چرا انتخابات حاضر به مفهوم انتقال صلح امیز قدرت مطرح است؟
جهت ارائه جواب درست وموجه به سوال مطرح شده لازم می افتد نظر گذرا به حوادث مهم وشاخص 23 سال قبل انداخته شود .
1_انوقتیکه دولت جمهوری افغانستان تحت زعامت دکتور نجیب الله، بر مبنای توافقات ژنیو همه زمینه های انتقال صلح امیز قدرت را به حکومت موقت ،تحت مدیریت ملل متحد، مساعد ساخت، کودتایی تحت رهبری کی،گی،بی ،بوسیله ستوان پنجم وپروتوکولی های ان ،شورای نظار، در وجود"اتحاد شمال" به راه انداخته شد، که به تاریخ 26 حمل به پیروزی رسید.این کودتا اتحاد شکننده،معجون ومرکب فوق ،در تفاهم با پاکستان وایران ،راتحت پوشش "قیادت"صبغت الله مجددی (شخص دارای کرکتروتنظیم ضعیف) به قدرت سیاسی لجام گسیخته وبدنام خویش رسانید وبه تعاقب ان زمینه قهر امیز انتقال قدرت را به برهان الدین ربانی مساعد ساخت(1371- 1376)
2- بعد از وقوع حوادث 11 سبتامبر در ایالات متحده امریکا ،قرار بود(بوسیله غرب) حکومت موقت به سهم گیری تمام نیروهای در گیر در جنگ تشکیل گردد، ولی نیروهای شورای نظار وشرکا (اتحاد شمال) بدون درنظرداشت هوشدارهای ممتد( ایالات متحذه) وارد کابل شدند وتمام ادارات دولتی را اشغال وخود خوانده قدرت سیاسی را تصاحب کردند وبدینوسیله از موضیع زورتوانستند، بر کنفرانس بن اول، به کمک ایران وپاکستان، مهندسی خود را تحمیل نماید وبار دیگر مسول استخبارات تنظیم مجددی (حامد کرزی) را بر شرکا ی کنفرانس بقبولانند. (2001- 2014) بدین ترتیب،حاکمیت دولتی بادر نظرداشت واقعیت های تاریخی ،بیدون تردید ،در دست نیروهای شورای نظار(پنجشیریان)ومتحدین شان، اتحاد شمال قرار داشت( و دارد) وبه اساس سناریو دوراول مجاهدین(1371- 1376) قدرت باید به شورای نظار وهمراهان شان از طرف حامد کرزی از لحاظ اداری (نه سیاسی ،زیرا قدرت سیاسی در دست شان است) بعد از ره پایان رسیدن دور دوم ریاست جمهوری ار طریق انتخابات مهندسی شده دوردوم یه انها،منتقل میگردید؟ از همینجا گلایه جنگ سالاران شورای نظار متکی بر بیوفایی حامد کرزی، به تعهدات عقب پرده اش،که بارها تکرار شده ،به نظرانها توجیه پذیر است.
صحبت های (چندروز قبل) یونس قانونی ،صلاح الدین ربانی ،عبدالله عبدالله ومحقق گواه روشن از بیان این حقیقت است ،که انها طالب اجرای موافقه پشت پرده ،درارگ، قبل از شروع کمپاین انتخاباتی،مبنی بر اظهار امادگی شان(شورای نظار+کرزی)به انتخابات، با مهندسی ذیل کاملا" مشخص وروشن است:
ارگ (شورای نظار+کرزی) طی کرده بود، که به تعویق انداختن انتخابات در موعد معینه ان به دلیل اوضاع بین المللی،بخصوص تاکید اداره اوباما ومتحدین بین المللی ان وانزجار جامعه افغانی از حاکمیت موجود، ممکن نبوده وخواستند (نه سیخ بسوزد ونه کباب) زمینه تغیر شکلی قدرت را دروجود نیروهای حاکم مهندسی نمایند.بدین منظور تیم های متعدد از طرف ارگ به میدان مبارزه انتخاباتی، به شمول زلمی رسول،وزیر دفاع اسبق ،نادر نادر،امین ارصلاح،قیوم کرزی و....افراز گردیدند وبه تیمهای شیر اغا شیرزی،عبدالرب سیاف وحزب اسلامی اشاره سبز به خاطر تقسیم رای به ضررداکتر اشرف غنی احمدزی ونفع کاندید شورای نظار عبد الله عبالله،روشن گردید..
