توطیه برضد کشور خود شده اند؛ اما در این میان افرادی وجود دارند که از شرکای فعال و دست اول مزدوران استخبارات بیرونی هستند. ممکن در این میان تقلب های گسترده یی هم وجود داشته باشد که حتا نامزدان از آن آگاهی نداشته باشند و از چند و چون آن هم خبری نداشته باشند.
از این رو سره و ناسره کردن و شناسایی تقلب کاران برای مردم افغانستان خیلی مهم است واز همه مهمتر این مسآله برای دو نامزد ریاست جمهوری مهمتر است؛ زیرا تقلب کاران در واقع شخصیت و حیثیت نامزد های ریاست جمهوری را زیر سوال برده و با این عمل ضد ملی خود آنان را به استهزا کشانده اند. بنا بر این نامزدان ریاست جمهوری با کنار گذاشتن جنگ تبلیغاتی دست به دست هم بدهند تا فضای مشترک همکاری باهمی را برای شناسایی تقلب کاران فراهم نمایند. هرگاه نامزدان درگیر نزاع رقابتی شوند ، در این صورت میدان برای عاملین اصلی تقلب باز شده و با استفاده از فرصت میدان را برای خود خالی می یابند. خالی شدن میدان در واقع به نفع آنان تمام شده و بالاخره اصل موضوع که همانا شناسایی عاملین اصلی تقلب است، به باد فراموشی سپرده خواهد شد. در این صورت تمامی واقعیت ها و حقایق در مورد تقلب به ابهام کشانده خواهد شد.
از برخورد مقامات حکومت در پیوند به مسآلۀ شفافیت انتخابات و بی تفاوتی آن در برابر خواست های رای دهنده گان معلوم می شود که دولت در روند انتخابات بیطرف نبوده و جناحی عمل کرده است. به تعبیری دیگر جناحی عمل کردن حکومت در انتخابات نمودار بعد دیگر تقلب سازماندهی شده است که سرنوشت مردم افغانستان به باری گرفته شده است. از این معلوم می شود که مداخلۀ مقامات حکومت در انتخابات و تقلب گسترده در آن شاید بیشتر برنامۀ حکومت بوده تا برنامۀ نامزدان. پافشاری حکومت برای خود داری از تصامیمی مهمی که شفافیت انتخابات را کمک می نمود، گواۀ دیگری از جناحی عمل کردن آن است که در هر گام خواست، پروسۀ ملی انتخابات در کشور را به ابهام بکشاند. پس اگر چنین نیست، چه عواملی دست به دست هم داده است تا حکومت در مقابل خواست برکناری جناب امرخیل که متهم به تقلب است، تن نداده و با ابقای آن پروسۀ ملی را به بحران مواجه کرده است. این نشان می دهد که زیر کاسۀ رییس جمهور کرزی نیمه کاسه یی وجود دارد که به بهای قربانی کردن خواست بخشی از مردم کشور از آن حمایت کرده است. از سویی هم همگان می دانند، که رییسان و اعضای کمیسیون های انتخابات و شکایات ماموران آقای کرزی اند و ایجاد چنین کمیسیون مستقل که در برابر شورای ملی پاسخگو نیست، خود بستر بهره برداری رییس جمهور است . از این رو این کمیسیون ها در هر گام گوش به فرمان آقای کرزی هستند؛ زیرا این کمیسیون بوسیلۀ او توظیف شده اند و تمامی مسؤولیت های آنان در واقع به جناب رییس جمهور برمی گردد. پس رییس جمهور افغانستان پاسخگوی اصلی تمام رخداد های بعد از انتخابات درو دوم و مسؤولیت تمامی حوادث بعدی به دوش وی خواهد بود و در این زمینه مردم افغانستان از او پاسخ می خواهند. زیرا بازی با رای مردم بازی با ارادۀ ملی مردم افغانستان است. هرکسی که ارادۀ مردم افغانستان را به بازی گرفته است واعتماد مردم افغانستان را زیر سوال برده است ، باید سخت مجازات شود. از همه بیشترعاملین و تشویق کنننده گان اصلی تقلب باید به دادگاه کشانده شوند؛ زیرا این ها عمال بیگانه ها اند و برای بازی با سرنوشت مردم افغانستان و تباهی و بربادی این کشور از سوی آن ها استخدام شده اند.
هر دو نامزد رسالت تاریخی دارند تا بیشتر از آن که برای منافع خود باندیشند، باید سلامت انتخابات اندیشیده و تلاش های مشترک شان را برای شناسایی و به مجازات کشاندن تقلب کاران هماهنگ بسازند. در غیر این صورت رشتۀ دوازده ساله دوباره پنبه خواهد شد. حادثه سازان و مهندسان بحران در افغانستان تجدید تصمیم نمایند و با بازنگری تازه نگذارند، فرصت از دست برود و بالاخره خدای نخواسته پنبه را آتش بگیرد و اولین چوب آتش خشم آلود آن، حادثه سازان و مهندسان بحران انتخاباتی خواهند بود. مهندسان بحران باید بدانند که هر قدر بحران بزرگ شود، بازنده گی آنان بزرگتر می شود. یاهو