ــــ
سیدموسی عثمان هستی
نه کل ماند نه کدو،خاک برسرهردو
این وطـن یک انـقـلاب بــزرگ فرهنگی می خواهــد
دور از تبعیض ، تصویر دوستی یک رنگی می خواهـد
بهر پـیروزی این انـقـلاب، جــوانان جنگی می خواهــد
دانش وفهم با آزادی، نه چرسی نه بنگی می خواهـــد
شاعربی وزن وبی ترازو
عنوان بالا ضرب المثل زیبا، جملۀ کوتاه و مفهوم همه جانبه را افاده می کند و این ضرب المثل یکی ازپایه های کانکرتی طنز هم می باشد. مثلاً اگر ما خواسته باشیم که شخصیت دو کاندید را به برسی و مطالعه همه جانبه بگیریم، یا در قسمت شان از نوشتۀ مفصل و یا طولانی خودداری کنیم، با خواندن این ضرب المثل (نه کل ماند نه کدو، خاک برسرهردو)، خواننده هدف نویسنده رابی درنگ درک می کند که پیروزی هر کدام از این کاندیدان که باشد، ناکارآمد است و درد اقوام افغانستان را علاج و دوا کرده نمی تواند.
و اگر خواسته باشیم که در این قسمت پیش برویم و در قسمت هردو کاندید پیشتاز به گفتۀ کمیتۀ انتخابات دست نشانده مطالعات همه جانب را در دست برسی قرار دهیم تا ذهن خواننده و مردم افغانستان را روشن سازیم و قضاوت عامه و عادلانه را طلب نمائیم، بد نیست که دست به این دلائل بزنیم و مشت نمونه از خروار بیاوریم که ضرب المثل بالا می تواند چهرۀ اصلی این دو کاندید را که ادعای طلایی بودن دارند در یک قاب مسی ببینیم و بگوئیم با لفاظی های میان تهی شما نمی توانید مردم افغانستان را فریب بدهید و اگر باداران شما، شما را برسر اقوام افغانستان تحمیل نکنند و از شما باز وعقاب نسازند، پنجال های بیرحم شما موفق شده نمی تواند تا از امواج پُر طلا طم وطوفانی ماهی دلخواه بگیرد.
هردو کاندید درقسمت تغییر زندگی مردم افغانستان کلی گویی درمطبوعات می کنند چون خاین خائف است جرات ارائۀ یک برنامۀ روشن را ندارند و ترس از این دارند که اگر برنامه های خود را روشن و مشخص بسازند، شاید باداران خارجی شان حاضر به تطبیق همان برنامه ها موفق نباشند، آن روز چلوصاف شان از آب کثافت شان بیرون شود، بدون اینکه برنامه های خود را مشخص و روشن سازند، چون استقلال خود را ندارند، ناگزیر هستند که کلیات گویی به خاطر فریب اقوام افغانستان و رسیدن به مقام رهبری کاذب از این شارلتانی ها کار بگیرند و آب در ظرف رذالت کوبند و خاک بر چشم مردم افغانستان بزنند.
پس به این نتیجه می رسیم که هردو ادامۀ حکومت استعماری کرزی هستند. آنچه که در سیزده سال شاه شجاع امریکی مرچ به چشم اقوام افغانستان زد و مسؤول کاراش استعمار، استثمار، وطن فروشی ، قاجاق مواد مخدر، فساد اداری، تبیض قومی - نژادی ، منطقوی ، در زیرنام یک حکومت دینی و مذهبی انجام یافت. این دو دلقک، غنی و عبدالله تصویر مزدوری خود را به دستور باداران شان درهمان آیینه که حامد کرزی می دید، می بینند، بلکه بد تر از آن غبار آلود.
بدون روشن شدن ذهنیت مردم افغانستان، با درنظرداشت حقوق مساوی زن و مرد که هردو پیکر جامعه را می سازند و بدون قربانی جوانان روشن فکر به خاطر دورکردن تبعیض قومی ، نژادی ، منطقوی ، دینی ومذهبی و جدا ساختن حکومت دینی از سیاست، دست به یک انقلاب فرهنگی نزنند.
جاسوسان خارجی که از خارج در لباس افغان سرازیر شده اند، تفنگ سالاران دینی و مذهبی ، سرخیلان مواد مخدر، فساد پیشه های فساد اداری و... ،هیچ وقت نمی گذارند که اقوام افغانستان مستقل عمل کنند و این انتخابات قلابی زیر نظر استعمارگران و استثمارگران راه نجات ملت افغانستان نمی باشد، تنها راه نجات مردم افغانستان وحدت ملی دور از تبعیض زبانی ، قومی ، نژادی، منطقوی ، دینی و مذهبی و با فراموش کردن اکثریت و اقلیت در چوکات حقوق برابر زن و مرد و مبارزه علیه استعمار و استثمار و اتکا به خودکفایی اقتصادی و پیداوار طبعی افغانستان، نجات افغانستان و نجات مردم افغانستان نا ممکن است.
هرگاه اقوام افغانستان به فکر این باشند که گاو سر گاومیش شهزاده است، بد را سر بدتر ترجیع دهند، این راه نجات نیست، بلکه راه خم و پیچ است که به ترکستان در خم و پیچ دشواری ها می انجامد و مردم افغانستان در چهار راه انتظار، سالها میخکوب می مانند.
سید موسی عثمان هستی
۲۳ می ۲۰۱۴