ارگ در نظر داشت با تامین پیروزی در دور اول سناریو روسیه میدویدوف_ پوتین را در وجود عبدالله عبدالله وکرزی در کشور ما تکرار کند،وبدین منظور تبلیغات قبلی ارگ (شورای نظار+کرزی) مبنی بر فدرالیزم وسیستم پارلمانی (صدراعظمی) جز پروگرام کاری انها برخلاف گذشته گردیداز این جهت ،اظهارات صریح حامد کرزی مبنی بر تغیر قانون اساسی به غیر از ماده 48 ان،تصادفی نبوده،بل نشانه توافق کرزی وشورای نظار برکاپی سناریو روسیه در کشور ،را ارائه میکرد، که حمایه غیر منتظره حامد کرزی از اقدامات روسیه در خصوص اوکراین حلقه ای ازین زنجیر است.
اما نتایج دور اول انتخبات ریاست جمهوری نشان داد که برداشت ارگ ( وحتا حامیان بین المللی شان ،که در واقعیت امر،بنا بر دلایل مختلف، از انها ناراض بودند) در مورد سطح بلوغ شعور سیاسی مردم ما، نه تنها ناقص بود بل تصامیم مبنی بر مهندسی انتخابات انها را به افتضا کشانید ومردم با خرد جمعی خویش،هوش وشعور "روشنفکران" را در جیب خویش ودستان انها را از عقب بستند.
مردم با اشتراک وسیع در دور اول انتخابات ،تاثیر ومیزان تقلب مهندسی شده ،ارگ را، بر نتایج انتخابات بی اثر ساختند بل خلاف توقوع ومهندسی ارگ، انتخابات به دور دوم(دور تعین کندده)، یعنی انتقال صلح امیز وحتمی قدرت ازارگ(شورای نظار+کرزی) به مردم افغانستان در وجود تیم تحول وتداوم ، را مساعد ساختند.!!!
نتایج انتخابات نشان دادکه مردم، علی الرغم تیاتر بو قلمون مهندسی شده انتخاباتی ارگ ، تشخص دقیقتر از اوضاع دارند واین حرف مردم"اگر انتخابات سه مرتبه تکرار شود تا انتخاب تیم مورد نظر شان به صندوق رای خواهند رفت"هوش وهواس نیروهای وابسته به ارگ را مختل ساخت وباعث شد که انها امروز داد وفریاد براه اندازند وکمیسیو نهای انتخاباتی را مورد تاخت وتاز قرار دهند ویاوه سرایی کنند، که نتایج انتخابات باید در مرحله اول معلوم گردد وبه مرحله دوم نرود.!!!
که تقاضای(مملو با تهدید) سرغنه های، شورای نظار از کمیسیونهای انتخاباتی(کمیسیون انتخاباتی وکمیسیون سمع شکایات) مبنی بر پیروز اعلان نمودن(تیم شان) در فرایند نتایج دور اول گواه این واقعیت است.
اخطار های انها مملو از زایش بحران بر اساس گزینه های قومی،دردور دوم ،چقدر با واقعیت جامعه ما همنوایی دارد؟ سوالی است قابل دقت وتامل !
