دكتر نبي هيكل

 

انتخاب کلیدی در انتخابات

مردم افغانستان و نیروهای امنیتی در شانزدهم حمل 1393  - مهمترین رویداد در تاریخ معاصر افغانستان - همچون ستاره ها در شب تاریک درخشیدند. اهمیت این روز در برخورد مردم و نیروهای امنیتی و انتخاب آنها نهفته است. منظورم از انتخاب آنها رای آنهابه این یا آن نامزد نیست ، بلکه انتخاب کلیدی برای مشارکت در تصمیمگیری سیاسی و نظارت از شرایط آن با وصف خصومت مسلحانه دشمنان است. ما در واقعیت امر  شاهد تغییری در  شیوه اندیشه و عملکرد مردم و نیروهای امنیتی بودیم شیوه ای که برای سالیان دراز نماد های جسته و گریخته آن را بیشتر در ریتوریک و در ادعا و تصور و کمتر در عمل میتوان یافت. اما راه دراز و فرصت زیادی برای  تمرین این شیوه تفکر در پیشرو است.

          ما در این بحث با فرهنگ ( شیوه اندیشه و عمل) و فرهنگیان به معنای عام آن یعنی روشنفکران سروکار داریم  زیرا این دسته از افراد مانند اشیای ویترین یک فروشگاه در  معرض نمایش و دید قراردارند، بحیث نمایندگان و کانالهای عمده بیان خواست و احساس  در یک عرصه میانگین میان حکومت و مردم در ساختارهای مختلف اجتماعی فعالیت میکنند. آنها مسوولیت  تعلیم دهی، آگاهی دهی، سازماندهی و بسیج  مردم را دارند  و بدین ترتیب بار عظیم مسوولیت را بر عهده دارند.

انتخاب کلیدی

انتخاب نامزد موردنظر در واقعیت امر به انتخاب کلیدی  بستگی دارد و میتواند در مراحل مختلف انتخابات در نتیجه عوامل مختلف ( مانند  اقناع و تطمیع، اعمال قدرت و یا وابستگیهای فکری و ساختاری) شکل گیرد یا تغییر نماید.  رابیرت دال متفکر دموکراسی پولیارشی در مورد این مراحل مینویسد:

" حد اقل میتوان دو مرحله را باید تفکیک کرد:مرحله انتخابات و مرحله میانگین انتخابات.مرحله انتخابات به نوبه خود حد اقل حاوی سه مرحله میباشد که تفکیک آنها  سودمند است: مرحله رایدهی،مرحله قبل از رایدهی و مرحله بعد از رایدهی[1].

به نظر نگارنده این سطور تقسیم بندی مراحل انتخابات  که با  شرایط وضعی در کشورما  و منطقه ما سازگاری دارد این خواهد بود که این مراحل را  نخست به  دو مرحله آمادگی های رسمی و غیر رسمی تقسیم نماییم که هریکی را به نوبه خود  به آمادگیهای نظری و عملی میتوان تقسیم کرد. از نگاه نظری  احزاب و سازمانها از راه اندوکترینیشن بصورت غیر رسمی برای رقابتها ی انتخاباتی یا غیر از آن امادگی میگیرند و از نظر عملی نیز با توزیع مقامها و صلاحیتها در  داخل سازمان و از نظر  جغرافیایی  به  هدف  گسترش نفوذ و اعمال نفوذ در موارد لازم مهره چینی میکنند.

امادگی رسمی نیز  بخش نظری و عملی دارد: امادگیهای قانونی، امنیتی، لوژیستیکی برای انتخابات، مبارزات انتخاباتی، انتخابات، شمارش آرا و اعلام نتایج نهایی از این زمره اند.

 شیوه اندیشه و عمل  افراد و سازمانها از راه تعبیر و  مانیپولاسیون/ دستکاری میتواند کیفیت کار و محصول کار را متاثر سازد.

انتخاب کلیدی همانگونه که بیان شد عبارت از مشارکت سیاسی و نظارت است. مشارکت سیاسی حق هر  تبعه این کشور است و بیانگر برابری سیاسی میباشد. بدین ترتیب ادعای" ما برنده ایم" در فردای روز انتخابات از هر جانبی که باشد نه تنها قبل از وقت است بلکه بیانگر تفکر راسیستی و یا حد اقل اتنوسنتریک میباشد، زیرا به انتخابات بحیث یک انتخاب ملی باید دید نه بحیث بازی قدرت میان ساختارهای اتنیکی. انتخاب کلیدی در اینجا به معنای انتخاب بازنگری به جای گروپگرایی و تعصب است که در آن عناصر گروپی برتر و مستحق امتیاز پنداشته میشوند.

نصیحت توسی دیدیس را باید همواره به یاد داشت که گفته است:" . . .پس وقتی ما ملاقات را پایان دادیم، بگذار این آنچه باشد که بار بار در فکر شما میگذرد که شما سرنوشت کشور خود را مورد بحث قرار میدهید، و شما تنها یک کشوردارید، و آینده خوب یا بد آن به این یگانه تصمیمی بستگی دارد که شما قرار است اتخاذ نمایید.[2]"

 شیوه اندیشه عامه مردم را از شیوه اندیشه دسته ای از روشنفکران باید متمایز ساخت، زیرا نخستی بردباری و همزیستی تاریخی را بحیث گواه انکار ناپذیر با خود دارد.

خطر اساسی ناشی از تفکر " من" و "ما" و "شما" خطر تاریخی و مهلک است که در آنسوی عقب ماندگی مادی و معنوی جامعه افغانی قراردارد. این شیوه تفکر  مشخصه اساسی  و  وجهه مشترک اکثریت رژیمها را در تاریخ افغانستان تشکیل میدهد که زیر نام تعصب فکری و گروپگرایی دسته بندی میگردد. انتخاب کلیدی به معنای شیوه جدید اندیشه و عمل - یعنی به یاد داشتن نصیحت توسی دیدیس میتواند تیم پیروز  در انتخابات ملی را از تعصب فکری و گروپگرایی در فاصله  قرار دهد. این انتخاب نخستین پاسخ جمعی  به دشمنان  مردم افغانستان میباشد، درحالیکه بر عکس آن تعصب فکری و گروپی خصومت با مردم و خانه مشترک است.  برخورد مردم و نیروهای مسلح به انتخابات در روز 16 حمل 1393 مثالی از چنین پاسخ است. آن را باید گرامی داشت.

پایان

 


 

[1] .Dahl, Robert A. (1956). A Preface to Democratic Theory. Chicago: The University of Chicago Press.P.11.

[2]. Thucydides (1972:406). Quoted in: Robert Jackson and George Sorensen (2007). Introduction to International Relations, Theories and Approaches. Oxford: Oxford University Pres. P.63.

 

 

 


بالا
 
بازگشت