خوشه چين
«عیار»امروز
عیاران امروز:
درختی که امروزاستاده است به پای
به نیروی«عیار»کنده میشود زجــــای
عیاران هوشیارانه«امروز» قدم برمیدارند
خودراحاکم براعمال خیروشرمیــــــــدارند
ازبیگانه به هیج وجه خیری نیست که نیست
دشمنی را باخلق افغان ازهررهگذر میدارند
مست
پول«دالر» بعضی ها را مست کرده
فرومایه انســــــــــان را پست کرده
به صراحـت تمام گویم ای وطنـــــدار
اخلاق آدمی،درحاکمیت شکست کرده
الاغ
خانۀ ما،تاریک شــــده است، چـراغ ندارد
آسمان بی باران دشت ما،لالۀ پرداغ ندارد
اردوی«ملی» تاراج شد،توپ وتانگ نماند
سربازوطن میل تفنگش قنــــــــــــداغ ندارد
سیاست باز درنقش خر،جو«دالر»می طلبد
دهقان ما،برای انتقال غله الاغ ندارد
به صراحت تمام اعلان میدارند که ازهیچ قدرت جهانی مادعوت نداده بودیم،دعوت نمی دهیم ونخواهیم دعوت داد.که بیایند کشورمارا به ما تم سرا مبدل نمایند.تنهاعکس العمل به موقع به جا،ومناسب،گزینۀ خوبی است که میتواند،مارا ومردم عذاب دیده وعذاب کشیده را،به اشاره های زیرین دعوت بدهد که .
حمامی به احمق لنگ می دهد
به نوکرگوشت مُلـُنـــــــگ میدهد
آن طرف سرحد به دشمن تاریخی
به خرواردال مُشُنـــــــــــگ میدهد
لنگ حمام«حاکمیت سیاسی» زمانی درتن تو وزمانی درتن اواست.اگرمقبول بسته نگردد.حامل لنگ رسواشده.تماشاچیان ازوضعیت که درحمام«کشور»رخ میدهدعبرت میگیرند.بدبختانه که درکشورما ن،«نها ل،سیاست های نا معقول»از همان منابع آبیاری می گردند که آبیاری شده بود.گل می تکاند ومیوه به باری نمی آورد.تنها هنگام پائیز،برگ های زردش،دل خوشی،وطن پرستان واقعی را فراهم می گرداند. اما به یاری خدا وشهادت زمان ازین به بعد تمامی درختان عیار«انقلابی»امروزهمه ساله سبزمیشوند،گل وماجر کشیده،غورۀ ترش را درمعرض حرارت هوا«آفتاب»قرارمیدهند،حرارتی که به تدریج،حالت سعودی ،دردرجات مافوق صفرقرارگرفته به چهره سبز«میوۀ غوره»رنگ،سرخ «قرمز» میبخشد.
مگرازیاد نبریم که«عاقبت گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود».
خوشبینی ها دربرابر گرگ های انسان نماهای معلوم الحال ازدیرزمان بدین سو،غیرمعقول بوده زیراکه آن گرگهای انسان نما،تازیانه را همیش درعقب دروازه با خود داشته است.این کورنمکان وحرام نشینان قصرنشین،زمانیکه به مقصد رسیدند چون قاطر صاحب خانه را به لگد میزنند. اعتراضات واعمال غیرقهرآمیز به وقت وموقع مناسب وسنجیده شده درمقابل وطن فروشان ستم گرنا درست است.
عیار«انقلابی»امروز قصه می کند:فرصتی دست داد تا بعد ازبیست ویک سال تبعید ازکشور،دوباره برای دیدن،کابل ویران شده،عزم سفرنمایم.راه طولانی بود،ازراه هوا،وارد کابل گشتم،به دلیل،باران ،راکت وبم،وسعود،خاک به هوا،زیبایی شهرکابل،رخت سفربسته بود.آنچه که درشهرویران شدۀ کابل بیشتر،قابل تأمل بود،نبود فرهنگ به کارگیری،ازاستعداد وکادرمتخصص دلسوزومهربان به وطن درادارات ومؤسسات دولتی،خصوصی ومختلط بود،مشاهدۀ وضع بیان گر،ایجادبی ثباتی ودشمنی به أتیۀ کشور بوده که توسط:
بیگانه چه ملامت ازماست که برماست
به شما وطن پرستان شریف ونجیب کشورم،به شما ای آزاد اندیشان خبیرکشورم،به شما ای خلقهای صغیروکبیرکشورم،به شما ای پیشه وران بخورنمیرکشورم.به شما میگویم که دزدان غارت گر«حا کمیت سیاسی»چون پدران شان،به حیث جاسوسان،ازبیگانه پول و تفنگ اخذ.درخدمت بیگانگان کمین گرفته اند،تا که پیشروی قافله سالاران،رونده به سوی اهداف عالی انسانی را گرفته،واسباب خوشنودی ،باداران خودرا فراهم نمایند.بدین حساب،به قتل ،معلم واستاد وخردمند،دانشمند،وطن دوست،وطن پرست،صادق ومؤمن،این شمع های شب های تاریک دست زده اند، وثروت های ملی را به غارت برده اند.من به حیث یک سیاست پیشه نه بلکه به حیث یک معلم،توضح میدهم که قبل ازماسالهای گذشته وجدانهای بیداری وجودداشته که اهداف عالی انسانی را جزءتعلیم وتربیت بیان کرده بودند.
عناوین :شبی مادر یونس شوربای مزه دار پخته بود،مرغ وقفس،من آب روان هستم،بهارودهقان، بخوان بلبلک ،برف زمستان گذشت،للو بچه للو،موش وتلک،گرگ لاغر وسگ وفربه،نصیحت پدردررابطه به«بستۀ خمچه»به فرزندانش.........وغیره عناوین که باید ازطرف معلمان آن وقت به درک ناخود آگاه شاگردان مبدل می گشت:درخصوص این مطلب اذعان می گردد که عناوین فوق برای تربیت وطن پرستی خمیر مایۀ خوبی بود.مگرعملاً توسط دست اندرکاران،ویرانگران ملی وبین المللی،ازپروگرام درسی، کشیده شده است.
درخت که امروز استاده است به پای
به نیروی«عیار» کنده میشود زجای
عیارامروز،استاد تربیت می آفریند.تا برای نسل نو،آداب سخن گفتن یاد دهد،ارزش وطن را برایش معرفی نمایدکه جادۀ رفتن به سوی انکشاف ترقی وتعالی،کشور«مستقل»بربنیاد علم ودانش،صورت گرفته ومی گیرد.این که فلانه لودۀ احمق،فرومایه مربوط این قوم ویا آن قوم ،این مذهب ویا آن مذهب،دررأس حاکمیت باشد.به معنی ایجاد فاجعه است که مواد لوژستیکی وتبلیغاتی آن توسط بیگانگان طراحی شده وبه اختیار سادستهاوآدم کشان حرفوی گذاشته شده بود میشودوخواهد شد.پس نسل جوان بداند که آگاهی وتوانمندی،حق آنها است که باید بیاموزند.پس اینها میتوانند که سازنده گان حقیقی وواقعی جامعۀ خود بشوند. درخت های بی ثمررا«اتکا به خدا ونیروی عیارامروز» ازریشه بر می کنند.