ایا دور دوم انتخابات به گزینه های قومی میرود ویا ارگ (شورای نظار وکرزی)
شکست حتمی خورد رادران از هم اکنون درک نموده است؟
تازاندن اختلافات قومی ،لسانی وسمتی، یکجا با مهاجرت افغانان بنابر اشغال
افغانستان بوسیله روسها به کشور های همسایه ،بخصوص ایران وپاکستان در وجود
تنظیمهای هفت گانه وهشت گانه شکل گرفت وبدترین مثال انرا دولت دور اول
مجاهدین(1371_1376)
ثبت تاریخ کشور کرد والا اکنون زخمهای وارد شده بر پیکر جامعه افغانی التیام
نیافته است. مجریان این سیاست هنوز هم مردم مانرا با یاداوری خاطرات وتکراران
دوران سیاه وتاریک،تهدید مینمایند. گاهی"تهدید مینمایند که "به کوه بالا خواهند
شد"وگاهی هم انهارا، تهدید به "قیام های مسلحانه"در صورت نپذیرفتن حاکمیت شان
مینماید..
اما واقعیت ،تغیر یافته بستر جامعه افغانی ،چیزی دیگریست .ملیت ها واقوام باهم
برادر افغانی در طی هزاران سال در دوستی وتفاهم با هم زیسته اند ودر شرایط خاص
تاریخی چون یک دژ تسخیر ناپذیر در برابر همه تهدیدات داخلی وخارجی صف بسته اند
وقوت های خارجی وستون پنجم انها نتوانسته در این اراده وتصمیم ملی انان، خلل
وارد نماید. انتخابات سال1393گواه روشن حقیقت مبنی بر واقعیت عطش وپویایی
مردم، به خاطر انتقال صلح امیز قدرت به حساب میرود.
امروز مردم افغانستان در ان سطح از بلوغ سیاسی وملی خویش قرار دارند که نه تنها
زیر چتر شعارهای ملیتی(پشتون،تاجک،هزاره،ازبک،ترکمن و...)انها را فریب دهند بل
نمیخواهند بخاطر یک قوم مربوط به یک ملیت در یک منطقه خاص(مثلا"پنجشیر ویا
لغمان)هویت ملیتی خویش را در قمار جنگ های استخباراتی به "داو"بگذارند
مبلغین ومبتکرین "بحران قومی"حلقه های معین وشناخته شده یی اند ،که مایه بقا وتداوم قدرت خویش را در تازاندن این اختلافات میبینند .انها مبتکرین بحرانهای تصنعی(تحت عناوین مختلف) بوده ومیخواهند با گل الود نمودن اب، ماهی گیرند.
اما مردم افغانستان با خرد و تفکر مردمی خویش،که بلند تر از محاسبات این
حلقات است، در طول تاریخ ومنجمله انتخابات 1393،به ان جواب واحد واشنا،یعنی نه
دادند!
با در نظرداشت واقعیت های شاخص یاد شده (که در مورد هرکدام ان میتوان جزوه های
خطور به نوشتن گرفت)،بمنظور وضاحت بیشتر ومستدل، لازم است تا یک مقایسه گذرا به
نتایج انتخابات ریاست جمهوری درسال 1388 ودور اول 1393 داشته باشیم:
نتایج دور اول انتخابات 1388 به وضاحت نشان داد که از جمله پنج ونیم ملیون رای
ریخته شده(قسمی) وبیشتر از دو ملیون رای جعل دران (60 فیصد از کرزی و40فیصد از
عبدالله) ه درفرایندان انتخابات باید به دور دوم میرفت. ولی در نتیجه سفر جان
کیری سناتور ان وقت امریکایی ،بنا بر انصراف عبدالله عبدالله(به اثر معامله
پولی )،به دورد وم نرفت.ویکی از توافقات بران متمرکز گردیده بود که در انتخابات
بعدی (1393)حامد کرزی از عبد الله عبددالله حمایت خواهد کرد(توافقات شفاهی وبه
وساطت گروه سوم )
(در این انتخابات داکتر اشرف غنی از لحاظ جایگاه
چهارم را با کسب بیشتر از یک لک رای، بعد از کرزی ،عبد الله ورمضان بشر دوست بد
ست اورد)
در انتخابات 1393 مجموع رای های اعلان شده ابتدائی کمیسیون (مستقل)انتخابات سه
کاندید پیشتاز 6/3عبدالله و9/2 داکتر اشرف غنی و7،0 ملیون زلمی رسول ،اعلان
گردید.کمیسیون محترم شکایات انتخابات نتایج حتمی انتخابات را الا 20 ثور،بعد از
بررسی شکایات تیمهای انتخاباتی، در اختیار کمیسیونهانتخابات قرار خواهد داد
وکمیسیون انتخابات مکلف به اعلان ان در تاریخ 24 ثور خواهد بود
مقایسه بیطرفانه ،ارقام نتایج انتخابات 1388ونتایج ابتدائی1393 نشان میدهد که:
_در انتخابات 1388 به صورت گسترده جعل کاری سازمان داده شده به نفع دو کاندید
پیشتاز(عبدالله وکرزی) به کار رفته، قرنطین وباطل شدن بیش ازدو ملیون رای ،به
وسیله کمیسیون شکایات ان وقت (که بیطرفانه بنا بر مداخله دوعضو خارجی مبنی بر
ناکام ساختن کرزی در دور اول ،نبود) باعث شد تا انتخابات به دور دوم برود ولی
بر اساس معامله عبدالله از دور دوم ،صرفنظر کرد وحامد کرزی "برنده" اعلان
گردید..
_در
انتخابات دور اول1393تقلب کمتر از دوره 1388 انتخابات ریاست جمهوری بود؛ تابحال
رای اضافه از 500 صندوق که 234000 رای رااحتوا میکرد باطل اعلان شد و2000
شکایات که 700 شکایات ان بر نتایج انتخابات تاثیر خواهد کذاشت ،تحت بررسی
کمیسیون شکایات است ونتایج نهایی نشان خواهد داد که اکثریت این جعلکاری به نفع
عبدالله وزلمی رسول(دوتیم پروفشنل تقلب درانتخابات سال1388) صورت گرفته
است.(قابل یاد اوری میدانم که نقلب ازاد در انتخابات (1388)بنا برسرپیچی حامد
کرزی از توافق باشورای نطار بوددر انتخابات 1383 مبنی بر کنار رفتن کرزی در دور
بعدی(1388)از صحنه انتخابات وواگذاشتن میدان به شورای نطار ،مگر با وارد شدن
(فهیم متوفا) در این کارزا این معامله بر هم خورد).
_مقایسه
ارقام رای های بکار رفته در سطح ولایات نشان میدهد(دوستان میتوانند ویبسایت
کمیسیون مستقل انتخابات را مشاهده نمایند)گرایش این اختلافات به وسیله (قومی)
در انتخابات سال 1388 نسبت به سال 1393 به مراتب پر رنگ ومشهود(به گناه تازاندن
دو تیم مولد زایش فرایند این فعل وانفعالات کرزی وعبدالله) بود ولی در انتخابات
1393 کاندید مربوط به یک قوم معین، رای اقوام دیگر را به خوبی(اکثریت) به خود
اختصاص داده است وگزینه قومی رنگ به مراتب کمتر دارد..
ارقام فوق میرساند که:
_سهم
گیری وسیع مردم در انتخابات، نقش تقلب سازماندهی شده را به اندازه زیادی به طرف
سیر نزولی مواجه ساخت واشتراک مردم نشان داد که تقلب به هر اندازه وسیع باشد
حرف اخری را رای سفید انها خواهد زد!
_
نهاد های تنظیم کننده انتخابات؛کمیسیون انتخابات وشکایات توانسته اند از لحاظ
کمی وکیفی رشد وارتقای بهتری به طرف نهادینه شدن داشته باشند(به اثتثنای نقش
معنوی مسول سابق کمیسیون) توانسته اند پروسه های انتخاباتی را درست مدیریت
نمایند.
سهم گیری فعال مردم با موجودیت (8) مراکز فعال موعذین مسایل قومی_ارگ (شورای
نظار وکرزی)،با حفظ مهندسی تیاتر بو قلمون انتخاباتی به وسیله شان، بر اساس
تجارب پارینه نه چندان دور بر مبنای ناامیدی از جنگ سالاران وحکومت جهادی(امیزش
راست وچپ افراطی) غرق درفساد واحساس ضرورت به تامین صلح وپیشرفت ،خلاف توقع
انها را داشت رای خویش را بلند تر از برداشت علایق قومی ،لسانی وسمتی به صندوق
های رای دهی بریزند که ومایه شگفتگی منابع داخلی وخارجی را بر انگیخت..
انتخابات دور دوم ریاست جمهوری بر اساس ضرورت قانونمند شرایط موجود کشور ، به
کدام مسیر حتمی حرکت خواهد کرد؟
مسیر حرکت انتخابات دور دوم
کدام یکی از کاندیدان "پیشتاز" در مسیر موافق به این جریان قرار دارد؟
انخابات بر اساس قانونمندی های ناشی از سطح پختگی سیاسی مردم،برمبنای ضرورت های عینی جامعه، به کام مسیر حتمی خویش حرکت خواهد کرد .درخت میوه باید در موسم بهار شگوفه وگل کند وبا مواظبت باغبان ؛ابدهی به وقت لازم ،بیل زنی،استعمال پاروی حیوانی(کیمیاوی)،دواپاشی ،در موسم گرما میوه ان باید در صورت وارد نشدن افات طبیعی(ژاله ،خشکسالی...)در شرایط کشور مان، به ثمر رسد، وحاصل دهد.
انتخابت ریاست جمهوری، به اساس سیستم متداول وپذیرفته شده در سطح بین المللی، در کشورمان؛ افغانستان عزیز سابقه بسیار کوتاه ونوبار داشت و در طی15سال گذشته، با دایر شدن انتخابات 1383 اغازیدن به وراد شدن در تعملات ومولفه های پذیرفته شده در سطح بین المللی گردید
واگر مثال فوقا"ذکرشده (درخت مثمر) را در نظر گیرم ،در خت مثمر در سال اول تنها "نشانی" میدهد،تووقع باغبان به حاصل کامل ان انتظار خلاف واقعیت وبیهوده است.پروسه انخابات نیز ،که در کشور ما نو به دوران رسیده ،ازان نمیتوانستیم ، انتظار بیشتر ازانچه به وقوع پیوست،داشته باشیم.
در انتخابات سال 1383 ،که مردم کشور ما تازه از دوران حاکمیت طالبان -- نمایندگان قرون وسطا ( وبعد ازپیروزی شان) به نمایتدگان تمام عیار استخبارات پاکستان (بعد از توظئه سروبی)مبدل شده بودند، رهایی یافته بود وبارویکار امدن خکومتهای دور موقت وانتقالی تحمیل شده کنفرانس بد نام بن اول،این انتخابات (تحت مدیریت حکومت انتقالی) صورت گرفت وچیزی بهتری از انتخابات 1383 توقوع نمیرفت. مردم با اشتراک وسیع خود دراین انتخابات،جواب قاطع مبنی بر رد حاکمبت توتالیستی واستخباراتی طالبان دادند واولین نشانه های رسمی گزینیش، پروسه دموکراتیک حل وفصل مسایل قدرت ، از طریق انتخابات ،را از خود متباز ساختند.
در انتخابات1388 مردم کشور،با سپری کردن پنج سال حاکمیت اول مجاهدین ؛شورای نظار واتحاد شمال تحت ضعامت شکلی حامد کرزی،که طی ان زورگویی های جنگسالاران(حکومت های محلی شان)،وحمایه مالی ومعنوی نیروهای غربی در همه عرصه ها(از طریق قرار داد های مولتی ملیون دالری،ایجاد کمپنی های امنیتی خصوصی وبر اورده ساختن شرایط عینی مواد اولیه (خام)تولید طالبان از طریق عملیات کور زمینی وهوایی غربی به همکاری بی شایبه وکین توزانه حکومت کابل(شورای نظار وکرزی)،باعث گردید تا وضع امنیتی وخامت یابد ومردم از تغیر وضع از لخاظ امنیتی وحکومت داری در مقایسه با سالهای اول نیروهای خارجی به جهت بد ترسیر نماید که این همه با واقعیت عدم فعالیت (موجودیت)احزاب وسازمانهای اجتماعی سراسری دست به دست هم داده وباعث شد ، اشتراک مرد م در انتخابات کم رنگ گردد(5،3ملیون) وزمینه تقلب وسیع (قریب به 2ملیون) مساعد گردد.
اما بستر موجود (1393) انتخابات ریاست جمهوری در کشور بنا بر تغیرات ملموس در عرصه های اقتصادی،سیاسی واجتماعی خواستارحل سولات شاخص نوین ،در تمام عرصه های تذکرار یافته بوده ،که مسیر بعدی رشد اقتصادی،سیاسی واجتماعی کشور راتعین نموده وروال وسیر انتخابات حاضر را معین خواهد ساخت.
کدام تغیرات ملموس در حیات اقتصادی، سیاسی واجتماعی کشور در طی13 سال گذشته ایجاد گردیده؟
چالشها:
_تعمیق شدید فاصله بین فقر وثروت؛ به اساس امار ملل متحد بیشتراز60 فیصد اتباع کشور تحت خط فقر زندگی میکنندو30 فیصد نفوس باقی مانده تحت تهدید فوق قرار دارند.بیکاری مبدل به مرض جانکاه ومنبع زایش لایه های جدیدی از مخالفین دولت ،بخصوص طالبان میگردد(که یکی از منابع مهم اکمال نیروهای مسلح کشور رانیز تشکیل میدهد)
_شیوع وتشویق فساد در تمام عرصه های فعالیت دولتی ،اعم از قوه اجرائیه،مقننه وقضاایه، که بمثابه زخم ناسور تمام تارو پود جامعه را درنورده وضرورت به عملیات جدی جراحی دارد.
_ تسلط کامل مافیای اقتصای،سیاسی ومواد مخدربر تماما عرصه های حیات اجتماعی کشور،که در اثر عملکرد ومساعدت منابع تمویل کننده بین المللی (خاصتا"دول شامل ائتلاف "ضد تروریزم" ودول مخالف ایجاد دولت مرکزی افغانی ،در منطقه) ودولت تحت الحمایه شان درکابل،در درازنای13 سال گذشته، تامین گردید .
_ سرازیر شدن ملیارد ها دالر تحت چتر مبارزه با تروریزم ومصرف ان از طریق کمپنی های وابسته به دول غربی وحمایت اقتصادی به دولت تحت الحمایه به تحت عنوان تقویه مبارزه علیه تروریزم ،تجهیز وتربیه مسلکی قوای مسلح ،حکومت داری خوب ومبارزه علیه مواد مخدر؛ که نتایج ان بر اساس گذارشات اخیر اداره سیگار وپنتاگون وواقعیت های جامعه افغانی، به همه معلوم است .
_عدم تشبث دراساس گذاری، پروژه های دارای اهمیت حیاتی اقتصادی(مدیریت اب،انرژی برق،استخراج معادن ،به نغع صنعتی ساختن کشور،استفاده از موقعیت استراتیژیک ترانزیتی کشور،رشد میکانیزه ساختن زراعت بمثابه شاهرگ اقتصاد کشور وسرازیر شدن پول(پول کمک شده) به جیب کمپنی های بین المللی وجنگ سالاران وشرکت های وابسته با انها.
_ رشد وتشویق اقتصاد مصرفی(که اگر به همین منوال ادامه یابد) افغانستان تا ایام اختتام دور بعدی( در صورت پیروزی تیم مورد حمایه ارگ)، نخواهد توانست به پای خود ایستاده شود واقتصاد کشور خود کفا گردد.
و.....(پیرامون موارد تذکار یافته یادداشت های منبسط ،خدمت دوستان ارائه گردیده ودر تایم لاین این جانب در خدمت دوستان قرار دارد)
در عین زمان در 13 سال گذشته تغیرات قابل حساب در عرصه تعلیم ،مواصلات،وسایل اطلاعات جمعی،رشد عاید ناخالص ملی ،تشکیل قوای مسلح ازلحاظ عددی و...صورت گرفته که تاثیرات انرا(بر زندگی اجتماعی وسیاسی مردم) ذیلا" میتوان جمعبندی کرد:
د ست اوردها:
_توسعه بی سابقه تعلیمات عمومی وخصوصی، از لحاظ کمی(در پنج سال اول در حدود 3ملیون اطفال شامل مکاتب گردیدند ولی در اخر سال 1393 تقریباً 5/11 ملیون اطفال ونوجوانان شامل این پروسه بودند به همین ترتیب مطابق به سالهای یاد شده جوانان جذب شده به موسسات عالی تحصیلی دولتی وخصوصی ارقام سالانه چهل هزار ویکصو سی هزار را احتوا نمود،که تاثیر بسزای در فعال شدن روشنگرانه جوانان به جا گذاشته است.
_ توسعه شبکه های تصویری(از یک نهاد به ده ها شبکه در مرکز وولایات،)،صدها شبکه چاپی (بخصوص روزنامه ها، هفته نامه هاومجلات)وده ها رسانه های صوتی (امواج رادیویی) در مرکز وولایت ،که نقش روشنگرانه در بلند بردن سطح دانش سیاسی مردم داشته اند . بخصوص ازادی مطبوعات تصویری ،چاپی وصوتی در سطح منطقه کم نظیر است.
_ شامل شدن صدها هزار دختران وزنان به پروسه تعلیمات ابتدائی،متوسط وعالی(35فیصد در موجموع سیسیتم اموزش وپرورش) اشتغال زنان ، درهمه عرصه های فعالیت (وظایف سکتور دولتی وخصوص 25فیصد)از لحاظ کمی،باعث گردیده تغیر کمی وبعضا"ماهوی،در عملکرد این نصف نفوس با احساس وبا عاطفه جامعه ایجاد گردد،که خود نقش بارز در پویایی وهدفمندی روابط اجتماعی ایفا مینماید.
_ اکمال عددی وقسما" تجهیز شان به تسلیحات وتخنیک نظامی وبه تعلیمات مسلکی (جنگ نا متعارف) ،در تامین امنیت، نیزمیتواند دست اورد ملموس به حساب رود.
واقعیت های بستر(موجود) جامعه افغانی که در دوکته گوری 1_چالش ها و2_دست اوردها ،طوریکه قبلا" به صورت موجز جمعبندی گردید، به وضاحت ضرورت حل این چالش ها وموجودیت مولفه های این تغیر را نشان میدهد.
بادر نظرداشت ضرورت های عینی جامعه ، مبنی بر تغیر وتحول(که بیشتر از شعار تحول وتداوم قرین به واقعیت است) ،که شرایط مادی وذهنی ان به بلوغ رسیده، تیمی میتواند حامل این نقش، بمثابه تیم حامل صلاحیت این انتقال، موفق گردد، که دارای خصوصیات ذیل باشد:
1 _ داشتن برنامه مشخص انتخاباتی ،معطوف به حل سولات وچالش های هاد اقتصادی ،سیاسی واجنماعی که تاریخ در برهه موجود تاریخ در برابر مردم افغانستان قرا داده است(چالشها ی کته گوری اول).
2 _کفایت ،اعتقاد وتعهد(الازمیت) تیم از لحاظ ترکیب (رئیس ،معاونین احزاب وتنظیمهای متشکله وحامی تیم)بخاطر اجرای برنامه های مندرج انتخاباتی ،در عرصه های مختلف حیات اقتصای ،سیاسی واجتماعی شان .
3_استقلالیت تیم انتخاباتی از دیکته واثر گذاری استخبارات منطقوی؛بخصوص ایران وپاکستان؛که دول ان بصورت پیهم ودوامدار مصروف ایجا د موانع علیه استقرار دولت مرکزی وبدینوسیه تعالی وپیشرفت؛مدیریت اب ،استفاده از امکانات ترانزیتی و موقعیت استراتیژیک به نفع مردم افغانستان اند. 4_ظرفیت وتوانمندی بخاطر نگهداشت وتعمیق روابط اقتصادی،سیاسی ودپلوماتیک،برمبنای منافع ملی کشور با در نظرداشت منافع معقول ومجاز جهان غرب(ناتو) ودول در حال رشد سریع اقتصادی منطقه(چین،هند،روسیه وترکیه)،کشورهای عربی خلیج ودول اسیای مرکزی،ایران وپاکستان.
با در نظرداشت خصوصیات واولیتهای الزامی برای تیم انتخاباتی در دور دوم انتخابات ،مردم مان امکان بهتر انتخاب را نسبت به دور اول دارند :
1_ در دور دوم گلیم تیاتر بو قلمون مهندسی شده (ارگ)انتخابات"یک میر ودوازده قلندر"برچیده شده ودو کاندید مشخص (تیم)با متحدین دور دوم شان((در این دور نقش رهبران شکیت خورده دور اول تعین کنندده نبوده بل مسولین کمپاین های (ولایتی وشهری ) نقش تعین کندده رادر اتاد های ور دوم ایفا خواهد کرد)) در برابر انتخاب انهاقرار دارند.
2_ کاندیدان هردو تیم(همگرای وتحول) از برخواستگاه معین سیاسی واهداف مرتبط به(جهاد_ مقومت وتحول وتداوم) ان بصورت علنی دفاع نموده که هیچ شک و شبه را در دور دوم،برای انتخاب تیم مورد نظر شان به مردم باقی نمیگذارد.
3_بی رنگ ورخ شدن بیشتر شعار های قومی،سمتی ولسانی .مردم در انتخابات دور دوم نتنها برمبنای این سنجه ها رای نخواهد داد بل نخواهند گذاشت یک قومی از یک ملیتی با داشتن تعلق به یک جغرافیای محدود در سطح کشور با تمام ارزش های هویتی یک ملیت ، انرا در خطر جنگ استخباراتی منطقه وفرا منطقوی فرار دهد
4_مسولین دولتی؛ دستگاه مرکزی دولتی والیان،مسولین ارگان های رزمی وامنیتی در مرکز وولایات مربوط به ارگ(شورای نظار وکرزی)در دور دوم انتخابات بنا بر ناکامی تیم مورد حمایه نسبی کرزی(طرفداران او) از بند تعهدات قبلی به ایشان ،رهایی یافته وحتمی نیست جز پروسه تقلب ،جعل وتخطی گردند.
5_کمیسیون های انتخاباتی وتیمهای انتخاباتی تمام نکات قوی وضعیف شانرا در دور اول انتخابات تجربه کردند ودر دور دوم قطعا"در راه جلوگیری از تکرار ان تدابیر مقتضی اتخاذ خواهند کرد(در دور اول بنا بر مهندسی ارگ، بمفهوم دور اساسی وفیصله کن انتخابات، تمام شیوه های سری سازماندهی تقلب ومحلات بکار برد ان، افشا گردید).
در دور دوم انتخابات نقش قاطع ،تعین کننده وسازنده راسهم گیری فعال ووسیع نسل جوان(که بیشتر از 65فیصد) وزنان (بیشتر از نصف) نفوس کشور ،تحت رهبری احزاب (ملی دموکرات وترقیخواه )تنظیم های جهادی معتدل وسازمانهای نوپای اجتماعی شان خواهد داشتو انها ،مهر تائید بر یگانه تکت حامل پیام حل چالشها واستفاده ازد ست اوردها،تیم تحول وتداوم، از طریق رای خویش ،خواهند زد !
با احترام
محمود حیدری